با برداشتن سقف کارانه، درآمد یک پزشک در منطقه محروم میتواند ۵۰۰ یا ۶۰۰ میلیون تومان باشد، در همان مناطق محروم پرستاران ۸۹ روزهای داریم که بیتابانه در انتظار تصویب طرح ساماندهی و رسمی شدن هستند و با حقوق ۴ یا ۵ میلیون تومانی وزارت کار زندگی میکنند.
پایگاه خبری صدای زنجان- با برداشتن سقف کارانه، درآمد یک پزشک در منطقه محروم
میتواند ۵۰۰ یا ۶۰۰ میلیون تومان باشد، در همان مناطق محروم پرستاران ۸۹ روزهای داریم
که بیتابانه در انتظار تصویب طرح ساماندهی و رسمی شدن هستند و با حقوق ۴ یا ۵ میلیون
تومانی وزارت کار زندگی میکنند.
پزشکان
نمیمانند و کار نمیکنند؛ نه به مناطق محروم میروند و گرد و خاک و محرومیت میخورند
نه رغبتی برای کار در دانشگاههای علوم پزشکی و بخش دولتی دارند، به همین دلیل باید
حقوقشان زیاد شود، آن چنان زیاد که برایشان چسبندگی و جذابیت ایجاد کنیم!
این
چکیدهی استدلالات مسئولان –هم در دولت و هم در مجلس- برای افزایش دریافتی پزشکان در
سال جدید است. چون گروهی از پزشکان رغبتی به خدمت ندارند! باید حقوقشان آنچنان زیاد
شود تا از سقف نجومیبگیری هم فراتر برود؛ آن زمان شاید انگیزه داشته باشند که بیماران
را تیمار کنند و گام کوچکی برای سلامت بیماران بردارند، آن زمان شاید به صرافت خدمت
بیفتند!
وقتی
نمایندگان مجلس یا اعضای سازمان نظام پزشکی با همراهی دولت عنوان میکنند یک پزشک انگیزه
برای کار کردن در مناطق محروم ندارد یا وقت خود را در بیمارستانهای دولتی صرف نمیکند،
بیاختیار یاد پرستاران جانفشانی میافتیم که در سراسر کشور بیش از دو سال جانانه
با کرونا جنگیدند و دهها نفر جان خود را در این جنگ نابرابر گذاشتند؛ ناخودآگاه یاد
آن کارگر متخصص و تحصیلکردهی عسلویه میافتیم که در گرمای بالای ۵۰ درجه جنوب، با
همهی سختیها چراغ فلرهای گاز و پالایشگاههای نفت را روشن نگه میدارند؛ یاد کلیپهایی
که در زیرنویس آنها تاکید میشود این مایعی که از کفش کارگران به کف کارگاه سراریز
است و در تصویر میبینید، نفت نیست، عرق کارگران است که در این گرما مثل آب روان جاری
شده.....
اما
در میان اینهمه نیروی متخصص و خدمتگزار که شبانه روز زحمت میکشند و از قضا حقوقی که
به خانه میبرند نصف هزینههای زندگی هم نیست، چرا باید فقط پزشکان مستثنا باشند؛ چرا
باید گروهی از آنها فوق نجومیبگیر باشند تا به انجام وظیفه رضایت بدهند؟!
افزایش چند ده میلیونی حقوق چون انگیزه خدمت ندارند!
افزایش
دریافتی پزشکان به لطایف الحیل در بخش دولتی، وقتی دولت مدعی ناتوانی در پرداخت است
و کسری بودجه دارد، جای انتقاد و تعجب بسیار دارد؛ وقتی بازنشستگان به افزایش ده درصدی
مستمریها در شرایط تورم بالای ۶۰ یا ۷۰ درصد اعتراض میکنند و دولت میگوید توان پرداخت
نیست، وقتی پرستاران در همین بخش دولتی معوقات بسیار دارند –از فوقالعاده
خاص گرفته تا کارانه و اضافه کار- و نه تنها قانون تعرفهگذاری خدمات پرستاری سالهاست
اجرا نمیشود بلکه همان افزایش ده درصدی حقوق سال جدید برای بسیاری از پرستاران در
بیمارستانهای علوم پزشکی کشور به بهانهی کمبود بودجه اعمال نشده است، افزایش چند
ده میلیونی یا حتی چند صد میلیون تومانیِ حقوق برای پزشکان مصوب میشود؛ فقط به این
دلیل که انگیزهی خدمت ندارند!
سوال
اینجاست وقتی دولت برای گروههای مختلف مزدبگیر از پرستاران و کادر درمان گرفته تا
بازنشستگان و کارگران زیرمجموعهی خود «پول ندارد»، چطور برای گروهی از پزشکان که هم
مطبهای خصوصی دارند و آنجا کسب درآمد هنگفت میکنند، هم عموماً عضو هیات علمی دانشگاههای
دولتی هستند و چند ده میلیون تومان آنجا درآمد دارند و هم معمولاً سهامدار یا شاغل
بیمارستانهای خصوصی و کلینیکهای رنگارنگ هستند، «پول دارد»؟
اول برداشتن سقف کارانه پزشکان در مناطق محروم
در هفتههای
اخیر، طی دو ابلاغیهی عجیب، دریافتی پزشکان به میزان قابل توجهی (چند ده میلیون تومان
و حتی بیشتر) افزایش یافت؛ اول برداشتن سقف کارانه پزشکان در مناطق محروم به بهانهی
اینکه پزشکان رغبتی برای کار در مناطق محروم کشور ندارند، دوم، افزایش اضافه کار پزشکان
در بیمارستانهای دولتی بازهم به این بهانه که پزشکان دیگر برای کار به بیمارستانهای
دولتی نمیآیند و برایشان نمیصرفد!
سی و
یک خردادماه، وزیر بهداشت و درمان گفت: یکی از مشکلات ما در مناطق محروم بحث ماندگاری
پزشکان متخصص است، بر همین اساس هفته گذشته در شورای حقوق و دستمزد برای اولین بار
تصویب کردیم که سقف کارانه دریافتی نیروی انسانی مناطق محروم برداشته شود. این مسئله
موجب جذب و ماندگاری متخصصان در مناطق محروم خواهد شد.
این
خبر کوتاه که چندان جدی گرفته نشد، موجب سرازیر شدن چند ده میلیون تومان یا بیشتر در
این شرایط بیپولی و تحریم به جیب پزشکان متخصص میشود؛ این خبر دقیقاً در روزی به
رسانهها درز کرد که پرستاران از عدم اعمال افزایش ده درصدی حقوق در سال جدید انتقاد
کردند؛ دولت نتوانسته ده درصد به حقوق ناچیز پرستاران دولت اضافه کند اما توانست از
منافع پزشکان (بازهم در بخش دولتی) دفاع کند و سقف کارانه آنها را در مناطق محروم
بردارد.
محمد
شریفی مقدم (دبیر کل خانه پرستار) در ارتباط با این سقفزداییِ عجیب به ایلنا میگوید:
بعد از اجرای طرح تحول سلامت، در سال ۹۴ کارانه پزشکان یکباره ۳۰۰ درصد رشد کرد؛ در
آن زمان ما به فیشهای حقوقی پزشکان دست پیدا کردیم که ۸۰۰ میلیون تومان دریافتی داشتند؛
به دنبال این فیشهای نجومی، موج انتقادات فعالان صنفی و رسانهها بالا گرفت و لاجرم
مجبور شدند برای کارانه پزشکان سقف ۶۰ میلیون تومانی بگذارند؛ ۶۰ میلیون تومان فقط
برای کارانه، برای پزشکان قانعکننده نبود و مدام در پی برداشتن این محدودیت بودند!
حالا با لابیگری و همراهی دولت و مجلس و با توجه به این مساله که گروهی از مدیران دولتی
و نمایندگان عموماً پزشک متخصص هستند و با پرستاران و مردم تضاد منافع دارند، بالاخره
این سقف در مناطق محروم برداشته شد آنهم در این شرایط که دولت مدعیست پول ندارد معوقات
بر زمین ماندهی پرستاران و کادر درمان را بپردازد!
افزایش پرداخت ساعتی تا سقف ۱۰۰ درصد
اما
«فوق نجومیبگیری پزشکان» همینجا متوقف نشد؛ در تیرماه، به برخی دانشگاههای علوم پزشکی
ابلاغ شد که افزایش پرداخت پزشکان در قالب قرارداد ساعتی تا سقف صد درصد اجرایی شود؛
در این نامهی ابلاغی، علت، «کاهش تمایل پزشکان به ادامهی همکاری با بیمارستانهای
تابعهی دانشگاه» ذکر شده است. با این حساب، دریافتی ساعتی پزشکان در برخی بیمارستانهای
دولتی تا سقف صد درصد افزایش مییابد؛ اینبار هم ظاهراً قصد دارند برای پزشکان «انگیزه
آفرینی» کنند!
شریفی
مقدم ضمن تایید این نامه، آن را بخش کوچکی از پرداختهای نجومی به پزشکان و تلاش برای
افزایش عایدی آنها میداند و میگوید: این ادعا که میخواهیم انگیزه پزشکان را بالا
ببریم، صرفاً بهانه هست؛ قانون تعرفهگذاری خدمات پرستاری ششم تیرماه ۱۳۸۶ به تصویب
اکثریت قاطع نمایندگان مجلس رسیده اما بعد از پانزده سال هنوز اجرا نشده؛ آنچه هم قرار
است اجرا شود، از زمین تا آسمان با خواستههای پرستاران و تشکلهای آنها فاصله دارد،
برای افزایش انگیزهی پرستاران در این سالها چه کردهاند. در این شرایط، افزایش اضافه
کار پزشکان، بخش کوچکی از پرداختها به جامعهی پزشکیست. این پرداخت دست و دلبازانه
مصاف بر برداشتن سقف کارانه پزشکان در مناطق محروم است. اخیراً بحثی مطرح شد که باید
سقف کارانه پزشکان متخصص برداشته شود که در نهایت در مناطق محروم این سقف را برداشتند.
دلیل را بازهم انگیزه نداشتن پزشکان در مناطق محروم عنوان کردند؛ آیا صد میلیون تومان
دریافتی ماهانه (۶۰ میلیون سقف کارانه به اضافهی دریافتیهای دیگر) برای یک پزشک کم
است که هنوز انگیزه ندارد؟! با برداشتن سقف کارانه، یک پزشک میتواند یک میلیارد تومان
هم بگیرد، آنهم در این شرایط اقتصادی. توجه داشته باشید که سازمان نظام پزشکی و لابیهای
قدرتمند آنها با جدیت به دنبال برداشتن سقف کارانه پزشکان در سراسر کشور هستند.
چرا
این اتفاق میافتد؛ شریفی مقدم توضیح میدهد: سازمان نظام پزشکی به عنوان یک نهاد صنفی
دنبال افزایش حقوق پزشکان است و این کاملاً طبیعیست و ایرادی هم ندارد؛ اما وزارت
بهداشت به عنوان یک نهاد اجرایی که باید منافع مردم را در نظر دارد، چرا حامی منافع
پزشکان است؛ کمیسیون بهداشت مجلس چرا حامی پزشکان است؛ مثلاً رئیس کمیسیون بهداشت به
رئیس جمهور نامه نوشته که به خاطر ماندگاری پزشکان در کار، بیایید سقف کارانه پزشکان
را بردارید؛ آخر چرا رئیس کمیسیون بهداشت مجلس شورا، به جای صیانت از منافع مردم و
کادر درمان، فقط حامی پزشکان است؟
تضاد منافع در کار است!
او اضافه
میکند: این تصمیمگیریهای غیرعادلانه برداشتن
سقف کارانه یا افزایش نجومی اضافه کار پزشکان همه محصول تضاد منافع است، تضاد منافع
مسئولان امر با مردم و پرستاران و جالب اینجاست که در بحث کرونا به عنوان یک بیماری
مرگبار، نه در ایران بلکه در تمام دنیا، بار اصلی کار بر دوش پرستاران است؛ با پرستار
۸۹ روزه قرارداد میبندند و حقوق وزارت کار میدهند، او هم جانش را کف دست میگذارد
و به میدان خطربار کرونا میآید، هیچکس هم صدایش درنمیآید نه در دولت و نه در مجلس؛
اما نوبت که به پزشکان میرسد، حامیان دوآتشهی آنها در سطوح مختلف، هیچ زمان توقف
نمیکنند و هر روز مزایای مزدیشان نجومیتر میشود.
به گفته
وی، در تمام کشورهای پیشرفته دنیا این تضاد منافع حل شده است؛ هیچ کجا اینطور نیست
که وزیر بهداشت پزشک باشد، رئیس کمیسیون بهداشت مجلس پزشک باشد، رئیس دانشگاه علوم
پزشکی هم پزشک باشد، در بخش خصوصی هم سهامداران
همه پزشک باشند؛ متاسفانه همهی حوزههای مدیریتی و تصمیمسازی در عرصهی بهداشت و
درمان را پزشکان قبضه کردهاند؛. در بسیاری از کشورها، فقط ۵ درصد مدیران دانشگاهها
و بیمارستانها پزشک هستند و باقی مدیران از سایر نیروهای بخش درمان هستند؛ در ایران
همه مدیران پزشک هستند، آنهم پزشک متخصص!
پزشکان
حامیان بسیار قدرتمندی دارند؛ ظاهراً هیچ فرقی ندارد اوضاع اقتصاد چگونه است و بودجه
کشور چقدر است، مهم نیست سایر گروههای مزدبگیر چطور زندگی میکنند و چقدر با خط فقر
فاصله دارند، منافع مزدی پزشکان همیشه و در هر شرایطی حفظ میشود. با برداشتن سقف کارانه،
درآمد یک پزشک در منطقه محروم میتواند ۵۰۰ یا ۶۰۰ میلیون تومان باشد، در همان مناطق
محروم پرستاران ۸۹ روزهای داریم که بیتابانه در انتظار تصویب طرح ساماندهی و رسمی
شدن هستند و با حقوق ۴ یا ۵ میلیون تومانی وزارت کار زندگی میکنند. این روزها دولت
«نداشتن بودجه» را به گفتمان اصلی صحن اجتماع بدل کرده اما پذیرش این گفتمان با بذل
و بخششهای فراوان به پزشکان، خدشهدار میشود؛ چرا پرستاران کارگر پاره وقت و حداقلبگیر
باشند ولی پزشکان فوق نجومیبگیر؟!
انتهای پیام