الهام احمدی- چهارشنبه آخر سال گذشته بود که
فرمانده نیروی انتظامی استان مطابق سالهای گذشته در نشست خبری به وقوع 9 فقره قتل
در 11 ماه سال 96 اشاره کرد و زنجان را یکی از استانهای امن در وقوع قتل دانست که
در رده سی و دومین استان کشور قرار دارد.
وقوع دو قتل در روزهای پایانی اسفندماه 96 و نیز
4 قتل در یک هفته اول فروردین امسال که دو مورد از قاتلان اقدام به خودکشی کردند، محاسبات
را بر هم زد و آمار قتلهای استان را در مدت یک ماه به شکل قابل توجهی افزایش داد.
اگر نگوییم هر روز، تقریباً هفتهای نیست كه
خبری از قتل و خشونت در رسانهها منعكس نشود. عدهای میگویند این اتفاقها قبلاً
هم بوده و حالا به مدد تكنولوژی، اطلاعرسانی بیشتری میشود، عده دیگر بر این
عقیدهاند که این اتفاقها بیشتر شده است و جامعه خشنتری داریم.
به طور یقین پاک كردن صورتمسأله، در هیچ برههای
از زمان راهحل نبوده است همانطور که اسلاوی ژیژک میگوید: «وقتی خودمان را زیر
رگبار تصویرهایی میبینیم که رسانهها از صحنههای خشونتبار ارائه میکنند، باید
همین کار را بکنیم، باید بیاموزیم و بیاموزیم و بیاموزیم که علت این خشونتها چیست.» به همین منظور برای اطلاع بیشتر و بررسی
کارشناسیتر موضوع به سراغ حسن طغرانگار، جرمشناس و استادیار گروه حقوق دانشگاه
زنجان رفتیم تا با استناد به آمار و پژوهشهای انجام شده در زمینه آسیبشناسی قتلهای
رخ داده در زنجان، با وی صحبت کنیم.
- برخیها معتقدند در عصر کنونی هر چه به سمت
جلو پیش میرویم برخی از ناهنجاریهای اجتماعی همانند قتل رو به افزایش است و
به تعبیر عامه به قتل رساندن راحتتر شده است. تحلیل شما به عنوان فردی فعال
که سالها پروندههای مختلف را بررسی کردهاید چیست؟
بله... با توجه به آمارها، به نسبت جمعیت ما
شاهد جرایم بیشتری در جوامع جدید هستیم، در جوامع قدیمی مدت زمان زیادی میگذشت و یک
مورد قتل نیز رخ نمیداد اما در جوامع جدید این جرایم به نسبت زیادتر شدند یکی از
عوامل میتواند افزایش جمعیت و وجود رسانههای عمومی باشد که سبب انعکاس اخبار در
کمترین زمان میشوند.
به صورت کلی باید گفت در جوامع مدرن با افزایش بزهکاری
مواجه هستیم ولی با توجه به گسترش رسانههای عمومی و اطلاع مردم از بزهکاریهای
انجام شده در نقاط مختلف، حساسیت ما نسبت به گذشته در زمینه جرایم رخ داده بیشتر
شده است.
با استناد به آمارهای جرمشناسی، افزایش محسوسی
در مقایسه تعداد قتلهای رخ داده در گذشته و حال وجود دارد چرا که در جوامع جدید
با ورود به دنیای مدرن به سبب دلایل مختلف از جمله پیشرفت تکنولوژی، تغییرات ارزشی
و غیره، نرخ بزهکاری به صورت کلی از جمله قتل تاحدودی در مقایسه با جوامع سنتی
بیشتر شده اما این تغییر آمارها نگرانکننده نیست چرا که ناشی از افزایش جمعیت،
یکپارچه شدن جوامع و تبدیل جهان به دهکده کوچک است.
- معتقدید که این
آمارهای افزایشی، نگرانکننده نیست؟
بنده معتقدم نباید در این بخش بیش از حد اغراق
کرد، نگرانی وجود دارد ولی باید نگرانی معقولی داشته باشیم چرا که برای یک مورد
قتل نیز باید نگران باشیم همانند قتلی که سال گذشته توسط دو جوان در زنجان رخ داد
و منجر به مرگ یک نوجوان شد، طبیعی است که همه باید نسبت به این موضوع حساس و
نگران باشیم ولی نگرانی معقول. چرا که تزریق نگرانی افراطی به جامعه آسیبزاست.
با این حال در مجموع بررسیها نشان میدهد که در
جوامع جدید به طور منطقی یک شیفت صعودی را نسبت به گذشته در زمینه وقوع جرایم
داریم.
- به نظر شما روش محافظهکاری و به نوعی
پنهانکاری برخی از دستگاهها در زمینه ارائه آمارها از وضعیت فعلی در حوزههای
مختلف به ویژه قتل و خودکشی، روش پیشگیرانه موثری است یا خیر؟
خیر... وقتی میخواهید در زمینه موضوعی تحلیلی
انجام دهید این تحلیل طبیعتاً باید مبتنی بر دادههای شفاف باشد و در صورتی که این
دادهها ناقص بوده و دچار دستکاری و پنهانکاری شوند نمیتوان تحلیل درستی داشت. به
نظر من نباید در زمینه برخی از آمارها ملاحظات امنیتی شدیدی داشت و پنهانکاری و
مماشات کرد چون همین روش خود در دراز مدت، امنیت را به خطر میاندازد چرا که
آمارهای غیر واقع سبب ارائه تحلیلهای ناقص و نادرست میشود.
در این بین نکته مهم در مورد برخی از پروندههای
کیفری است که جنبههایی ناظر بر حریم خصوصی افراد دارد که باید پنهانکاری صورت
گیرد.
نکته دوم اینکه وقتی میخواهیم یک پدیده
مجرمانهای را توصیف کنیم نیاز به بیان همه جزئیات نیست چرا که برخی از جزئیات خود
بدآموزیهایی را به همراه داشته و نقض غرض است. تشریح برخی از پروندههای مجرمانه
اصول، قواعد و ضوابطی دارد، نه آزادی مطلق است نه سانسور مطلق. بینابین گفتن خیلی
مهم است هر شخصی بخواهد بیش از نیاز دادهها را در اختیار قرار دهد و یا اینکه
بدون مبنای کارشناسی دادهها را کمتر ارائه کند خود آسیبزاست. در این بین پیدا
کردن نقطه تعادل نکته مهمی است که باید به آن توجه شود.
موضوع قابل تأملی که در این بخش موجود دارد اینکه
این دادهها در برخی از زمانها باید در اختیار افراد متخصص، دانشگاهیان و
کارشناسان قرار گرفته و در جلسات تخصصیتر همه این آمارها مورد بحث و بررسی قرار
گیرد.
- به نظر شما رسانهها چه میزان میتوانند در
حوزه بزهکاری نقش ایفا کنند؟ برخیها بر این باورند که رسانهها به ویژه تلویزیون
با پخش جزئیات یک بزه در یک سریال نقش زیادی در آموزش افراد به ویژه نوجوانان
و جوانان دارند، شما چه نظری در این زمینه دارید؟
برخی از مطالعات علمی نشان میدهد که در معنای
عام ارتباط معناداری بین رسانه و افزایش بزهکاری در جامعه وجود ندارد.
اما مطالعات دیگر نشان از عکس این دیدگاه داشته
و معتقد است رسانهها میتوانند در افزایش بزهکاری تأثیرگذار باشند.
من فکر میکنم دیدگاه دوم از موقعیت محکمتری
برخوردار است چرا که میتوان در جاهایی ارتباطات منطقی بین رسانه و دنیای بزهکاری
پیدا کرد.
- آیا تأثیرگذاری و اثرپذیری فرد از رسانه به
ویژه در ردههای سنی خاص میتواند احتمال ارتباط بین افزایش بزهکاری با رسانه
را تقویت کند؟
دقیقاً... برای یک گروههای سنی خطر تقلید از
رسانه خیلی جدی است چرا که اخبار مبنی بر اینکه یک کودک با شلیک گلوله یک فرد را
به قتل رساند و یا کتک زد در زمان کنونی کم نیستند، این ناشی از تقلید کورکورانه
از کاراکتری است که از سوی رسانه به وی القا شده است در این زمان میتوان قاطعانه
به ارتباط رسانه در ارتکاب جرم اشاره کرد.
موضوع دیگری که در اسلام نیز به آن اشاره شده
است جلوگیری از اشاعه فحشاست، در ادبیات جرمشناسی نیز بحث مهم دیگری با عنوان قبحزدایی
و از بین بردن چارچوبها یاد میکنند. رسانه در قالب فیلم مستند، خبر یا تحلیل را
طوری جلوه میدهد که قبح قتل و یا جرایم نظیر آن از بین میرود.
در این حوزه که «از طریق مکانیسم غیر مستقیمی که
سبب تضعیف نظام هنجاری و ارزشی افراد میشود» رسانه کارکرد منفی در حوزه بزهکاری
دارد، در این بین رسانهها باید دقت لازم را داشته باشند« نه هر چیزی را بگویند نه
هر چیزی را کتمان کنند.»
اصحاب رسانه باید آگاهتر شوند چرا که تشریح
برخی از پروندههای مجرمانه اصول، قواعد و ضوابطی دارد طوری که نه آزادی مطلق است
نه سانسور مطلق، بینابین گفتن و پیدا کردن نقطه تعادل نکته مهمی است چرا که بیان
برخی از جزئیات خود ضد امنیت است.
- در بررسی علل وقوع جرم آیا با پیشرفت جوامع،
علتها تغییر یافته یا اینکه تغییر محسوسی نداشته است؟
بله... علل خیلی فرق کرده است. در حال حاضر قتل
را به سه بخش عمد، شبه عمد و غیر عمد تقسیم میکنیم در این بین برخی از قتلهای
ناشی از تصادفات در زمره قتلهای شبه عمد قرار میگیرد در گذشته چون حمل و نقل به
شیوه و حجم کنونی وجود نداشت به طبع آن قتلهای شبه عمد یا وجود نداشت یا بسیار
کمتر از زمان حال بود.
در ارتباط با قتل عمد نیز یک تحولات مشابهی نسبت
به قتل شبه عمد دارد از این نظر که ابزارها و موقعیتهای ارتکاب قتل بیشتر شده
است، تصور کنید در گذشته آلات قتاله به این راحتی در اختیار افراد نبود ولی در حال
حاضر زیاد شده و به راحتی از آن استفاده میکنند.
خوشبختانه در زنجان همانند برخی از مناطق دیگر
کشور این مشکل را نداریم که افراد اسلحههای گرم به همراه داشته باشند. این آلات
قتاله فرصتهای ارتکاب جرم را زیادتر کرده است در حالی که در جوامع محدود گذشته
این امکان وجود نداشت.
در دنیای امروز موقعیتهای ارتکاب جرم از جمله
قتل تسهیل شده است و این یک واقعیت اجتماعی است اما به تنهایی توجیهکننده افزایش
نرخ قتل نیست چرا که نکته مهم دیگر تحولات ارزشی است که با گذشت زمان با آن مواجه
هستیم مردم به یک ارزشهایی در گذشته بیشتر تقید داشتند در حال حاضر این تقیدها در
برخی از جوامع کمتر شده است. گاهی گسستگی شکافهای بین نسلی ایجاد شده نیز
مشکلاتی را به وجود میآورد. فرد در موقعیتی قرار میگیرد که دچار تعارض هنجاری میشود
نمیداند کدام کار درست است و کدام غلط و این بر فرد فشار روحی وارد میکند.
در عصر کنونی گسستگی شکافهای بین نسلی بیش از
هر زمان نمود دارد چرا که در برخی از شرایط رگههایی از بیهنجاری ببینیم که فرد
درست و غلط را نمیتواند تشخیص دهد.
- با توجه به بررسیهای
انجام شده برخی از کارشناسان فقر فرهنگی را مهمترین عامل ارتکاب جرم در سال
96 برای کشور عنوان کردند، آیا این موضوع برای زنجان نیز قابل تعمیم است؟
شاید نتوان گفت مهمترین عامل ولی فقر فرهنگی
یکی از مباحث بسیار مهمی است که هیچ ارتباطی به سطح سواد، سطح رفاه اجتماعی و غیره
ندارد از همین رو شاخصهای فقر فرهنگی باید تعریف شده باشد.
باید مشوقهای لازم در جامعه برای نهادینه کردن
تصمیمگیریهای عقلانی افزایش یافته و افراد را از تصمیمهای احساسی بر حذر کنیم،
نظام آموزش رسمی و غیر رسمی باید در این زمینه فعال باشد در وضعیت کنونی در این
بخش قصور شده است.
در صورتی که افراد آموزشهای لازم را در مواجهه
با شرایط مختلف و غلبه بر احساسات خود دیده باشند تصمیم عقلانی گرفته و به راحتی
تسلیم برخی از احساسات نمیشوند، اخیراً در یکی از کتابهای تعلیمات اجتماعی دانشآموزان
مطلبی در زمینه روش برخورد با فرد خشمگین مشاهده کردم، دانشآموزی که این آموزشها
را دریافت میکند به طور یقین در مقایسه با فردی که این مهارتها را دریافت نکرده
است رفتار موفقتری در مواجهه با وضعیتهای مختلف از خود نشان میدهد.
در کنار آموزشهای رسمی مهارتی که در سیستم
آموزشی برای دانشآموزان وجود دارد نظام آموزش غیر رسمی نیز باید به گونهای باشد
که افراد سعی کنند تابع عقل باشند.
دکتر عبدی در کتاب « بررسی مسائل اجتماعی قتل در
ایران» با بررسیهای آماری که انجام داده عنوان کرده که 60 درصد قتلهای رخ داده
در تهران ناشی از اختلافات افراد در صحنه تصادفات رانندگی است. این موضوع نشان از
این دارد که فرد تابع تصمیمات عقلانی نیست.
به گفته یکی از مسئولان نیروی انتظامی در زنجان
بررسیهایی که بر روی تعدادی از پروندههای قتل انجام شده در 70 درصد آنها قاتل و
مقتول هیچ آشنایی قبلی با یکدیگر نداشتند و اقدام به قتل بدون نقشه و تصمیم قبلی
بر اثر واکنش لحظهای بوده است.
- چه راهکاری را برای برون رفت از وضعیت فعلی
در حوزه ارتکاب جرم پیشنهاد میکنید؟ وضعیت ارائه آموزشهای پیشگیرانه از سوی
دستگاههای متولی در استان و نهادهای مرتبط را چطور ارزیابی میکنید؟
نخستین راهکار برای برون رفت از وضعیت فعلی در
حوزه جرایم تعریف رویکرد کارشناسی درست در موضوعات مرتبط است، دانشگاهها باید در
این بخش بیشتر ورود کنند. در حال حاضر دو شورای پیشگیری متشکل از دستگاههای
اجرایی فعال بوده و در کنار آن کمیته علمی پیشگیری از وقوع جرم را داریم که میتواند
جدیتر و پویاتر از وضعیت فعلی بوده و بخشی از برنامههای آموزشی و پژوهشهای
تدوینی را جدیتر انجام دهد.
ما باید در زمینه موضوع «درک کارشناسی» جدی
باشیم، معتقدم در این بخش نیروی انتظامی استان عملکرد مطلوبتری داشته است در
وضعیت فعلی با وجود تمامی تلاشهای انجام شده ضرورت سرعت و جدیت بیشتر احساس میشود،
در صورتی که موانع کارشناسی روشنتر و شفافتر شوند خیلی از کارهای انجام شده مبنا
و بازخورد مطلوبتری خواهند داشت.
متأسفانه در حال حاضر نتایج فعالیتهای انجام
شده در حوزه جرایم و یا آسیبهای اجتماعی آن طور که باید ملموس نیست چرا که درک
متفاوتی از برنامه وجود دارد .
یکی از
جزءهای اصلی یک برنامه، بررسی و ارزیابی نتایج فعالیتهای انجام شده است در صورتی
که مجموعهای از فعالیتها را در بخشهای مختلف انجام دهیم ولی نتایج آن را مورد
تجزیه و تحلیل قرار ندهیم اساساً نمیتوانیم از این فعالیتها به عنوان برنامه یاد
کنیم.
- چه میزان از ظرفیت
دانشگاهیان در حوزههای مختلف آسیبهای اجتماعی به ویژه حوزه کاهش جرایم
استفاده میشود؟ متأسفانه در حال حاضر شاهد حضور فعال دانشگاهیان در حوزههای
مذکور نیستیم، آیا این امر نشأت گرفته از عدم تمایل آنان برای فعالیت در حوزههای
مذکور است یا اینکه این قصور از سوی نهادهای اجرایی است؟
اگر
بخواهم به صورت شفاف به این سوال شما پاسخ دهم باید بگویم قصور و کوتاهی از سوی هر
دو طرف است.
قصور دانشگاهیان از این روست که برخی از زمانها
عزم جدی برای پذیرش مسئولیتهای اجتماعی را ندارند و سعی میکنند سرشان در لاک
تدریس و تحصیل باشد و خیلی در برخی حوزهها به ویژه حوزههای حساس که سبب واکنش
نیز میشود ورود نکنند به نظر من این کوتاهی برخی از ما دانشگاهیان است.
«کوتاهی برخی از نهادها نیز در این بخش قابل
تأمل است چرا که در برخی از تصمیمگیریها به صورت جدی دنبال کارشناسان نمیآیند
یا اگر میآیند با روش درستی نمیآیند، برای مثال خاطرم هست دو سال پیش در جلسهای
تخصصی در ارتباط با بحث پیشگیری از خشونت که 40 نفر از مدیران استانی نیز حضور
داشتند یکی از مسئولان گلایهای از دانشگاهها کردند مبنی بر اینکه به نامههای
این نهاد در زمینه فعالیتهای انجام شده در حوزه خشونت و ارائه برنامهها، برخی از
دانشگاه پاسخی ندادند که من به عنوان نماینده دانشگاهها در آن جلسه به دو مورد
اعتراض کردم نخست اینکه چرا از ظرفیت اساتید متخصص و مجرب در کارگروههای مختلف
که منجر به تدوین سند میشود استفاده نشده است، دوم اینکه برای بررسی وضعیت کنونی
در حوزههای مختلف از جمله خشونت و یا مباحث مرتبط و نیز ارائه راهکارهای مورد
نیاز و چشمانداز پیش رو از مقالات مروری که دانشگاهیان میتوانند به صورت علمیتر
و منطبق بر واقعیت ارائه کنند استفاده نشده، استاندار زنجان نیز در نخستین جلسه
شورای اداری استان به موضوع مهمی اشاره کردند مبنی بر اینکه« از بدنه کارشناسی
سازمانها باید خیلی بهتر، مطلوبتر و مناسبتر استفاده شود.»، این امر نشاندهنده
توجه مقام ارشد استانی به مباحث کارشناسی است که در این زمینه ضمن استفاده از
ظرفیتهای کارشناسی نهادهای دولتی باید از پتانسیل کارشناسی موجود در دانشگاهها
نیز به نحو مطلوب استفاده شود.
- به نظر شما برای ایجاد این اتصال چه کسی
باید پیش قدم شود؟ دانشگاهیان یا دستگاههای اجرایی؟
به نظر من دستگاههای متولی امر باید پیشقدم
شوند، دادگستری و استانداری دو ارگان بسیار مهم و تأثیرگذار در این بخش هستند.
#قتل در زنجان، حسن طغرانگار،
صدای