پایگاه خبری صدای زنجان نیوز/ پدر می گفت من هیچگاه در مراسم طلاق شرکت نکردم و هیچوقت به عنوات شاهد پای طلاق نامه را امضاء نکرده ام و به ما هم توصیه می کرد که بیشتر به خاطر قبح طلاق و آثار زیانبار آن بوده. زمانی که طلاق  اتفاق می افتد یک خانواده متلاشی و حداقل دو خانواده درگیر و گرفتار می شوند و بچه های این خانواده آواره شده و عملاً پدر یا مادر و یا هر دو را از دست می دهند و مصیبت ها و ناکامی های فراوانی را به عنوان فرزندان طلاق متحمل می شوند. طبق آمارهای منتشره در شهرهای بزرگ حدود ۳۵-۳۳ درصد ازدواج ها منجر به طلاق می شوند و درنتیجه دختران جوان فراوانی سر خورده شده و خانه نشین می شوند .

 پسرهای زیادی بخاطر عدم بضاعت مالی در پرداخت مهریه به جای خانه بخت هنوز جرمی مرتکب نشده، راهی زندان می شوند. حالا چه تعداد از همین جوان ها به خاطر شکست عشقی و خانوادگی افسرده می شوند و چه تعداد از همین افراد خودکشی می کنند، خدا می داند و جای تأسف است نظام قضایی و مشخصا دادگاههای حمایت از خانواده به جای دفاع از مجموعه خانواده، از زن های مطلقه حمایت کرده، مردهای جوان را به خاطر بدهی های کلان ناشی از طلاق به صلابه کشیده و مبحوسشان می کنند.

در حالی که برای طلاق های گسترده این چنینی که در کشور اتفاق می افتد باید چاره ای بیندیشند و با وضع قوانین بازدارنده و آموزش های اصولی جوان ها و خانواده آنها و اعمال قوانین خاص مثل وضع مالیات های سنگین برای مهریه های بسیار بالا برای جوان هوایی که جوگیر شده و مهریه های ۴۰۰_۵۰۰ سکه ای به پای عروس می ریزند بدون اینکه معنی و مفهوم عندالمطالبه (یعنی هروقت عروس مهریه اش را مطالبه کند باید پرداخت گردد) را بدانند دفتر ثبت ازدواج را امضا و مهر می کنند.

به طور مثال اگر جوانی فقط ۳۵۰ عدد سکه برای عروس خود در نظر بگیرد به نرخ امروز معادل ده میلیارد تومان خواهد شد که اگر همین داماد درآمد ده میلیون تومان داشته باشد و به فرض محال نه چیزی بخورد و نه هزینه ای داشته باشد باید حدود ۸۳ سال حقوق دریافتی خود را یکجا بابت مهریه بپردازد که اصولاً عمرش کفاف نخواهد داد و درد آور است که خانواده دخترها هم انگار در مسابقه شرکت کرده اند و هر روز میزان مهریه ها را بالاتر می گیرند و کار را برای مردان جوان در آستانه ازدواج که با هزاران آرزو می خواهند تشکیل خانواده دهند، سخت می گیرند و ظاهراً به دلیل برگ برنده ای که در دست دارند از داماد درآمدهای کلان و اتومبیل و خانه مستقل و مهریه های آنچنانی طلب می کنند که گویی خودشان این مشکل را نداشته اند و تا داماد کوچکترین خطایی مرتکب شود، بلافاصله مهریه را به اجرا گذاشته، دست و پای او را می بندند و باز جای تأسف است گروهی از جوانها چه دختر و چه پسر به تبع برخی افراد هوسران و بی مسؤولیت و با الگو گرفتن از آنها خیلی راحت طلاق را مطرح می کنند و ضمن خدشه دار کردن قداست ازدواج و خانواده، موجی از تغییر و تعویض همسر به راه می اندازند و سلامت اخلاقی و روانی جامعه را بر هم می زنند  و برخی دیگر پا را فراتر گذاشته جشن طلاق می گیرند و باعث رواج آن می شوند که این اعمال نوعی دهن کجی به اصالت و حرمت نظام خانواده می شود و در نتیجه همین سنت شکنی ها است که می بینیم و می شنویم بعضی از دختران جوان با پیرمردهای پولدار و یا پسرهای جوان برای فرار از مهریه های سنگین با زن های مسن ثروتمند ازدواج می کنند و یا در موقعیتی دیگر تعدادی از جوان های بی تعهد و بی پروا قوانین اخلاقی و اعتقادی خانواده را زیر پا گذاشته و به ازدواج هوایی سفید و از این دست تن می دهند که موجب از هم پاشیدگی اساس خانواده و جامعه می گردند.

در پایان باید گفت که اگر فکر اساسی در این رابطه اعمال نگردد و جلوی این کار گرفته نشود کار به ازدواج با هم جنس و هم جنس گرایی نیز کشیده خواهد شد.