کد خبر: 4466
1399/07/08 - 10:36


نگاهی به ظهور و سقوط فرقه دموکرات در زنجان؛

در صحنه تاریخ

تاریخ ولایت خمسه، ناگفتنی‌های بی‌شماری در دل خود داشته است. یکی از ناگفتنی‌های این دوره مربوط به فرقه دموکرات است

پایگاه خبری صدای زنجان

بخش اول

پایگاه خبری صدای زنجان- تاریخ ولایت خمسه، ناگفتنی‌های بی‌شماری در دل خود داشته است. یکی از ناگفتنی‌های این دوره مربوط به فرقه دموکرات است.

در این خصوص فرج الله داوودی، پژوهشگر و زنجان‌شناس با اشاره به اینکه رخدادهای دوم شهریور20تا21 آذر ماه سال 1325 خورشیدی، یکی از این ناگفتنی‌ها است که با اشغال مناطق نیمه شمالی ایران و خمسه توسط ارتش سرخ شوروی، سربازان این کشور چهار سال و اندی، جای جای این مناطق را زیر سلطه خود در آوردند، گفت: با سقوط پهلوی اول و پیدایش آزادی‌های نسبی حزب توده ایران به تاریخ 1320/7/10 تاسیس شده و شعبات آن در شهرهای مختلف و از جمله زنجان افتتاح می‌شود.

وی ادامه می‌دهد: سال‌های اشغال تا پایان جنگ سپری می‌شود، اما روس‌ها با امتناع از تخلیه‌ی ایران و زنجان و این که جای پایی از خود بر جای گذاشته و شاید امتیازاتی بدست آورند، در شهریورماه 1324 فرقه دمکرات را تشکیل دادند و با الحاق کمیته ایالتی حزب توده آذربایجان به فرقه دمکرات آذربایجان، روند حوادث به گونه‌ای دیگر رقم می‌خورد. وجود هم زمان دو تشکیلات کمونیستی در ایران شاید از عجایب آن روزگار بود که هر دو تمایل به شوروی داشتند. فرقه به واقع از لحاظ ساختاری، همان حزب توده بوده است، ولی با گرایشات قومی و سوسیالیسم ترکی و آذری و خواهان خودمختاری محلی از نوع مدنی.

داوودی اظهار کرد: در اوایل آذر ماه سال1324شمسی، با حمایت معنوی و شبه نظامی سالدات‌های روسی، شهر زنجان بدست فدائیان سقوط کرد و حکومت شبه کودتایی یک ساله فرقیون در زنجان آغاز شد و به این ترتیب تاریخ و فرهنگ این دیار تحت‌الشعاع قرار گرفته و با تبلیغ در حوزه ادبیات و زبان مادری و عدالت اجتماعی و نوعی خودگردانی محلی و با ابداع قوانین و واژه‌های جدید، فضای دیگری پا به عرصه وجود می‌گذارد. به گفته معمرین و مورخین شهرمان، فرقه‌ای‌ها جدا از یک سری اصلاحات اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی، نام نیک از خود بر جای نگذاشتند. بعد از توافق دو جانبه میان قوام و سادچیکف، روس‌ها از ایران و زنجان خارج شده و فرقه‌چی‌ها بی‌پناه می‌شوند. با اشاره سفارت شوروی، سران حکومت خود مختار، ملزم به مذاکره با دولت مرکزی می‌گردند و با انعقاد یک موافقتنامه، سران فرقه دمکرات ولایت خمسه را به دولت مرکزی تحویل می‌دهند. در بحبوحه این تغییرات نیروهای ارتش ایران جهت حفظ امنیت انتخابات مجلس دوره پانزدهم به همراه عشایر و چریک‌های دولت‌خواه محلی به سرکردگی سلطان محمود خان ذوالفقاری به سوی زنجان حرکت کرده و شهر زنجان، بعد از 365 روز عملا باز پس‌گیری و آزاد می‌شود.

میرجعفرپیشه‌وری نخست وزیرخودخوانده دولت محلی آذربایجان

این پژوهشگر افزود: کمتر از یک صده از حوادث آن روزگار سپری شده و قضاوت در مورد کارنامه یکساله‌ی فرقیون در هاله‌ای از ابهام و تضاد است. "غائله‌ی آذربایجان، فرقه دمکرات، نهضت دموکراتیک، خود مختاریت ملی، کودتای شبه کمونیستی، حکومت متجاسرین قفقازی" همواره از سوی نویسندگان و محققان مطرح می‌گردد. اما طبق قرائن و شواهد، تمام جریانات سیاسی اعم از مخالف و موافق حکومت دمکرات‌ها، بر ناخالصی و داشتن ریشه در خارج اتفاق نظر دارند و با وجود قداست و خواسته‌های معقول اولیه، به مرور شکل و شمایل بیگانه‌پرستی در آن تجلی یافته و با یک انگولک خارجی تمام آرمان‌ها و آرزوها رنگ می‌بازد.

بازگشت ایرانی‌تباران از شوروی(1317 شمسی)

داوودی خاطرنشان کرد: با توافق دو دولت ایران و شوروی، هزاران ایرانی‌تبار مقیم بادکوبه که به سبب بحران‌های اقتصادی در ایران (اواسط قرن نوزدهم به سبب پیوستن به شبکه‌ی جهانی) برای کار قبل از انقلاب بلشویکی 1917 شوروی و در دوران( تزاریسم) راهی کشور روسیه شده بودند به ایران بازگشتند. این افراد در طول اقامت در روسیه به خصوص در منطقه‌ی قفقازیه، در چاه‌های نفت باکو، بارگیری کشتی‌های نفت‌کش، سنگ‌فرش معابر، گل کشی، حمالی، عمله‌گی و غیره فعالیت داشته و به سبب عدم قبولی تابعیت روسیه، این همشهری‌ها با اشاره استالین به ایران رانده شدند. در بین این افراد رانده شده از کشور سوسیالیستی شوروی، همه جور آدم یافت می‌شد. بسیاری از آن‌ها در شوروی دنبال سیاست هم نبودند ولی استبداد رضاخانی از آنها افرادی عصیانگر به وجود می‌آورد و تحت شرایط مساعد داخلی و وجود عوامل خارجی، مهاجرین ایرانی‌تبار در ساختار حزب توده و فرقه دمکرات نقش کلیدی ایفا می‌کنند. بیشتر این‌ها به سبب ظلم و ستم فراش‌ها، گزمه‌ها، امنیه‌چی‌ها، مباشرها، کدخداها و وجود نظام ارباب و رعیتی و ناتوانی در پرداخت مالیات‌ها و بدعت‌های مختلف از روستاها عازم روسیه تزاری شده بودند و موقع برگشتن به ایران تعداد زیادی در شهر ماندگار شدند.

زنجان میزبان مهاجرین قفقازی

وی ادامه داد: تعدادی از این ایرانی تبارهای رانده شده از روسیه شوروی در زنجان و در مسجد چهل ستون و مهدی خان سینیقی و مسجد یری بالا و پایین، مسجد نصرالله خان اسکان یافتند که این امر تا سقوط پهلوی اول ادامه داشته است. با ورود این افراد به زنجان، ساختار طبیعی و انسانی شهر به هم می‌ریزد و واژه مهاجر که کلمه‌ای غیر قابل هضم برای عده‌ای بود، وارد ادبیات شفاهی زنجان شده و یک دهه کامل از تاریخ زنجان با نام و عملکرد آن‌ها عجین می‌گردد که می‌خواستند همه چیز را به صورت مکانیکی تغییر دهند. این مهاجرین قفقازی و به زعم عده‌ای روسی‌الاصل که رفتار و حرکات آن‌ها با اهالی شهر قابل تمیز بود و حرف زدن‌های آن‌ها که به لهجه نامانوس و غیرمحلی (ویژه مردمان بادکوبه) شباهت داشت در ساختمان‌های دولتی به عنوان عمله و سرعمله مشغول بکار می‌شدند و عده‌ای در احداث راه‌آهن زنجان مشارکت داشته و برخی به استخدام کارخانه کبریت‌سازی تازه تاسیس زنجان درمی‌آیند و شماری به عنوان قهوه‌چی و فایتونچی و گاریچی و مزقانچی(موزیسین) و دست‌فروشی در معابر و ورودی‌های شهر و سردر بازار مشغول می‌شوند و شماری اقدام به دایر کردن قصابخانه در مساجد می‌کنند. بیشتر آن‌ها یا در کودکی به روسیه رفته و یا در همانجا متولد شده بودند و به دلیل محو سیستم فئودالیزم در شوروی، آنها کمترین اطلاعی از سیستم موروثی فئودالی در ایران و زنجان نداشتند و به این صورت در بدو ورود آن‌ها به زنجان، تضاد افکار شروع می‌شود و این استارتی برای بیرون آمدن از رکود سیاسی بود که از مشروطیت در زنجان حکم‌فرما شده بود.

وی خاطرنشان می‌کند: چهار سال به این ترتیب سپری می‌شود و روز سوم شهریور ماه 1320 شمسی طیاره‌چی‌ها و بمبک‌اندازان روسی به مدت چند روز بمب‌های کوزه‌ای شکل را همراه اعلامیه‌های ترکی و فارسی بوسیله بالون‌های سیاه رنگ خود بر مناطق مختلف شهر می‌ریزند و در هفتم شهریور ماه 1320گردان‌های ارتش سرخ بلشویکی شوروی به فرماندهی ژنرال نوویکف از سمت غربی به زنجان وارد می‌شوند. بعد از سقوط رضاخان، سکوت سیاسی حاکم بر زنجان بعد از مشروطیت شکسته شده و دور جدید فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی شروع می‌شود به طوری‌که از هفته اول شهریورماه افکار و اندیشه‌های متعدد با الهام از مکتب و احزاب سیاسی مختلف ظهور می‌کند. با ورود سربازان روسی به زنجان، مهاجرین قبل از همه بسوی روس‌ها کشیده می‌شوند. آن‌ها به سبب تسلط به زبان روسی، فعالیت بیشتری داشته و به نوعی نقش مترجم را ایفا می‌کردند. نشریات روسی دست به دست می‌شده و اشعار شاعران قفقازی و آثار نمایشنامه‌نویس‌های باکوئی، وارد ادبیات زنجان می‌شود. به دلیل بی‌سوادی و کم سوادی، گروه بی‌شماری از اهالی شهر، مهاجرین، کتب روسی و جراید باکویی(وطن یولوندا - قیزیل عسگر) را خوانده و به مردم شهر توضیح می‌دادند. پس از قلع و قمع آن‌ها (فرقه‌چی‌ها) در 21آذر1324 رژیم شاه به مدت طولانی از خطر ظهور مجدد مهاجرین و بازماندگان فرقه دمکرات در صحنه سیاسی ایران آسودگی خاطر نداشت چرا که دل در گروی آن‌ور ارس گذاشته بودند و نمود عینی این مسئله، فعالیت آن‌ها تحت پوشش حمایت از دکتر محمد مصدق در زنجان (32 -1330ش) بود.

داوودی خاطرنشان کرد: با تشکیل حزب توده کمیته ایالتی زنجان در 1321/1/18 به رهبری محمدامین آزادوطن، مهاجرین اسکان یافته در  زنجان بلا فاصله با دریافت کارت عضویت‌، جذب حزب توده می‌شوند و کارگران مهاجر شاغل در راه‌آهن زنجان و کارخانه کبریت‌سازی‌، سازمان اتحادیه کارگران زنجان را تاسیس کردند. با الحاق حزب توده شعبه زنجان به فرقه دمکرات آذربایجان، مهاجرین بادکوبه‌ای اولین هسته گروه ضربت پیشه‌وری به نام فداییان(پارتیزان‌های اولیه فرقه دمکرات) را بوجود می‌آورند و به تدریج دچار توهم و خود بزرگ‌بینی شده و گرایش گریز از مرکز، در بخشی از بدنه آن‌ها متولد می‌شود و این حکایت تا روز2آذر ماه سال 1325 شمسی ادامه می‌یابد.

آغازجنگ جهانی دوم و اشغال زنجان از سوی ارتش سرخ شوروی

این پژوهشگر و زنجان‌شناس افزود: در سوم شهریورماه 1320، کشور ایران با وجود اعلام بی‌طرفی مورد حمله متفقین قرار می‌گیرد و موقعی که ارتش هیتلری در پشت دروازه‌های قفقاز قرار داشت‌، ابتدا حریم هوائی زنجان از سوی هواپیماهای روسی شکسته شده و چندین بمب به مناطق مختلفی از شهر (بازار- منازل باغات) روانه و مردم با مشاهده اوضاع غیرعادی شهر، روانه دشت بیابان و دهات اطراف به خصوص (خرابه دیزج) می‌شوند. روز 4 شهریور‌، روس‌ها به دستاویز وجود هواپیماهای ایرانی در فرودگاه بناب در شرق زنجان، که ساعاتی پیش از تبریز جهت سوخت‌گیری وارد این فرودگاه درجه 3 شده و سپس به‌سوی تهران پرواز کرده بودند، این فرودگاه و شهر زنجان را مورد حمله دوباره قرار دادند. اعلامیه‌هایی به زبان فارسی و ترکی از سوی خلبان‌های روسی در سطح شهر زنجان در شهریورماه 1324پخش شد.

وی ادامه داد: شهر زنجان در آن سال‌ها، فاقد پادگان نظامی بوده و تنها یک قرارگاه ژاندارمری، پاسگاه پلیس راه‌آهن و نظمیه سبزه‌میدان به کارهای انتظامات در شهر و روستاها مشغول بودند. در6شهریور سفیر شوروی و دولت انگلیس طی اطلاعیه‌ای به دولت فروغی اعلام می‌دارند که سایر شهرها و زنجان باید از نیروهای نظامی ایران خالی شوند. و به این ترتیب با قبولی دولت ایران، تمام موانع از پیش روی سربازان شوروی برداشته شده و زنجان در 7 شهریور ماه سال 1320 توسط زره‌پوش‌ها و سالدات‌های روسی و به فرماندهی ژنرال نوویکوف، بدون کوچکترین مقاومتی به اشغال سربازان شوروی در می‌آید. اشغال زنجان به‌طور یقین نمی‌توانست خارج از اهداف درازمدت و استراتژیک روس‌ها مبنی بر ارسال مهمات و سلاح به شوروی از طریق راه‌های شوسه و شبکه‌ی راه‌آهن زنجان باشد و عاقبت هم ایران، لقب پل پیروزی را گرفت. ورود روس‌ها به زنجان‌، سبب اختلال در امور مختلف شهر و انتظامات و ایجاد بحران اقتصادی شد و در دراز مدت، عوامل دولت شوروی در تشکیل و تقویت حزب توده نقش به سزایی داشتند. روس‌ها در بدو اشغال ایران‌، قول عدم دخالت دادند‌، ولی در مرحله‌ی عمل چنین نبود و دخالت آن‌ها در بهره‌برداری از ادارات‌، راه آهن، مراکز اقتصادی و منابع مالی و معدنی اجتناب نا‌پذیر بود.

پیامدهای اشغال شهر و مداخلات روس‌ها

وی ادامه داد: سربازان شوروی به سرعت در نقاط مختلف شهر مستقر شدند و بیمارستان شهناز(دکتر بهشتی) را جهت ایجاد پادگان نظامی و برطرف کردن نیازهای پزشکی خود و رتق و فتق امور و با نامه‌نگاری به فرمانداری تحویل گرفتند و قلعچه‌ها و کاروانسراهای مختلف و گاراژهای زنجان را بدون پرداخت وجهی به زیر سلطه خود درآوردند و عاقبت با تلاش‌های دکتر طباطبائی (کفیل بهداری زنجان) به جهت نیاز ضروری مردم شهر به دوا و درمان‌، شفاء‌خانه بهشتی از سوی کمینداتوری قشون روسیه شوروی تخلیه شد و تحویل مقامات زنجان شد. در ضلع شمالی توپخانه قجری (سبزه میدان) نظمیه غیرموتورریزه که تا انتهای کوچه مالیه ادامه داشت و آجان‌ها و آژان‌های مستقر در آن با دبدبه و کبکبه و با کلاه‌های کاسکت دوبله و چکمه‌های بلند چرمی و شلوارهای گلفی سوار بر اسب مراد بودند، با عبور و مرور نامحرمان روسی، این شوکت و جلال ترک برداشت و آن سبو بشکست و پیمانه بریخت و امنیه‌چی‌ها و شهربانی‌چی‌های زنجان مجبور به ترک خدمت شدند و خطا‌کاران و گردن‌کشان و مسکری‌خواران و سارقین حرفه‌ای، معابر و خیابان‌های شهر را زیر یوغ خود درآوردند. روس‌ها نیز با ایجاد ایستگاه‌های بازرسی و دخالت در ورود و خروج مسافرین و صدور جواز، علنا مخل انتظامات شهر شدند. با هماهنگی سرگرد طلعت (رئیس نظمیه‌ی زنجان) و گروهی از تجار و شماری از اهالی شهر، افرادی تحت عنوان پاسدار شب با پرسنل باقی مانده شهربانی ادغام شوند و نظمیه‌ی زنجان به این ترتیب دوباره سروسامان گرفت ولی به نوعی زیر نفوذ سالدات‌های روسی بود به طوری که افسران روسی حتی در تعداد اسلحه‌های سازمانی موجود در نظمیه دخالت نموده و خواستار آن شدند که باید تعداد سلاح‌ها با تعداد افراد نظمیه‌ی زنجان قرینیه باشد و به این ترتیب شهربانی‌چی‌های سابق نصف و نیمه مجددا به سر کار خود بازگشتند. تلاش‌های مشایخی(فرماندار وقت) و ذولفقاری (رئیس انجمن شهر زنجان) در دیدار با سفیر شوروی در زنجان، در اوایل سال 1322ش در جهت جلوگیری و یا تعدیل دخالت روس‌ها در امور شهر و کسب اجازه در برخورد با حزب توده و توقف ماموریت گشتی‌های روسی در شهر نتیجه نداد و قانون‌شکنی از سوی احزاب سیاسی ادامه داشت و توده‌چی‌های زنجان در قالب تشکیلات حزبی و تاسیس اتحادیه‌ها و کانون جوانان از این وضع خرسند وایام به کام آن‌ها بود.

قحطی نان و شورش مردم در زنجان

وی اظهار کرد: در زمان اشغال شهر از سوی سربازان شوروی صدای مردم بینوا در گوشه گوشه شهر به گوش می‌رسید، آن‌ها از کمبود و قحطی غلات و مایحتاج خود و بالا رفتن قیمت‌ها شکایت داشتند. بدون شک تامین آذوقه قشون روس‌ها توسط مسئولین شهری و خرید غلات شهر توسط روس‌ها و خارج کردن آن و احتکار و سودجویی عده‌ای از تجار و پیمانکاران، از عمده دلایل پیدایش این قحطی مصنوعی بود. تصویب منع احتکار توسط دولت در اولین ماه‌های اشغال در سال 1320 از فعالیت مخرب محتکرین جلوگیری نکرد و خروج غلات و موادغذایی به صورت قاچاق از شهر ادامه داشت و تدابیر دولت توفیری نداشت و جیره‌بندی نان و توزیع سیب‌زمینی هم مشکل را حل نکرد که  با کمبود قند و شکر و چای و قماش (چیت) مشکل قوز بالا قوز گردید. در 10 فروردین1321ش قند و شکر از سوی دولت کوپنی شد و متعاقب آن از سوی اداره مالیه زنجان دفترچه‌هایی که حاوی 5 برگ و120 کوپن بود تحویل خانواد‌ه‌های زنجانی شد و عاملین توزیع همچون حاج عیسی رفیعی (بازار قیصریه) ابوالحسن عطایی، محمدیون، خسروی و بنک‌داران کاروانسرای حاج علیقلی‌ و غیره بصورت ماهانه سهمیه‌ی مردم را تحویل می‌دادند که قیمت شکر در سال‌های 1321تا 1323شمسی کیلویی 2ریال بود و زنجانی‌ها شکر را به نبات تبدیل کرده و به جای قند استفاده می‌کردند و از سوی دیگر بسیاری افراد تهیدست این کوپن‌ها را در بازار آزاد به دلال‌ها می‌فروختند.

داوودی افزود: جهت تامین نان مصرفی مردم شهر، اداره غلات سهمیه‌ی لازم به نانوایی‌ها تحویل می‌داد ولی افرادی با سوءاستفاده مواد زاید قاطی آرد کرده و به خورد مردم می‌دادند که به هیچ عنوان قا‌بل خوردن نبود در کنار تمام این مسائل قاچاق آرد کماکان ادامه داشت. فرمانداری زنجان جهت حل مشکل نان، مجبور شد در داخل مراکز نظامی و انتظامی و در خیابان طالقانی (ذوالفقاری) نانوایی‌هایی دایر کند و نان سیلو به مردم زنجان تحویل دهد. سالمندان تعریف می‌کنند که مردم قحطی‌زده‌ی زنجان به خاطر چند قرص نان بربری‌، دنبال گاری‌های روباز اداره بلد‌یه راه می‌افتادند و طلب نان می‌کردند این حکایت ادامه داشت تا این که کاسه صبر مردم شهر لبریز شد و به مورخه 22/3/3 ش  اهالی شهر به صورت گروهی به خاطر افزایش قیمت نان دست به شورش عمومی زده و منازل و مغازه برخی از تجار و بازاریان را مورد حمله قرار دادند تا بدین نحو اعتراض خود را به خروج غیر قانونی غله از شهر ابراز دارند که با دخالت حاج سید محمود حسینی (امام جمعه  زنجانی) و تیموری( رئیس شهربانی )و رئیس خواربار زنجان این شورش فرو کش کرد. مسئولین شهر جهت حل معضل نان، محمود ذوالفقاری (ریئس انجمن شهر) را در 22/7/4 به عنوان مسئول اصلی نان شهر که علاوه بر این رئیس کمیسیون تشخیص مازاد هم بود انتخاب کردند و در پی آن فرماندار(مشایخی)، مدیر کل دارایی (نفیسی) و رئیس خواروبار (دکتر غفاری) اعلامیه مشترکی در جهت منع ورود و خروج قاچاق غله صادر کردند.

روزنامه صدای زنجان

انتهای پیام

اقدام کننده: دبیر تحریریه

صدای زنجانفرقه دموکراتفرج الله داوودیقحطی
sedayezanjannews.ir/nx4466


درباره ما تماس با ما آرشیو اخبار آرشیو روزنامه گزارش تصویری تبلیغات در سایت

«من برنامه نویس هستم» «بهار 1398»