کد خبر: 303
1396/09/08 - 19:46


سرطان، صبر نمی‌کند

بخش اول- مهرانه دستش را برای دریافت کمک، جلوی هیچکس دراز نکرده است

پایگاه خبری صدای زنجان

سعید مالکی- ما از هیچ کدام از شرکت‌های تولید‌کننده سرب زنجان کمکی دریافت نکرده‌ایم، برابر هیچ کسی دستمان را برای دریافت کمک دراز نمی‌کنیم، اما از بعضی از کارخانه‌های روی کمک‌هایی دریافت کرده‌ایم، مدعی هستیم که 100 هزار نفر به مهرانه کمک می‌کنند.

یادداشت « مهرانه آخر عاشقی » که منتشر شد از سوی برخی مخاطبان و البته دوستان نقدهایی برای این خیریه بزرگ و محبوب وارد شد.

حجم و کیفیت این نقدها آنقدر بود که نگارنده را بر آن داشت تا آن‌ها را در گفت‌وگویی مستقل با مدیریت این مجموعه در میان بگذارم، پس از هماهنگی رسول احدی مسئول روابط عمومی این مجموعه که بدون شک یکی از عوامل به انجام رسیدن این مصاحبه بود و قابل تقدیر، از همه مخاطبان و به ویژه آن منتقدهای اصلی خواستم تا پرسش‌های خود را دوباره مطرح کنند، تا با جمع‌بندی آن را برای روز گفت‌وگو آماده کنم، اما جز تعدادی معدود از آن‌ها بقیه با بهانه و بی‌بهانه حاضر به همراهی نشدند، عزیزی که یادداشت مرا احساسی و مانع نقد درست می‌دانست نخواست تا مشارکت داشته باشد و عزیز دیگری به تماس‌های من پاسخ نداد!

به هر حال اصغر وثوق این فرصت را در اختیار من قرار داد، تا با نگاهی نقادانه‌تر به عملکرد آن‌ها نگاه کنیم.

وی به دلیل احترام به جمشید وفا ریاست خیرین سلامت زنجان با حضور وی در گفت‌وگو و با استدلال حفظ حرمت موافق نبود و اما به همه پرسش‌های طرح شده پاسخ داد. این گفت‌وگوی تقریباً صریح را بخوانید و مطمئن باشید هیچ گفت‌وگویی نیست که بتواند همه حواشی و شاید زوایای پنهان یک موضوع را روشن و در برابر نور قرار دهد، اما می‌تواند کمک بزرگی برای بیان حقایق و نگاه واقع‌بینانه‌تر کند که امیدوارم این گفت‌وگو در همین راستا باشد.

هر چند هنوز این ابهام بی‌پاسخ ماند که چرا منتقدان یادداشت مهرانه عاشقانه، نخواستند مشارکتی در این گفتگوی خواندنی داشته باشند؟! برای دوری از دخالت قضاوت شخصی در پاسخ‌های ارائه شده و البته عامدانه هیچ علامت تعجبی در متن گفتگو استفاده نشده است.

به هر حال برای تکمیل موضوع خیریه‌ها، گفتگویی مستقل با جمشید وفا نیز به انجام رسیده که پس از انتشار این گفتگو منتشر می‌شود و امیدوارم این گفتگوها فضا را برای مشارکت بیشتر مردمی در خیریه‌ها و به ویژه خیریه‌های سلامت و حرکت در مسیر درست این اتفاق خوب و  بی‌نظیر شفاف و مسیر را هموارتر کند.

و بالاخره آن که اگر گفتگو در بعضی قسمت‌ها شکل پرسش و پاسخ‌های کوتاه و گاه شبیه پریدن میان پاسخ‌ها است برای این بوده که چیزی جا نماند و همه آنچه بیان شده بی‌کم و کاست منتقل شود.

این گفت‌وگو در دو بخش منتشر می‌شود.

از وقتی که در اختیار من قرار دادید برای طرح پرسش‌هایی از سوی بخشی از افکار عمومی ممنونم. زنجانی‌ها تا حدود زیادی شما را می‌شناسند، با این حال از زبان خودتان مختصری از بیوگرافی تان بگویید و تاریخچه‌ای از مهرانه که امروز به اینجایی رسیده که در  واقع الگویی کم نظیر از مشارکت مردمی در امور خیریه محسوب می‌شود.

-من هم از شما و کسانی که با دید مثبت امر به معروف و شاید هم نهی از منکر می‌خواهند مسایلی را مطرح کنند تشکر می‌کنم.

فکر تشکیل مهرانه بر‌اساس باورها و اعتقادهای ما شروع شد، بچه که بودم در بازار و در مغازه خدا بیامرز پدرم می‌دیدم که بعضی مراجعه می‌کردند و برگه‌هایی را می‌گرفتند که روی آن‌ها مهر خورده بود، مهرهایی که برای گرفتن نان و یا گوشت و ... استفاده می‌شد.

من با این فرهنگ و باورها بزرگ شدم، در 19 سالگی خیلی دوست داشتم که به بیماران کمک کنم، مثل کسی که علاقه دارد با برق کار کند یا به جوشکاری علاقه‌مند است، من هم به این موضوع علاقه‌مند بودم، در آن روزها که دانشجو بودم بیماران را با هزینه خودم برای درمان به تهران می‌بردم، با همان 300 تومانی که از دانشگاه به عنوان  کمک هزینه دریافت می‌کردم. یک نمونه‌اش دختر خانمی 16 ساله و نابینا بود که تا شیراز همراهی‌اش کردیم و توسط دکتر خدادوست یک چشم او درمان شد.

بعد از فارغ‌التحصیل شدن از دانشگاه شغل خانوادگی‌ام را که صنعت مس بود انتخاب و ادامه دادم، در سال 84 فرماندار وقت از من دعوت کرد تا برای کمک به بیماران کلیوی همکاری کنم، این همکاری تا آنجا ادامه یافت که انجمن حمایت از این بیماران پس از یک سال و با همراهی همه خیران زنجانی از ساختمان نامناسب مهدیه به ساختمان جدید و مجهز آزادگان نقل مکان کرد.

روزی دو نفر از کارمندان بیمارستان ( که همیشه گفته‌ام بنیان‌گذار مهرانه این دو نفر بودند نه من و دیگران) از من خواستند تا کمک‌های خودمان را به بیماران سرطانی هم اختصاص بدهیم.

دکتر مینوش مقیمی هم که فوق تخصص خون و سرطان و به تازگی به زنجان آمده بود بسیار علاقه‌مند شد که با من دیداری داشته باشد. این موضوع در شهریور ماه سال 85 مطرح شد.

از بزرگترین موضوع‌های حساس برای مردم که با چالش‌های اساسی روبه‌رو بوده وجود و حضور کارخانه‌های سرب و روی در زنجان است. می‌گویند از عوامل مهم بیماری سرطان بوده‌اند، مهرانه در برابر این اتفاق چه کرده است، اثبات این موضوع شاید وظیفه ذاتی مهرانه نباشد، اما می‌گویند با توجه به کمک این کارخانه‌ها در امور  خیریه، مهرانه ترجیح داده در برابر آن‌ها سکوت کند، آیا این را می‌پذیرید؟ آیا مهرانه اقدامی برای مجبور کردن این کارخانه‌ها به رعایت استانداردهای بیشتر کرده و اصولاً رابطه مهرانه با این کارخانه‌ها در چه سطحی قرار دارد؟

- ما سکوت نکرده‌ایم. معتقدیم سرب و فلزهای سنگین از فاکتورهای موثر در بیماری سرطان می‌تواند باشد، اما تنها فاکتور نیست، ابتلا به بیماری سرطان فاکتورهای زیادی دارد، استان‌هایی مثل گلستان، اردبیل، یزد و ... کارخانه سرب و روی ندارند،اما چرا در رتبه بالایی از ابتلا به این بیماری قراردارد؟

زنجان در چه رتبه‌ای قراردارد؟

-چهاردهم در بعضی از بیماری‌های سرطانی و در بعضی دیگر رتبه بیستم و بیست و سوم، رتبه بسیار خوبی است، اما این‌که ما از سرب و روی کمک دریافت کرده باشیم، نه.

ما از هیچ کدام از شرکت‌های تولید‌کننده سرب زنجان هیچ کمکی دریافت نکرده‌ایم، برابر هیچ‌کسی دستمان را برای دریافت کمک دراز نمی‌کنیم، اما از بعضی از کارخانه‌های روی کمک‌هایی دریافت کرده‌ایم. از شما می‌پرسم، بودجه مهرانه در جیب مردم است، مدعی هستیم که  100 هزار نفر به مهرانه کمک می‌کنند. از پول پفک یک کودک تا 5 میلیارد، 5/2 میلیارد کارخانه رب پایا و 5 میلیارد هم آقایان شهیدی و منصوری از شرکت آپ که یک دستگاه رادیوتراپی خریداری شد.

در آن پفک و این دستگاه 5 میلیاردی خیل مردم حضور دارند، حالا در این میان یک نفر از کارخانه روی هم بخواهد که به مهرانه کمک کند. چه بگوییم. بگوییم چون شما کارخانه روی دارید، نمی‌توانیم قبول کنیم، چه کسی جرأت این کار را دارد؟ اما این که این کمک ما را وادار به سکوت در برابر آن‌ها کند هرگز امکان‌پذیر نیست.

اما موضوع‌های علمی از این قبیل را باید متخصصانش بگویند، ما تا سال 94 یاری‌گر درمان بوده‌ایم.  بعد از این سال در حوزه پیشگیری فعال شده‌ایم. اما سکوت نکرده‌ایم، خیلی هم علاقه‌مند نیستیم کسی به ما حق السکوت بدهد. ما سیاسی نیستیم که به موضوع‌های سیاسی ورود کنیم و به شدت بر روی موضع غیرسیاسی بودنمان پایبندیم.

حالا چرا ما در برابر این‌ها کاری انجام نداده‌ایم، مگر متولیان و مسئولانی مانند اداره محیط زیست که توانمندی‌اش را هم دارند در برابر نصب فیلترهای استاندارد کاری توانسته‌اند بکنند؟ این در صلاحیت مهرانه نیست، که بپرسد چرا زنجان باید قطب تولید دخانیات در کشور باشد؟  تنها کاری که می‌توانیم در برابر این موضوع بکنیم این است که شعار بدهیم زنجان را تبدیل می‌کنیم به شهر بدون دخانیات در کشور.

 از همان آغاز برای کار فرهنگی تصمیم‌گیری کرده‌اید یا در ادامه به این نتیجه رسیدید؟ در چه بخش‌هایی سرمایه‌گذاری کرده‌اید و چه میزان هزینه کرده‌اید و برنامه‌های آینده‌تان برای گسترده کردن کار فرهنگی چیست و اصولاً اعتبار خاصی برای کار فرهنگی کنار گذاشته‌اید و هزینه کردهای مهرانه در این بخش بر‌اساس چه اولویت‌هایی است؟ کمک‌هایی که برای مهرانه می‌آید از همان اول بخشی برای کار فرهنگی کنار گذاشته می‌شود یا در ردیف بودجه اعتبار برای آن در نظر می‌گیرید و در طول سال آن را از منابع خودتان تامین می‌کنید؟

-اولویت اصلی ما از آغاز کار بیمار بود و مهار بیماری و کم کردن درد بیمار، ما نمی‌دانیم آنان چه دردی تحمل می‌کنند، یک بیمار سرطان ریه با هر بار دم و بازدمش دو بار درد می‌کشد. حساب کنید او در طول روز چه میزان درد را باید تحمل کند، این را در آن روزها نمی‌توانستیم ندیده بگیریم و کار فرهنگی کنیم، اما می‌دانستیم درصد مبتلایان در برابر افراد سالم در میزان بسیار پایینی است.

در حال حاضر در کل استان بعد از 11 سال فقط 5 هزار و 300 بیمار داریم که ثبت شده و پرونده دارند.

ادامه دارد....

 

# مهرانه؛ سرطان؛ کمک

اقدام کننده: روزنامه صدای زنجان

sedayezanjannews.ir/nx303


درباره ما تماس با ما آرشیو اخبار آرشیو روزنامه گزارش تصویری تبلیغات در سایت

«من برنامه نویس هستم» «بهار 1398»