کتاب «مورچهها بوی عرق میدهند» مجموعه شعری است به اهتمام حسین نجاری شاعر و روزنامهنگار زنجانی که توسط نشر مروارید به چاپ رسیده است. این کتاب که در واقع سومین مجموعه شعری این شاعر محسوب میشود شامل پنجاه شعرعاشقانه، اجتماعی و سیاسی است.
زهره
میرعیسیخانی- کتاب «مورچهها بوی عرق میدهند» مجموعه شعری است به اهتمام حسین
نجاری شاعر و روزنامهنگار زنجانی که توسط نشر مروارید به چاپ رسیده است. این کتاب
که در واقع سومین مجموعه شعری این شاعر محسوب میشود شامل پنجاه شعرعاشقانه،
اجتماعی و سیاسی است.
در
این خصوص «حسین نجاری» با اشاره به اینکه مجموعه شعر «مورچهها بوی عرق میدهند»،
شامل 50 شعر در ژانرهای اجتماعی، سیاسی و عاشقانه است، گفت: میتوان گفت که در این
مجموعه اشعار در ژانرهای عاشقانه و اجتماعی و سیاسی حضور مساوی دارند.
وی
ادامه داد: این مجموعه حدود یکونیم سال پیش به انتشارات مروارید تحویل داده شد و تاکنون
در صف انتشار بود. دو سه کار در این مجموعه به دلایل ممیزی حذف شدند و شعرهای این
مجموعه مربوط به سالهای 95 و 96 هستند.
این
شاعر و روزنامهنگار افزود: این مجموعه سومین مجموعه شعری من است و اولین مجموعه
شعر من با عنوان«من از درخت سیب تو انار خواهم چید» در سال 88 منتشر شده بود و
دیگری با عنوان «بی واهمه نگاهم کنید گوزنها» در سال 93 و این مجموعه که
سومین مجموعه شعری من است امسال به چاپ رسید.
نجاری
با اشاره به اینکه در حال سر و سامان دادن چهارمین مجموعه شعری خود هستم،
گفت: احتمال اینکه چاپ این مجموعه یک یا دو سال طول بکشد، وجود دارد ولی در حال
حاضر در حد یک مجموعه شعر دارم که پس از بازنویسیها نسبت به چاپ آن اقدام خواهم
کرد.
وی
افزود: در حال حاضر استقبال از شعر بسیار کم است و کتابها تیراژ پایینی دارند و
این موضوع در خصوص شعر به مراتب بیشتر دیده میشود تا داستان وبه نظر میرسد که
اقبال عمومی به کتابهای داستان به مراتب بیشتر است.
این
شاعر افزود: کتاب «مورچهها بوی عرق میدهند»
فعلا به مرحله توزیع نرسیده است وهنوز مرحله پخش نشده است و تنها یک دو روز است که
کتاب به چاپ رسیده است
نجاری در پاسخ به این سوال که «وضعیت شعری استان را چگونه
ارزیابی میکنید؟» اظهار کرد: زنجان نیز مثل دیگر استانها شاعر خوب و بد دارد و
نمیتوان حکم قطعی برای شعر استان صادر کرد و
نمی توان فضای شعری آن را مرزبندی نمود. من معتقدم که اگر متاع، هنر و یا محصولی
وجود دارد، نمیتوان آن را به واسطه جغرافیا مرزبندی کرد مهم آن شعریت کار است که
وجود دارد و ذات هنر، مساله هنر است ولی اگر بخواهیم درخصوص مرزهای جغرافیای استان
حرف بزنیم معتقدم استان شاعران خوبی دارد و بخشی از شعری که وجهه ملی دارد در این
خطه حضور دارد و در فضای رسمی تنفس میکند، زنجان هم سهمی در شعر کشور دارد و میتوان
به فضای شعری زنجان نیز امیدوار بود، مخصوصا در شعر سپید وضعیت استان به مراتب
بهتر است.
وی
در پاسخ به سوال اینکه «چگونه میتوان شعر خوب و اصیل را از سایر اشعار تشخیص
داد»، گفت: در هر فضای هنری وارد شوید سره و ناسره با هم آمیخته هستند و آن کسی که
اهل تشخیص است میتواند ممیزی کند و کارهای ممتاز را تشخیص دهد و در شرایطی که به
وفور دیده میشود که در فضای مجازی برخی شاعر نماها وجود دارند که یک صفحهای دستشان
افتاده و به واسطه آن فکر می کنند شاعر و یا نویسنده هستند تشخیص شعر درست به عهده
مخاطب است. این موضوع نه تنها در شعر که در بسیاری از هنرهای دیگر نیز وجود دارد و
هر کسی باید اثر انگشت و اعجاز خود را از آستینش در آورد و نشان بدهد و این طور
نیست که ما نوشتهای را تفطیع کنیم و فکر کنیم که شعر است و ما شاعریم.در کنار
این ما شاعران شناخته شده خوبی داریم و این افراد شعرهای غالبا خوبی دارند ولی با همه این موارد کار خوب
برای افراد دارای فن تشخیص سختی ندارد و افراد با فضیلت ادبی و هنری معمولا میتوانند
کار خوب را تشخیص بدهند.
وی
در پاسخ به اینکه «لزوم چاپ کتاب در شرایطی که وضعیت نشر به شدت اسفبار است چیست؟»
افزود: یک شاعر باید حرف تازهای در کارهای خود
داشته باشد و مخاطبین باید در مورد آثار وی قضاوت کنند ولی من فکر میکنم که فضای
کار و اتمسفری که در مجموعه جدیدم وجود دارد متفاوتتر از کارهای دیگرم است و هر
شاعری که احساس میکند حرف تازهای دارد به دنبال آن است که آن را در قالب یک مجموعه
مطرح کند و به عنوان شناسنامه و کارنامه هنری خود ارائه دهد و کتاب چاپ کردن با تمام مشکلات و تحت تاخت و تاز شبکه اجتماعی بودن
ومشکلات کاغذ و نشر و یک طرفه بودن ارتباط شاعر و مخاطبش جایگاه خود را دارد و یک
مجموعه و مرجع رسمی و جدی است که یک شاعر روی آن کار کرده و آن را به صورت رسمی
ارائه کرده است.
نجاری ادامه داد: معتقدم که مقوله شعر مقوله مهمی است البته
شعر به معنای واقعی شعر، بکر و دست نخورده. شعری اورجینال که حتما میتواند در
فضای جامعه ما تاثیرگذار باشد و در ارتقا بخشیدن ذائقههای ادبی و فرهنگی جامعه نقش
داشته باشد. ژاک دریدا در سخنی میگوید: «شعر تنها وسیله آیندگانی و ابزاری است که
میتواند در برابر قدرت بایستد و به نظرم خیلی تعریف درخشانی از شعر است یعنی شعر
میتواند در سیاست تاثیرگذار باشد اگرچه اقتداری که سیاست دارد بسیار قویتر از
شعر است اما شعر به مرور سیاستمداران را وادار به تمکین و کرنش میکند و همواره
ابزاری برای کنترل قدرتمندان بوده است و نه تنها در جامعه ما، بلکه در جوامع
پیشرفته هم همین روند است و آن ضرباتی که ادبیات در جامعه ما میزند ضربات کمی
نیست. شاعران و نویسندگان در فرانسه به مراتب جایگاهی بالاتر از سیاسیون دارند و
این موضوع به اهمیت کار داستان و ادبیات و شعر برمیگردد به شرط اینکه هنر، هنر
اصیلی باشد.
وی افزود: کتابهایی که برخی از شاعرنماها به چاپ میرسانند،
فضا را به هم میریزد و مرزها را مخدوش میکند و به نظرم قتل و عام درختان است ولی
اگر کار، کار خوبی باشد میارزد که یک درخت را به کتاب تبدیل کنیم و به وسیله آن
به مردم آگاهی ببخشیم و اندیشهای بسازیم.
وی افزود: در اشعار همواره جهانبینی شاعرمهم است و یک شاعر
باید دارای اندیشه قوی باشد و پرتاب تخیلش بالا باشد. کارل پوپر سخنی دارد که در
آن به موضوع تخیل اشاره دارد:«عقل گرایان، عقل را منبع شناخت میدانند و تجربه
گرایان تجربه را، ولی واقعیت این است که در کنار عقل و تجربه و شهود و سنت، تخیل
به عنوان یک منبع اصلی شناخت قرار دارد و در رمزگشایی از جهان اصلی موثر واقع میشود»
و این است که نمیتوان گفت که یک شعر به واسطه کدام پارامتر قویتر شناخته میشود
و تخیل و عاطفه و زبان و موسیقی درونی کار، همه مهم هستند و من معتقدم تمام این
موارد کنار هم جمع میشوند و سپس شعریت کار را میسازد. مارسل دو شان نیز جمله
معروفی دارد که میگوید: «هنر خلاقه را هنرمند به تنهایی خلق نمیکند بلکه بیننده
با رمزگشایی و تعیین کیفیتها، آن را با دنیای اطراف خود پیوند میدهد و به این
طریق سهم خود را در کار خلاقه ایفا میکند واین امر به تاویل مخاطب از اثر هنری برمیگردد، چرا که خلاقیت
تنها در چنبره خود هنرمند نیست و جامعه مخاطب هم مهم است و مخاطب باید لایههای
درونی کار را کشف کند و آن را با دنیای بیرونی پیوند زند که این هم مهم است و
اینکه افراد بتواند آن را درست تحلیل کند و آن را در جامعه بیرونی پمپاز کنند نیز
اهمیت دارد و به زعم بنده منتقدان باید مثل یک خرمن کوب عمل کنند و کاه را از
محصول اصلی جدا و سره و ناسره را از هم مشخص کنند.