میترا رضایی یکی از کتابداران پر سابقه استان زنجان است که در حدود 20 سال به حرفه کتابداری پرداخته است. او میگوید که برای اولین بار دوره خدمت خود را در کتابخانه سهروردی که یکی از قدیمیترین کتابخانههای استان زنجان است شروع کرده است
پایگاه خبری صدای زنجان- کتابخانهها
درمانگاه روح هستند و کتابداران، پزشکانی که پی درمان درد نادانی، با تجویز داروی
کتاب تلاش میکنند تا سلامت روحی و روانی را به افراد بازگردانند. از همین رو است
که میتوان شغل کتابداری را سودمندترین شغل دانست.
میترا رضایی یکی از کتابداران
پر سابقه استان زنجان است که در حدود 20 سال به حرفه کتابداری پرداخته است. او میگوید
که برای اولین بار دوره خدمت خود را در کتابخانه سهروردی که یکی از قدیمیترین
کتابخانههای استان زنجان است شروع کرده است.
او عاشق حرفهاش است و در این
رابطه با مهربانی که مختص همه کتابداران است، اظهار میکند که شغل کتابداری را خیلی
دوست دارد و پیش از شروع کارش در کتابخانه سهروردی، از اعضای این کتابخانه بوده و
همیشه وقتی برای امانت کتاب به پیشخوان کتاب مراجعه میکرد، ارزو داشت که آن طرف پیشخوان
به عنوان یک کتابدار فعالیت داشته باشد.
رضایی برای چند لحظه سکوت میکند
و سپس حرفهایش را سر میگیرد: شاید بتوان گفت که لطف خداوند شامل حالم شد و اکنون
بیش از 20 سال است که به عنوان یک کتابدار مشغول فعالیم.
وی ادامه میدهد: من از سال 71
وارد این سیستم شدم و با توجه به علاقهای که به این کار داشتم و کلاسهای جامعی
که در زمینه کتابداری بود این دورهها را سپری کردم و خیلی زود توانستم در جایگاه
کتابدار قرار بگیرم.
به گفته او اگر بخواهیم به فلسفه
کاری یک کتابدار نگاهی بیندازیم باید گفت که کتابداری حرفهای است که میتواند
خدمات خوب و ارزندهای را به دوستداران کتاب ارائه دهد چرا که وقتی شما به عنوان یک
کتابدوست وارد کتابخانه میشوید مشاهده میکنید که کتابها در واقع افکار آدمهای
مختلفی هستند که در قفسهها جای گرفتهاند و شما نسبت به این افکار هیچ شناختی
ندارید و کتابدارها به عنوان راهنمایان این قفسهها میتوانند مثمرثمر واقع شوند و
شما را در یافتن این تفکرات کمک کنند.
به اعتقاد این کتابدار، میتوان
بسیاری از سوالات و حرفهایی که نمیتوان از فرد دیگری در خصوص کتابها پرسید از کتابدار پرسید و این میتواند بسیار
مفید باشد. او همواره به بچهها و دانشآموزان میگوید که اگر کتابی را بخوانند، میتوانند
با شخصیتهایش سفر کنند و به واسطه کتاب تجربههای جدیدی را در دنیای خیال داشته
باشند.
رضایی با بیان اینکه بسیاری از
افراد کتابداری را با انبارداری یکی میدانند، میگوید: شاید قبلتر این تفکر بیشتر
رایج بود اما با تلاشهایی که نهاد کتابخانههای عمومی در طی این سالها –
بعد از جدایی کتابخانهها از اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی - انجام داد، مردم با
رسالت یک کتابدار آشنا شدند و به طریقی نگاه مردم به این حرفه، حرفهایتر شد.
وی ادامه میدهد: قبلترها
متاسفانه رسته کتابداری در استان نبود و در ادارات زمانی که کسی مورد غضب واقع میشد
او را به کتابخانه میفرستادند چون معتقد بودند که یک کتابدار کار خاصی انجام نمیدهد
در صورتی که کتابداری یک کار حرفهای و فنی است و این موضوع تا حدودی نگاهها را
به این حرفه بد میکرد ولی از زمانی که نیروهای متعهدتری آمدند، نوع نگاه به این
مساله تغییر پیدا کرد و وضعیت به مراتب بهتر شد.
وی ادامه میدهد: شرایط حاضر و
شیوع کرونا هم باعث شده است که کتابدارها از طریق فضای مجازی نیز ورود پیدا کنند و
تلاش کنند که مخاطب بیشتری را جذب کتابخانهها کنند که در این زمینه از کتابهای
الکترونیکی و دیجیتالی نیز بهره میبرند
هر چند که هنوز راه برای گام برداشتن در این مسیر بسیار است ولی جرقههایی
در این زمینه زده شده است.
او از گسترش فعالیت فرهنگی
کتابدارها در فضای مجازی سخن به میان میآورد و میگوید: در این ایام تلاش شدهاست
که کتابدارها فعالیتهای فرهنگی خود را به صورت مجازی ادامه بدهند و دورههای کتابخوانی و مسابقات
فرهنگی برگزار کنند.
رضایی میافزاید: کتابداری جزو
شغلهای مظلوم جامعه است که هیچ زمانی دیده نشده است. هرچند در این سالهای اخیر یک
گوشه نگاهی به این حرفه میشود. روزگاری کتابخانهها زیر مجموعه اداره فرهنگ و
ارشاد بودند و در آنجا به این قشر توجهی نمیشد و اکنون که کتابخانهها به عنوان یک
نهاد مستقل در حال فعالیت است، شامل یک سری مزیتهایی که پیش از این داشتیم، نمیشویم.
هرچند نهاد کتابخانههای عمومی همواره تلاش کرده است که حقوق و مزایا را در حد
توان ترتیب اثر بدهند و شرایط نسبت به گذشته بسیار بهتر شده است، اما میتوان
اذعان داشت که در این زمینه هیچ وقت به نقطه ایدهآل نرسیدهایم.
وی از خاطراتش در روزهایی که
به عنوان کتابدار در کتابخانهها فعالیت داشته است میگوید: همواره تلاش کردهام
به هر کسی که وارد کتابخانه میشود به ویژه سالمندانی که به کتابخانه میآیند
احترام بگذارم.
او میخندد و ادامه میدهد: یک
پیرمرد80 تا 90 سالهای این روزها به کتابخانه میآید و کتاب امانت میگیرد که برای
من خیلی جالب است که با این سن همچنان کتاب میخوانند. هر زمانی که ایشان به
کتابخانه میآیند من همیشه به احترام ایشان بلند میشوم چرا که برای من بسیار شخصیت
دوستداشتنی هستند.
به گفته این کتابدار، یکی دیگر
از مواردی که همیشه به یاد من مانده است، خانمی است که تنها خواندن کتابهای ترکی
را بلد بود و این موضوع برای من جالب توجه بود و من همیشه سعی میکردم که برای او
کتابهای ترکی پیدا کنم و در اختیارش قرار بدهم و او با عشق و علاقه به کتابخانه میآمد
تا این کتابها را امانت بگیرد.
او ادامه میدهد: یکی از
خاطراتی که در این زمینه دارم این است که در گذشته افراد به ما مراجعه میکردند و
میگفتند کاش ما هم کتابدار بودیم تا میتوانستیم مثل شما وارد مخزن کتاب شویم که
شکر خدا این اتفاق (ورود مراجعهکنندگان به مخزن کتاب) مدتهاست که در کتابخانهها
رقم خورده است و افراد میتوانند به راحتی وارد مخزن کتابخانهها شوند و از آن لذت
ببرند و میتوانند هر کتابی که میخواهند را بردارد و ورق بزند و لمس کنند و این
حس عجیب لمس کردن کتابها را تجربه کنند که بسیار لذتبخش است .
رضایی میگوید: همواره سعی میکنم
با بچهها روابط دوستانهای داشته باشم چرا که کودکان در این دوره سنی تازه دارند
با فرهنگ کتاب خواندن آشنا میشوند و یک کتابدار نیز در جذب این کودکان به مطالعه
و کتابخوانی میتواند موثر باشد.
او در پاسخ به این سوال که «به
عنوان یک کتابدار، چه رابطهای با سکوت که همواره بایستی در کتابخانهها رعایت
شود، دارید؟» میگوید: تنها حسن یک کتابخانه سکوتش است و اینکه اگر شما برای مدتی
در یک کتابخانه کار کرده باشید شلوغی مکانهای دیگر اذیتتان خواهد کرد و یک کتابدار
از سکوت کتابخانه لذت میبرد و با آن مانوس میشود.
رضایی در خصوص رابطهاش با
کتاب به عنوان یک کتابدار اظهار میکند: من اکثر وقتها یک کتاب دم دستم هست که هر
وقت حوصلهام سر برود ورقش بزنم و آن را بخوانم و زمانهایی بوده که کتابها به حدی
برایم جذاب بوده است که تا نصفه شب هم بیدار ماندهام تا آن کتاب را به پایان
برسانم. ضمن اینکه همیشه سعی داشتهام که
کسانی که به کتاب خواندن علاقه دارند را به این راه تشویق کنم. در همین راستا من
برای واحد آپارتمانی خودمان کتابخانهای زدم و از کتابخانه برای آنجا کتاب امانت میگیرم
و وقتی میبینم همسایههایم مشتاقانه کتاب میخوانند و ماه به ماه کتابهای امانت
گرفته را برمیگردانند، بسیار خوشحال میشوم که در جایگاه خودم یک گام هر چند
کوچک برای کتابخوانی برداشتهام.
این کتابدار در پاسخ به سوال اینکه
مدرن شدن فضای کتابخانهها و ورود کتابهای دیجیتالی آیا باعث خواهد شد که
کتابخانهها از حضور مراجعهکنندگان خالی شود، میگوید: مسلما کسی که اهل کتاب
باشد و با کتاب مانوس، لذت ورق زدن کتاب را با کتابهای دیجیتالی عوض نمیکند. چنانچه
که شما نمیتوانید اذعان کنید که با ورود عکسهای دیجیتال، عکسهای قدیمی از چشم
افتادهاند. لمس آلبوم یک خانواده بیشتر از عکسهای دیجتالی است که شما در کامپیوتر
و یا فضای مجازی میبینید چرا که شما آن عکسها را لمس نمیکنید ولی در عین حال باید
با شرایط جدید و دنیای مدرن کنار آمد؛ چرا که ممکن است نگاه نسل جوان به مساله
متفاوت باشد. به هر حال کتابخانهها باید هر دو را در اختیار مخاطبین قرار بدهند و
مطابق هر سلیقهای کتاب و محتوای آن را در اختیار مخاطب قرار بگیرد حال کتاب صوتی،
دیجیتالی و یا کتاب کاغذی. چطور که یک زمانی در کتابخانهها هم برگهدان موجود بود
و هم کامپیوتر و کسی که مهارت استفاده از کامپیوتر را نداشت و یا بلد نبود از این
شیوه استفاده کند به راحتی میتوانست از برگهدان
استفاده کند و از آن بهره بگیرد. نباید افراد را در این زمینه تحت فشار قرار بدهیم
و کتابخانه باید به تامین تمام سلیقهها توجه داشته باشد.
رضایی به عنوان حرف آخر خود میگوید:
امیدوارم که بتوانیم نسل کتابخوانی را بار بیاوریم و کودکان ما با کتاب مانوس
باشند و تنها در فضای مجازی غرق نباشند و از تجربههای قدیمی ما نیز لذت ببرند.
زهره میرعیسی خانی
انتهای پیام