42 میلیون از جمعیت 80 میلیونی ایران تا 3 دهه آینده سالمند خواهند شد.» این پیشبینی کارشناسان از وضعیت پراکندگی جمعیتی ایران تا سال 2050 است. البته، این اولین هشدار نیست و سالهاست که پژوهشگران نسبت به پدیده پیری جمعیت اظهار نگرانی میکنند
الهام احمدی- 42 میلیون از جمعیت
80 میلیونی ایران تا 3 دهه آینده سالمند خواهند شد.» این پیشبینی کارشناسان از وضعیت
پراکندگی جمعیتی ایران تا سال 2050 است. البته، این اولین هشدار نیست و سالهاست که
پژوهشگران نسبت به پدیده پیری جمعیت اظهار نگرانی میکنند.
آخرین آمارهای سرشماری کشور در
سال 95، نشان میدهد، حدود 10 درصد از جمعیت کل کشور سالمند هستند. افرادی که در حال
حاضر از نظر معیشت، سلامت، اشتغال و فراغت دچار مشکلات جدی هستند و با کاهش باروری
و افزایش سطح مراقبتهای بهداشتی و درمانی قرار است تعداد آنها تا سالهای آینده،
سه برابر شود. به طوری که، به گفته کارشناسان تا سال 2050، به ازای هر سه فرد، یک
سالمند وجود دارد.
همچنین، صاحبنظران معتقدند اگر
برای این وضعیت برنامه دقیقی نداشته باشیم، کشور در آینده با چالش جدی پیری و سالخوردگی
جمعیت روبهرو میشود، این در حالی است که سابقه ایران در حوزه سالمندی به کمتر از
10 سال میرسد و کشورهای اروپایی نزدیک به یک دهه است که در حال برنامهریزی و فعالیت
در این حوزه هستند. چالش پیری جمعیت، علاوه بر اینکه نشاط و نیروی کار فعال را از
کشور میگیرد، ایران را با تعداد زیادی سالمند مبتلا به بیماریهای مختلف روبهرو میکند.
چرا که، کشور ما هنوز نتوانسته در بحث پیشگیری از بیماری برای دوران سالمندی موفق عمل
کند. به همین علت، پیشبینی میشود در آینده با 3 برابر شدن جمعیت سالمندان، بخش زیادی
از منابع کشور صرف درمان و نگهداری آنها شود.
برخی از کارشناسان بر این باورند
که مهمترین عاملی که باعث افزایش روند پیری جمعیت در ایران شد، رشد جمعیت در دهه
60 است. ما در این دوره انفجار جمعیت را داشتیم و بعد از آن با کاهش زاد و ولد روبهرو
بودیم. همه این اتفاقات دست به دست هم داد تا در سه دهه آینده، 30 درصد از جمعیت کشور
سالمند شود. برای مثال اگر جمعیت کشور 90 میلیون نفر باشد، 30 میلیون نفر از این تعداد
سالمند میشوند. بنابراین، ضروری است تا مسئولان حوزه سالمندان برنامهریزی درستی برای
این وضعیت داشته باشند تا در آینده دچار مشکل نشویم.
خاکستری شدن جمعیت
لزوماً دارای پیامدهای منفی نیست
کارشناسان در پاسخ به این سوال
که پیر شدن یک سوم جمعیت ایران در آینده چه مشکلاتی برای ما ایجاد میکند، معتقدند
خاکستری شدن جمعیت علاوه بر از بین بردن پویایی و تحرک یک جامعه لزوماً دارای پیامدهای
منفی نیست. اگر کشور ما هم مانند کشورهای اروپایی و غربی برنامهریزی درستی برای سالمندان
خود داشته باشد میتواند سالمندان موفق و فعالی تربیت کند. درصورتی هم که مانند الان
به وضعیت موجود بیتوجه باشد در آینده با تعداد زیادی سالمند بیمار روبهرو میشویم.
از جمله راهکارهایی که از سوی صاحب
نظران برای جلوگیری از مواجه شدن با سالمندان بیمار در دهههای آینده عنوان میشود
پیشگیری از ابتلا به بیماری از همان دوران جوانی است چرا که معتقدند.
در بسیاری از کشورهای خارجی سالمند
شدن به معنی بیمار بودن نیست اما متأسفانه در حال حاضر بخش عمدهای از منابع کشور صرف
هزینههای بیمارستانی و درمانی سالمندان میشود. به همین علت، باید بهدنبال راههای
پیشگیری از ابتلا به بیماری از همان دوران جوانی باشیم تا با کنترل ریسک فاکتورها
از بیماریهای دوران سالمندی جوانان امروز جلوگیری کنیم.
1365 به ازای هر
زن 6.5 فرزند بود که از سال 95 به 2 فرزند کاهش یافت
کاهش باروری، افزایش مرگ و میر
و مهاجرت از دیگر دلایلی است که در سالخوردگی
جمعیت ایران تأثیر بسزایی داشته است ولی از
مهمترین علل آن به کاهش نرخ باروری
اشاره میشود چرا که از سال 1365
به ازای هر زن 6.5 فرزند بود که از سال 95 به 2 فرزند کاهش پیدا کرده است.
به گفته رئیس کمیته سیاستهای جمعیتی
شورای عالی انقلاب فرهنگی این کاهش باروری بیسابقه
بوده چرا که اگر افراد صفر تا 15 سال کم شود و کمتر از25 درصد باشد روند جمعیت به سمت سالخوردگی میرود
که البته میانگین سنی نیز نشانه این است که جمعیت کشور به سمت سالخوردگی و سالمندی
پیش میرود در سال 65 نرخ رشد جمعیت 3 و
9 دهم درصد بود که الان به یک و 24 صدم درصد رسیده است.
طبق گزارش مرکز آمار در سرشماری
95 جمعیتی بالغ بر 80 میلیون نفر شمارش شده که در سال 97 نیز از مرز 82 میلیون نفر
گذشته است. ایران از نظر رشد جمعیت در بین 26 کشور دنیا سومین کشور منطقه و از نظر
شاخص رشد جمعیت به یک و 24 صدم درصد رشد رسیده
که روند رشد جمعیت از اهمیت بالایی برخوردار است.از سال 65 به بعد رشد جمعیت کاهش یافت
و اکنون این رشد جمعیت با یک روند نزولی به این عدد رسیده اما در کنار تعداد و شاخص
رشد ساختار سنی از اهمیت زیادی برخوردار است.
کوچک شدن خانوارها
بیارتباط با کاهش نرخ باروری و فرزندآوری نیست
در این گزارش شاخصهای جمعیت نشان
میدهد که متوسط تعداد افراد خانوارها در کشور طبق آخرین سرشماری به 3 و 3 دهم درصد
در هر خانواده رسیده که روند کاهش جمعیت در خانواده را نشان میدهد از همین رو میتوان
گفت کوچک شدن خانوارها نیز بیارتباط با کاهش نرخ باروری و فرزندآوری نیست. کم شدن
تعداد فرزند در خانواده، تعداد زوجها و ازدواج را نیز کاهش میدهد که جمعیت کشور رو
به سالمندی و سالخوردگی میرود.
حیدرعلی عباسی، عضو شورای روانشناسی
و مشاوره استان که روزانه با افرادی مواجه است که به دلیل ناباروری و یا عدم فرزندآوری
با مشکلاتی مواجهند در بیان نمونههایی از این دست عنوان میکند که یکی از مراجعان
در گفتوگویی دلیل عدم فرزندآوری را محدود شدن و نیز احساس خجالت در بین دوستان دانسته
و معتقد است فرزندآوری مانعی برای رشد و ترقی و حفظ زیبایی ظاهری میشود از همین رو
تمایلی برای بچهدار شدن ندارد.
این روانشناس در بیان دیگر علل
کاهش فرزندآوری معتقد است فرزندآوری تابعی از شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بود
و تغییر نگرش خانوادهها به این مسئله سبب کاهش فرزندآوری بین زوجین شده است.
مسائل اقتصادی عمده
دلایل کاهش فرزندآوری
وی تصریح کرد: افزایش هزینهها
در دنیای امروزی منجر به این شده که خانوادهها از پس هزینههای چند فرزندی برنیایند
و تمام تلاش خود را برای ایجاد شرایط و امکانات برای تنها یک فرزند مهیا کنند.
عباسی با اشاره به اینکه والدین
در حال حاضر شاهد بیکاری جوانان بوده و دوست ندارند که بچههایشان در آینده بیکار مانده
و نتوانند امرار معاش کنند، بیان کرد: اکثر بچههای امروزی حتی در سنین بالا دستشان
در جیب پدر و مادر است و خانوادهها مجبور به تأمین مالی فرزندانشان هستند ولی در گذشته
بچهها بزرگ شده و به سرعت به عناصری مولد و فعال تبدیل میشدند. خانوادهها برای
اینکه بار کمتری به دوش بکشند اقدام به فرزندآوری میکردند و فرزندان آنها نیز در
کارها مختلف کمکحال والدین بودند.
مجرد بودن دیگر ضد
ارزش نیست
وی با اشاره به اینکه متأسفانه
در جامعه، همانند گذشته مجرد بودن ضد ارزش نیست چرا که بسیاری از افراد تمایل به ادامه
تحصیل داشته و راههای ترقی و پیشرفت را میپیمایند، گفت: این افراد بر این گمانند
تشکیل خانواده و فرزندآوری دست و پاگیر بوده و بالا رفتن سن ازدواج سبب کاهش احتمال
فرزندآوری و در نتیجه کاهش آمارهای فرزندآوری شده است.
این روانشناس با بیان اینکه برخی
از خانوادههای علاقهمند به فرزندآوری نیز متأسفانه به دلیل ناباروری با مشکلاتی در
این حوزه مواجهند، خاطرنشان کرد: امروزه با پیشرفت علم تا حدودی این امر قابل حل شده
است.
عباسی با تأکید بر اینکه شاغل
بودن بانوان و حضور آنان در بازار کار فرصتهایی را برای پرورش و تربیت فرزند کاهش
داده است، افزود: زنی که در بیرون از خانه شاغل است شرایط فرزندآوری به دلیل شرایط
کاری را ندارد و در برخی مواقع ترس از دست دادن موقعیت شغلی و یا سختی نگهداری از فرزند
در ساعت کاری که نمیتوانند بچههایشان را مراقبت کنند و از سوی دیگر سپردن آنان به
پرستار کودک به لحاظ امنیت، تربیت و هزینه نیز مشکلات خود را به همراه دارد.
وی با تأکید بر اینکه بانوان شاغل
شرایط خوبی برای فرزندآوری ندارند، گفت: راهکارهایی همانند پایین آوردن توقعات و کم
کردن تجملات و تشریفات، چشم و همچشمیها
و تشویق به زندگی آسان میتواند یکی
از راهکارهای مناسب برای حل این مشکل باشد.
عضو شورای روانشناسی و مشاوره استان
با بیان اینکه با ورود فرزند به کانون خانواده، زندگی سرشار از موفقیت میشود چرا
که شکوفایی و رشد فرزندان برای والدین بسیار زیبا بوده و نتیجه زحماتشان است، بیان
کرد: براساس تحقیقات انجام شده خانواده صاحب فرزند بیش از دیگران از زندگی خود لذت
برده و منجر به افزایش حافظه، کاهش فشارخون، افزایش اعتماد به نفس و شادی والدین، امکان
بهتر درک زیباییها، کاهش بیماریهای روانی، سرگرمی و امیدواری برای والدین، عامل نشاط
. سلامت روانی و رشد شخصیتی میشود.
«شهرنشینی» از دلایل
کاهش فرزندآوری
وی با اشاره به اینکه سیاستهای
جمعیتی تابعی از الگوی توسعه است، افزود: الگوی زندگی شهرنشینی متناسب با سیاست افزایش
جمعیت نیست چرا که شیوه زندگی آپارتمان نشینی که
در حال حاضر با آن مواجهیم با سیاست کاهش جمعیت منطبق است.
عباسی با بیان این مطلب که در حال
حاضر 71 درصد از جمعیت کشور در شهرها و 29 درصد در روستاها ساکناند از همین رو توازنی
وجود ندارد، بیان کرد: شهرنشینی فارغ از توجه به نیازمندیهای واقعی توقعات افراد را
برای داشتن زندگی بهتر و مرفهتر افزایش داده و آنها را با افزایش چند برابری هزینههای
زندگی مواجه میکند.
وی با تأکید بر اینکه در عصر کنونی
رقابتی در بین اغلب خانوادهها در جریان است که نه تنها برای تأمین مایحتاج و نیازمندیهای
واقعی نیست بلکه مسابقهای برای رفاه بیشتر و نمایان کردن تجملات است، تصریح کرد: یکی
دیگر از پیامدهای شهرنشینی علاوه بر کاهش فرزندآوری، کوچک شدن متراژ کالاها، محدود
بودن فضا، نداشتن مکان بازی مناسب و غیره است.