کد خبر: 1247
1398/06/12 - 9:19


یک استاد تار آذری:

در حق تارهای ایرانی کم لطفی می‌شود

بهروز اسکندری یکی از هنرمندان جوان موسیقی استان زنجان است که چندی پیش یکی از شاگردان او توانست برای اولین بار در جشنواره موسیقی جوان برای استان افتخار آفرینی کند

پایگاه خبری صدای زنجان

زهره میر‌عیسی‌خانی - بهروز اسکندری یکی از هنرمندان جوان موسیقی استان زنجان است که چندی پیش یکی از شاگردان او توانست برای اولین بار در جشنواره موسیقی جوان برای استان افتخار آفرینی کند. او فارغ التحصیل موسیقی از دانشگاه موسیقی کشور آذربایجان، مدرس موسیقی در تهران، کرج و ارومیه و زنجان است.

با او گفت و گویی در خصوص وضعیت موسیقی استان انجام دادیم که  در زیر می‌توانید بخوانید:

کمی در مورد سازی که آموزش می‌دهید (تار آذری) توضیح می‌دهید؟

این تار اصالتا یک ساز ایرانی است و در طی تاریخ شکل آن تغییراتی داشته است و تار آذری نام گرفته است. این تار در استان زنجان بسیار کم شناخته می‌شود و شاید یک یا دو نفر مدرس در سطح استان هستند که این تار را آموزش می‌دهند ولی در استان‌هایی مثل تبریز شناخت بیشتری نسبت به این تار وجود دارد و شاید 100 نفر مدرس خود من در این شهر می شناسم که به  آموزش این تار مشغول هستند.

چرا شناخت نسبت به این تار کمتر است  در حالی که عمده هنرجوهای ما به سمت موسیقی کلاسیک و آموزش نواختن پیانو و ویولن گرایش دارند؟

در پاسخ به این سوال که چرا گرایش به سمت این ساز کمتر است باید اذعان داشت که به نظر می‌رسد این موضوع  برمی‌گردد به اینکه تبلیغات نسبت به این ساز کمتر است و تلویزیون و رادیو و سایر رسانه‌ها کمتر این گونه سازها را نمایش می‌دهند اما پیانو همیشه قابل دید است و تبلیغات زیادی بر روی آن شده است ضمن اینکه به نوعی نواختن پیانو هم تبدیل به کلاس شده است و خانواده ها و هنرجوها به نوعی برای چشم و هم چشمی و یا کلاس گذاشتن به این سمت گرایش پیدا می‌کنند. این در حالی است که تعداد متقاضیان این رشته بسیار کم است و من معتقدم در حق سازهای ایرانی کم لطفی شده است .

با وجود استقبالی که  از پیانو و ویلون و سایر سازها و آلات موسیقی می‌شود، به نظر شما چرا آن طور که باید و شاید در سطح استان شاهد موفقیت هنرجوهای این رشته‌ها نیستیم؟

این موضوع  نه تنها در سطح استان بلکه در سطح کشور به این شکل است یعنی گرایش به سمت سازهای ویولن و گیتار بسیار بالا است و سازهای غربی بیشتر از سازهای ایرانی مورد استقبال قرار میگیرند اما اینکه چرا موفقیت در این رشته بسیار کم اتفاق می‌افتد، موضوعی دیگری است که باید عوامل مختلف آن را بررسی کرد. به نظر من بخشی از این موضوع را می توان ‌در این موضوع دانست که هنرجویان این رشته‌ها آن طور که باید و شاید پشتکار ندارند و زمان خود را صرف تمرین نمی‌کنند ضمن اینکه برخی معتقدند که سطح اساتید استان هم چندان مناسب و در خور نیست اما ما در استان مدرس‌های خوبی هم داریم و همه این مسئله را نمی توان به گردن نبود اساتید انداخت.

جدا از بحث مدرس، آیا بالا بودن تعداد هنرجوها در یک رشته خاص باعث نشده است که رقابت  در این حوزه بالا برود و زمینه برای اینکه شخصی خود را در آن حوزه نشان بدهد، سخت تر شود؟

این موضوع کاملا طبیعی است چرا که هر چه تعداد هنرجو بیشتر شود رقابت بیشتر می‌شود و زمینه برای اینکه یک هنرجو خود را به خوبی نشان بدهد کمتر می‌شود. ضمن اینکه باید توجه داشت  سطح موسیقی کلاسیک در استانهایی مثل تهران و اصفهان به مراتب بالاتر است و به نظر می رسد این موضوع به دلیل این باشد که مسئولین امر در آنجا کاری کردند که این موضوع و این موسیقی جا افتاده است و مردم به این سمت گرایش دارند ولی در استان زنجان چندان که باید و شاید این موضوع جا نیفتاده است و استان زنجان در رتبه بندی این سازها شاید مقام دهم در سطح کشور را داشته باشد. اگر نگاهی به  مقام‌هایی که در جشنواره‌های بزرگ کشوری آورده می‌شود بیندازیم خواهیم دید که نفرات اول این جشنواره غالبا از استانهای اصفهان، مشهد و تبریز و رشت هستند و استان زنجان در زمینه موسیقی کلاسیک شاید حرفی برای گفتن نداشته باشد و موفقیت های چشمگیری به دست نیاورده باشد.

به نظر می‌رسد در برخی از آموزشگاه‌های موسیقی، افرادی به کار گرفته می شوند که چندان صلاحیت و تخصص کافی در زمینه موسیقی ندارند به نظر شما در این زمینه چه کار باید کرد؟

در زمینه اساتید موسیقی که صلاحیت و یا تخصص لازم را در زمینه آموزش موسیقی ندارند، باید گفت که خانه موسیقی ایران در صدد برطرف کردن این مشکل بر آمده است و آموزشگاه ها را موظف کرده است که  تنها اساتیدی که کارت صلاحیت تدریس دارند را به کار بگیرد که این  موضوع  در آینده مشکل اساتیدی که صلاحیت کافی ندارند را حل خواهد کرد و در واقع فیلتری برای اینکه  افرادی که صلاحیت تدریس را ندارند گذاشته می شود تا دیگر در آموزشگاه ها به کار گرفته نشوند و این یک پروسه کلی است که باید  ریشه ای  و به مرور زمان حل شود.

به نظر شما آموزشهای مربیان و اساتید موسیقی استان درخور برگزیده شدن در مسابقات و جشنواره های کشوری و بین المللی هست؟چرا که برخی معتقدند نبود اساتید موجب شده است که موسیقی استان آن طور که باید رشد نکند؟

تقریبا در همه سازها، ما در استان اساتید داریم، نمی‌گویم اساتید ایده آل ولی حداقل نرمال و رو به بالا را داریم و در برخی از رشته‌ها هم ما اساتید خوبی داریم که در سایر شهرها وجود ندارند، چرا از این رشته‌ها کسی به جای مقبولی نمی‌رسد و در مسابقات برگزیده نمی شود؟ این‌ها به نظرم کمی بهانه است و کسی که نمی‌خواهد کار کند می‌گوید مدرس نیست، امکانات نیست. اما کسی که بخواهد در این زمینه فعالیت کند مدرسش هم وجود دارد. شاید نبود شناخت نسبت به مربیان باعث شود که در ابتدای امر هنرجو با مشکلاتی رو به رو شود، هر چند کمبود مشاوره موسیقی منطقی و اصولی در استان حس می‌شود. برای شناخت یک استاد خوب موسیقی بایستی هر هنرجو در وهله اول یک مشاوره بگیرد که جای خالی این مشاوره منطقی و اصولی در استان دیده می‌شود و به نظر می‌رسد به سبب اینکه متولی اکثر آموزشگاه‌های موسیقی، اداره فرهنگ و ارشاد است، بایستی در این زمینه ورود پیدا کنند.

آیا  به نظر شما جشنواره‌ها می‌توانند ملاکی بر بهتر بودن آموزش فرد برگزیده باشند؟

نه لزوما، اینکه  یک نفر به جشنواره‌ای ورود پیدا کند و صرفا  بتواند با اجرای آنچه که در کلاس آموخته، مقامی بیاورد، امکانپذیر نیست و افراد باید پیش از شرکت در این جشنواره‌ها تجربیاتی در خصوص شرکت در جشنواره‌ها داشته باشند تا در این زمینه بتوانند موفق عمل کنند. افرادی در این حوزه موفق‌تر عملا می کنند که اجراکنندگان قوی باشند و بدانند چه موسیقی را در ژانری و با چه ویژگی‌هایی اجرا کنند. شخصی هست که 20 مورد جشنواره رفته است و می داند که داوران چه مواردی را لحاظ می‌کنند و این خود می تواند کمک کننده او باشد .

آیا برگزیده شدن فرد در جشنواره  می‌تواند بیانگر این باشد که این شخص می‌تواند مربی خوبی هم باشد؟ کما اینکه  این مسئله را در برخی از موارد شاهد هستیم و افراد به واسطه اینکه در فلان جشنواره مقام آورده اند به دنبال جذب هنرجو هستند؟

خیر، کسی که در جشنواره ای شرکت می کند، او یک نوازنده است و مسلما نمی‌تواند یک مدرس خوبی باشد، برای مربی شدن باید ویژگی‌های خاصی داشت و باید توجه داشت که کسی که نوازنده خوبی است لزوما مربی خوبی هم نیست. تدریس یک شاخه ای است که هم سواد، هم تجربه و هم حوصله زیادی می خواهد. البته این طور هم نیست که بگوییم کسی که در جشنواره ای برگزیده شد نمی تواند مربی باشد.

چرا با وجود این همه هنرجو در استان، خروجی مطلوبی از این افراد نمی‌بینیم و هیچ یک از این افراد آلبوم موسیقی بیرون نمی‌دهند؟

عوامل مختلفی در این زمینه می تواند موثر باشد به طوری که خود من بالغ بر یک سال است که می خواهم آلبومی را بسازم اما هنوز در این زمینه موفق نبوده ام چرا که باید بالغ بر 50 تا 60 میلیون تومان برای یک آلبوم متوسط هزینه کرد و این هزینه از عهده یک هنرجو خارج است. ضمن اینکه هیچ استدیو ضبط مناسبی نیز در استان وجود ندارد و استدیوهای موجود هم تجهیزاتشان یا بسیار قدیمی است یا ضعیف که نمی تواند جوابگوی  کارهای این چنینی باشد.

توصیه‌ای برای خانواده‌هایی که می ‌خواهند فرزندانشان را در کلاس‌های آموزش موسیقی ثبت نام کنند، دارید؟

به نظر من بهتر است قبل از اینکه کسی بیاید به سمت موسیقی و بخواهد که در این زمینه فعالیت کند یک تست از او بگیرند که آیا اصلا او استعدادی در این زمینه دارد یا خیر؟ درست است که خداوند به همه تا میزانی استعداد موسیقیایی داده است اما این میزان در افراد مختلف متفاوت است. به طوری که ممکن است شخصی استعداد خوشنویسی داشته باشد اما استعدادش در موسیقی کم باشد و یا برعکس. اینجا باید فیلتری باشد که افرادی که برای آموزش موسیقی می‌آیند از این فیلتر رد شوند و خانواده‌ها ملزم باشند به اینکه کودکان خود را قبل از آموزش موسیقی  برای این استعدادسنجی ببرند و نتایج را قبول کنند. متاسفانه خانواده‌های ما به دنبال چشم و هم چشمی و یا موارد دیگر کودکی که استعداد موسیقیایی ندارد را به زور کلاس پیانو می برند و یک پیانو بیست میلیونی را می گذارند جلوی او و می‌گویند که پیانو بزن که این هم برای کودک دشوار است و هم برای خود مربی. اما من همواره این تستها را پیش از اینکه هنرجویی را بپذیرم انجام داده‌ام و به شخصی که استعداد ندارد گفته‌ام که به نظر من شما در زمینه موسیقی استعداد ندارید ضمن اینکه شاید فرد دیگری به شما خوب آموزش بدهد و یا در کار دیگری موفق‌ترباشید.

پس شما به استعداد معتقدید؟

بله، ضمن اینکه بدون استعداد هم می شود به کودکان موسیقی آموخت اما راه طولانی و دشوار خواهد بود. راهی که یک فرد مستعد در یک شب طی می‌کند شخصی که استعداد کمتری دارد در سی ماه طی می‌کند؛ تازه نتیجه هم چندان مطلوب نخواهد بود و یک فرد مگر تا چه میزان عمر می‌کند که بخواهد نصف آن را صرف چیزی کند که مسلما از آن نتیجه خوبی نخواهد گرفت.

پس مسئله پشتکار چطور می شود؟

پشتکار هم تاثیر دارد ولی کسی که استعداد دارد با دو ساعت تمرین در روز می‌تواند استعداد خود را شکوفا کند اما کسی که استعداد ندارد، باید روزانه ده ساعت تمرین کند تا با دو ساعت آن فرد مستعد برابر شود و این خیلی موثر است و در این مواقع هم خود هنرجو و هم  خانواده او اذیت می شوند و هم خود مربی.

اقدام کننده: دبیر تحریریه

صدای زنجانتار آذریبهروز اسکندریآموزش موسیقی
sedayezanjannews.ir/nx1247


درباره ما تماس با ما آرشیو اخبار آرشیو روزنامه گزارش تصویری تبلیغات در سایت

«من برنامه نویس هستم» «بهار 1398»