کد خبر: 4705
1399/08/10 - 10:36


در گفتگو با شاعر برگزیده بخش هوای تازه جایزه ادبی شاملو؛

«هوای تازه» جایزه شاملو به «تر از باد» رسید

نتایج اولیه جایزه شاملو اعلام شد و کتاب «تر از باد» پریناز سعیدی، شاعر زنجانی در میان برگزیدگان مرحله اول جایزه شاملو در میان برگزیدگان قرار گرفت

پایگاه خبری صدای زنجان

پایگاه خبری صدای زنجان- نتایج اولیه جایزه شاملو اعلام شد و کتاب «تر از باد» پریناز سعیدی، شاعر زنجانی در میان برگزیدگان مرحله اول جایزه شاملو در میان برگزیدگان قرار گرفت.

دبیرخانه‌ جایزه، موسسه‌ الف. بامداد و داوران این دوره از جایزه شاملو در نظر گرفته‌اند تا از این پس دو حوزه‌ به جایزه‌ شعر «شاملو» افزوده شود که «مدایح بی‌صله» برای قدردانی از شاعرانی که به‌رغم کیفیت قابل‌ملاحظه‌ شعرشان و سال‌ها استمرار در کار شاعری، قدری را ندیده‌اند که بشاید؛ و «هوای تازه» برای معرفی شاعرانِ نوگامی که شعرشان نویدبخش آینده‌ خواهد بود. شاعران این دو حوزه، هر سال در مرحله‌ نخست انتخاب و معرفی می‌شوند و جوایزی در مراسم پایانی به آنها تعلّق می‌گیرد که در این میان کتاب «تر از باد»، پری‌ناز سعیدی در حوزه‌ هوای تازه در میان آثار بود که به همین منظور با این شاعر جوان به گپ‌و‌گفت پرداخته‌ایم که در زیر می‌توانید بخوانید:

خانم سعیدی کمی در مورد خودتان بگویید و اینکه از چه سالی شعر گفتن را شروع کردید؟

پری‌ناز سعیدی هستم. متولد 1368 و اولین چیزهایی که نوشتم (شاید نتوان به آنها عنوان شعر را داد) در دوران ابتدایی بود و در واقع شعری برای یکی از معلمانم بود که با تجربه شنیداری که از بیت و قافیه و ردیف و این موارد داشتم سروده بودم.

پاسخ به این موضوع که از چه سالی شعر گفتن را شروع کرده‌ام، سخت است و شاید نتوان مشخص کرد که از چه زمانی این روند اتفاق می‌افتد چرا که قبل از اینکه اولین اتفاق رخ دهد و در واقع اثری خلق شود و نمود ظاهری پیدا کند، در پس زمینه و در گذشته‌اش، سبقه‌ای از عواطف و تجربه‌های زیستی و دریافت‌های محیطی و تجربه‌های زندگی‌های کرده وجود دارد و همه این موارد جمع می‌شود و وقتی اولین اثر متولد می‌شود همه آنها از قالب ذهن برمی‌آید و در کلمه پیاده می‌شود و برای همین است که شاید مبدا مشخصی نمی‌توان برای آن انتخاب کرد.

چرا شعر را از میان قالب‌های ادبی انتخاب کردید؟ و به نظر شما نگاه یک شاعر به زندگی با یک فرد معمولی چه فرقی دارد؟

باید در این زمینه بحث شود و اینکه آیا انتخاب هر قالبی از ادبیات به عهده خود هنرمند است یا نه؟ چرا که یک جوششی اتفاق می‌افتد و انگار قبل از اینکه خود شخص بخواهد عنان خود را در دست بگیرد و قالبی را انتخاب کند، انگار آن قالب تو را انتخاب کرده و شخص لاجرم و ناچار در آن تولید اثر می‌کند و خودش را ابراز می‌کند، البته می‌شود موضوعی را هم در نظر گرفت که برای نوشتن شعر ابزار فیزیکی تنها یک مداد و کاغذ است و شاید اگر ابزارهای دیگری در دست شاعر باشد، شاعر در قالب‌های دیگری نیز نظیر فیلمنامه و رمان و عکس نیز همان شاعرانگی را به خرج دهد که بایستی.

اما در مورد نگاه یک شاعر به زندگی، قطعا می‌توان گفت که نگاه یک شاعر به مسئله‌ها و زندگی با یک فرد معمولی متفاوت است و یک مساله را از ابعاد مختلفی می‌تواند ببیند و قطعا همین طور است که منجر به تولد یک اثر هنری می‌شود و به قول براهنی، «شعرهایی وجود دارند که شاعرانه‌تر از شاعران آن هستند و شاعرانی شاعرتر از شعرهایشان» و این حرف به این معنا است که هر کسی که نگاه شاعرانه‌‌ای دارد نمی‌تواند شعر بنویسد و افرادی هستند که زیست و نگاه شاعرانه‌ای دارند اما شعری ننوشته‌اند و بر عکس این موضوع هم به قوت اتفاق می‌افتد اما شاعرهای بزرگ و نامدار که در تاریخ ادبیات ما ماندگار شدند قطعا نگاه متفاوت‌تری به زندگی و بعدهای مختلف آن دارند.

به نظرشما برگزیده شدن در جشنواره‌ها تا چه میزان در شناخت شاعر اهمیت دارد و آیا شرکت در جشنواره‌ها را درست می‌دانید یا معتقدید مثلا برخی از جشنواره‌ها ارزش شرکت کردن ندارند و بالعکس؟

شرکت در جشنواره‌ها به نوعی باعث شناساندن شاعران می‌شود و شاعر به واسطه جشنواره خود را در واقع محک می‌زند ولی شرکت در جشنواره‌ها یک مساله سلیقه‌ای است و نمی‌توان در خصوص خوب و یا بد بودن آن‌ها نظری داد و بستگی به آن جشنواره و برگزار‌کنندگان و اهداف و حتی زمانی که آن جشنواره برگزار می‌شود، دارد و قطعا هر کسی آزاد است که انتخاب کند در چه جشنواره‌ای و با چه نگاهی شرکت کند اما اینکه افراد بخواهند برای جشواره‌ها تولید اثر کنند و شعر بگویند، تکلیفش روشن است و وضعیتش کاملا مشخص.

در خصوص کتاب «تر از باد» بگویید و اینکه چرا «تر از باد»؟ چرا این اسم را برای کتاب خود انتخاب کردید؟

مجموعه «تر از باد» اولین مجموعه من است که توسط نشر شانی به چاپ رسیده است. این مجموعه شعر دارای دو بخش شعرهای بلند و کوتاه است که شعرهای بلند در بخش اول با عنوان «رگباران» یا «رگ باران» که آزادی خوانش هم دارد، قرار دارد و قسمت دوم شعرهای کوتاهم با عنوان «به بند» است. این مجموعه شامل ۲۳ شعر بلند و ۲۲ شعر کوتاه است.

اما در خصوص اسم این کتاب «تر از باد» این اسم ترکیبی است که به نظر من هم می‌تواند محصور باشد و شاید در بخشی احساس کنیم که اجازه ورود ما را به عنوان مخاطب به آن نمی‌دهد اما از طرف دیگر می‌توانیم احساس کنیم که کاملا بدون دیوار است و می‌توانیم از هر سمتی که خواستیم از نظر معنا به آن وارد شویم و در انتخاب معنا آزاد هستیم. ضمن اینکه من به عنوان شاعر دوست دارم که نظرات دیگران را در مورد اسم این اثر بشنوم.

چه دغدغه‌هایی بیشتر برای شما اهمیت دارند که دوست دارید در شعر به آنها بیشتر بپردازید؟

در جامعه امروز ما آن قدر دغدغه‌ها زیاد است و آن قدر بهانه برای غم خوردن فراوان است که هر کسی بخواهد بنویسد؛ قطعا مشت پری دارد. از طرفی متاسفانه این قدر دغدغه‌ها به ما نزدیک و نزدیک شده‌اند که کافی است که چشم باز کنیم و متوجه شویم که دغدغه‌ها به مردمک‌های چشم ما چسبیده‌اند و گاهی این دغدغه‌ها به قدری بزرگ هستند که اصلا دغدغه‌های بزرگتر پشت سرشان را نمی‌توانیم ببنیم. ضمن اینکه هر مساله‌ای که مساله جهان امرز است و برای انسان اهمیت دارد حتما قابلیت این را دارد که در قالب‌های مختلف هنر نظیر شعر به آن پرداخته شود و من نیز به عنوان یک شاعر دوست دارم که همزمان با دغدغه‌ها و جریانات جاری جامعه به آن مسائل بپردازم و حرفی برای گفتن داشته باشم و در واقع گوشی برای شنیدن به سمت من باشد.

به نظر شما خواندن ادبیات کلاسیک تا چه میزان می‌تواند در نگاه یک شاعر موثر باشد؟

به نظر می‌رسد خواندن ادبیات کلاسیک در واقع پله و مرحله‌ای در رشد شاعر باشد و اگر نخواهیم از آن با نام پله نام ببریم می‌توان اذعان کرد که همه موضوعات شاخه‌های مختلف و پنجره‌هایی به دیوار ذهنی ما هستند. و از این رهگذر است که کسی می‌تواند ادبیات کلاسیک را نخواند و تنها به ادبیات مدرن بپردازد و یک شاعر موفق و موثر در این حوزه باشد اما نکته‌ای که در این رابطه وجود دارد این است که پنجره ادبیات کلاسیک در ذهن این شاعر برای همیشه بسته خواهد بود. هر کدام از پنجره‌های دوار ذهن که ما بتوانیم دست ببریم و بازش کنیم مسلما از آن دریچه به ذهن و نگاه ما روشنایی وارد خواهد شد و قطعا خواندن ادبیات کلاسیک و مدرن و حتی تجربه هنرهای دیگر به پیدا کردن یک نگاه شاعرانه و وسعتش کمک خواهد کرد.

کتاب جدیدی برای چاپ دارید؟ از برنامه‌های آینده‌تان در حیطه شعر برایمان بگویید؟

هنوز کتاب منسجم جدیدی برای چاپ ندارم هر چند شعرهای تازه‌ای سروده‌ام اما هنوز به اندازه کتاب نیست.

اما در خصوص برنامه برای آینده باید بگویم که متاسفانه در جامعه‌ای که ما تنها برای نفس کشیدن و زنده ماندن دست و پا می‌زنیم؛ برای هیچ بعدی از زندگیمان نمی‌توان برنامه مدونی ریخت. ضمن اینکه قطعا من دوست دارم در محیط مناسب‌تر و با دغدغه‌های کمتری شعر بنویسم اما در اطرافم آن قدر مسائل و مصائب تکراری وجود دارد که اجازه نمی‌دهد که حتی به بعدهای دیگر زندگی دست پیدا کنم.

در مورد مشکلات حیطه نشر و موضوعاتی از این دست سخنی دارید؟

در خصوص چاپ کتاب و مشکلات حیطه نشر باید اذعان کنم که من تجربه چندانی ندارم اما موضوعی که در این زمینه وجود دارد و بارها تکرار شده است، ممیزی‌هایی است که رخ می‌دهد و هیچ راه حلی در این زمینه ارائه نمی‌شود. من در خصوص اینکه ممیزی باید باشد و یا نه، نمی‌توانم اظهار نظر کنم اما ممیزی‌هایی که گاها رخ می‌دهد واقعا بی‌دلیل است و در واقع لازم نیست و صدمه بزرگی به بدنه اصلی شعر می‌زند.

کلام آخر؟

من در حال حاضر تنها آرزو دارم (جمله‌ام را با امیدوارم شرع نمی‌کنم چرا که نقطه‌های امید کمرنگی می‌بینم) که از شرایط دست و پا گیر این روزها با سر سلامت بگذریم و آرزو دارم کرونا که جامعه را کوچکتر و افراد را در جامعه‌های فردی خود در خانه محدود کرده است، دوباره بتوانیم ارتباطاتمان را از سر بگیرم و روزهای روشن از راه برسد و ما آن قدری عمر داشته باشیم که با چشم‌های خودمان رسیدن این روزها را از نزدیک ببینیم.

منبع: روزنامه صدای زنجان

انتهای پیام


اقدام کننده: دبیر تحریریه

صدای زنجانپریناز سعیدیشاعر زنجانیتر از باد
sedayezanjannews.ir/nx4705


درباره ما تماس با ما آرشیو اخبار آرشیو روزنامه گزارش تصویری تبلیغات در سایت

«من برنامه نویس هستم» «بهار 1398»