چندی پیش، چند تن از هنرجویان موسیقی استان توانستند در جشنواره جوان کشور مقام کسب کنند و برای استان افتخار بیاورند
زهره میرعیسیخانی- چندی پیش،
چند تن از هنرجویان موسیقی استان توانستند در جشنواره جوان کشور مقام کسب کنند و برای
استان افتخار بیاورند که نام زهرا میرزایی در بین این هنرجویان به عنوان کسی که توانسته
بود در رشته تار آذری حائز رتبه اول شود بسیار جای خوشحالی داشت چرا که با وجود تعداد
کم هنرجویان این رشته در استان، مقام اولی این رشته در رقابت با هنرجویان استان تبریز به یک زنجانی رسیده بود.
معاون هنری و سینمایی ادارهکل
فرهنگ و ارشاد اسلامی استان زنجان پیرامون درخشش جوانان زنجانی در این جشنواره گفت:
زهرا میرزایی هنرمند زنجانی برای نخستین بار رتبه نخست را در رشته تار آذری کسب کرد،
این رشته مقام دوم نداشت و به اعتقاد داوران قطعات اجرا شده توسط این هنرمند در سطح
بسیار ممتازی قرار داشت.
محمود علیمحمدی ادامه داد: پویا
عابدینی هنرمند ابهری نیز با کسب رتبه دوم آواز گروه سنی ج، خوش درخشید و جزو استعدادهای آینده هنری قلمداد شد.
وی افزود: سپهر فرندی هنرمند
زنجانی در بخش گیتار کلاسیک رتبه دوم و نیلوفر حسن کریم، هنرمند خرمدره ای در تکنوازی
تار ایرانی رتبه سوم را به دست آوردند.
به گفته معاون هنری و سینمایی
ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان زنجان ۶۶۷ اثر موسیقی نواحی در این جشنواره به
اجرا درآمد.
این موضوع بهانه ای شد برای اینکه روزنامه صدای
زنجان به سراغ این موضوع برود که چرا با وجود تعداد کثیر هنرجویان رشته های پیانو و
ویولون هیچ مقام آوری در سطح استان در جشنواره
های کشوری در این چند رشته اتفاق نمی افتد ؟ محمد جواد صحافی، منتقد و پژوهشگر حوزه
موسیقی در این خصوص نظراتی دارد که در زیر
می خوانید:
چرا در استان تعداد
هنرجویان رشتههایی مثل پیانو و ویولون بالا است؟
علت این موضوع را باید در توجه خانواده ها در این رشته ها جست چرا خانواده ها فقط
به این دو سه رشته موسیقی توجه دارند؟ به طور کلی ما سازهای زیادی در حوزه موسیقی داریم
از سازهای محلی بگیرید تا سازهای ملی و کلاسیک. سازهای محلی آذری ما شامل قوپوز و تار
و غیره دقیقا کمترین میزان هنرجو را در میان سازها دارند و استقبال از این سازها کمتر
است برخلاف سایر شهرهایی که آذری زبان هستند، زنجان جزو شهرهایی است که هنرجوی سازهای
فولکلور آن کم است.
فکر می کنید علت
این موضوع چیست؟
شاید به این خاطر است که ما جزو شهرهای میانه آذری هستیم یعنی آن غلظت و شدتی که
در محاوره و مکالمههای شهرهای آذر ی وجود دارد در زنجان نسبت به جاهای دیگر کمتر
است و همین عامل باعث می شود که طبیعتا عرقمان
به این موسیقی نیز کمتر شود. از طرفی دیگر نزدیکی ما به پایتخت نیز می تواند عامل دیگری
در این زمینه باشد که ما نسبت به شهرهای دیگری که آذری زبان هستند به پایتخت نزدیکتر
هستیم. نکته دیگری که وجود دارد یک نوع مصرفگرایی و تجملگرایی بین خانوادهها به
وجود آمده است که خانوادهها فکر میکنند که عدم توجه به تارهای اصیل عقب ماندگی است
و این مشکل یک جورهایی به لحاظ فرهنگ اجتماعی
در جامعه ریشه دارد و آن هم به دلیل عدم آگاهی مردم زنجان از موسیقی و فرهنگ است و
مردم این شهر برخلاف ادعاهایی که می شود، از عدم آگاهی در حوزه فرهنگ رنج میبرند و من این را بارها و بارها در سطح استان دیدهام.
راهکاری که برای
این مشکل وجود دارد، چیست؟
یک نکتهای را من پیش از پاسخ
به این سوال مطرح کنم. در استان زنجان به جهت اینکه ما چهره و شخصیت مطرح موسیقیایی
نداریم، تلاش میکنیم که در این زمینه در استان شخصیت موسیقی بسازیم و این موارد در
استان خیلی دیده شده است و چون ما شخصیت فرهنگی
در استان زنجان نداریم و ما هیچ موزیسینی
را نداشتیم که شاگرد استاد شهنازی باشد. ضمن اینکه ما در استان شخصیت موسیقیایی نداریم
که پدر و پدربزرگش نیز موزیسین بوده باشد در حالی که در برخی از شهرها ما موزیسین هایی
داریم که موسیقی در خانواده آنها سبقه طولانی
داشته است و طبیعی است که خانوادهای که هنرمند باشد، فرزندش هم هنرمند خواهد شد چرا
که در این فضا بزرگ میشود و با اهالی موسیقی حشر و نشر دارد و فرزند او هم با این افراد حشر و نشر خواهد
داشت و در این خانواده هم صدای موسیقی خواهد پیچید. وقتی که این صدای موسیقی در خانواده
نباشد طبیعی است که من انتظاری که باید از تولید هنرمند در یک شهر داشته باشم، انتظار
بیهودهای است یعنی تا زمانی که ما خانوادههایی را در شهر نداشته باشیم که موزیسین
باشند، انتظار اینکه موسیقی استان توسعه پیدا کند بیهوده است و این به این دلیل است
که آن طور که باید و شاید فرهنگسازی نشده است و در این زمینه از سوی مسئولین اهمال
کاری شده و از ابتدا فرهنگسازی نشده است و خانوادهها با موسیقی آشنا نشدهاند و نمی
دانند موسیقی چیست.
یعنی تنها مسئله
نبود چهره موسیقی را عامل این موضوع میدانید؟
در زنجان بیشترین هنرجویان مربوط به رشتههای تار
و سنتور و تنبک در موسیقی ایرانی و پیانو و ویولون و گیتار در موسیقی کلاسیک است. خود
من هم دلیلش را به طور قطع نمی دانم بارها از خود پرسیده ام که چرا باید ما این 6 ساز
را بیشتر از سازهای دیگر مورد توجه قرار بدهیم؟ و به دنبال این بوده ام که این موضوع
از کجا آب می خورد؟ آیا این موضوع متوجه اداره فرهنگ و ارشاد است؟ یا متوجه آموزشکدهها
و مربیهای آن؟ ولی هر چه است ما در برخی از رشته ها و سازها حتی به حد و اندازه شرکت
در جشنواره استانی هم هنرجو نداریم. این مسئله
یک زمان عیب محسوب می شود و یک زمان دیگر فاجعه! و زمانی که هنرجوهای تار حتی به حد
نصاب نرسند که من آثار این افراد را داوری کنم و از بین آنها سه نفر را انتخاب کنم
این زمان موسیقی استان با یک فاجعه رو به رو است و عیب زمانی خود را نشان میدهد که
ما 20 هنرجو در زمینه تار در استان داشته باشیم ولی نتوانیم از بین آنها سه نفر را
انتخاب کنیم. در چند سال گذشته شرکت کنندگان در جشنوارههای استانی ما در برخی از رشتهها
حتی به 20 نفر هنرجو هم نمی رسند.
دلیل این موضوع
چیست؟ آیا ما مربی تار در استان نداریم؟
بله، ما مربی نداریم و به نظر
من مربی هیچ رشتهای را نداریم. شما به عنوان یک
هنرجوی موسیقی علاقه دارید که بروید عود یاد بگیرید یا ساز بربط. کجا باید مراجعه
کنید؟ متاسفانه با وجود 19 آموزشگاه موسیقی در استان هیچ کدام این ساز را آموزش نمیدهند
و زمانی که مجوز به این آموزشگاهها داده میشد، باید در این زمینه فکر میکردند و
مسئولین باید در این زمینه پاسخگو باشند و جواب بدهند که آن زمان که این همه مجوز میدادند
آیا از لحاظ کیفی به آموزشگاهها توجه داشتهاند؟ آموزشگاهها بیایند آمار بدهند که
تا به امروز ما چند هنرجوی بربط، چنگ و ویولونسل و غیره داشته ایم.
یک موضوع دیگری هم وجود دارد
این است که همواره آن رشتههایی که هنرجو در
آن رشتهها کم بوده است اگر در مسابقات کشوری «جوان» شرکت داشتهاند، خوش درخشیدهاند.
در شرایطی که هنرجوهای پیانو و ویلون با وجود تعداد کثیر هنرجوها و نوازندگان آن، یک
مورد هم وجود ندارد که در این جشنواره حضور پیدا کرده باشند و خوش بدرخشند. طبیعی است
که اینجا مشکل از مربی است. ما نوازندههای خوبی در این زمینه داریم اما مسلما مربی
نداریم. اگر داشتیم باید یکی از این افراد وارد این جشنواره میشد و با توجه به اینکه
تنبک یکی از پولسازترین رشتههای آموزشگاههای موسیقی است و به هر آموزشکدهای رجوع
کنید، مشاهده میکنید که سی هنرجوی آموزش تنبک دارد که هیچ کدام نتوانستهاند در جشنوارههای مطرح کشوری نظیر جشنواره جوان خوش بدرخشند و این
موضوع به جهت این است که ما یک مربی خوب در این زمینه نداریم که هنرجویانی را برای
جشنواره موسیقی جوان تربیت کند.
سخن آخر؟
در چد هفته اخیر، یکی از هنرجویان
استان زنجان در رشته تار آذری توانست در جشنواره موسیقی جوان به صورت کشوری مقام بیاورد
و من کاری ندارم که این نوازنده در تار موسیقی استان برای اولین بار بوده است که اول
شده و تاکنون این اتفاق در استان زنجان رخ نداده است ولی آنچه اهمیت دارد، این است
که این افراد به عنوان نوازندههای درجه یکی در استان شناخته میشوند اما هنوز هنرمند
نیستند چرا که لازمه هنرمند بودن، آگاه بودن است و یکی از دلایلی که موسیقی استان ما
به این شکل درآمده است؛ این است که هنرمندان و نوازندههای ما، مطالعه ندارند و از
همین رو، جز تعداد بسیار معدودی نمیتوانند در زمینه موسیقی اظهار نظر کنند. پس لازمه
هنرمند بودن؛ نوازنده بودن نیست ولی اگر قرار است مشکاتیان، لطفی و شجریان دوباره تربیت
شوند؛ لازمهاش این است که مطالعه در قشر موسیقیدانها و هنرجویان آن شکل بگیرد.