چندی پیش مراسم اختتامیه سیوپنجمین جشنواره موسیقی فجر با تجلیل از چهار پیشکسوت عرصه موسیقی و با معرفی برگزیدگان بخش «موسیقی و رسانه» برگزار شد که در این مراسم محمّدجواد صَحافی نویسنده، منتقد و پژوهشگر زنجانی به عنوان تنها برگزیده بخش مقاله برای مقالهای با عنوان «پرویز مشکاتیان، مرد سربلند رسانهها» منتشر شده در ماهنامه «هنرموسیقی» انتخاب شد
زهره میرعیسیخانی- چندی پیش مراسم
اختتامیه سیوپنجمین جشنواره موسیقی فجر با تجلیل از چهار پیشکسوت عرصه موسیقی و با
معرفی برگزیدگان بخش «موسیقی و رسانه» برگزار شد که در این مراسم محمّدجواد صَحافی
نویسنده، منتقد و پژوهشگر زنجانی به عنوان تنها برگزیده بخش مقاله برای مقالهای با
عنوان «پرویز مشکاتیان، مرد سربلند رسانهها» منتشر شده در ماهنامه «هنرموسیقی» انتخاب
شد.
سیدعباس صالحی، وزیر ارشاد، در
اختتامیه این جشنواره گفت: موسیقی در همه جوامع جایگاه خاصی به عنوان سند هویت ملتهاست
و نقش مهمی در ارتباط میان آنها دارد موسیقی
برای ما ایرانیان از یک سو با اقلیمهای چندگانه مواجه است که بخش قابل توجهی از این
ارتباط فرهنگیمیان مردم ایران با زبان موسیقی است. ما با این نگاه موسیقی را در تاریخ
چندهزارسالهمان میشناسیم.
وی ادامه داد: امروز با زبان موسیقی بخشی از زندگی
روزمره را میگذرانیم آخرین آمار در وزارت ارشاد نشان میدهد که 92 درصد مردم ایران
موسیقی گوش میکنند. تقریبا تمام نسلهای جامعه موسیقی میشنوند و هر روز این آمار
بیشتر و بیشتر میشود. مصرف موسیقی درمتن زندگی ملت ماست.
صالحی خاطرنشان کرد: جشنواره موسیقی
فجر فرصتی است تا این رویداد را عطف توجه کنیم و هر سال بهتر از سالهای گذشته به آن
بپردازیم.
به همین مناسبت و در گفتوگوی اختصاصی
صدای زنجان با محمدجواد صحافی، وی با اشاره به اهمیت جشنواره بینالمللی فجر که همه
ساله در کشور برگزار میشود، گفت: تفاوت که این دوره از جشنواره نسبت به سایر ادوار
آن، افزوده شدن بخش موسیقی و رسانه به شکلی بود که پژوهشگران و اهالی رسانه میتوانستند
طی فراخوانی که توسط دبیرخانه جشنواره اعلام شده بود، آثار خود را ارسال کرده و آثار
ارسال شده در قالب چند بخش مجزا شامل گفتگو، نقد، گزارش، یادداشت، مقاله و مالتی مدیا
توسط تیمی متشکل از اساتید عرصه رسانه و موسیقی مورد ارزیابی و داوری قرارگرفته و محک
زده شوند.
صحافی با اشاره به مقاله برگزیده
شده در این جشنواره اظهار کرد: این مقاله به سیمای استاد مشکاتیان در رسانهها میپرداخت
و تصویری که رسانهها در سالهای پیش و پس از انقلاب از مشکاتیان ارائه داده بودند
پرداخته و حواشی و انتقادهایی که علیه او بود، را بررسی میکرد.
وی با اشاره به ورود جریان قدرت
به رسانهها و تاثیرمافیای رسانهای در حوزه نشر افزود: موسیقی و رسانه گرفتار مافیا
و باند بازیهای فراوانی هستند که باعث شده تا شایسته سالاری در میان فعالان این حوزه
آنچنان که باید رعایت نشود، این اتفاق به قدری پیچیده و خطرناک شده است که بسیاری از
رسانه های بزرگ و گاهاً تخصصی با دریافت مبالغ کلان از فعالان حوزه هنر برای آنها
مطالب سفارشی نوشته و بطور غیر مستقیم به تبلیغ فعالیت هنری آنان میپردازند. این اتفاق
باعث میشود که فعالیت برای منتقدان و نویسندگان درست کار، بسیار مشکل بوده و حضور
در جریانِ ساری و جاری موسیقی برای آنها دشوار میشود.
وی افزود: در این میان، البته نباید
از رفتار حرفهای برخی رسانههای تخصصی نیز غافل شد که با رعایت شایسته سالاری سطح
بالای خود را همیشه حفظ کرده و با تمرکز بر روی ریزترین نکات و دقت بر روی مسائل تخصصی
موسیقی، مقالاتی را تائید میکنند که تمام شاخصههای هنری در آن رعایت شده باشد، از
این روست که چاپ مقالات در نشریات اینچنینی نیازمند دانش و توانایی کافی نویسنده در
ارائه نکات ذکر شده و بهرهگیری از منابع قوی و دقیق برای نگارش است، هنرموسیقی نیز
از جمله آن نشریاتی است که توفیق همکاری با آن، از حدود یک دهه قبل تاکنون نصیب بنده
شده است و کسب تنها نشان برگزیده بخش مقالات جشنواره فجر نیز موید این سخنان است.
این منتقد موسیقی در پاسخ به این
سوال که چرا رسانهها تمایل به انعکاس سریعتر اخبار ناخوشایند دارند که نمونه آن شایعه
فوت استاد محمدرضا شجریان بود، خاطر نشان کرد: نه تنها در حوزه موسیقی، بلکه در سایر
موضوعات اجتماعی نیز اساسا شاهد آن هستیم که همه به دنبال آنند که انتشار خبر بد از
یکدیگر پیشی بگیرند، چرا که شرایط این روزهای حاکم بر جامعه به گونهای شده است که
مردم ما عادت به شنیدن اخبار خوب ندارند و هر روز رویدادهای ناگوار بسیاری، تیتر اخبار
روز ایران است، از طرفی مطالعه تاریخ ثابت کرده است که ایرانیان همواره علاقه بسیاری
به حواشی داشته و رفتار آمیخته با احساس آنها در مواجهه با اتفاقات سیاسی- اجتماعی
را میتوان در برهه های مختلف مشاهده کرد، از همین رو طبیعیست که چنین اخباری در میان
مردم طرفداران بسیاری داشته باشد، ماجرای خبر فوت آقای شجریان هم از همین قاعده پیروی
میکرد، پیشی گرفتن رسانههای عمدتاً معتبر از هم در انتشار این خبر باعث شد تا باور
از دست دادن آقای شجریان در میان مردم و حتی اهالی موسیقی قوت یافته و بسیاری فریب
این بازیهای رسانهای را بخورند گرچه باید
این حقیقت تلخ را بپذیریم که وضعیت جسمی استاد شجریان چندان مساعد نیست.
وی در پاسخ به اینکه «چگونه میتوان
به واسطه رسانه، موسیقی اصولی را ترویج داد»، افزود: انتظارِ داشتن مخاطبِ درست در
موسیقی تنها زمانی باید برآورده شود که در محدوده جغرافیاییِ خود (و نه صرفاً زنجان)،
هنرمند درست داشته باشیم. در حقیقت انتظار شکل گیری موسیقی و مخاطبی که موسیقی را میشناسد
بدون داشتن هنرمند موسیقی شناس انتظاری بیهوده است، چرا که اگر در این حالت نقدی نیز
به سیستم هنری جامعه خرد یا کلان، وارد شود. خواننده یا نوازنده ابنالوقت، با به خطر
افتادن موقعیت خویش سعی در تخریب و حذف منتقد از سیستم هنری میگیرد. از همین رو عملا
هنر در اسارت عده ای فرصت طلب میافتد که هر شکل بی ارزشی از ارائه خود را با نام هنر
فاخر به خورد مخاطب میدهد.
وی همچنین ادامه داد: یک هنرمند
و معلم موسیقی، آینه تمام نمای شاگردان خویش است، او میتواند یا با رفتار صحیح اجتماعی، سلامت نفس، جلوگیری از هواهای نفسانی در مواجهه
با هنرمند، تعهد و وجدان کاری اش به تربیت شاگردانی همت گمارد که جدای از تعلیم درس
هنر، درس اخلاق را نیز آموخته و تبدیل به فردی مفید برای جامعه خود شود و یا اینکه
با فساد اخلاقی، سوء استفاده از هنرجو و مخاطب و نداشتن ذرهای تعهد و وجدان کاری فردی
همچون خود را تحویل جامعه دهد که برخلاف ظاهر زیبا و اغواگرهنری خویش از باطنی کثیف
و آلوده برخوردار است طبیعی است که در این
صورت نباید انتظار تربیت مخاطب و هنرجوی درست را نیز داشت.