نوروز در علم هیئت نقطه اعتدال بهاری و اول حمل است لذا میتوان چنین برداشت کرد که مراد از نوروز، روز هایی است که دران حکمت
پایگاه خبری صدای زنجان نیوز/ نوروز در علم هیئت نقطه اعتدال بهاری و اول حمل است
لذا میتوان چنین برداشت کرد که مراد از نوروز، روز هایی است که دران حکمت
گفتمانی شکل میگیرد وابرو بهار در هم می امیزد تا
بگوید
«ابر است و بهار است و هوا هم مزه دارد
برخیز که لغزیدن پا هم مزه دارد
نوروز درحال وارد شدن است وچندصباحی برای ورود این
سرگشته ی دیوانه کننده نمانده است، نوروز
در ممالک آسیای میانه، بهترین موسم در شمار است، لذااین موسم دلافروز را در ایران
و کشورهای فارسی زبان از ایام سلطنت سلاطین
تا این زمان جشن میگیرند.
امیرباشی یا
فقیر، ولی باشی یا وزیر، وکیل باشی یاموکل به قدر حیثیت خویش دارالمکان خویش را مزین
میکنند و اطفال و اهل وعیال را درخورشاُن لباسهای فاخر میپوشانند
دراین یوم فیروز که سالی یک روز هم می خوانندش
اقرباو نزدیکان جهت تبریک و تهنیت،
به خانه ی همدیگر میروندو سعی بلیغ میکنند
تا این روزبه مسرت وشادمانی وسرور به سر شود
و این شاید تمام آیینی است که درایران
نوروزشرف برگزارمیشود
رسید موکب
نوروز و چشم فتنه غنود
درود باد بر این موکب خجسته، درود
نسبت ما با نوروز مشخص است، نوروز از سلطنت جم،
پادشاه اسطورهای در بلخ آغاز میشود که بعد از پیروزی در برابر اهریمن، لقب «شید»
به اسم او اضافه میشود و نام «جمشید» (جم نورانی) را به خود میگیرد، بطوریکه حکیم
ابوالقاسم فردوسی طوسی در شاهنامه این چنین دادسخن میکند
چو خورشید تابان میان هوا
نشسته بر
او شاه فرمانروا
جهان انجمن شد بر تخت اوی
از آن بر شد قره بخت اوی
به جمشید
بر گوهر افشاندند
مر آن روز را روز نو خواندند
وازهمین جاست که حکمت گفتمانی نوروز شکل میگیرد
و تاکنون ادامه پیدا میکند .
تمام آیینهای
نوروزی (با وجود کمرنگ شدنهای تدریجی در طول تاریخ) اعم از هفت سین (یا هفت شین)،
خانهتکانی، چهارشنبهسوری، جشن بابا دهقان، سبزه گذاردن و ....، همه و همه ریشه
در حکمت گفتمانی و حتی فلسفی دارد.
با این
نگاه است که میتوان چندین ویژگی مهم در
اهمیت نوروز را درک کرد.
اول کلام اینکه در نگاه حکیمان و مشاهیربزرگ ایران
زمین مفهوم نوروز وبهارپیوندی عالمانه وعاشقانه دارد
وادمی هماره دردرون خویش بهاران اندیش است اما زردی
خزان و ترش رویی زمستان
و سوزانندگی گرمای تابستان را هم دارد
چه در سیمای بیرونی وچه در اخلاق درونی و
چه در بیان کلامی و گفتاری
خزان پیوست باسوززمستان
بهاران امدوجان شد گلستان
دراین اقلیم های چهارگانه
بودرمزی به غایت جاودانه
که سرسبزی جان اندربهاران
بودموقوف ایام زمستان
دوم کلام توجهی است که آیینهای نوروزی به آفرینندگی
و خلیفهاللهی انسان دارد. سبزه گذاردن و
در کنار آن دیدارهای اقربایی و حتی همسایگی وگاه دوری از عداوت ودشمنی ، بخشش و
بخشایش ودادن هدیه و عیدی همگی نشان از آیینی الهی است که میخواهد به ما شادی عطا کند که انرژی منفی و نیروهای اهریمنی
را از خوددور کنیدومثبت اندیش باشید مولانا دردیوان شمس میگوید
فصل بهاران شد ببین بستان پر از حور و پری
گویی سلیمان بر سپه عرضه نمود انگشتری
رومیرخان ماهوش زاییده از خاک حبش
چون نومسلمانان خوش بیرون شده از کافری
گلزار بین گلزار بین در آب نقش یار بین
و آن نرگس خمار بین و آن غنچههای احمری
وسوم کلام اینکه
نوروز ، دلالت بر حکمرانی
عادلانه یا حکمرانی مطلوب در جهان دارد.
واین ایده
از قدیم در آیین نوروز متبلور بوده است.
یکی از این
نمونهها جمشید است که پادشاه دادگری است ، آنجا که تنها درگیریهای این پادشاه
برابر نیروهای اهریمنی وماورایی وذهنی است. انجا که دراین درگیری هاست که انسانها
نمیمیمیرند وحاکمیت گسترانده میشود و
حکومت دیرپا میماند
حکومت ضحاک را به زمین میزند و حاصلش جشنی است
بنام نوروز ، لذا این جشن براصل دادگری
وگفتگو و نشست و برخاست استواراست
درچهارمین کلام گفتمانی اصیل شکل میگیرد
وان حفظ محیط زیست و بهداشت است. میدانیم که آب و
آتش خاصیت پاککنندگی دارند ، در این میان آتش ، حضور پررنگتری دارد، طوری
که برای آتش به جای استفاده از تعبیر
خاموشی و مردن، از تعبیر «گل کردن» استفاده میکنیم و بر سوزانندگی بدیها تاکید ،
از سرخیش طالبیم ،و زردی ونخوت ومردگی رابه او پیشکش میکنیم
پنجمین کلام تحکیم پیوندهای خویشاوندی در قالبهای
اجتماعی است؛ متاسفانه درایران جشن چله
بهاری که درگذشته برپا بوده برگزارنمیشود این چله در کشورهای همسایه هنوز پابرجاست
اماروی سیزدهمین روز بهار اتفاق است ، دراین روز ایرانیان
ازخانه بدر می ایند و دردل طبیعت روزرابه شب میرسانند و اعتقاد نحسی عدد سیزده را
بااینکار ازخود وخانواده دورمیکنند
گرچه این تعبیر تحقیقا بی معناست ولی همین
امر ( سیزده نوروز) به تحکیم بنیاد خانواده می
انجامد
در ششمین کلام«ارجمندی هنر» اصل گفتمان قرارمیگیرد
موسیقی،
رقص، شعر، داستان، نمایش و ورزش در آیینهای نوروزی جلوه ویژه دارد. شعرخوانی، داستانخوانی، نمایش قاشق زنی، نمایش
حاجیفیروز و غیره که در دربارها رونق داشته و هنوز هم در بین مردم ما پابرجاست
در زمینه آیین های ورزشی ، مثل ورزش پهلوانی، زورخانهای، کشتی، اسبدوانی،
بزکشی و خیلی از بازی های بومی محلی را درمناطق و قبایل مختلف شاهدیم
درانتها ، کلامهایی که رفت ما را به این نکته میرساند که «نوروز» یک سبک
زندگی است، سبکی گفتمانی که برای ما
مجموعهای از امیدواری، نظم، رواداری، صلح، شادی ، عشق وهنر ،شعر ، نمایش ، سرزندگی
وسرسبزی ، پیوندهای خویشاوندی ، توجه به همنوعان، آشتی و نیکوکاری را به همراه
دارد و جالب اینکه نوروز تنها جشنی است که می توان گفت به همه انسانها اعم از
مرده و زنده، فارغ از جنسیت، سن، نژاد و مذهب توجه میکند. در حالی که آیینهای دیگر
شاید این ویژگی ها را نداشته باشد.
برآمد باد صبح و بوی نوروز
به کام دوستان و بخت پیروز
مبارک بادت این سال و همه سال
همایون بادت این روز و همه روز