اول تیر امسال وقتی در چندین نطق و اظهار نظرِ نمایندگان مجلس، نام اینستاگرام به میان آمد، بار دیگر ۲۴ میلیون ایرانی، یعنی حدود ۳۰ درصد جمعیت کشور، خود را کاربر شبکهای دیدند که شاید سرنوشت تلگرام را انتظار میکشد
پایگاه خبری صدای زنجان-
هر چند این برای اولین بار نیست که اینستاگرام زیر تیغ قرار میگیرد، اما با آغاز
کار مجلس یازدهم، طرفداران اعمال محدودیت برای اینترنت و شبکههای اجتماعی جان
تازهای گرفتهاند.
در میان شبکههای اجتماعی پر
کاربرد و پیامرسانهای پر طرفدار، اینستاگرام به گونهای آخرین فضایی است که
تاکنون از فیلترینگ در امان مانده و کاربران ایرانی میتوانند بدون استفاده از فیلترشکنها
و ویپیانهایی که حالا دیگر بازار پرسود خودشان را دارند،از آن استفاده کنند. فیسبوک
به عنوان پر کاربردترین شبکه اجتماعی جهان، بیش از ۱۰ سال پیش فیلتر شده، یوتیوب،
توئیتر، اسنپ چت، تلگرام و تعدادی دیگر از شبکههای اجتماعی و پیام رسانها محدود
شدهاند و هزاران سایت و شبکه دیگر از دسترس ایرانیان خارج هستند.
داستان آخرین بازمانده
اینکه چرا و چطور اینستاگرام
که دومین شبکه اجتماعی پرطرفدار جهان است و در ایران نیز محبوبیت ویژهای دارد،
توانسته آزادانه به فعالیت خود ادامه دهد، موضوع مباحث مختلف و گمانهزنیهای
متعدد است. با این همه، راز بقای این آخرین بازمانده را نمیدانیم، اما میدانیم
که در سالهای اخیر بارها برای محدود کردن آن نقشه کشیدهاند و در مقاطعی این شبکه
اجتماعی نیز با محدودیتهایی روبهرو بوده است.
دهم دی ۹۷ جواد جاویدنیا، دبیر
کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه گفت: هماکنون دستور قضایی برای فیلتر این
سرویس را داریم و نظر اکثریت شورای عالی فضای مجازی و دیگر تصمیمگیران نیز مبنی
بر فیلتر شدن این سرویس است.
چند ماه بعد یعنی در فروردین
۹۸ و به دنبال بسته شدن چند صفحه از صفحات منصوب به سیاستمداران ایرانی از طرف اینستاگرام
هم او بار دیگر بحث فیلترینگ این شبکه اجتماعی را مطرح و عنوان کرد: دولت اگر راهی
به جز فیلترینگ دارد ورود کرده و بر آن اعمال حاکمیت کند، اما اگر واقعا راهی باقی
نمانده، چارهای جز فیلتر شدن اینستاگرام نیست.
تا اردیبهشت امسال که نامه
۴۰۰ طلبه ایرانی به رئیس قوه قضائیه در مورد فیلترینگ اینستاگرام منتشر شد، مباحث
در این زمینه به صورت کجدار و مریز ادامه یافت. نامه مذکور که همزمان با مشخص شدن
ترکیب جدید مجلس بود، پاس گلی به نمایندگانی بود که قبلا و در اظهاراتی به بهانههای
مختلف خواستار برخورد و اعمال محدودیت برای اینستاگرام شده بودند. مجلسیها این
پاس گل را تا اول تیر امسال یعنی روزی که وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات به مجلس
رفت تا به نمایندگان مجلس گزارش دهد، نگه داشتند. آن روز، روز حمله بود؛ حمله برای
چسباندن توپ فیلترینگ اینستاگرام به تور دروازه دولت.
صفآرایی موافقان و مخالفان
با چاشنی ارزشها
«برخی مسئولان میخواهند همه
مظاهر جامعه مدرن را داشته باشند، اما محتوای فکری شامل سیاست، اقتصاد و فرهنگ سنتی
خود را درآن قالب تقلیدی حفظ کنند. این یعنی آغاز تنش و تعارض و چالش. نمی شود
رسانههای قابل کنترل را وارد و رسانههای نوین غیرقابل کنترل را فیلتر کرد. شما فیلتر
میکنید، کاربران از فیلترشکن استفاده میکنند. آن سیاستمدارانی که به اقتضائات بی
اعتنا هستند باید تکلیفشان را روشن کنند. نمیتوانند به صورت خودمحورانه و براساس
منافع گروهی تصمیمگیری کنند، اما هزینههای اجتماعی این تصمیم را نبینند. فیلترینگ
شبکههای اجتماعی باعث افزایش ضریب نفوذ آنها میشود. وقتی شما مردم را از چیزی
منع میکنید، تمایل آنها را به استفاده مخفیانه افزایش میدهید و این یعنی زیرزمینی
شدن فعالیت در یک شبکه اجتماعی طبیعی و لازم برای جامعه. جای این، نهادهای سنتی باید
توانمندیهای خود را برای بازتولید ارزشها و هنجارهای سنتی توسعه دهند. بسیاری از
ارزشهای ما آنقدر غنی هستند که بازتولیدشان کنیم، اما کو سلیقه و ذائقه هنری؟ باید
مدیریت فرهنگی کشور توسعه یابد و قوی شود.»
این اظهارات را اسماعیل قدیمی،
کارشناس ارتباطات و استاد دانشگاه، بیان میکند؛ اظهاراتی که در نقطه مقابل حرفهایی
است که نمایندگان مجلس در صحن علنی و در گفتوگو با رسانهها زدند.
اول تیر امسال، موسی
غضنفرآبادی، نماینده مردم بم درمجلس با انتقاد از عدم حمایت وزارت ارتباطات از پیام
رسانهای داخلی و حمایت از پیام رسانهای خارجی گفت: امروز اینستاگرام قتلگاه
اعتقادات جوانان شده، چقدر از خانوادهها که به خاطر وجود این فضا متلاشی نشدند.
فضای خانمان سوز، بی دینی، بی غیرتی، غرب گرایی و بی اخلاقی در پیامرسانهای خارجی
وجود دارد، چه کسی باید تهدیدها در این فضا را برطرف کند. آقای وزیر ارتباطات آیا
شما در این حوزه مسئولیتی ندارید؟
همان روز چند نماینده دیگر
هم به اینستاگرام تاختند، از جمله محمد حسن آصفری، نماینده اراک در مجلس که گفت: آیا
شما به عنوان وزیر اجازه میدهید فرزندتان در سنین نوجوانی به اینستاگرام دسترسی
داشته باشد و این حجم از محتوای غیرفرهنگی و غیراخلاقی را رصد کند؟
این نظرات، با نقل قولی از حسن
نوروزی، نماینده رباط کریم در مجلس که دوم تیر امسال انتشار یافت، تکمیل شد: خدا
کند اینستاگرام فیلتر شود. فضای باز تلگرام و اینستاگرام تهدیدی برای جوانان است و
این برای نظام شکنندگی دارد. کمیسیون حقوقی شکل بگیرد به جد دنبال فیلتر اینستاگرام
خواهیم بود.
مخالفان ایجاد محدودیت برای
فضای مجازی نظر متفاوتی دارند. قدیمی به خبرآنلاین میگوید: این تفسیر که مشکلات
جامعه ریشه در فضای مجازی دارد، درست نیست. مشکلات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشور ریشه
در ضعف های مدیریتی و سیاستهای سلبی و غیرمشارکت آمیز دارد. تصمیمات غلط اقتصادی
را کاربران فضای مجازی میگیرند یا مدیران اقتصادی کشور؟ مشکلات سیاسی را کدام
کاربران ایجاد میکنند؟آنها که به تصمیمات نادرست اعتراض می کنند؟ آن که باعث
اعتراض میشود مشکلات را ایجاد میکند،نه آن که اعتراض میکند.کاربر شبکه اجتماعی
جز سوال کردن کاری ازدستش بر نمیآید.
پخش زنده جلسات مجلس در اینستاگرام!
از جمله تناقضاتی که در تصمیمگیریها
درباره فیلترینگ اینستاگرام وجود دارد، بحث پخش زنده جلسات مجلس است. یعنی از طرفی
مجلسیها موافق فیلتر این شبکه مجازی هستند و از سویی عضو هیأت رئیسه مجلس خبر از
پخش زنده جلسات کمیسیونهای تخصصی مجلس از طریق اینستاگرام میدهد.
امیرآبادی فراهانی در حساب
شخصی خود در توییتر نوشته است: «درراستای اجرای برنامه تحول
مجلس و نمایش #شفافیت آراءنمایندگان در کمیسیون ها و نظارت عموم مردم بر عملکرد
نمایندگان خود، یکی از موارد قابل اجرا در کمیسیون ها پخش زنده جلسات کمیسیونهای
مجلس ازطریق شبکه های اجتماعی به ویژه اینستاگرام است. به زودی تحقق می یابد.»
به نظر میرسد نمایندگان
مجلس شورای اسلامی در مواجهه با فضای مجازی در یک دوراهی قرار گرفتهاند.
جایگزینی که کسی دوستش ندارد
شاه بیت اظهارات موافقان
محدود کردن فضای مجازی این است که باید شبکه ملی ارتباطات توسعه یابد و جایگزین
فضای مجازی جهانی شود. شبکههای اجتماعی و پیامرسانهای بومی در برخی کشورها، از
جمله ایران راه افتادهاند، اما استقبال از آنها همواره یکسان نبوده است. دلیل آن
علاوه بر مقوله کلان اعتماد، به کارایی و جذابیت این شبکهها هم برمیگردد.
اسماعیل قدیمی، کارشناس
ارتباطات و استاد دانشگاه میگوید: بدون توانمندسازی افراد تصمیمگیر، توسعه نهادی،
دانش روز، علم و تحقیق و خردمندشدن نمیتوان تغییر ایجاد کرد. حفظ ارزشها و سنتها
نیازمند افزایش قدرت نظریهپردازی است. شبکه ملی نیازمند سیاستگذار و سیاستمدار
و طراح و هنرمند و متخصص و ساختاری از ایدهها و درک وضعیتهای نوین است. شبکه ملی
زیرساخت فناوری میخواهد. کافی است ساعاتی را در اینترنت سیر کنید تا ببینید
محتواهای با زبان انگلیسی چقدر غنیتر و به روزتر و پرمحتواتر از مطالب به زبان
فارسی هستند. بدون سپاه علم و تولید و متخصص و انسان خلاق و نوآوری و حرفهای
تازه، نمیتوان شبکه ملی ایجاد کرد. اینترنت به سرمایهگذاریهای فکری و رعایت حق
مولف و تشویق نویسندگان و افراد خلاق نیاز دارد.
شاید اینکه بسیاری از
مسئولان و نمایندگان مجلس از هر طیف سیاسی، عملا خود کاربر شبکههای اجتماعی و پیامرسانهای
خارجی هستند، اذعان به ضعفهای موجود در این زمینه است. چند روز پیش معینالدین سعیدی،
نماینده چابهار، نیک شهر،کنارک و قصرقندی گفت: توئیتر درکشور ما فیلتر شده و بر همین
اساس، مردم عادی نباید به آن دسترسی داشته باشند، چون استفاده از فیلترشکنها هم
جرم محسوب میشود یا به لحاظ قانونی، محل اشکال است. چگونه است که نمایندگان مجلس
و حتی اعضای هیات رئیسه تند تند توئیت میکنند؟! چطور این کار را میکنند؟! باید این
سوال را از آنها پرسید. اگر واقعا معتقد به فیلتر توئیتر هستیم، چگونه خودمان
قانون را دور میزنیم؟! این ابدا پذیرفته شده نیست.
البته نمایندگان و مسئولانی
که«تند تند توئیت میکنند» این جواب را دارند که برای رساندن صدای خود از این
فضاها بهره میبرند. موضوع همین است؛فضای مجازی به رغم تمامی ضعفها و آسیبهایش،
تریبونی را در اختیار افراد مختلف گذاشته که آنها بتوانند صدایشان را به گوش مخاطبان
برسانند. محدودسازی فضای مجازی را اینطور هم میشود دید: جای گل به رقیب، گل به
خودی میزنیم./ خبرآنلاین/ 940
انتهای پیام