«حیدری» بابیان اینکه تلاش من در نمایشنامهنویسی بر این است که موضوعات ساده و بومی را برای نوشتن انتخاب کنم، اظهار میکند: در نمایشنامه «هبوط» و «شح» دغدغههای انسانی به چالش کشیده میشود و مخاطب آثار در این نمایشنامهها به دنبال پاسخ به برخی از موضوعات اخلاقی است که شاید هر مخاطب در روزگاری با آن دستبهگریبان بوده است
پایگاه
خبری صدای زنجان/ زهره میرعیسی خانی: «حیدری» بابیان اینکه
تلاش من در نمایشنامهنویسی بر این است که موضوعات ساده و بومی را برای نوشتن
انتخاب کنم، اظهار میکند: در نمایشنامه «هبوط» و «شح» دغدغههای انسانی به چالش
کشیده میشود و مخاطب آثار در این نمایشنامهها به دنبال پاسخ به برخی از موضوعات
اخلاقی است که شاید هر مخاطب در روزگاری با آن دستبهگریبان بوده است.
«داود حیدری» متولد اردیبهشت سال
1370 است. او فعالیتهای هنری خود را از سال 1389 شروع کرده و ابتدا در مسیر بازیگری
و سپس به سمت نوشتن کشیده شد. «حیدری» بیشتر در حوزه نمایشنامه قلمزده است.
«هبوط» یکی از کارهای این نمایشنامهنویس جوان زنجانی است که چندی پیش توسط
انتشارات سوره مهر به چاپ رسید. کار «شُح» این نمایشنامهنویس جوان در سومین
جشنواره «گلدستههای مسجد» از میان 26 اثر راهیافته به مرحله نهایی، برگزیدهشده
است.
او در مورد این کار به صدای زنجان میگوید: این کار به روایت زندگی پیرمردی
میپردازد که نذر خود را از مسجد پس میگیرد
و نمیخواهد آن را ادا کند. در حقیقت پیرمرد دختر جوانی دارد که ازدواجنکرده است
و پدر با نذر کردن در مسجدی که خادم پیر دارد، در تلاش است تا دختر خود را به عقد
این خادم پیر دربیاورد.
«شُح» بخل آزمندانه است
«حیدری» در مورد اسم این نمایشنامه
ادامه میدهد: در فرهنگ قرآنی و روایات دینی دو واژه «بُخل» و «شُح» بهکاررفته
است که گرچه هر دو بار منفی دارند و نشاندهنده روحیه پست و روش ناهنجار اجتماعی
برخی از انسانها به شمار میروند، اما بین آن دو تفاوت اندکی نیز وجود دارد.
«بخل» عبارت است از خسیس بودن و خرج نکردن درجایی که باید خرج کرد اشاره دارد؛ اما
شحّ به بخل شدید همراه با حرص و طمع معنا شده است. به عبارتی، شحّ همان بخل
آزمندانه است.
این نمایشنامهنویس میافزاید: ایده
ابتدایی این نمایش زمانی به ذهنم خطور کرد که از گوشه و کنار شنیدم مردی نذر خود
را پس گرفته است. موضوع برایم جالب شد و وقتی ایده در ذهنم پختهتر شد کار «شح»
نوشته شد. در حقیقت درک چالش مرد با نذری که کرده بود و به دنبال پس گرفتن آن بود،
ذهنم را مشغول کرد و این کار از آب درآمد.
کارهایم در شهرهای دیگر به روی صحنه
میرود اما در زنجان نه
به گفته حیدری، کار «هبوط» او در
استانهای دیگر نظیر تبریز به روی صحنه رفته است ولی در خود زنجان نه! او در پاسخ
به سؤال دلیل این امر اذعان کرد که سلایق کارگردانها بههرحال متفاوت است و شاید
دوستان زنجانی نمایشنامه من را نمیپسندند.
وی در مورد این کار به صدای زنجان میگوید: «هبوط» به موضوع دزدی چند نفر
از امامزادهای در یک روستا میپردازد! در این نمایشنامه من دنبال به چالش کشیدن
دغدغههای انسانی هستم که تا حدودی میتوانم
بگویم که آنچه مدنظرم بود، در این کار محقق شده است که این کار با برگزیده شدن
دورههای قبلی جشنواره «گلدستههای مسجد» توسط نشر سوره به چاپ رسید.
این هنرمند در پاسخ به این سؤال که
«چرا خود به سراغ کارگردانی نمیرود؟» اینگونه پاسخ میدهد که غالباً کارگردانی
در شهرستانها بهصورت غیرحرفهای دنبال میشود. این موضوع در کنار موضوعات دیگری
نظیر عدم تأمین مالی هنرمندان از طریق تئاتر (بازیگری و کارگردان و غیره) باعث میشود
تا رغبت کمتری به رفتن به این سمت داشته باشم.
حیدری در ادامه خاطرنشان میکند:
کم نیستند هنرمندان نمایشنامهنویسی که اگرچه زنجانی هستند اما نمایشنامههایشان
در استان کار نمیشود. «آرزو بهرامی» یکی دیگر از نمایشنامهنویسانی است که اگرچه کارهای
زیادی دارد اما کمتر کار او در زنجان به روی صحنه رفته است . به نظر میرسد در این
زمینه باید تعاملاتی بین کارگردانان و نمایشنامهنویسان برقرار شود تا اگر بنا است
کاری به روی صحنه برود، کار نمایشنامهنویسان زنجانی باشد.
این هنرمند با اشاره به مشکلات حیطه
تئاتر استان افزود: نداشتن یک پلاتو استاندارد تئاتر، عدم تأمین مالی هرچند ناچیز
فعالان این عرصه و عدمحمایت مسئولین از هنرمندان این عرصه باعث خواهد شد تا نهتنها
من بلکه سایر هنرمندان علاقه چندانی به ادامه این راه نداشته باشند.
موضوعات ساده و بومی را برای نوشتن
انتخاب میکنم
او بابیان اینکه تلاش من در نمایشنامهنویسی
بر این است که موضوعات ساده و بومی را برای نوشتن انتخاب کنم، اظهار میکند: در
نمایشنامه «هبوط» و «شح» دغدغههای انسانی به چالش کشیده میشود و مخاطب آثار در این
نمایشنامهها به دنبال پاسخ به برخی از موضوعات اخلاقی است که شاید هر مخاطب در روزگاری با آن دستبهگریبان بوده است.
این نمایشنامهنویس میافزاید:
اگرچه در ابتدا به سمت بازیگری رفتم اما رفتهرفته مسیر خود را به نوشتن تغییر
دادم چراکه احساس میکردم که نوشتن بیشتر میتواند احساسات مرا قانع کند. نوشتن
برای من بهمثابه خلق دنیای جدید است که میتوانم خود خالق آن باشم و این مسئله بهنوعی
برای من هیجانانگیز است.
تئاتر در شرایط فعلی در استان مخاطب
چندانی ندارد
این هنرمند با اشاره به اینکه
تئاتر در شرایط فعلی در استان مخاطب چندانی ندارد؛ اذعان میکند: از همین جهت است
که معتقدم که برای جذب حداکثری مخاطب بایستی به سراغ مخاطبین برویم. کار بچههای
مسجد ازنظر من این قابلیت را دارد که به سمت مخاطبین بیشتری برود و در قالب هنر آنها
را با اصول و دغدغههای مختلف درگیر کند در حقیقت تئاتر امروز هر میزان مخاطب بیشتری
را جذب کند به همان اندازه موفقتر عمل کرده است.
او در مورد دغدغهاش در خصوص بومی نویسی میافزاید:
اگر منظور از بومی نویسی دربرگیرنده مجموعه شهر و استان است باید اذعان کنم که چون
حمایت چندانی در این زمینه نمیشود کمتر نویسندهای است که به این سمت سوق پیدا
کند. متأسفانه از این موضوع غافل بوده و هستیم.
گفتنی است؛ مرکز هنرهای نمایشی
حوزه هنری در راستای پویا نگهداشتن جریان مردمی تئاتر بچههای مسجد و ارتقای کیفی
نمایشنامههای ویژه اجرا در مساجد، فراخوان سومین جشنواره نمایشنامهنویسی «گلدستهها»
را شهریورماه ۱۴۰۱ با مضامینی چون اقتباس از قصص قرآنی، نقش مسجد در پیروزی انقلاب
اسلامی، دفاع مقدس، محله و جامعه و همچنین تربیت نامداران و نامآوران عرصههای
فرهنگی، اجتماعی و سیاسی منتشر کرد.
بر اساس متون نمایشی ارائهشده
به این رویداد هنری در مرحله نخست از سوی نصرالله قادری، غلامحسین دولتآبادی،
صادق رشیدی و سید مصطفی موتورچی موردبررسی قرار گرفت و ۲۶ متن به مرحله نهایی
جشنواره راه یافت.
در بررسی نهایی نمایشنامههای ارائهشده
به سومین جشنواره نمایشنامهنویسی «گلدستهها» که با حضور کوروش زارعی، نصرالله
قادری، صادق رشیدی و غلامحسین دولتآبادی برگزار شد، از بین ۱۴ متن راهیافته نمایشنامههای
«شُح» نوشته داود حیدری و «مقبول» نوشته آرزو بهرامی از استان زنجان بهعنوان متون
نمایشی برگزیده سومین جشنواره نمایشنامهنویسی «گلدستهها» زنجان انتخاب شدند.
انتهای پیام/