روانپزشک و مدیر گروه روان پزشکی و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی زنجان: اجرای طرحهای کلان سلامت روان هم متخصص میخواهد و هم هزینه!/روانشناس بالینی و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی استان: بسیاری از دانشگاهها آموزش با کیفیت ارائه نمیدهند/مربی تخصصی دوره حمایتهای روانی اداره کل هلالاحمر استان: طرح نماد در شناسایی آسیبهای روانی دانشآموزان بسیار موثر است، به شرط اینکه نیرویی برای اجرای این طرح در مدارس در نظر گرفته شود/روانشناس زنجانی: مشاورههای روانشناسی تلفنی بهزیستی در راستای خارج کردن فرد از وضعیت اضطرار است و در صورت نیاز ارجاع به روانشناسان و روانپزشکان انجام میشود
پایگاه خبری صدای زنجان نیوز/ سمیه محرمی: در دنیای امروز که استرسها و فشارهای روانی به طور فزایندهای
افزایش یافتهاند، اهمیت مشاوره روانشناسی بیش از پیش مشهود شده است. در این میان،
مشاوره روانشناسی به عنوان یک ابزار موثر برای مقابله با این چالشها و بهبود
سلامت روان نقش بسیار مهمی ایفا میکند. مشاوره روانشناسی فرآیندی است که در آن فرد با کمک یک متخصص روانشناسی، به
بررسی و تحلیل مشکلات و نگرانیهای خود میپردازد. این فرآیند به افراد کمک میکند
تا به درک بهتری از خود و موقعیتهایشان برسند و راهکارهای مناسبی برای حل
مشکلاتشان بیابند. مشاوره نه تنها به رفع مشکلات جاری کمک میکند، بلکه میتواند
به پیشگیری از بروز مشکلات جدید نیز کمک نماید.
یکی از
دلایل اصلی اهمیت مشاوره روانشناسی، فراهم کردن فضایی امن و حمایتکننده برای بیان
احساسات و افکار است. در این فضا، افراد میتوانند بدون ترس از قضاوت شدن، درباره
مشکلات خود صحبت کنند و احساسات خود را به شکلی سازنده بیان نمایند. این فرایند میتواند
به کاهش استرس و اضطراب، افزایش خودآگاهی و بهبود روابط بین فردی منجر شود، در این
میان یکی از انتقادات وارده به سیستم درمان به ویژه حوزه سلامت روان، بهم ریختگی
حوزه روانشناسی در کشور است.
با
توجه به وقوع جنگ ۱۲ روزه و تاثیر آن بر سلامت روان افراد، صدای زنجان میزگرد
تخصصی با موضوع «سلامت روان در بحران» با حضور احمد ذوالقدریها، روانپزشک و مدیر
گروه روان پزشکی و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی استان زنجان، محسن داداشی،
متخصص روانشناسی بالینی، دانشیار و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی استان، فاطمه
غلامیفر، مربی تخصصی دوره حمایتهای روانی اداره کل هلالاحمر استان، زهرا اشتری،
روانشناس فعال در اداره کل بهزیستی استان و حسن ثبوتی، مربی تخصصی دوره حمایتهای
روانی اداره کل هلالاحمر استان زنجان را برگزار کرد که مشروح بخش دوم آن را در
ادامه میخوانید؛
صدای
زنجان: یک تجربه جنگ 12 روزه را از سر گذرانیم آیا ارزیابی از وضعیت کلی سلامت
روان در کشور و استان و همین وضعیت این سلامت پس از جنگ داریم؟
غلامیفر
روانشناس و مربی تخصصی دوره حمایتهای روانی اداره کل هلالاحمر استان زنجان: طرحی
در دست اجرا است که در آن ارزیابی سلامت روان انجام خواهد شد که یک فرم است به نام
«احوالپرسی» این فرم بعد از بحران جنگ برای همه دانشگاهها آمده است، این طرح در
دانشگاههایی که ارائه فعالیت مشاور دارد، اجرایی میشود تا براساس سئوالات مطروحه
ارزیابی از شرایط سلامت روان مردم در ایام پس از بحران انجام شود، این ارزیابی به
صورت تلفنی برای افرادی که در این دوران آسیب دیدند یا استرس و اضطرابهای مزمن در
برهه جنگ داشتند، انجام میشود و در صورت نیاز بخشی از اقدامات به صورت مداخلات
برای افراد انجام میشود.
محسن
داداشی متخصص روانشناسی بالینی، دانشیار و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی استان
زنجان: به این زودی مطالعهای در زمینه وضعیت سلامت روان در ایام پس از جنگ نداریم
که خیلی سریع و به طور علمی بخواهد سلامت روان افرادی که در استان زنجان زندگی میکنند
را بررسی کند و ما براساس این یافتهها صحبت کنیم، اما با توجه به فراگیری مراجعات
به نظر میرسد در بحرانی که پیش آمده اختلالات اضطرابی بیشترین اختلال در این ایام
بوده و بررسی این وضعیت نیازمند یک مطالعه علمی و کارآمد است تا بتوانیم با اعداد
و ارقام درست و دقیقتر صحبت کنیم، ویژگی اساسی اختلالات اضطرابی، اختلال نگرانی یعنی
فکر معطوف به آینده است که همراه با علائم فیزیکی مانند تپش قلب، تنگی نفس سرگیجه،
علائم نورولوژی و گوارشی خود را نشان میدهد و در بحران جنگ هم اختلال پی تی سی یا
استرس پس از سانحه و اختلال سازگاری اضطراب فراگیر به نظر میرسد شایعترین باشد
ولی باز تاکید دارم در این زمینه نیازمند یک مطالعه دقیق و علمی هستیم.
زهرا
اشتری روانشناس اداره کل بهزیستی استان زنجان: آمار دقیقی در دست نداریم که بدانیم
در ایام جنگ چه اتفاقی افتاده ولی به صورت عملی دیدیم، مشاهده کردیم و مراجعاتی داشتیم
و براساس آن ارزیابی شخصی داریم منتها اینکه یک آمار دقیق در دست ما باشد نه هنوز
نیست.
من از
خدماتی که سازمان بهزیستی در این مدت ارائه کرد میگویم چون شرایط جنگی بوده و وقتی
شرایط جنگی باشد نمیشود خیلی فکر و برنامهریزی کرد و باید به سرعت تصمیم گرفت، یکی
از خدماتی که در این ایام سازمان بهزیستی ارائه میکرد مشاورههای تلفنی بود، خط
1480 بود که پیشتر نیز به ارائه خدمات مشاورهای مشغول بود در این ایام نیز به
صورت 24 ساعته و رایگان آماده ارائه خدمات بود یعنی هر کسی که احساس میکرد از
لحاظ روانی در شرایط درستی قرار ندارد میتواند تماس بگیرد با مشاورهای ما صحبت
کند، یکی از خدمات دیگر سازمان بهزیستی اورژانس اجتماعی است که در آن سازمان یک سری
خدماتی به افراد آسیب دیده یا در معرض آسیب ارائه میدهد و در شرایط کودک آزاری،
همسرآزاری، اختلاف خانوادگی و افکار خودکشی، اقدام به خودکشی، فرار از منزل، زنان
آسیب دیده و غیره ورود داشته که این مجموعه در شرایط جنگی خدمات خود را گسترش داد.
یک
خدمت دیگر هم طرحی بوده که علاوه بر روانشناسانی که در سازمان بودند روانشناسانی
هم اگر به صورت داوطلبانه دوست داشتند در این شرایط به هرچه بهتر شدن وضعیت سلامت
روان کمک کنند از این طرح استفاده میکردند و وارد میشدند و در بخشهای مختلف کمک
میکردند منتها باز هم میگویم این شرایط ویژه بود آمار دقیقی
نداشتیم اما مشخصا تماسها افزایش چشمگیری داشته و تماس خیلی بیشتر شده بود هر چند
روانشناسان واقعاً اعتقادی به مشاوره تلفنی ندارند منتها این مشاوره تلفنی بیشتر
حالت وضعیت اضطراری داشت که مثلاً یک شخصی افکار خودکشی دارد و در آن لحظه مثلاً یک
نصف شب دسترسی ندارد برود به روانشناس خود مراجعه کند یا از خدمات دیگر استفاده
کند، در آن زمان زنگ زده و با روانشناسان صحبت میکنند و آروم میشوند تا از بحران
دور شده نه اینکه ما انتظار خدمات خیلی تخصصی روان درمانگری داشته باشیم این
مشاوره فقط برای این است که در آن لحظه، شخص از بحران خارج شود.
احمد
ذوالقدریها روانپزشک و مدیر گروه روان پزشکی و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی
زنجان: در مورد وضعیت سلامت روان نمیتوان عدد و رقم بگویم اما آنچه مسلم است وضعیت
بهداشت روان در ایران از استانداردهای بینالمللی پایینتر است حتی دسترسی به
خدمات سلامت روان نیز پایینتر بوده، آمارها و ارزیابیهای مختلفی در حوزه سلامت
روان وجود دارد که بسته به شرایط اعلام میشود ولی آنچه مسلم است پایین بودن سلامت
در این حوزه نسبت به سطح جهانی است.
حسن ثبوتی
روانشناس و مربی تخصصی دوره حمایتهای روانی اداره کل هلالاحمر استان زنجان: ما
بحرانها را به سه بخش قبل، هنگام و بعد بحران تقسیم میکنیم که موضوع این جلسه در
حقیقت برمیگردد به بعد بحران که بحث حمایت روانی است که جمعیت هلال احمر در بحث
حمایت روانی خیلی تلاش داشته و جامعه ما در همین جنگ اخیر به دو دسته تقسیم شد، بخشی
که سن و سالی داشتند و جنگ را دیده و تجربه کرده بودند، به نظر من از لحاظ بعد روانی مقداری نسبت به افراد جوان آرامتر
بودند، چرا که در گذشته این شرایط را تجربه کرده بودند و آرامش خود را بهتر حفظ میکردند
و افراد جوانتر که به دلیل قرار گرفتن در شرایط جدید اضطراب و نکرانی داشتند، در
هر حال بعد بحران و جنگ قطعاً بعد روانشناسی افرادی که دچار استرس شد و نگرانی
شدند، باید مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد.
در جمعیت
هلال احمر ایران در سه بخش کمک داشتیم، بخشی مشاوره 4030 به صورت تلفنی که
روانشناس حضور یافته و مشاوره ارائه میشود یک بخش اجرای طرح سحر بود، در حقیقت سفیران
حمایت روانی هستند که ما در هر بحرانی این سفیران را داریم که به صورت تیم اعزام میشوند
و بعد از بحران که خیلی از افراد که بیشتر در معرض آسیب روانی شامل کودکان، زنان و
سالمندان ورود پیدا میکند. به ویژه در حوزه کودکان که تیمهای سحر ما خیلی فعالیت
دارند، در درمانگاه هلال احمر در حقیقت مشاوران، روانشناسان و پزشکان به صورت حضوری
مشاوره میدادند قطعاً بعد از بحران اگر حمایت روانی انجام نگیرد این شرایط رفته به
رفته بدتر میشود و قطعا اگر نیاز به خدمات تخصصیتر
داشته باشند، ارجاعیات انجام میشود.
صدای
زنجان: به بحث نقش حاکمیت و دولت اشاره کردید اخیرا یک مصوبه هیئت دولت داده در
مورد تشکیل پرونده برای بحث گواهی سلامت در جریان آن هستید یا نه؟ میخواستم ببینم
اصلا به نظر شما به عنوان صاحب نظر این حوزه چقدر میتواند این گواهی موثر باشد و
اصلا میتواند یک اقدام عملی باشد یا طرحی است که
موفقیت چندانی نخواهد داشت و ممکن است با شکست مواجه شود یا صرفاً در حد یک طرح
اداری باقی خواهد ماند؟
غلامیفر
روانشناس و مربی تخصصی دوره حمایتهای روانی اداره کل هلالاحمر استان زنجان: بله
در جریان این طرح هستم و اگر گامهای آن درست برداشته شود طرح بدی نیست حالا نمیشود قطعاً گفت عالی است ولی اگر مسیر درستی طی کند
یعنی ارزیابیهایی که ما داریم انجام میدهیم میتواند مثمر ثمر باشد، مثلاً ما یک
فرم تعیین سلامت افراد را داریم برای نمونه در حیطه هلال احمر در نظر بگیریم وقتی فردی
که وارد حیطه امداد و نجات میشود در جادهها و کوهستانها و امثال این محلها
امدادرسانی میکند شاید به هنگام ورود تست سلامتی داده باشد ولی آیا در ادامه سلامت
روان این افراد وجود دارد یا نه؟ وقتی تستی را میگیریم من وی را تایید میکنم حتی
بارها میگویم یعنی تاریخ مینویسم خودم به شخصه تاریخ
آن روزی که مراجعه کردیم تا امروز سلامت وی مورد تایید من است وقتی این امدادگر در
جریان امدادرسانی دچار چالش میشود و با آسیبهای روانی به شدت فراوان مواجه میشود مشخص است در آینده، سلامت روز تست را نخواهد
داشت، برخی از این افراد در بستر کار بعد دو سال، دیگر سلامت روان خود را از دست
داده و گاهی نیاز دارند تحت نظر یک روانشناس و گاها روانپزشک باشند چرا که از نظر
روانشناسی وقتی فردی دچار هیجانی میشود باید تخلیه هیجانی برای آنها اتفاق بیفتد
گاهی وقتها من خودم به این افراد زنگ میزنم میگویم بیایید در مورد این آسیبها صحبت کنید، اگر
دولت بخواهد در این بخش فعالیت کند، میتواند نتیجه بخش باشد، فعلاً این طرح را
برای دانشگاهیها را در نظر دارند که ورودیهای دانشگاهها، فرم سلامت روان را پر
میکنند اما باید این فرد در ادامه هم مورد نظارت باشد که اگر حادثهای سلامت آنها
را تحت تاثیر قرار داد در این فرم باید درج شود که آیا ایشان باز سلامت روان خود
را دارد یا خیر؟
صدای
زنجان: همیشه یک سوالی بود برای همه ما یک شناسنامه سلامتی در نظر گرفته شده بود
که در آن آیتمهای سلامت جسمی قید میشد، نباید این شناسنامه برای روان افراد نیز وجود
داشته باشد و پس از ارزیابیها به روزرسانی شود؟
احمد
ذوالقدریها روانپزشک و مدیر گروه روان پزشکی و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی
زنجان: بله باید این ارزیابی وجود داشته باشد خود من هیچ وقت در رده بالایی تصمیم
گیرنده نبودم ولی به نظر من توجه و تاکید به این ارزیابی بستگی به نگاه این افراد
دارد و اینکه این موضوع را چقدر جدی میگیرند، اینکه در این پرونده مولفهها را بیاورند
و براساس نیاز، به افراد خدمات سلامت روان ارائه دهند و اگر در ادامه مسیر به
مشکلی برخورد کردند، مداخلات به سرعت انجام شود، تا اگر فرد مشکلی یک سری خدمات را
پیشبینی کنند، قطعاً این موضوع هم متخصص میخواهد و هم هزینه، در حقیقت افرادی میخواهد که
خبره باشند، هماکنون به برخی از افرادی که خدمات مشاورهای ارائه میدهند انتقاداتی
وارد میشود به نظر میآید چرا که افرادی که مشاوره ارائه میدهند
به هر حال باید هم تجربه خیلی زیاد و هم باید تحصیلات کافی در این حوزه داشته
باشند، وجود فضای مناسب و نیروی انسانی برای ارائه خدمات مشاورهای ضروری است،
واقعا به سیاستگذاری در این حوزه انتقادات زیادی وارد است منتها اینکه بحث هزینه
در زمینه پیشگیری بسیار مطرح است، شما تصور کنید لوله کشی ساختمانی نشتی داشته باشد
اوایل شما متوجه بشوید در آپارتمان و مشکل را برطرف کنید میتوانید جلوی خسارت و هزینه را بگیرید، مسائل روان
هم همینطور است پیشگیری قطعاً حرف اول را میزند و ارائه آموزش مهارتهای زندگی میتواند
تاثیرگذار باشد ولی ما باید کار درست انجام دهیم و کار را درست انجام دهیم که این
موارد دو مقوله متفاوت است، ببینید کار درست یعنی پذیرفتن اثربخشی آموزش مهارتهای
زندگی برای خانوادهها و گروههای سنی است ولی آیا درست آموزش داده میشود یا نه و
اینکه این کار را باید افراد خبره باید انجام دهند که این موضوع هم یک بحث دیگر
است.
صدای
زنجان: آنقدر با شک صحبت میکنید، استنباط من این است که اگر امروز حتی منابع مالی
طرح تامین بشه ما کمبود نیروی زبده برای فعالیتهای در حوزه روانشناسی داریم!؟
محسن
داداشی متخصص روانشناسی بالینی، دانشیار و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی استان
زنجان: گفتم به هر حال چون آموزش با کیفیت نداریم که افراد آموزش تخصصی ببینید در
زمینه تامین نیرو مشکل داریم، روانشناسی مثل رشته پزشکی شاخههای متعدد دارد
روانشناسی جنایی، قضایی، تربیتی، بالینی، سلامت، آموزشگاهی داریم، روانشناس تربیتی
در مدرسه خیلی مثمر ثمر است ولی فارغالتحصیلان همه این رشتههای میآیند در امر
درمان ورود میکنند که باعث میشود که این تخصصها و گرایشها به صورت حرفهای
ارائه نشود، همه این موارد خروجی دانشگاه که ۸۰ نفر، ۸۰ نفر دانشجو میگیرند و کیفیت
کافی ندارند در دانشگاهی که خود درمانگاه و بیمارستان ندارد، استاد مربوطه ندارد
خروجی مشخص است صرفاً تئوری میخوانند از این رو وضعیت این چنین میشود.
قبلا سازمانی تحت عنوان نظام روانشناسی وجود
نداشت، دستگاههای مختلف به روانشناسان مجوز صادر میکردند و بهزیستی مجوز میداد،
بهزیستی نمیداد، آموزش و پرورش میداد، آموزش و پرورش نمیداد، نیروی انتظامی میداد،
نیروی انتظامی نمیداد، سازمان امور ورزش و جوانان مجوز میداد، من سئوالی دارم شما
حاضرید عزیز خود را بفرستید پیش کسی برای مشاوره که کار بلد است و درست آموزش دیده
یا اینکه آموزش آنچنانی ندیده است؟ در مجموع در بحث تربیت نیروی زبده مشکل وجود
دارد.
حسن
ثبوتی روانشناس و مربی تخصصی دوره حمایتهای روانی اداره کل هلالاحمر استان
زنجان: یکی از طرحهای موثر در حوزه سلامت روان طرح نماد بوده که در مدارس اجرا میشود
اگر این طرح درست و مرحله به مرحله اجرا شود، نظام مراقبتهای اجتماعی اجرایی شده
و دانشآموز نیازمند حمایت شناسایی میشوند که در این طرح اگر دانشآموزی از بعد
خانوادگی، تحصیلی و یا فردیب مشکلی داشته باشد، شناسایی میشود، این طرح مدت زیادی
است که در مدارس اجرایی میشود.
ولی این طرح در مدرسه متولی میخواهد یعنی یک
نفر باید در مدرسه این موضوع را دنبال کند، چرا که من مدیر یا معاون مدرسه نمیتوانم
در همه کارهای خودم این طرح را انجام دهم و کارهای زیادی دیگری دارم که موجب عدم توجه
کامل به این طرح میشود ولی اگر یک نفر متولی این طرح در مدرسه شود، خیلی میتواند
موفق باشد مخصوصاً در بعد آسیبهای روانی بین دانشآموزان خیلی میتواند تاثیرگذار
باشد.
محسن
داداشی متخصص روانشناسی بالینی، دانشیار و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی استان
زنجان: شاهد بودهام آموزگاری که ارشد فیزیک دارد در حوزه روانشناسی ورود میکند و
مدعی میشود به دلیل کمبود نیرو در بخش مشاوره، در این بخش فعالیت دارم، یا افرادی
که صرفا به صورت تئوری دارای مدرک روانشناسی هستند و عملی آموزش دریافت نکردند، و
این یک نقطه ضعف در این حوزه است، حتی کارگاه آموزشی برای روانشناسان حرفهای نیز
برگزار نمیشود که خلا محسوب میشود چرا که باید با برگزاری کارگاههای آموزشی
اطلاعات این افراد بهروزرسانی شود.
حتی اگر من، دکترای روانشناسی داشته باشم بدون
مطالعه و بروزرسانی اطلاعات جایگاه علمی خود را از دست میدهم، برای ارائه مشاوره
باکیفیت باید اطلاعات افراد بروزرسانی شود و با افزایش آگاهی مشاوران کیفیت ارائه
مشاوره را افزایش دهیم.
اشتری
روانشناس اداره کل بهزیستی استان زنجان: به نظر من حالا اگر نیروی انسانی هم در ارگانی
هست و متخصص نیست میتوانیم ارجاع مناسب انجام بدهیم مثلاً بهزیستی همین کار را میکند
و با وجود اینکه تعداد قابل توجهی روانشناس در این مجموعه فعالیت دارند ولی در
صورت نیاز فرد، مشاوره تخصصی را به روانشناسان و روانپزشکان ارجاع دهند در حقیقت
وقتی یک سری آسیبهایی را با آن مواجه بوده که در حد و توان تخصص گروههای
روانشناسی بهزیستی نیست ارجاع میدهیم و سعی
میشود پیگیری صورت گیرد که آیا فرد این خدمات را دریافت کرده است یا نه؟
محسن
داداشی متخصص روانشناسی بالینی، دانشیار و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی استان
زنجان: ارجاع افراد به متخصصان نیازمند این است که این اقدام توسط روانشناسی انجام
شود که آموزشهای کافی و جامع دیده و اطلاعات لازم را داشته باشد چرا که همین تشخیص،
خود نیاز به اطلاعات کافی و وافی دارد، مثلاً از دیدگاه بنده، یک فارغالتحصیل
رشته زیستشناسی که در حوزه مشاوره فعالیت میکند خیلی سختتر میتواند در زمینه
ارجاعیات اقدام کند تا فردی که با تحصیلات کارشناسی وارد این عرصه شده است.
در رشته حقوق کسی که رشته کارشناسی حقوق نداشته
باشد اجازه وکالت ندارد ولی در رشته روانشناسی افرادی هستند که از لیسانس رشتههای
غیر مرتبط وارد شدند و در مقطع کارشناسی ارشد این رشته تحصیل میکنند البته دانشگاه
با کیفیت باشد اصلاً اجازه ورود نمیدهد و میگوید رشته شما مرتبط نیست مثلاً وزارت بهداشت میگوید
رشتههای مرتبط روانشناسی میتوانند وارد این رشته شوند ولی بخشی از این محصلان
وارد دانشگاه آزاد میشوند باز این موضوع هم اشکالی ندارد ولی نباید
به این فارغالتحصیلان اجازه داد بیایند در حوزه درمان مداخله کنند ولی وقتی این
افراد ارشد خود را دریافت میکنند، سازمان نظام روانشناسی به آنها مجوز فعالیت میدهد
که من انتقاد دارم چرا که در ارائه این مجوزها باید دقت شود، اگه به همه بخواهیم
مجوز بدهیم همه گرایش کسی که اصلا در مقطع کارشناسی واحدهای اصلی را پاس نکرده است
نمیتواند مشاوره مناسب ارائه دهد و به قول معروف شاد میرود و شادروان برمیگردد.
آموزش در برخی دانشگاهها با کیفیت است و
خیالمان از ارائه خدمات توسط فارغالتحصیلان آن راحت است ولی اکثریت آموزش آنچنانی
نمیبینند ولی وارد بازار کار و رواندرمانی میشوند که این موضوع میتواند چالشهای
زیادی را به دنبال داشته باشد، در حقیقیت باید نگاه تخصصی به آموزش و ارائه مجوز
در حیطه روانشناسی داشت، مگر من تحصیلکرده رشته روانشناسی در حوزه تاریخ، ادبیات
و غیره ورود میکنم که محصلان رشتههای دیگر در این بخش ورود دارند؟
انتهای
پیام/