کد خبر: 10295
1402/06/19 - 11:24


گفت‌وگوی اختصاصی صدای زنجان با خلیل جوادی شاعر،ترانه سرا و طنزپرداز ایرانی

یک عمر جوانی کرده ام

تحصیلاتم حد فاصل آقای رئیسی و ابن سینارا در نظر بگیرید/ پایگاه خبری صدای زنجان نیوز/گفتگو: مسعود الماسی

پایگاه خبری صدای زنجان


*نام؟

 خلیل

*نام خانوادگی؟

 جوادی

*تحصیلات؟

اندازه نگرفتم. اما شما حد فاصل آقای رئیسی و ابن سینارا در نظر بگیرید

*محل تولد؟

 روستای هلیل آباد زنجان

*سال تولد؟

1343

*تمام سمت‌ها و شغل‌های قبلی تاکنون؟

از سال ۷۷ تا ۸۲ کارشناس شورای شعر سازمان صدا و سیما

از سال ۷۸ تا ۹۵ موسس و مدیر  موسسه ی فرهنگی رسانه ی هنر

چاپ و نشر کتاب های خودم

تدریس عروض و قافیه برای شاعران نو پا در سازمان فرهنگی هنری شهر داری تهران.

داوری جشنواره های ادبی

برنامه سازی و گویندگی رادیو

فعالیت تجاری و اقتصادی در بازار تهران

*دغدغه ساعت 24 دیشب؟

خواب راحت

 

*دلمشغولی همین لحظه؟

دارم همزمان به استاد بدیع الزمان فروزانفر و سعید حدادیان فکر می کنم و این بیت حافظ را زیر لب زمزمه می کنم.

( جای آن است که خون موج زند در دل لعل

زین تَغابن که خَزَف می شکند بازارش)

*حستان در کودکی نسبت به سایه خود؟

چون سایه رفیق با وفا نیست که نیست

از سایه رفیق تر بگویید که کیست؟

هر وقت که خنده کردم او هم خندید

هر گاه که گریه کردم او نیز گریست

*اولین باری که ترس را تجربه کردید؟

چیزی خاطرم نیست. معمولا ترس را نمی فهمم

*آیا تاکنون زندانی شده اید؟

بله، خیلی کوتاه چند بار بازداشت و بازجویی شده ام

*سابقه بیشترین بی‌خوابی؟

دو شبانه روز

*غذایی که در تنهایی مجبورید بخورید؟

هر چه دم دست باشد

*غذای مورد علاقه؟

کباب کوبیده، قورمه سبزی

*میانه شما با فضای مجازی؟

بسیار خوب

 

*آیا تا به حال عاشق شده‌اید؟

نمیدانم، شاید!

*توصیه به دختر و پسری که در عشق شکست خورده؟

در عشق شکست وجود ندارد، مگر این که عشق نباشد.

*یک تعریف سریع و کامل از مرگ؟

تقریبا پانزده ساله بودم که همراه با پدر، به منزل آیت الله  حاج آقا رضا موسوی زنجانی در خیابان فرهنگ تهران رفته بودیم، از حاج آقا رضا راجع به مرگ سوال کردم : «می گویند که انسان پس از مرگ به جایی به نام برزخ و سپس به بهشت یا جهنم می رود و این که جهنم چند طبقه است و در هر طبقه گروهی خاص متناسب با گناهانشان می سوزند و عذاب می کشند، نظر حضرتعالی چیست؟»

با لبخندی پدر بزرگانه گفتند: پسرم من هنوز به آن دنیا نرفته ام، هر وقت رفتم میام برات تعریف می کنم

*شغل مطلوب در مدینه فاضله؟

معلمی و آگاهی بخشی

*اولین فیلم سینمایی که دیده‌اید؟

سنگام(هندی)

*آخرین فیلم؟

برادران لیلا

*نظرتان راجع به فیلم پدرخوانده؟

ندیده ام

*نظرتان در مورد فیلم قیصر؟

قیصر اقتضای زمان خودش بود

*نظرتان درباره فیلم شیار 143؟

ساخته ی نرگس آبیار . این فیلم بیانگر درد جنگ است، بوی سوختن جگر مادری چشم انتظار را می شود در این فیلم استشمام کرد. لعنت بر جنگ.

*سینمای حاتمی کیا؟

متوسط

 

*سه کارگردان مورد علاقه؟

علی حاتمی

محسن مخملباف

نرگس آبیار

*برنامه تلویزیونی مورد علاقه؟

ده سال است تلویزیون نگاه نکرده ام

*در بین حیوانات کدامیک را بیشتر دوست دارید؟

همه ی حیوانات را دوست دارم.

*فکر می‌کنید قیافه تان به کدامیک از نقشه‌ کشورها شبیه است؟

تا به حال به این موضوع فکر نکرده ام.

*بازیگر مورد علاقه؟

چارلی چاپلین

*خطای جوانی؟

قدر جوانی را ندانستن

*بیشترین پرسش؟

چرا خیلی ها از عقلشان استفاده نمی کنند

*دغدغه همیشگی؟

اندیشیدن

*سابقه یأس فلسفی؟

ندارم

*فرقتان با 30 سال پیش؟

"خام بُدم پخته شدم"

 

*آخرین بهت و حیرت؟

"هر چند خیره ماندم، جز حیرتم نیفزود

زنهار زین بیابان، وین راه بی نهایت"

*تکیه کلام همیشگی؟

تکیه کلام ندارم

*چگونه می‌توان شما را به اوج عصبانیت رساند؟

چرا بگم؟

*آیا تا به حال دروغ گفته‌اید؟

معمولا به افراد فضول دروغ می گویم

*آخرین دروغ؟

یادم نیست

*واکنش به شایعه‌ای علیه شما؟

سعی می کنم توجه نکنم، اما همیشه شایعات تبعات خود را دارد . به عنوان مثال زیر یکی از کلیپ های شعر خوانی من نوشته اند، خلیل جوادی شاعر افغانی، خیلی ها بر اساس همین شایعه فکر می کنند من افغانی هستم.

*چند دست کت و شلوار دارید؟

دقیقا نمیدانم، باید بشمارم.

*گذران یک روز معمولی در این روزها؟

کار، مطالعه، پیاده روی، گفتگو با دوستان.

*چه کنیم تا حالمان بهتر شود؟

باری از دوش کسی برداریم

*زیباترین عبارت هنری؟

این سوال خیلی سخته

*شاعر محبوب؟

سعدی

خیام

حافظ

حسین منزوی

ابوالفضل زرویی نصر آباد

*بیتی از شاعر محبوب؟

بر حدیث من و حُسن تو نیفزاید کس

حد همین است سخندانی و زیبایی را

سعدی

*محبوب ترین شاعر طنز پرداز؟

زنده یاد ابوالفضل زرویی نصر آباد

*نام سه استاد اول؟

استاد مهرداد اوستا

استاد حسین آهی

استاد سید ابراهیم ستوده

*پنج شاعر طنزپرداز جذاب برای شما؟

عبید زاکانی

سعدی

حافظ

ایرج میرزا

ابولفضل زرویی

*تفکر طولانی در تنهایی؟

چه عرض کنم؟!

*میزان غرور؟

اندازه نگرفتم، بستگی دارد

گاهی از سوراخ سوزن رد می شوم

گاهی از در دروازه داخل نمی شوم

*آیا حاضرید جایتان را با وزیر ارشاد عوض کنید؟

خیر

*اگر وزیر ارشاد بودید اولین اقدامتان چه بود؟

اسم وزات خانه را به حالت اول برمیگرداندم.(فرهنگ و هنر)

*اولین جمله در یک سخنرانی در سازمان ملل؟

"بنی آدم اعضای یک پیکرند"

*یک تعبیر از شعر؟

فوران زیبایی

*عملکرد کدام وزیر در ایران به درد شعر طنز می خورد ؟

تمام وزرا

*از بین مهره‌های شطرنج کدام را بیشتر دوست دارید؟

سربازی که وزیر می شود

*آخرین باری که گریستید؟

وقتی که سعید حدادیان بر کرسی بدیع الزمان فروزانفر تکیه زد

*آخرین کتابی که خوانده‌اید؟

خاطرات شیخ ابراهیم زنجانی برای بار دهم

*آخرین بار به چه کسی درباره چه چیزی اصرار کردید؟

اهل اصرار نیستم

*چقدر جوانی کرده‌اید؟

یک عمر

*یک تعریف کوتاه از سیاست در ایران؟

در ایران سیاست، عین دیانت است

 

*یک تعریف کوتاه از هنر در ایران؟

"هنرخوار شد، جادویی ارجمند"

*رنگ مورد علاقه؟

هر رنگی را در جای طبیعی خود دوست دارم.

*تک بیت ناب؟

بر حدیث من و حُسن تو نیفزاید کس

حد همین است سخندانی و زیبایی را

*محبوب ترین شاعر شما؟

سعدی

*همرنگی با دیگران؟

در این خصوص همیشه بی استعداد بودم

*یک مثال امروزی برای فیل در تاریکخانه مولانا؟

گورمین بیلمز

*اگر به یک باره بگویند باید از ایران بروید؟

گوش نمی کنم

*آخرین صحنه‌ای که با دیدن آن، احساس نفرت به شما دست داد؟

از این صحنه ها زیاد می بینم، اگر بگویم و شما هم منتشر کنید روزنامه ی شمارا می بندند.

*آیا پرسشی هست که حاضر به پاسخ دادن آن نباشید؟

بله . پرسشی که جواب آن گره از کار مخاطب نگشاید و باری از دوشش بر ندارد

*گمنام ترین شهر جهان؟

نمی شناسم

*مهم‌ترین گوشه تاریخ؟

مگر تاریخ گوشه دارد؟

 

*بی کاربردترین واژه؟

بی کاربردترین واژه کلمه ی گوش آزار و روح خراش "در واقع" است که برخی گویندگان و مصاحبه شوندگان و مناظره کنندگان الکن در مقابل دوربین به عنوان تکیه کلام مدام تکرار می کنند.

*اگر یکی روزی از محبوبیت و شهرت بیفتید ؟

سعی می کنم خود را بازنگری و ارزیابی کنم و به چراهای ذهن خود جواب بدم.

*یک جمله برای منتقدان و مخالفان؟

به شرط صادق بودن دوستشان دارم

*حستان نسبت به موهای سفید خود؟

موی سپید نشانه ی پختگی و کمال است

*با چه کسی حاضر نیستید سر یک میز بنشینید؟

با خیلی ها،

افراد حسود

افراد کم مایه و پر مدعا

افرادی که در گفتار و کردار از مبانی عقلی استفاده نمی کنند.

و...

*فرصت طلبی بیشترعصبی‌تان می‌کند یا ساده لوحی؟

فرصت طلبی

*عادتی که در نزد دوستان به آن مشهورید؟

اگر بگویم تعریف از خود می شود.

*آخرین سوتی؟

چیزی خاطرم نیست.

* آخرین تندروی؟

تندروی را دیگران تشخیص می دهند.

*پنج واژه برای به خاطر سپردن تا ابد؟

واژه ها به تنهایی بار معنایی ندارند، اجازه دهید جمله بگویم

 

1- استفاده از عقل خدادادی

۲- استفاده و بهره برداری از وقت و عمر

۳- مهربانی با انسانها و سایر موجودات زنده

۴- لذت بردن از تمام لحظات زندگی

جوانمردی و بخشش

۵- واقع بینی

*پیغامتان برای آدم هایی که هیچ‌گاه پیغامتان را نخواهند  شنید؟

"گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش"

*تا به حال چاقویی دیده‌اید که دسته‌اش را ببرد؟

بله

*با کدام یک از مقامات مشکل دارید؟

بهتره بپرسید با کدامشان مشکل ندارید.

*شغل مورد علاقه در شهر هرت؟

بستگی دارد در شهر هرت چه شغلی مشتری داشته باشد.

*نوع رابطه تان با از ما بهتران؟

از ما بهتر کیست؟! (این جور جواب دادن را از احمدی نژاد یاد گرفته ام)

*بهترین دوست؟

عقل

*درآمد ماهیانه شما؟

نمیدانم .چون در آمد ماهیانه ندارم

 

 

*آخرین بار از چه کسی قرض گرفتید؟

از برادرم

*یک انسان چقدر به قدرت نیاز دارد؟

در حد رفع نیاز

*حاضرید با نان بخور و نمیر زندگی کنید؟

کار شاعر غیر از این نیست

*تعریفتان از عدالت؟

چرا باید سخت ترین سوال دنیا را من جواب دهم؟

به مفهوم نسبی تعریف من از عدالت این است.

برخورداری از امکانات اجتماعی در مقابل خدماتی که به جامعه ارائه می دهیم.

یعنی دریافت در مقابل پرداخت.

یعنی کسی که کار می کند باید بتواند با خیال آسوده و در آرامش زندگی کند.

*مهم‌ترین شخصی که موفق به دیدار او نشده‌اید؟

رضا شاه

*مدل و نوع اتومبیل؟

پژو ۲۰۶ مدل ۹۴

*خانه چند متری دارید؟

۵۲ متری

*به کسی که خودکشی کرده و نجات پیدا کرده چه می‌گویید؟

می گویم زندگی زیباست

*بیشتر به چه کسی تلفن می‌زنید؟

به چندین نفر که به هم نزدیک هستیم

*عادت دیرینه؟

خواندن و نوشتن

*تابلوی اتاق خصوصی؟

َخط زیبای استاد اسرافیل شیرچی که یکی از رباعی های عاشقانه ام را نوشته است.

*دوست دارید چند سال عمر کنید؟

هر چند سال که بتوانم از زندگی لذت ببرم  بدون این که زحمتی برای دیگران داشته باشم.

*دوست دارید روی سنگ قبرتان چه بنویسند؟

آخرین دریچه ی عبور.

*تصمیمتان در لحظه‌های ناامیدی؟

هیچ وقت نا امید نشده ام

*یک سئوال از خودتان؟

از کجا آمده ام؟ آمدنم بهر چه بود؟

*اعتراف به برخی ضعف‌های شخصی؟

کم حوصلگی، ناتوانی در مقابل گرما

*قرمز هستید یا آبی؟

 هیچکدام

*ورزش مورد علاقه؟

 بدنسازی و پیاده روی

تعبیر سال‌های رفته عمر در یک مصرع یا بیت ؟

سوال طوری طراحی شده که جوابش مصرعی از زنده یاد فرخی یزدی باشد، یعنی یک جواب آماده داشتید که براش سوال درست کردید،

" آنچه جان کند تَنَم عمر حسابش کردم"

*سابقه خط و نشان کشیدن برای کسی؟

الان چیزی خاطرم نیست

*یک بیت از آخرین سروده؟

میخواست به باجناق خود یاد دهد

مفهوم عمیق غسل ترتیبی را

*شعر برتر از نظر شما؟

وقتی سوال سخت می پرسید مجبورم بگویم از نظر من شعر برتر وجود ندارد

*شروع یک جوک که تا آخرش را نشود تعریف کرد؟

چیزی به خاطر ندارم

*آیا سرودن شعر قدرت می‌آورد؟

چه عرض کنم! شاید!

*وقتی چشمانتان را می‌بندید اول کدامین رنگ به ذهنتان می‌آید؟

فکر کنم ترکیبی از رنگ سیاه و سفید

*هیچ وقت در جایی تابلو شده‌اید؟

اگر تابلو شدن به معنی در کانون توجه بودن باشد، بله زیاد

*اگر بشر اولیه بودید روی دیوار غارتان چه می‌کشیدید؟

امان از سوال سخت

شاید عکس یک سیب را می کشیدم

*سه کتاب برای جزیره خلوت؟

کلیات سعدی

قابوس نامه

تاریخ مشروطیت کسروی

کاش گفته بودید صد کتاب

*عناوین آثار منتشر شده؟

۱ - خیابان خواب ها

۲ - محکمه ی الهی

۳ - بهشت بی امکانات

۴- اشک تاک

۵- برای تو (رباعی های عاشقانه)

۶- باتو  (غزل های عاشقانه)

۷- بازار وطن فروش ها

۸ - سمفونی جیر جیرک ها

*آثار منتشر نشده؟

چند عنوان کتاب منتشر نشده دارم که هنوز نامگذاری نکرده ام

*اگر در ارکستر بودید کدام ساز را می‌نواختید؟

ویولن

*آخرین سوء تفاهم؟

چیزی خاطرم نیست

*نظرتان درباره چارلی چاپلین؟

اعجوبه ای تکرار ناپذیر

*با خودتان حرف می‌زنید؟

خیر

*چه چیزی شما را محدود می‌کند؟

 دیوار

*کدام کارتان را احتمالا حاشا خواهید کرد؟

کاری نمی کنم که مجبور به حاشا باشم

*صریح ترین نقدی که از شما شده است؟

مادرم می گفت: ای خدا این بچه عاقل نمیشه.

پدرم هم می گفت:  بِ خلیل دن هیچ زاد چیخماز

*کار مورد علاقه‌ای که فعلا از انجام آن معذورید؟

قانونگذاری

*در دنیا چه کسی را بیشتر از همه دوست دارید؟

دوستانم را

*توشه مهم شما برای آخرت؟

دستِ خالی، دلِ پُر

*حاصل اتفاقات بود ولی به اسم شما ثبت شد؟

چیزی خاطرم نیست

*در این خصوص خیلی مراقب خودتان هستید؟

زیر منت کسی نباشم.

*کجا و چه وقت انگیزه ای ندارید؟

در میان جمعی که بود و نبودم فرق نکند

*آخرین جمله از آخرین سخنان؟

جواب سوال قبلی

*کدام کلمه یا حرف، بیشتر در ذهنتان است؟

"هر آن کس که در این حلقه نیست زنده به عشق

بر او نـمرده بـه فـتوای مـن نـماز کـنید"

حافظ

*یک بیت از حسین منزوی؟

تو از معابد مشرق زمین عظیم تری

کنون شکوه تو و بهت من تماشاییست

*میزان اعتقاد به چشم زخم؟

دلم میخواهد اعتقادی نداشته باشم اما بعضی عقلا می گویند انرژی منفی و امواج مضرّی که از از ذات حقیر افراد تنگ نظر متساعد می شود اثر تخریبی دارد.

*اگر 100 میلیارد تومان پول داشتید چه می‌کردید؟

کارخانه ای تاسیس می کردم که عده ای در آن شاغل شوند و شکم فرزندانشان را سیر کنند و من هم کیف کنم.

*آخرین بار با چه کسی عکس گرفتید؟

تعدادی از دوستان متولد شهریور

*بهترین صدای طبیعت؟

صدای غرش ابر و رگبار بهاری

*به کدام میوه یا حیوان بیشتر شباهت دارید؟

نمی دانم

*تصمیم دقیقه 90 زندگی؟

هنوز این تصمیم را نگرفته ام

*اولین بیت اولین سروده؟

عابسه شوزب گنه یاننان باخیر

این اولین مصرعی بود که تقریبا در ۴ سالگی گفتم. البته نمیدانستم وزن دارد و اصلا نمی فهمیدم شعر یعنی چه. در آن سالها پسری به نام عابس در خانه ی پدر بزرگم کار می کرد، این عابس از یک روستای دیگر به روستای ما آمده بود. عابس پدری داشت به نام شوزب که چشمش انحراف داشت و گاهی برای دیدار فرزندش به روستای ما می آمد و شب نیز در منزل پدر بزرگ پیش پسرش می ماند. چون که شوزب اعوَر بود، من از سر شیطنت کودکانه چنین گفته بودم.

*آخرین بار به چه کسی رای دادید؟

به مهندس میرحسین موسوی رای دادم

*دوست داشتید سرنوشت کدام آدم دنیا تغییر می‌کرد؟

دوس داشتم ویتکنشتاین ۹۰ سال عمر می کرد، هیتلر نقاش حرفه ای می شد. رضا شاه ۱۶ سال دیگر در ایران می ماند، آقای علم الهدا خواننده ی پاپ می شد و آقای رئیسی نوازنده ی تنبک.

*بهترین ساعت شعر سرودن؟

وقتی که منتظر شنیدن هیچ صدایی نباشی، حتی صدای جیر جیرک.

*تا به حال شعری را به ناچار فروخته‌اید؟

خیر

 

*موضوعی که از شعر مهمتر باشد؟

اندیشیدن

*اگر آزادی مطلق داشتید چه شعری می گفتید؟

همین شعر هارا می گفتم که تا به حال گفتم.

*تعریف مِعر ازمنظر شما؟

یعنی فقط زبان بچرخد و طرف خودش هم حواسش به چرخش زبانش نباشد.

*چرا می گویند بالاتر از سیاهی رنگی نیست؟

چون که رنگ سیاه رنگ غالب است

*بهترین دوست ؟

عقل

*اسطوره مورد علاقه؟

کاوه ی آهنگر و بابک خرمدین

*ضرب‌المثل مورد علاقه؟

نابرده رنج گنج میسر نمی شود

*کدام شاعر را همطراز خود می‌دانید؟

به این سوال پاسخ نمی دهم

*یک جمله برای خداحافظی؟

بدرود

اقدام کننده: ایرج_رفیعی

صدای زنجانشعر و ترانهطنز ایرانی
sedayezanjannews.ir/nx10295


درباره ما تماس با ما آرشیو اخبار آرشیو روزنامه گزارش تصویری تبلیغات در سایت

«من برنامه نویس هستم» «بهار 1398»