«لیلا داورزنی» نویسنده زنجانی است. او متولد سال 57 است. لیسانس ادبیات دارد و اگر چه در ابتدا علاقه چندانی به کار نوشتن نداشته است اما بعدها با شروع به این کار، سه کتاب در قالب خاطرات شهدا را به نگارش درآورده است
پایگاه خبری صدای زنجان-
«لیلا داورزنی» نویسنده زنجانی است. او متولد سال 57 است. لیسانس ادبیات دارد و
اگر چه در ابتدا علاقه چندانی به کار نوشتن نداشته است اما بعدها با شروع به این
کار، سه کتاب در قالب خاطرات شهدا را به نگارش درآورده است. او به تازگی کتابی با
عنوان «اندکی بنشین که باران بگذرد» را با حمایت حوزه هنری زنجان با انتشارات سوره
به چاپ رسانده است.
این کتاب زندگینامه و خاطرات «شمسی
فلاحتی» همسر معلم شهید «سید امیرحسین موسوی» و روایت زندگی کوتاه اما عاشقانه
آنها است.
به گفته این نویسنده این کتاب
در طی سه سال مصاحبه و گفتوگو با همسر، خانواده و دوستانش بازنویسی و نگاشته شده
است و فقط گوشهای از زندگی این شهید بزرگ را به تصویر کشیده است.
این نویسنده خاطرنشان میکند:
برای نوشتن این کتاب برای چندین بار به روستای ابدال (محل زندگی این شهید) رفتهام
تا از نزدیک هر آنچه که بنا بوده است بنویسیم را لمس کنم و همین موضوع در نگارش
روان و صمیمی این کتاب بیتاثیر نبوده است.
سه کتاب خاطره دارم
داورزنی اظهار میکند: آشنایی
من با موسسه فرهنگی شهدایی که پیرامون شهدای زنجان فعالیت دارد؛ موجب ورود من به
وادی نوشتن خاطرات شهدا شد و باعث شد تا من دو کتاب با عناوین «پرواز با چشمهای
مصنوعی» که روایتی از خاطرات شهدای کربلای 4 زنجان است و «ستارههای روحانی» که
خاطرات شهدای روحانی زنجان است را به چاپ برسانم که کتاب «پرواز با چشمهای
مصنوعی» با همکاری اداره حفظ آثار زنجان و با انتشارات صریر به چاپ رسید و کتاب «ستارههای
روحانی» نیز با همکاری اداره تبلیغات اسلامی زنجان به چاپ رسید.
وی با اشاره به اینکه نوشتن
این کتاب بدون سفارش ارگان خاصی و به واسطه معرفی یکی از دوستانم شروع شد، میگوید:
یکی از دوستانم به واسطه آشنایی با همسر این شهید با ایشان مصاحبههایی را گرفته و
آنها را به صورت دوستانه ضبط کرده بود که فایلهای این مصاحبهها را در اختیار من قرار داد و از من خواست که این
خاطرات را بازنویسی کنم. سپس من با گوش دادن به این فایلهای صوتی با توجه به
اینکه فایلهای صوتی ناقص بود، برای چندین بار به سراغ این همسر شهید رفتم و با او
در خصوص این موضوع به مصاحبه پرداختم و مصاحبه گرفته شده را تکمیل و بازنویسی
انجام دادم و این کار را به اتمام رساندم.
به گفته داورزنی پس از نگارش
این کتاب و با توجه به علاقهای که در زمینه چاپ این کتاب توسط انتشارات سوره مهر
داشتم، تصمیم به این گرفتم که در زمینه چاپ این کتاب توسط انتشارات سوره مهر اقدام
کنم و با پیگیریهای من این اتفاق افتاد.
وی با اشاره به اینکه در طول
دوران نویسنده خود کلاسهای آموزشی بسیاری را طی کردهام، میگوید: این کلاسها با
کمک اداره حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس برگزار شد و بسیار تاثیرگذار بود.
قانون خاطرهنگاری این است که
ضمن حفظ واقعیت عینی در متن، جذابیت لازم هم برای مخاطب ایجاد شود
به اعتقاد این نویسنده قانون
خاطرهنگاری این است که ضمن حفظ واقعیت عینی در متن، جذابیت لازم هم برای مخاطب
ایجاد شود و این مساله سختی کارهای این چنین را دوبرابر میکند.
داورزنی میافزاید: از همین
جهت داستان نوشتن به نظر من سهلتر است چرا که افراد میتوانند تخیل خود را در
نوشته بیفزایند ولی در خاطرهنگاری چندان زمینه فضا سازی وجود ندارد و از همین رو
کارها تا میزانی سخت میشود. ولی میتوان گفت که جذابیت این کار واقعی بودن حوادثی
است که در داخل این اتفاقات گنجانده شده است که مخاطب میتواند با آن همذاتپنداری
کند.
این نویسنده خاطرنشان میکند:
در نگارش این کتاب در ابتدا به صورت اتفاقی به سمت نگارش زندگی این شهید کشیده شدم
اما به مرور نسبت به این شهید علاقه خاصی پیدا کردم و دوست داشتم زندگی عاشقانه
این شهید و حتی چند هفته پس از فوت این شهید که همسرش با دو فرزند از ایشان با چه
سختیهایی مواجه بودند را به تصویر بکشم.
وی با اشاره به اینکه هر کدام
از شهدا یک خصوصیت بارز دارند که موجب میشود، نویسنده به واسطه ارتباطی که با این
خصوصیت اخلاقی پیدا میکند به نگارش زندگینامه این شهید دست بزنند، میگوید: مهربانی
و شجاعت شهید امیرحسین موسوی زبانزد همه دوست و آشنایان بود و همه نسبت به این
مساله اذعان داشتند و پس از گذشت سالها همچنان جای خالی او را حس می کنند.
در زمینه ویراستاری آثار ایراد
بسیاری میبینم
این نویسنده با اشاره به اینکه
در استان در زمینه ویراستاری آثار ایراد بسیاری میبینم، اذعان میکند که این مشکل
به حدی در کارهای نویسنده زنجانی دیده میشود که من برای مدتی ناامید شدم و از
همین جهت تلاش کردم که کار جدیدم را با انتشارات سوره مهر به چاپ برسانم و در این
زمینه با وجود اینکه خودم هم برای دورهای کار ویراستاری انجام میدادم، این
اشکالات بسیار به چشمم میآمد.
داورزنی خاطرنشان میکند: یکی
از مهمترین دلایلی که باعث شد که من با تهران شروع به همکاری کنم موضوع ویراستاری
بود. این مساله نویسندههای استان را بسیار اذیت میکند و با وجود اینکه استان زنجان
کارهای خوبی را در زمینه زندگینامه شهدا به چتاپ میرساند اما متاسفانه شاهد هستیم
که ویراستاری آن بسیار ضعیف است.
توزیع کتاب در استان به خوبی
صورت نمیگیرد
وی ادامه میدهد: موضوع دیگری
که در این زمینه وجود دارد؛ این است که هر کتابی که در استان کار شود، در خود
استان هم به خوبی توزیع نمیشود و این موضوع باعث میشود که حتی مخاطبین زنجانی
اثر نویسنده را نمیشناسند و این موضوع باعث میشود که کار نویسندگان استانی فراتر
از استان نرود و شاهد هستیم که حتی کتابهای نویسنده در کتابفروشیهای سطح شهر هم
به چشم نمیخورد و این مسالهای که همه مخاطبین با آن روبه رو هستند. بسیاری از
نویسندگان خاطرات شهدا به دنبال این هستند که این کتابها در کتابفروشیها دیده
شود و اثر خود را در زندگی افراد بگذارد اما شاهد هستیم که این کتابها در
کتابفروشیهای سطح شهر هم به چشم نمیخورند و تنها در اداره و یا ارگانی که این
کتاب توسط ان به چاپ رسیده است خاک میخورند و در انبار میمانند.
نویسنده کتاب «اندکی بنشین که
باران بگذرد» با بیان اینکه این دست از موضوعات باعث شد که من این کتاب را با انتشارات
تهران کار کنم و اگر چه چند سال این کتاب هم در نوبت چاپ ماند؛ اما سر انجام به
چاپ رسید، اظهار میکند: کارشناسیهایی که در زمینه چاپ این کتاب صورت گرفت بسیار
سختگیرانه بود و از همین جهت من تمام تلاشم را کردم که کاری که ارائه میکنم؛ یک
کار قابل قبول باشد.
این نویسنده با اشاره به اینکه
نویسندهها برای جلوگیری از شعاری شدن کار باید بسیار تلاش کند، اظهار میکند:
باید خاطرات به شکلی نوشته شود که در کنار اینکه واقعیت از بین نرود، جذابیت را
برای جوانان نیز ایجاد کند که به زندگی این شهدا علاقمند شوند چراکه به راستی این
شهدا قهرمانانی هستند که میتوانند الگوی زندگی و راه جوانان باشند.
انتهای پیام
خبرنگار: زهره میرعیسیخانی