نرگس صفری- هجوم رنگها و موسیقی و
برخورد ۲ سپاه سبز و سرخ؛ اینجا صحنه تئاتر است. میزبان تاریخ و تماشاگرانی که
آمدهاند تا اینبار حماسه را از زبان روایتگران روی صحنه بشنوند. روایتی به
بلندای عمر اسلام و مصیبتی به وسعت تاریخ آن، و این داستان همچنان ادامه دارد.
ساسان قجر فعالیت هنری خود را در سال
۱۳۶۵ از تلویزیون و تئاتر آغاز کرد. او را اغلب با نمایشهای پانتومیم، طنز و کودک
میشناسیم.
آه سوزان کربلا که سال گذشته در سالن هلال
زنجان به روی صحنه رفت، عنوان آخرین اثر اجرا شده اوست که برای دومین سال با نام
نینوای حسین مورد توجه مخاطبان قرار گرفت. این نمایش یک کار آیینی است و به زبان
ترکی اجرا میشود. به مناسبت به روی صحنه رفتن این نمایش با او به صحبت نشستهایم.
وی از ایده و ریشههای این اثر حرف میزند،
میگوید: چندین سال بود که به این نمایش فکر میکردم و هدفم اجرای یک کار عاشورایی
متفاوت بود که در آن از حرکات و موسیقی به درستی استفاده شود و در یک فضای جدید به
روایت واقعه کربلا بپردازد. این کار با حضور هنرمندان پیشکسوت و هنرجوهای کارگاه
بازیگریم اجرا شد و نویسندگی و کارگردانی آن را هم خودم بر عهده گرفتم. این اثر
مورد تایید مداحان و صاحبان سبک قرار گرفته است، اشعاری که در آن به کار گرفته شد،
از حدود۸۰ جلد کتاب تاریخی استخراج شده است. اما تصمیم گرفتیم از اشعار جدید هم
استفاده کنیم تا علاوه بر استناد تاریخی، در جذب جوانان هم موفق عمل کرده باشیم.
علاوه بر ان سعی کردیم که به دور از شعارزدگیها عمل کنیم و روح واقعه و حس و حال
آن را به درستی به مخاطب منتقل کنیم.
وی در ادامه توضیح میدهد: پرداختن به
مسائل دینی و مذهبی خارج از ذهنیت کارگردانها نیست و من علاقه زیادی به کارکردن
در ژانرهای مختلف دارم. همین موضوع باعث عرضه این کار شد و بازتاب مردم را در این
رابطه بسیار خوب دیدم. اینکه مخاطبین از نمایش لذت میبرند و با یک حس خوب سالن را
ترک میکنند بسیار موجب خوشحالی من میشود.
بر تاثیرگذاری زبان مادری در انتقال
مفاهیم تاکید میکند و میگوید: زبان ترکی زبان مادری این شهر است و به کمک آن میتوان
ارتباط بیشتر و موثرتری با مخاطبین برقرار کرد. همچنین در زبان ترکی کلماتی وجود
دارد که میتواند بنیان شنونده را بهم بریزد و این انعطافپذیری در زبان فارسی
وجود ندارد.
همچنین این اثر بدلیل تاثیرگذاری بیشتر
به صورت تعزیهخوانی به همراه موسیقی تنظیم شده است و مرثیهخوانی و مداحی هم در آن وجود دارد و سعی
شده است از آنها بر اساس نیاز و به جا استفاده شود تا بر زیبایی کار بیافزاید.
او دلایل مشابهی را برای استفاده نکردن
از نمایشنامههای خارجی بیان میکند:ی ک متن غیر بومی برای آن که مورد استفاده
قرار بگیرد، نیازمند تحقیق و پژوهش است تا بدانیم در چه بستر تاریخی و در چه جامعهای
از نظر سیاسی و اجتماعی خلق شده است و این دغدغه امروز من به عنوان یک کارگردان
نیست. متنی که از اداب و رسوم یک کشور دیگر متولد میشود، دردی از تماشاگر بومی
دوا نمیکند و همچنین مسائل فولکلور و منطقهای کشور خودمان بسیار غنیتر و
پربارتر از متون خارجی است. البته بنظرم این مساله بیشتر سلیقهای است و به ذوق و
طبع کارگردان بستگی دارد و بر این اساس من سعی کردم که بیشتر از مفاهیم ایرانی در
آثار جدی و همینطور طنز و کودک استفاده کنم.
او به سوالی در خصوص از دست دادن عدهای
از مخاطبین که علاقه آنها به نمایشنامههای بینالمللی است چنین پاسخ میدهد: اصل
تخصص من پانتومیم است و بیشتر مردم هم مرا با این سبک میشناسند. مخاطبی که کارهای
مرا دنبال میکند، با من و سبک کار من
آشنایی دارد، از این جهت اگر تعدادی از مخاطبین از کارهای جدی و بومی و عدهای
از آنها از کارهای کودک و طنز من راضی بوده باشند، در کار خود موفق عمل کردهام و
هیچگونه مخاطبی را از دست ندادهام.
وی در ادامه به توضیح درباره نمایشهای
انتقادی میپردازد: سیاه بازی، عنوان یکی از آثار من است که به انتقاد درباره
موضوعات و مسائل اجتمایی و سیاسی میپردازد. کارهای جدی همیشه باید وجود داشته
باشد و این آثار هم به نوبه خود باعث لذت بردن و رضایت مخاطب میشود. اما در بیشتر
آثارم، برای رضایت همه مخاطبانم تلاش کردهام و سعی شده است همه طیف مخاطبین با
سنین مختلف در نظر گرفته شوند. در کارهای کودک هم سعی بر این بوده است تا والدینی
که همراه کودکان خود به تماشای نمایش آمدهاند را نیز سرگرم کنیم و یک بخش از کار
را هم به آنها اختصاص بدهیم.
وی ادامه میدهد: چون در سطح شهر امکانات
و مکانهای تفریحی زیادی برای کودکان وجود ندارد،ت صمیم گرفتم تا با نمایش نامههای
کودک برای بچهها کاری انجام دهم که در این چندسال بازتاب خوبی داشته است.
اما قجر در مورد اجرای آخرش با عنوان
نینوای حسین میگوید: این اثر دارای شرایط خاصی است و در آن بیشتر به دنبال اجر
اخروی آن بودم. وقتی تماشاگر ما روبند حضرت رقیه را از ما به تبرک میگیرد، من به
هدف خود رسیدهام و این برای من بسیار مهمتر و لذتبخشتر از سود مالی آن است.
البته در طول این کار از ما حمایت خوبی هم شد. فرمانداری و شهرداری زنجان و همچنین
کمیسیون فرهنگی شورای شهر و معاونت فرهنگی مدیر کل ارشاد به ما کمک کردند و همچنین
سالن نمایش که متعلق به بخش خصوصی است، نیز به مدت ۱۰روز بطور رایگان در اختیار ما
قرار داده شد.
در این کار کل روند حادثه عاشورا از
ندامت حر و شروع محاصره امام و یارانش روایت میشود. در آخر نمایش و در خطبه حضرت
زینب سعی کردیم به اتفاقات روز و نبردی که در دفاع از حرم در سوریه جریان دارد
اشاره کنیم. قسمتی از خطبه که میگوید: گمان نکنید که پس از بریدن سر حسین این
نهضت از بین میرود. ما و آیندگان وارث این انقلابیم و این آیندگان همان مدافعین
حرماند.
وی میافزاید: در میان تماشاگران مهمانهایی
از کشور های خارجی هم وجود داشتند. گروهی از آنها خود مسلمان بودند و به کشور
ترکیه تعلق داشتند و از اینکه توانسته بودند در این ایام و در کشور ما یک کار
تئاتر ببینند بسیار خوشحال بودند. همچنین یک گروه فرانسوی که برای پژوهش و تحقیق
به ایران آمده بودند. من از مترجمین خواستم که در رابطه با عاشورا به آنها توضیحی
ندهند. پس از پایان نمایش برای آنها در رابطه با هویت امام و یارانشان سوال پیش
آمده بود و از حالات صورت و حرکات بازیگران تئاتر نتیجه گرفته بودند که آنها انسانهای
خوبی بودهاند. وقتی در رابطه با واقعه کربلا و اعتقادات دینیمان برایشان توضیح
دادم، تشکر کردند و خوشحال بودند که توانستهاند یک تئاتر در رابطه با اعتقادات
دینی ایرانیان ببینند.
او در آخر به مزایای تئاتر نسبت به
تلویزیون و سینما اشاره کرد و گفت: تلوزیون گستردگی مخاطب بالایی دارد و بعد از آن
سینما بیشترین مخاطب را به خود جذب میکند و تئاتر در این زمینه از آنها عقب است،
اما تئاتر هنر زنده است و ارتباط مخاطب و بازیگر نفس به نفس است، ولی در تلویزیون
و سینما اینگونه نیست. در تئاتر مخاطب بازیگر را میبیند و صدای نفسهای آن را میشنود
و اگر بازیگر در حین اجرا حالشآاشفته شود بر او خرده نمیگیرد. در واقع مردم در
تئاتر زندگی واقعی خودشان را میبینند و وقتی نمایش به پایان میرسد با بازیگران
گفتوگو میکنند و نیازی به زنگ زدن به روابطعمومیها نیست. این برتری هنر زنده
نسبت به سینماست.
#ساسان قجر؛ تئاتر زنجان؛ صدای زنجان