کد خبر: 1443
1398/09/30 - 10:38


گفت‌وگوی صدای زنجان با فرمانده انتظامی استان پس از یک ساله شدن حضور او در زنجان

کار در زنجان سخت است

سردار رحیم جهانبخش: مطلقاً اعتقادی به آمارپردازی غیر واقع و زیبا نشان دادن فضا ندارم اما در برخی مواقع همه واقعیت‌ها را نمی‌توان گفت

پایگاه خبری صدای زنجان

الهام احمدی- اشاره: «افرادی بودند که به نام پاسگاه اقدام به اخاذی میکردند به گونه‌ای که فرد در کلانتری می‌آمد دوری میزد و می‌رفت، گفتیم پیگیری و رصد کنید ببینید برای چه فردی به کلانتری می‌آید و سلام علیک می‌کند و می‌رود که پس از بررسی متوجه شدیم فرد دلال و کارچاق‌کن است.» این بخشی از صحبت‌های فردی است که تأمین امنیت استان زنجان در دستان اوست و به هر میزان که احساس امنیت و ناامنی در شهر باشد بخشی از نگاه‌ها به سمت اوست.

دقیقاً یک سال و چهار روز از زمانی که فرمانده انتظامی استان از کیش به زنجان آمد و سکان نظم و امنیت استانیی را به دست گرفته که از آن به عنوان یکی از استان‌های امن کشور یاد می‌شود، می‌گذرد. سردار جهانبخش از اوایل حضورش در زنجان دو خوشه گندم را به دوش کشیده و درجه سرداری را از آن خود کرد فردی که گشاده‌رویی از ویژگی‌های بارز او به شمار آمده و پاتوقش مزار شهدای گمنام واقع در گاوازنگ است که زمان‌های دلتنگی‌اش را در این مکان سپری می‌کند.

چند روز قبل از 24 آبان ماه مصادف با گرانی بنزین و اعتراضات و آشوب‌هایی که در پی آن رخ داد پس از هماهنگی‌های لازم موفق به مصاحبه با سردار رحیم جهانبخش، فرمانده انتظامی استان شدیم. این مصاحبه با هدف بیان برخی دغدغه‌ها و سوال‌هایی است که در جامعه مطرح بوده و ذهن بسیاری از افراد را درگیر خود کرده است ولی تاکنون نه توانسته‌اند آن را مطرح کنند و نه پاسخی بر آن‌ها یافته‌اند چرا که گمان عده‌ای بر این است که این مباحث خط قرمز پلیس بوده و طرح آن سبب بروز مشکلاتی برایشان شود در حالی که  سردار جهانبخش در مدت مصاحبه به تمامی سوالات پاسخ داد و از طرح این‌گونه مباحث استقبال کرد.

در این مصاحبه از علاقه‌مندی‌ها و چالش‌های یک فرمانده نیروی انتظامی تا امکان تخلف برخی پرسنل این نیرو و وجود دلال‌هایی در بعضی پاسگاه‌ها با هماهنگی رئیس پاسگاه‌ها می‌خوانید:                                                                                                                                                                                          چرا زبان بدن و شیوه رفتاری فرماندهان نیروی انتظامی با یکدیگر متفاوت است به طور مثال نوع رفتار و برخوردهای شما کاملا متفاوت از سردار آزادی فرمانده انتظامی پیشین استان است؟ آیا این‌گونه برخوردها سلیقه‌ای است یا قوانین صادره از رده‌های بالاست؟

اگر منظور شما از زبان بدن تیپ حرکت، نشستن و وضعیت فیزیکی بدن در پاسخ دادن به سوالات و یا رفتارهای روزمره است باید بگویم که بخشی از آن برگرفته از یک سری حرکت‌های منضبط انفرادی در سیستم انتظامی و نظامی است چرا که برای مثال همکاران در هنگام ورود به اتاق بنده باید پا بچسبانند و اجازه گرفته و بعد بنشینند، اینها جزو ضوابط کاری است که باید از حیث صلابت و اقتدار در گفتار و نیز انضباط انفرادی و جمعی رعایت شود.

بنده در ارتباط با همکاران زیرمجموعه خود در عین حال که مانند یک دوست و همدل رفتار می‌کنم ولی بر اجرای انضباط و ضوابط نیز تأکید دارم.

در مقام ارتباط با خارج از تشکیلات اداری و مردم در صنوف مختلف شیوه برخورد متفاوت است چرا که برای مثال در زمان نشست خبری که معاونان بنده هم حضور دارند تأکید کردم که خبردار ندهند چون خبرنگاران که ملزم به اجرای ضوابط ما نیستند، از سوی دیگر ما سرباز مقام معظم رهبری هستیم ایشان به عنوان رهبر طیف عظیمی از مسلمانان، در گفتمان‌ها و دیالوگ‌های خود همیشه صمیمت بوده و توصیه ایشان است که باید این موضوع را مد نظر قرار دهیم.

این‌که در جلسات با خبرنگاران راحت هستم، چون احساس راحتی می‌کنم و جامعه خبرنگاری را به عنوان یک عنصر ایجادکننده شفافیت و زلالی و سلامت در سطح جامعه می‌دانم اگر به این موضوع اهمیت دهیم خیلی از موضوعات شفاف شده و با ایجاد همین شفافیت، بسیار مقتدرتر از ساختار حاکمیتی می‌تواند در مسائلی همچون مبارزه با فساد نقش‌آفرین باشد از همین رو خبرنگاران را به عنوان دوستان صمیمی می‌دانم که به سیستم نیروی انتظامی نفع می‌رسانند چرا که خبرنگاران با سوالات خود از انتظاراتی که در سطح جامعه نسبت به پلیس هست سخن می‌گویند.

 هیچ‌گاه در مقابل هیچ خبرنگاری احساس ناراحتی نکردم و سوالاتی را که امکان پاسخگویی داشته باشد بی‌جواب نمی‌گذارم. از آنجایی که مطلقاً اعتقادی به آمارپردازی غیر واقع و زیبا نشان دادن فضا ندارم اما در برخی مواقع همه واقعیت‌ها را نمی‌توان گفت چون نمی‌خواهیم ذهن مردم را ناآرام کرده و مخدوش کنیم.

پیش از دریافت حکم فرماندهی نیروی انتظامی زنجان، زمانی که برای بررسی وضعیت به زنجان آمدید چه مواردی بود که احساس می‌کردید حتما باید به محض آغاز فعالیت‌تان باید تغییر کند؟

بنده بچه ارومیه هستم از همین رو زنجان زیاد سفر کردم ولی از زمانی که موضوع خدمتم در این شهر مطرح شد هم به واسطه ارتباطی که پیش از این با برخی زنجانی‌ها داشتم با طیفی از نخبگان و افرادی که به مسائل اجتماعی حساس هستند ارتباط برقرار کردم، آنچه در ابتدا تأکید بر اصلاح آن داشتم موضوع فرهنگ رانندگی و ترافیک بود که همواره یکی از چالش‌های اصلی استان به شمار می‌رود که امیدواریم بتوانیم به درستی مدیریت کنیم چرا که یک موضوع چندوجهی بوده و یکی از ابعاد آن نیروی انتظامی است.

مورد بعدی که احساس می‌کردم باید ورود بیشتری به موضوع داشته باشیم مواد مخدر و معتادان متجاهر سطح شهر بود، هر چند پس از استقرارم در زنجان و بررسی‌هایی که داشتم تعداد این معتادان در زنجان در مقایسه با آمار کشوری نه خیلی بالا و نه خیلی پایین بود. ولی از آنجایی که دید شهروندان خارج از استان به شهر زنجان همانند شهر قم به عنوان یک قطب مذهبی و دینی است از همین رو آمار پایین این‌گونه جرایم نیز به چشم می‌آید و مورد انتظار نیست.

زنجان چه ویژگی‌های شاخصی نسبت به استان‌های محل خدمت قبلی شما مانند کیش و ارومیه دارد؟

شاید زنجانی‌ها دیدگاه متفاوتی داشته باشند ولی بنده قبل از استقرار در زنجان این شهر را یک شهر مذهبی می‌دانستم به همین دلیل در شهرهایی با این ویژگی هر ناهنجاری ‌حتی در حد پایین همانند وجود معتاد متجاهر، کشف حجاب یا بی‌بند و باری‌ها و غیره هم به چشم می‌آید و در کل این موارد با پیش زمینه‌ای که در کشور نسبت به زنجان وجود دارد مغایر است. اما این‌که بگوییم زنجان با کیش متفاوت است بله چون یک منطقه تفرجگاهی بوده و مردم برای تفریح به آنجا سفر می‌کنند، ولی باید توجه داشت که بافت قدیمی و اهالی مقیم کیش مذهبی بوده و حتی در ماه رمضان مراسم در این شهر بسیار پررنگ‌تر از زنجان است و چندین هیئت مذهبی و مساجد به شدت فعال دارند. البته این بخش‌های کیش خیلی مورد توجه قرار نمی‌گیرد هر چند در ظاهر متفاوت‌تر از شهر زنجان بوده و گردشگرانی که به این شهر می‌آیند با کیش متفاوت است.

در بین شهرهایی که خدمت کردید در کدام یک پرکارتر بودید و انرژی زیادی برای انجام ماموریت‌های محوله صرف کردید؟

بنده در زنجان انرژی زیادی صرف می‌کنم و علتش هم مشخص است، من در استان‌های زیادی که برخی از آن‌ها به جهت فعالیت گروهک‌ها و تروریست‌ها ناامن نیز بودند خدمت کردم ولی در زنجان وقت و انرژی بیشتری در کارم صرف می‌کنم چون کار کردن برای پلیس در استان‌های امن همانند  زنجان سخت است به این دلیل که مردم این شهرها به ناامنی عادت ندارند و به افزایش دو سه مورد سرقت معترض می‌شوند در حالی که در برخی شهرها در یک خیابان با وجود سرقت مسلحانه مغازه کناری به فعالیت عادی خود می‌پردازد، خوشبختانه در زنجان جرایم خشن نداریم و فعالیت‌های پلیس بیشتر در راستای حفظ امنیت است. ناگفته نماند که چون پلیس همیشه باید on call باشد بنده نیز دقیقا در طول 29 سال، از زمان اتمام دانشکده افسری و فعالیت در نیروی انتظامی تاکنون همیشه در دست‌رس بودم.

در یکی از نشست‌های خود با رسانه‌ها عنوان کردید که به خاطر مشغله کاری نتوانستید برای دختر کوچکتان وقت بگذارید و حتی بزرگ شدنش را ببینید، حال سوال اینجاست چالش‌ها و محدودیت‌هایی که یک فرمانده نیروی انتظامی به سبب شغلش در زندگی شخصی با آن دست و پنجه نرم می‌کند، چیست؟ آیا شده از این‌که این شغل را انتخاب کردید پشیمان باشید؟

در طول مدت خدمتم خیلی کم اتفاق افتاده که از شغلم ناراضی باشم، شاید هم اصلاً اتفاق نیافته باشد این را بدون تعارف می‌گویم چون این شغل را به صورت داوطلبانه انتخاب کردم. با این حال در کنار خطرات جانی و اضطراب‌های و استرس‌های کاری که در شغل ما وجود دارد آنچه بیش از هر چیز آزاردهنده است عدم اجماع عمومی بر ماموریت‌های پلیس است، چرا که در بگیر و نگیرها عده‌ای معتقدند که باید قانون اجرا شود و طیفی از جامعه نیز مخالف آن هستند در حالی که طبق قواعد کشور آنچه مصوب و در قالب قانون ابلاغ شد باید به اجرا درآید پلیس هم موظف به اجرای قانون است، برای مثال در چهارشنبه آخر هر سال افرادی که از مواد محترقه و یا ترقه استفاده می‌کنند پلیس چه برخوردی باید با آن‌ها داشته باشد؟ برابر قانون مقابله با سلاح و مهمات غیرمجاز،  فردی که ترقه حمل و یا پرتاب می‌کند قانوناً باید دستگیر شود اما در صورت اقدام به این کار، پلیس متهم می‌شود به مخالفت با شادی مردم. مشکل اینجاست که ما انرژی صرف می‌کنیم تا قانونی که توسط نمایندگان مردم تصویب و شورای نگهبان آن را تأیید کرده است را اجرایی کنیم ولی برای اجرای همین قانون ابلاغی باید به یک عده توضیح هم بدهیم.

یکی از سختی‌های کار پلیس این است که برای انجام وظایف خود باید توضیح هم بدهد و همین توضیح دادن گاهی اوقات کار پلیس را سخت می‌کند، هر چند ما عادت کردیم به این حرف و حدیث‌ها و با یک اقتدار و صلابت خاصی در راستای اجرای قانون تلاش می‌کنیم.

آیا این موضوع وظیفه دستگاههای دیگر است که بر دوش شما افتاده؟

در پاسخ می‌توان گفت اولاً جامعه باید به یک سطحی از بلوغ اجتماعی و فرهنگی برسد که بدانند کاری که پلیس انجام می‌دهد در راستای اجرای قانون و وظایف محوله است، ما نیز انتظار داریم هم دولتمردان و هم مردم از ما حمایت کنند نه این‌که پلیس برای انجام وظایف خود مجبور به ارائه توضیح شود دوماً قانونگذار باید این توضیحات را به مردم بدهد که چرا آن را تصویب کرده است نه پلیس که موظف به اجرای آن قانون است.

بخش قابل توجهی از خستگی‌ها و فشارهای کاری که همکاران ما متحمل می‌شوند ناشی از همین عدم اجماع‌ها است، هر چند در بسیاری از موارد نیز پلیس به سبب اجرای قانون از سوی مردم حمایت می‌شود که نماد بارز آن تماس‌های مردمی است که با سامانه 110، 197 صورت می‌گیرد.

سردار آیا ورزش می‌کنید؟ به چه ورزشی علاقه‌مند هستید؟

در حال حاضر روزانه یک ربع به شش صبح از خانه خارج شده و حدود 10 کیلومتر و بیش از یک ساعت پیاده‌روی می‌کنم مگر این‌که جلسه‌ای یا مراسمی اول صبح برگزار شود. علاوه بر آن یک روز در هفته کوهپیمایی داریم و هفته‌ای سه روز هم با همکاران به شنا می‌رویم.

اهل فوتبال نیستید؟ تیم فوتبال مورد علاقه‌تان کدان است؟

قبلاً چرا... اول طرفدار تیم پاس بودم ولی الان که پاس رفته خیلی به سرخ آبی و زرد و سبز و اینها توجهی نمی‌کنم. هر چند ورزش را دوست داشته و در جوانی رزمی کار بودم ولی با افزایش سن ورزش‌های آرام را انجام می‌دهم.

از تیم فوتبال تراختور طرفداری نمی‌کنید؟

خوب بازی کنند چرا طرفدارشان می‌شوم. کل طرفدار تیمی هستم که خوب بازی کند.

سردار به دلیل ضیق وقت از برخی سوالات صرف نظر می‌کنم و به برخی دغدغه‌ها و سوالاتی که در ذهن بعضی از افراد جامعه در مورد پلیس هست و آسیب‌هایی که به عینه دیدند و نگران گسترش آن در مجموعه نیروی انتظامی هستند، اشاره می‌کنم که قابل کتمان هم نیستند چون به طور یقین هیچ سیستمی عاری از خطا نیست. برخی عنوان می‌کنند در بعضی از پاسگاه‌های نیروی انتظامی جرایمی را مشاهده کردند که در مواردی رئیس پاسگاه نیز در آن مشارکت دارد برای مثال همکاری پلیس در بحث زیرخاکی‌ها، حفر چاه‌های عمیق و دیگر تخلفات و یا وجود دلال‌هایی که به عنوان واسط بین پلیس و فرد مجرم فعالیت داشته و درصد می‌گیرند، آیا این موضوعات صحت دارد؟

در جامعه بین آنچه مردم می‌گویند با چیزی که در واقعیت وجود دارد بعضاً تفاوت‌های آشکاری است، این‌که بگوییم تخلف در سیستم ما وجود ندارد درست نیست چون یک سیستم انسانی است هر چند وجود تخلف در سیستم نیروی انتظامی طبیعی نیست.

در مورد برخی از مباحثی که عنوان کردید نیروی انتظامی مسئولیت قانونی مستقیم ندارد همانند پرکردن چاه و یا شکار غیرقانونی، چون خود سازمان‌ها متولی دارند به پاسگاه‌ها نیز مرتبط نیست مگر این‌که درخواست کنند تا نیروی پلیس در راستای اقدامات قانونی کمک حال باشد.

در بحث مواردی که عنوان کردید بنده احساس می‌کنم سوء‌تعبیر و یا سوء‌تفاهمی رخ داده است، در برخی از جرایم همکاران ما تخلف می‌کنند و شاید رشوه هم بگیرند که ما به شدت با این افراد برخورد می‌کنیم، شاید در زد و بندهای اقتصادی هم باشند که با وجود سیستم‌های نظارتی قوی و قوانین سفت و سخت در صورت آگاهی برخورد صورت می‌گیرد از این طریق سالیانه تعدادی از نیروها به سبب همین تخلفات از سیستم نیروی انتظامی منفک می‌شوند.

آیا در زنجان تعداد نیروهای منفک شده از سیستم نیروی انتظامی قابل توجه هست؟

خیر آمار بالایی نیست، واقعاً حجم فشاری که بر همکاران برای کشف تخلف‌شان وجود دارد با آنچه کشف شده و مستندات به دستمان رسیده و برخورد کردیم بسیار ناچیز است.

در مورد وجود دلال در پاسگاه‌ها و غیره نیز باید عرض کنم افرادی بودند که به نام پاسگاه اقدام به اخاذی میکردند به گونه‌ای که فرد در کلانتری می‌آمد دوری میزد و می‌رفت، گفتیم پیگیری و رصد کنید ببینید برای چه فرد به کلانتری می‌آید و سلام علیک می‌کند و می‌رود که پس از بررسی متوجه شدیم فرد دلال و کارچاق‌کن بوده و از شخصی که کار خلافی انجام داده مبلغی دریافت می‌کرد تا برای جلوگیری از ورود پلیس به موضوع سفارش آن‌ها را به کلانتری بکند به این صورت که می‌گوید «به کلانتری رفتم و شما را سفارش کردم تا کاری با شما نداشته باشند» در حالی که پول را می‌گرفت و کاری هم انجام نمی‌داد و صرفاً گشتی در کلانتری می‌زد و می‌رفت که در این رابطه دو نفر نیز دستگیر شدند. این اتفاقات ممکن است در پاسگاه‌ها وجود داشته باشد که مردم می‌توانند در صورت مشاهده به پلیس گزارش کنند.

شما در جلسه شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر استان به حق کشف ناچیز نیروی‌های پلیس در بخش مواد مخدر اعتراض داشتید آیا این حق کشف پایین نمی‌تواند عاملی بر وسوسه نیروی‌های پلیس باشد؟ چرا که در حال حاضر فشارهای اقتصادی و شرایطی که همه مردم با آن دست و پنجه نرم می‌کنند نیروهای پلیس نیز از آن بی‌بهره نیستند.

بله به طور یقین فشار اقتصادی بر همه مردم جامعه که نیروهای پلیس هم بخشی از آن‌ است وارد می‌شود ولی وضعیت حقوق و دریافتی نیروها بد نیست و دریافتی آن‌ها همانند کارکنان دولت است. کسی که قانع باشد با همین حقوق نیز می‌تواند گذران زندگی کند.

در مورد احتمال تخلف در حوزه پلیس مواد مخدر باید بگویم نه اینطور نیست چون یکی از موضوعاتی که برای همه دغدغه بوده و جزو قسم‌های سفت و سخت شرافت پلیسی که باید با آن برخورد شود حوزه مواد مخدر است، همکاران بنده به شدت متعصب هستند تا مواد مخدر در استان توسعه پیدا نکند.

برای در جریان قرار گرفتن از مراحل کشف مواد مخدر از سوی نیروهای پلیس حتی تعدادی از خبرنگاران می‌توانند با هماهنگی‌های لازم در یکی از برنامه‌های پاکسازی پلیس حضور پیدا کنند.

با وجود فضای آلوده و تهدیدآمیز برای نیروهای پلیس در زمان کشف مواد مخدر، تاکنون موفق به دستگیری هزاران نفر و کشف یک تن و 200 کیلوگرم مواد مخدر در زنجان شدیم. این اقدامات بسیار سخت و ریسک بیشتری دارد.

اعتراض بنده در جلسه شورای هماهنگی این بود که یا حق کشف ندهید یا این‌که پرداختی‌ها اصولی و درست باشد چرا که در برخی موارد این حق کشف‌ها به هزار تومان نیز نمی‌رسد چون 20 سال پیش این میزان پاداش‌ها مصوب شده و باید به روزرسانی شود هر چند این‌گونه موارد نباید بهانه‌ای برای تخلف همکاران ما باشد.

در حوزه پلیس مواد مخدر از زمان حضور بنده در زنجان و حتی یک سال قبل از آن که مورد بررسی قرار دادیم هیچ پرونده تخلفی برای کارکنان این بخش حتی در درون سازمان مطرح نشده است در حالی که یکی از آلوده‌ترین شرایطی که می‌تواند سبب ایجاد آلودگی در کارکنان پلیس شود همین بخش است.

در مصاحبه‌ای عنوان کردید که پلیس قادر است در مدت 24 ساعت همه معتادان را در کل استان جمع‌آوری کند ولی معضل اصلی در این بخش نبود مکان نگهداری از این افراد است، برخی مدعی‌اند نبود مکان نگهداری نمی‌تواند بهانه‌ای بر عدم جمع‌آوری معتادان متجاهر از سطح شهر به ویژه پارک‌ها و بوستان‌ها باشد، این افراد بر این عقیده‌اند که عوارض را برای ایجاد پارک و بوستان و مکانی سالم به منظور تفریح و سرگرمی فرزندانشان پرداخت می‌کنند در حالی که همین پارک‌ها به محلی برای خرید و فروش و مصرف مواد مخدر تبدیل شده است.

بله این تفکر درست است ولی این‌که بگویم چون جا نداریم هیچ معتادی را جمع‌آوری نمی‌کنیم هم درست نیست چرا که در حال حاضر 99 درصد پارک‌ها برای حضور مردم امن و برای معتادان ناامن شده است چون در هفته دو سه طرح پاکسازی به اجرا در می‌آید. ولی نمی‌توان گفت چون پارک برای معتاد ناامن شده کل جامعه هم برای حضور این افراد ناامن است.

مردم راست می‌گویند چون وقتی معتاد برای حضور در پارک احساس ناامنی کند به یک خیابان بالاتر رفته و در آنجا بساط می‌کند یا ساختمان‌های نیمه‌کاره و رها شده زیادی که به پاتوقی برای این افراد تبدیل شده است. نظر بنده بر این است که اگر فضا و مکان در اختیار پلیس باشد در مدت 72 ساعت نمی‌گذارد یک معتاد متجاهر در استان و حتی در باغات حضور داشته باشد چون هم قدرتش را و هم نیرو و ابزارش را دارد و آقای دادستان نیز همکاری و حمایت مضاعفی در این زمینه اعمال می‌کند ولی فرض کنید ما همه این معتادان را جمع‌آوری کردیم کجا نگهداری کنیم؟ بازداشتگاه جا نداریم در صورت وجود هم نمی‌توان معتاد اچ آی وی مثبت را در کنار یک فردی که سالم بوده و صرفاً به دلیل مباحث مالی در بازداشتگاه است نگهداری کرد.

تأکید و راهکار ما بر ایجاد کمپ ماده 16 است چون خانواده‌های دارای معتاد از تمکن مالی لازم برای درمان آن‌ها در کمپ‌های ترک اعتیاد غیرانتفاعی برخوردار نیستند.

خروجی کمپ‌های ترک اعتیاد خصوصی مثبت بوده و آیا توانسته‌اند تأثیرگذاری لازم را در پاکسازی افراد داشته باشند یا خیر نیز خود جای سوال و بحث دارد؟

اقدامات انجام شده از سوی این کمپ‌ها نقش یک مسکن را ایفا می‌کند چون درمان اعتیاد خیلی سخت است، چرا الکی بیاییم شعار بدهیم که درمان اعتیاد راحت است، این نیست که بگوییم معتاد در کمپ اعتیاد خود را ترک می‌کند بلکه با حضورش در این مکان مردم دو سه ماهی از دست او راحت می‌شوند و بعد از خروج نیز چند ماهی پاک می‌ماند و مجدد پس از آلوده شدن به این کمپ هدایت می‌شوند چرا که امکان زندانی کردن این افراد نیز وجود ندارد از همین رو مردم باید در این حوزه مطالبه‌گر باشند.

خط قرمز بنده در هر جایی که خدمت کردم مواد مخدر بوده چون معتقدم ام‌الفساد است و سرچشمه بسیاری از جرایم به شمار می‎‌‌رود از همین رو اگر بخواهیم مواد مخدر را کنترل کنیم بسیاری از جرایم نیز تحت کنترل قرار می‌گیرد.

در مورد کمپ ماده 16 و تأکیدی که شما بر ایجاد آن دارید باید بگویم تقریباً چند سال پیش در یکی از جلسات شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر برخی مسئولان بر این باور بودند که ایجاد این کمپ سیاه‌نمایی از شهر بوده و به این معنی است که حجم معتادان شهر به قدری است که نیاز به احداث کمپ ماده 16 بوده و از طرفی اعتقاد بر عدم بیان آمار دقیق از اعتیاد بانوان داشتند و انتشار این‌گونه آمار را عاملی بر افزایش آن می‌دانستند، آیا با این نگرش پنهان‌کارانه موافقید؟

خیر موافق این نگرش نیستم و نگاه درستی نیست، اتفاقاً نیاز اساسی ما به کمپ ماده 16 از این جهت است که خانواده‌ها توان مالی برای ترک اعتیاد فرزندان خود و نگهداری آن‌ها در کمپ‌های غیردولتی ندارند، هر چند تعداد معتادان زنجان نسبت به جغرافیای کشور کم است ولی عاملی بر عدم احداث کمپ نیست از سوی دیگر وجود کمپ را نمی‌توان نشان از آمار بالای معتادان در آن منطقه  قلمداد کرد چون اگر این‌گونه بود نباید زندان هم احداث می‌شد.

این صحبت‌ها پاک کردن صورت مسئله است چرا که احداث کمپ برای برخی نهادها مخصوصاً برای پلیس زحمت دارد، علی رغم همه این مباحث احداث کمپ ماده 16 برای استان ضروری و مورد نیاز بوده و از سوی پلیس، استانداری و قوه قضائیه نیز به شدت پیگیری می‌شود.

سردار برخی معتقدند روند کشف مواد مخدر به نحوی است که امکان جابه جا شدن مواد کشفی از سوی نیروی پلیس وجود دارد که این نیز می‌تواند ناشی از نقص در سیستم کشف باشد، حتی این موضوع در برخی فیلم‌ها نیز مطرح است، نظر شما در این رابطه چیست؟

مواد مخدر از لحظه کشف تا تحویل آن به انبار، تحت نظارت نیروهای ناظر است. این فرد ناظر جزو سیستم نیروی انتظامی بوده و علاوه بر آن رده حفاظت و بازرسی نیز حضور دارند، این دقت در بیان میزان مواد مخدر کشفی به گونه‌ای است که با نایلون وزن می‌کنیم می‌نویسیم با لفافه، از همین رو به جرات می‌گویم که حتی یک گرم مواد مخدر در فرایند کشف، انتقال به مقر، نگهداری و انتقال به مبادی ذی‌ربط مطلقاً کم و زیاد نمی‌شود و اصلاً امکان این کار وجود نداشته و به این حرفم ایمان دارم. چون سال‌ها در این حوزه به طور مستقیم فعالیت داشتم و معتقدم اگر موضوع جابه‌جایی مواد مخدر بود باید شاهد آلودگی بیشتری در این بخش می‌شدیم در حال حاضر در سطح پلیس مواد مخدر در استان حتی یک نفر سیگاری هم نداریم تا چه رسد به مواد مخدر.

از طرفی بخش قابل توجهی از مواد مخدر کشفی قابل تبدیل، به شرکت‌های داروسازی در کرج ارسال شده و مابقی آخر هر فصل جمع‌آوری و امحا می‌شود.

اقدام کننده: دبیر تحریریه

صدای زنجانفرمانده انتظامی زنجانسردار رحیم جهانبخشنیروی انتظامی زنجان
sedayezanjannews.ir/nx1443


درباره ما تماس با ما آرشیو اخبار آرشیو روزنامه گزارش تصویری تبلیغات در سایت

«من برنامه نویس هستم» «بهار 1398»