کتاب «مورچهها بوی عرق میدهند» مجموعه شعری است به اهتمام حسین نجاری، شاعر و روزنامهنگار زنجانی که توسط نشر مروارید به چاپ رسیده است. این کتاب که در واقع سومین مجموعه شعری این شاعر محسوب میشود شامل پنجاه شعر عاشقانه، اجتماعی و سیاسی است
پایگاه خبری صدای زنجان- کتاب
«مورچهها بوی عرق میدهند» مجموعه شعری است به اهتمام حسین نجاری، شاعر و روزنامهنگار
زنجانی که توسط نشر مروارید به چاپ رسیده است. این کتاب که در واقع سومین مجموعه
شعری این شاعر محسوب میشود شامل پنجاه شعر عاشقانه، اجتماعی و سیاسی است. جشن
رونمایی و نقد کتاب «مورچهها بوی عرق میدهند» روز پنجشنبه 5 تیرماه در سالن
فرهنگان زنجان برگزار شد.
در این مراسم «حسین نجاری» با
اشاره به اینکه مجموعه شعر «مورچهها بوی عرق میدهند»، شامل ۵۰ شعر در ژانرهای
اجتماعی، سیاسی و عاشقانه است، گفت: میتوان گفت که در این مجموعه اشعار در ژانرهای
عاشقانه و اجتماعی و سیاسی حضور مساوی دارند.
نجاری با اشاره به اینکه شعر
از همان آغاز امری ادبی_اجتماعی بوده است، گفت: نمیتوان آن را در خلاء و خلوتی
پرت به اسارت گرفت و رسالت انسانی را از دوش بلند و بالندهی آن برگرفت و گردهی
آن را عاری از بار بشریت نمود، زیرا تاکید بر خاصیتی انتزاعی و ایزوله شدگی هویت
آن را تهی از مضمون میکند. بنابراین اگر هنر را امری اجتماعی قلمداد کنیم برای وفاداری
به این خصلت باید از اصالت خویش حمایت کند و حتی آن را وجههی همت خود سازد.
همانگونه که ورزش امری اجتماعی است و ورزشکار با درک درست و اجرای دقیق فنون ورزشی،
جامعه را همراهی میکند و اگر چنین نباشد از پیشگاه اجتماعی_تاریخی مردم طرد میشود.
شعر نیز به تعبیر شیرکوه بیکس به قصد نزدیکی به مردم سروده میشود و اگر نتواند
مسیر خود را برای نیل به این جایگاه جلیل بیابد پایگاه اجتماعی نخواهد یافت. زیرا
ترانهی آدمی را جامعه در خود میپروراند و آن را مسئولانه پیش میبرد و حتی در
حفظ و انتقال آن از دورهای به دورهای دیگر به صورت خودجوش میکوشد.
این شاعر خاطرنشان کرد: اگر چه
از منظری نیز تبدیل شعر به بیانیهی سیاسی، هستی هنری آن را مغشوش کرده و مستقیماً
از خاصیت فراروندگی آن میکاهد بر این اساس شعر راستین نباید از ماهیت هنری خود
منفصل گردد. ولی به تعبیر ژاک دریدا شعر تنها وسیلهی آیندگانی ماست، تنها ابزاری
است که میتواند در مقابل هیولاها بایستد.
نجاری خاطرنشان کرد: اگر چه طیف
و تیرهای از شاعران نگاه دیگری دارند و خوانشی دیگرگونه از رسالت شعر و هنر میکنند
ولی ضمن ادای احترام به بینش و باورهای این دسته از شاعران و کنشگران ادبی، من
تعلق خاطری به جهان جدا از انسان آنها ندارم. یعنی اگر جامعهی شاعران را به دو
اردوگاه متعهدها و غیر متعهدها دستهبندی کنیم در این جهان دو قطبی من جهانم را
عمدتاً متاثر از جریان متعهدها و خودم را متعلق و مقید به آرمانهای اردوگاه شعر
متعهد میدانم. مگر میشود کنشگری ادبی را بدون اعتنا به اجتماع و اجزا و عناصر آن
انجام داد، مگر ادبیات میتواند مستقل از جامعه باشد، ادبیات و اجتماع و سیاست تاثیر
و تاثُیری متقابل بر همدیگر دارند همچنان که هیچ یک از مکاتب ادبی دنیا به شکل
انتزاعی و منفک از جامعه نبوده و در طی جریانها و تحولات اجتماعی، تاریخی شکل
گرفتهاند، جامعه نیز برای تنفس سالم نیازمند اکسیژن ادبیات و هنر است، بر این
اساس گفتگو و تعامل و حتی تقابل اجتماع و ادبیات امری طبیعی است. وقتی ادبیات از
اجتماع تغذیه میکند چگونه میتواند نسبت به آن منفعل باشد؟ بر این اساس باید از
منظر شعر و هنر به انسان و جهان و جامعهی انسانی نگریست و به کنکاش در لایههای
گوناگون آن پرداخت.
وی با اشاره به اینکه من از
روزهای دور تحصیلی، دل در گرو شعر و ادبیات داشتم و کلاس فارسی و انشاء را با هیچ
تفرجی تاخت نمیزدم، افزود: به هر حال داستان شعر در خفا با من انس و الفتی ملموستر
یافت و خلوتم را به تصرف خود درآورد تا اینکه در کلاس اول دبیرستان (در زمستان سال
۷۵) به صورت جدی اولین شعرم را نوشتم بعد از آن در این عرصه جدیتر شدم و اولین
کتابم در سال ۸۸ با نام «من از درخت انار تو سیب خواهم چید» چاپ و منتشر شد. همچنین
خوشهی انتشار دومین مجموعهام «بیواهمه نگاهم کنید گوزنها» را به دست
دوستدارانش سپردم. بعد از این به خاطر عرق و ارادتی که به حسین منزوی داشتم در اندیشهی
ساخت فیلم مستندی برای این غزل سرا برآمدم. نام فیلم «نهنگی در تنگ» از آب درآمد.
این فیلم با همراهی دوستان فیلمسازم در سال ۹۴ کلید خورد و در سال ۹۵ به سرانجام
رسید و در سال ۹۶ نیز از برنامهی آپارات (بیبیسی) پخش شد. بعد از آن فیلم مستند
«گلنگدن»؛ پرترهای از زنده یاد میرتقی فاضلی، داستان نویس شریف و پیشکسوت زنجان
را به اتفاق همان تیم ساختیم. در سال ۹۶ فیلم مستندی از حافظ موسوی را با عنوان
«گردو بر درخت مانده است» شروع کرده و در روزهای پایانی سال ۹۷ به تدوین نهایی
رساندیم
وی افزود: اگر بخواهیم به لحاظ
تماتیک این مجموعه نگاه کنیم، موتیفهای اجتماعی را می توان در آن مشاهده کرد
و محدوده زمانی را که من با آن بسیار درگیر هستم در این مجموعه دید.
در این خصوص بهداد بیراوند، استاد دانشگاه و عضو
هیئت علمی دانشگاه زنجان با اشاره به اینکه از سه زاویه به این کتاب نگاه خواهم
کرد، اظهار کرد: «کتاب مورچهها بوی عرق می دهند» با همه کاستی و کلیشه بازیهایش
کتاب موفقی است و اگر نقدی بر آن وارد است به آن جهت است که توقع بیشتری از این شاعر
میرود.
وی با اشاره به اینکه نجاری در
اشعار خود از واژگانی استفاده کرده است که واژگان فعال شاملو هستند، گفت: هر زمان
حسین نجاری دست به شاعری زده است توانسته اصالتش را حفظ کند و این کتاب، کتاب سختی
نیست و وقایع روزانه و خاطرات در این کتاب زیاد هستند و ما میتوانیم خودمان در این
زمینه قضاوت کنیم.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه زبان فارسی
از این جهت از بین نرفته است که شاعران قوی و پرآوازه نظیر سعدی و حافظ و سایرین
در این حوزه حضور دارند، افزود: زبان کتاب «مورچهها بوی عرق می دهند» به قدری
ژورنالی است که آدمی هنگام خواندن آن حس میکند
خبر خوانده است و شعر در مواجه با این رویکرد بایستی زبانش زبان شعری باشد. شعر
نباید زبان ژورنالی داشته باشد و زبان شاعر در این کتاب من را اذیت کرد و چیزی که
شاملو را شاملو میکند در حقیقت زبان شعری او است و شاملو خدای زبان شعری است.
وی افزود: شعرای نو، امروز چون
با سینما و فلسفه و سایر هنرها آشنایی دارند، فضای شعری آنها، به شدت به فضای شخصیشان
نزدیک است و در واقع شاعر تلاش دارد برای
خود در اشعارش فضای شخصی بسازد و این خاطره سازی دلیلش این است که می خواهد دست به
جاودانگی بزند؛ چنانچه شهریار در اشعارش ثریا را به جاودانگی رساند و این امر
خود از حربههای شعر است.
بیراوند با اشاره به اینکه بسیاری
از شاعران زنجان به تقلید از حسین منزوی برخواسته اند و در اشعار خود مفاهیمی را
که حسین منزوی به دنبال آن بود دنبال می کنند، گفت: حسین نجاری از منزوی ایسمی که
بسیاری از شاعران گرفتار آن هستند در آمده است و این نکته بسیار قابل تاملی است
ضمن اینکه شاملو نیز در اشعارش آیدا را میسازد
و صادق هدایت در بوف کور یک لکاته درست میکند و همین نگاه را حسین منزوی در ساخت
زن اساطیری که در شعرهایش مشاهده میکنیم، دنبال میکنیم که مورد تقلید بسیاری از
شاعران است و حسین نجاری از زیر سایه منزوی در آمده است که این خود مورد توجه است.
وی با اشاره به اینکه آکارئیسمها در این کتاب
آرکائیسمهای قویی نیستند و باستانشناسی قوی در این اشعار صورت نگرفته است، ادامه
داد: از نظر من محتوای آرکائیسم در اشعار بایستی به گونهای باشد که محتوا را عمیق
کند و این عمق است که باعث می شود مخاطب با این بعد از اشعار ارتباط بگیرد و در
اشعار نجاری این بعد چنانچه که باید باشد نیست.
این استاد دانشگاه اظهار کرد:
در این کتاب حسین نجاری گامی در جهت شخصیت پردازی برداشته است ولی متاسفانه آنها
را نیمه رهایش کرده است و شخصیتپردازی اگر در شعر حسین نجاری نباشد،شعر او مثل
حوض بی آبی است.
در ادامه حامد رحمتی، شاعر و
منتقد با اشاره به اینکه عنوان کتاب
«مورچهها بوی عرق میدهند» به نوعی یادآوروضعیت معیشتی کارگران است، گفت: این
عنوان در برخی نقاط گمراه کننده است چرا که مخاطب در هنگام مواجه با این عنوان
احساس می کند که این کتاب به نوعی جامعه کارگر را نشانه گرفته است و می خواهد در
خصوص این قشر سخن بگوید اما در حقیقت شاعر در دو شعر تنها به این قشر پرداخته است
و این نماد در این کتاب به تکرار نرسیده است.
وی با بیان اینکه نظریه برجستهسازی
زبان را نخستین بار زبانشناسان روس مطرح کردند و زبان در یک پیام هر چه قدر سادهتر
باشد درک آن برای مخاطب سادهتر است، گفت: چون شعر یک هنر زبانی است شاعر دست به
ترکیب سازی می زند. ضمن اینکه ترکیب سازی شاعر در این کتاب تا حدودی ضعیف بود و به
نظرم وقتی شاعر میتواند با یک تصویر، مفهومی که مدنظر دارد به سادگی توصیف کند
چرا باید دست به واژهسازی بزند. نجاری در واقع یک ژورنالیست قابل است و اگر این
ترکیبها دست یک شاعر تازه کار بود پدر شعر را درمیآورد اما نجاری با تجربهای که
دارد؛ توانسته است بر این موضوع و آسیبی که در شعر وجود دارد، فایق شود.
وی افزود: یکی از مضامینی که
من فکر میکنم در ادبیات امروز مغفول مانده است، شناخت نیما است و نیما در شعر به
نکتهای اشاره دارد که بیانگر این است که ترکیب نظم و نثر میتواند روایتی را ایجاد
کند و در واقع او به دنبال آشتی نثر و نظم بوده است.
رحمتی با اشاره به اینکه حسین یک شاعر ناتورالیستی است و این را میشود در
اشعار او دید، خاطرنشان کرد: حسین در اشعارش به مولفههای بومی مثل کوه وفادار است
ضمن اینکه او نتوانسته است به اشیا نزدیک شود و حضور اشیا در اشعار حسین کمرنگ
است.
وی با اشاره به اینکه جهان با
کلمات شناخته میشود و هر شاعری که دامنه لغات بیشتری داشته باشد، میتواند ما را
با جهان بزرگتری آشنا کند، افزود: حسین در اشعارش مسخ شده است و در قالب این اشعار
حقیقت اجتماعی را به ما نشان میدهد و محدودیت واژگانی که در اشعار این شاعر وجود
دارد، باعث میشود که ما نتوانیم این
جهان اجتماعی را ببینیم و این آسیب زننده است.
وی افزود: حسین نجاری من را به
ادبیات روز سوق میدهد و او شاعری است که از عدالت اجتماعی در شعرهایش میگوید و زبان سرخی دارد ولی آن مولفههای شعری که اشعارش باید داشته باشد، دیده نمی شود.
انتهای پیام