کد خبر: 4808
1399/08/24 - 12:40


در مراسم یادبود دکتر فیرحی، استاد اندیشه سیاسی عنوان شد:

استبداد دینی برای استاد غیرقابل بخشش بود

مراسم یادبود داود فیرحی با عنوان «غربت اندیشه سیاسی» جمعه 23 آبان ماه به همت انجمن علوم سیاسی ایران و همکاری خانه اندیشمندان علوم انسانی به صورت آنلاین برگزار شد

پایگاه خبری صدای زنجان

پایگاه خبری صدای زنجان- دکتر «داود فیرحی»، اندیشمند زنجانی و چهره شناخته شده علوم سیاسی کشور که مقدمات دروس حوزوی را در حوزه علمیه ولی‌عصر شهرستان زنجان گذرانده بود، چند روز پیش بر اثر بیماری کرونا درگذشت. از او بالغ بر ۱۰ کتاب و حدود ۶۰ مقاله در حیطه اندیشه سیاسی اسلام باقی مانده است. مراسم یادبود داود فیرحی با عنوان «غربت اندیشه سیاسی» جمعه 23 آبان ماه به همت انجمن علوم سیاسی ایران و همکاری خانه اندیشمندان علوم انسانی به صورت آنلاین برگزار شد که در این مراسم جمعی از اساتید علوم سیاسی در خصوص این اندیشمند به سخن پرداختند و با یادی از ایشان سعی در تسلی این غم بزرگ به  جامعه علوم سیاسی کشور داشتند.

به گزارش صدای زنجان، در این مراسم حمید احمدی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران با بیان تسلیت فوت این استاد به جامعه علمی کشور و خانواده ایشان، گفت: سخن گفتن از استاد فیرحی به دلیل اینکه ایشان استاد بزرگی بودند و هم اینکه این رویداد به صورت ناگهانی رخ داد، کار سخت و دشواری است چرا که او متعلق به جامعه دانشمندان ایران است و بی‌شک همه اساتید و دانشجویان از درگذشت او متاثر شدند.

وی با اشاره به اینکه مسلما فوت دکتر فیرحی ضربه‌ بزرگی به بدنه علوم سیاسی ایران وارد کرده است، ادامه داد: علوم سیاسی ایران چهره‌های زیادی را از دست داده است و برخی از این چهره‌ها مثل دکتر فیرحی به صورت ناگهانی از دنیا رفته‌اند و از استادی برخی دیگر به هر دلیلی محروم شده‌ایم.

این استاد دانشگاه اظهار کرد: دست طبیعت حضور دکتر فرحی را از ما محروم کرد و فقدان ایشان ضربه جبران‌ناپذیری برای علوم سیاسی کشور است و مسلما کسی جای او را نخواهد گرفت. او استاد و انسان کاملی بود و همواره لبخند به لب داشت و هیچ زمانی آرامش خود را از دست نمی‌داد. کار خود را با مهربانی و آرامش پیش می‌برد و نفوذ کلام او به قدری بود که کسی نمی‌توانست در مقابلش مقاومت کند.

این استاد دانشگاه با خطاب دکتر فیرحی به «فرزند علوم سیاسی» افزود: ایشان در اوج تکامل خود رفتند و راهی را دنبال می‌کردند که دکتر «حمید عنایت» پایه‌گذاری کرده بود. در حال تکامل اندیشه سیاسی کلاسیک و معاصر بودند و فقدانشان ضربه سختی به علوم سیاسی وارد کرد. در پژوهش‌های خود روی موضوع خاصی متمرکز بودند و با بحثی که در علوم سیاسی شروع کردند؛ شالوده‌شکنی کردند.

وی در این رابطه ادامه داد: در زمینه اندیشه و فقه اسلامی همیشه با دوگانه‌گی‌های کلی و مبهمی (نظیر «مشروطه در برابر مشروعه») روبه رو هستیم که دکتر فیرحی با پژوهش‌های خود نشان داد این دوگانگی‌ها آن‌گونه که به ما گفته می‌شود؛ نیست.

استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه امیدوارم راه ایشان توسط شاگردانشان ادامه یابد، گفت: فیرحی استادی نمونه بود و همواره کلاس‌هایش را به‌صورت مستمر برگزار می‌کرد و طبق برنامه درسی پیش می‌رفت و هیچگاه برای عزیز کردن خود نزد دانشجویان کاری نمی‌کرد؛ با این اوصاف همه دانشجویانش شیفته و دلباخته او بودند.

«اصالت و معاصرت»؛ دغدغه فکری دکتر فیرحی

در ادامه «منصور میراحمدی»، استادعلوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی با بیان اینکه سابقه آشنایی من با دکتر فیرحی به سی سال پیش برمی‌گردد، گفت: با آشنایی با دکترفیرحی در مقطع ارشد تصمیم گرفتم مسیر و جهت علمی خودم را با ایشان هماهنگ کنم و در این راستا با کمک ایشان پایان‌نامه ارشد و دکترای خودم را دفاع کردم و از این فرصت بهره بردم تا گفتگوهایی در زمینه اندیشه سیاسی با ایشان داشته باشم.

وی ادامه داد: دغدغه دکتر فیرحی که خط فکری متمایزی را در اندیشه سیاسی اسلام و ایران در دوره معاصر دنبال می‌کرد؛ «اصالت و معاصرت» بود. او به متون اصلی اندیشه سیاسی اهمیت می‌داد و به بازخوانی آن وفادار بود. اما این موضوع باعث نمی‌شد که در دوران گذشته و در جستجوی اصالت باقی بماند بلکه دغدغه معاصر داشت و رفت و برگشتی بین امر واقع و مسائل امروز با متون کلاسیک داشت تا بتواند به مشکلات امروز ما پاسخ مناسبی بدهد.

این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه دکتر فیرحی از دو تفکر مرسوم فاصله گرفت و راه سومی را در حوزه اندیشه علوم سیاسی دنبال کرد، گفت: مسیری که دکتر فیرحی در اندیشه سیاسی تلاش کرد طی کند، میراث خوبی در دست ماست تا بتوانیم ما هم در این مسیر قرار بگیریم و راه ایشان را ادامه دهیم.

فیرحی در یک کلام عاشق بود

در ادامه شجاع احمدوند، استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی، با اشاره به اینکه دکتر فیرحی در یک کلام عاشق بود و هرچه را انجام می‌داد از صمیم قلبش بود، اظهار کرد: همه می‌دانیم دکتر فیرحی کارش را با طلبگی در زنجان شروع کرد و سپس وارد دانشگاه تهران شد و اندیشه علوم سیاسی خواند و همانجا دکترا گرفت و هیئت علمی شد.

وی ادامه داد: در همان زمان که ایشان هیئت علمی دانشگاه شده بود، تصمیم ایشان برای اینکه برای همیشه ملبس شود، کمی سوال برانگیز بود. از همین رو از ایشان پرسیدم تا چه میزان ضرورت دارد که این کار را بکنید؟ آن هم در کنار اساتید محبوبی که ملبس هم نیستند. ایشان گفت من هر کاری را با قلبم انجام می‌دهم. در خصوص این موضوع هم فکر می‌کنم در راستای هدفی که دارم این لباس هم بخشی از هدفم است. قلبم به من گواهی می‌دهد باید به طور دائم لباس روحانیت بپوشم.

این استاد دانشگاه در این رابطه افزود: حرف‌های ایشان و انقلابی که در حوزه اندیشه سیاسی اسلام ایران آغاز کرد شاید فقط از عهده فردی ملبس و روحانی که دانش سیاسی کافی داشته باشد، بر‌آید و این نشان می‌دهد چقدر قلب‌شان به ایشان درست گفته است.

احمدوند افزود: ایشان هرچه در موضوعات عمیق‌تر می‌شد مورد انتقادات تند و تیزتری قرار می‌گرفت به طوری‌که برخی اساتید و دانشجویان از ایشان انتظار پاسخ‌های تند و تیز در برابر آن نقدها داشتند. در همین رابطه من چند ماه قبل به ایشان گفتم دکتر چرا نقدها را پاسخ نمی‌دهید؟ ایشان جواب من را این گونه داد که قلبم به من می‌گوید که این دوستان فقط از زاویه دید دیگری به موضوع نگاه می‌کنند وگرنه قصدی برای ضربه زدن به من ندارند برای همین است که من با روش خودم مسائل را از آنچه که در ذهن دارم، توضیح می‌دهم.

وی با بیان اینکه ایشان به سخن قلبشان گوش می‌دادند و قلبشان راه را به گونه‌ای برایشان روشن کرده بودند که از هر سخن تندی پرهیز می‌کردند، گفت: ایشان آمادگی زیادی برای مرگ داشت چنانچه چند سال پیش به من گفت «فلانی، من زود می‌میرم.» من از حرفشان خیلی تعجب کردم و صحبت را به شوخی گرفتم و گفتم چه زمانی؟ که ایشان جواب دادند50 سالگی و این موضوع در واقع آمادگی یک انسان برای رفتن را نشان می‌دهد. ضمن اینکه ایشان پر کاری عجیبی داشتند و با جدیت تمام همه کارهایشان را انجام می‌دادند تا پروژه فکری‌شان را به سرانجام برسانند چرا که تصور می‌کردند وقت زیادی ندارند.

احمدوند در پایان خاطرنشان کرد: دکتر فیرحی یک عاشق به تمام معنا بود؛ عاشق خانواده و فرزندانش بود، عاشق دانشجویانش و موضوعاتی که رویش کار می‌کرد، بود برای همین در این سال‌ها هیچ وقت از شاخه‌ای به شاخه دیگر نپرید. عشقش به اسلام و ایران باعث شد متفکری ایران‌دوست باشد.

استبداد دینی درد بزرگی که فیرحی به دنبال حلش بود

در ادامه «غلامرضا کاشی» استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به اینکه بسیار از فوت ایشان متاثر شدم، اظهار کرد: با مرگ دکتر فیرحی احساس می‌کنم کسی رفت و بخشی از وجود من هم با او رفت.

وی ادامه داد: حرف زدن در مورد دکتر فیرحی کار دشواری است. آنچه برای ایشان به عنوان یک روحانی، عاشق و علاقه‌مند به دین و فرهنگ اسلامی غیرقابل فهم و باور بود، مساله استبداد دینی بود. برای ایشان اگر دین نمی‌توانست توسعه و عدالت برقرار کند و یا حتی یک دولت کارآمد را سر و سامان دهد، قابل فهم و بخشش بود اما اینکه دین عامل استبداد سیاسی شود، موضوعی بود که درک نمی‌شد. به اعتقاد ایشان اولین چیزی که استبداد از انسان‌ها سلب می‌کرد احساس کرامت بود. ملتی که احساس تحقیر کند بستر همه چیزی برایشان مسدود می‌شود.

این استاد دانشگاه با اشاره به سه دوره فکری دکتر فیرحی که در هر سه دوره استبداد دینی را دنبال می‌کرد؛ اظهار کرد: دوره فکری اول ایشان با پایان‌نامه ایشان رقم می‌خورد؛ قدرت، دانش و مشروعیت. موضوعی که در یک جمله قابل بیان است. آن هم اینکه بعد از استقرار خلفای بنی‌امیه و بنی عباس با یک استبداد دینی روبروهستیم به طوری که آنچه به آن قوام و مشروعیت می‌دهد نظام‌های دانشی است که آن را تثبیت می‌کند. اما دوره دوم پژوهش‌های ایشان را می‌توان تلاش برای نجات فقه از بند مبادی صورت‌بندی‌های موید استبداد سیاسی دانست. ضمن اینکه ایشان دراین باره سعی می‌کرد بین حزب و جامعه‌ وفق ایجاد کند.

به گفته کاشی، دوره سوم حیات فکری دکتر فیرحی معطوف به صدر اسلام شد و تلاش برای اینکه با بازخوانی حیات پیامبر(ص) و ائمه شیعه نشان دهد آن سرچشمه از آلودگی‌های یک استبداد دینی تا حد ممکن پاک است. برای همین منابع صدر اسلام را خواند و تلاش کرد حتی نهضت امام حسین(ع) را در این چهارچوب بازتعریف کند.

وی در این رابطه ادامه داد: من در این خصوص از ایشان آموختم که اگر ارزش‌های دینی در جامعه ایرانی تضعیف می‌شود، عاملش استبداد دینی است و این درد بزرگی است و کسی که درد و دغدغه دین دارد در جهت زدودن استبداد دینی از جامعه تلاش می‌کند.

دانش دکتر فیرحی، ترکیبی از دانش مذهبی و دانشگاهی است

در ادامه محمدکاظم سجادپور، رئیس مرکز مطالعات سیاسی و بین‌المللی وزارت امور خارجه کشور با اشاره به سه ویژگی دانش، بینش و منش دکتر فیرحی، گفت: دانش دکتر فیرحی، ترکیبی از دانش مذهبی و دانشگاهی است. ایشان روی حوزه‌های معینی که به دانش ایشان ویژگی خاصی می‌دهد، متمرکز بود و آن توجه به دغدغه‌ها و مسائل کشور است که در دسته‌بندی دانش مفید جای می‌گیرد. او مظهر علم مفید و سودمند بود و مسلما این دانش در کتب و سخنرانی‌های ایشان تلالو دارد، اما نبودن ایشان فقدانی برای اندیشه علوم سیاسی ایران خواهد بود.

سجادپور با بیان اینکه فیرحی تنها دانشمند نبود و اندیشه متعادلی هم نسبت به مسائل داشتند، ادامه داد: آنچه در اندیشه ایشان شاهد هستیم نگرش منسجم در مورد مسائل ایران و همراه با تعادل نسبت مذهب و سیاست است. ایشان از دوگانه‌های مصنوعی پرهیز می‌کردند و بینش‌شان تنها محدود به ایران نبود بلکه بینشی فراگیر و منطقه‌ای به مسائل داشتند به طوری که حتی در مورد گروه‌های افراطی منطقه هم نگاهی متعادل داشتند.

این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه منش و رفتار دکتر فیرحی جز تواضع، ترکیب علم و حلم، طمانینه و تبسم دائمی و آرامش‌بخش نبود، گفت: منش ایشان بسیار گیرا بود. مانند قطب‌نمایی که همه را به خود جذب می‌کرد. ممکن بود از نظر فکری کسی با او موافق نباشد اما کسی نمی‌توانست از این جاذبه چشم بپوشد.

صلح و صلح ورزی مهمترین درس دکتر فیرحی

در ادامه مجتبی مقصودی، عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی تهران، با اشاره به اینکه دکتر فیرحی فردی جامع‌الاطراف بود، گفت: از دستاورد ایشان، این بود که علیرغم نگرش مذهبی، به تکثر باور داشت و در گفتار و رفتار به آن مقید بود و روح و نیاز زمانه را در آثارش جان می‌بخشید. اندیشه‌های دیگران را طرد نمی‌کرد و اگر بحثی داشت از منظر علمی نقد می‌کرد. همچنین علیرغم نزدیکی به قدرت، فیرحی از قدرت دوری می‌کرد و کژکاردهای سیاسی ایران را به چالش می‌کشید.

مقصودی با اشاره به اینکه ایشان پروژه تحول‌خواهی و پاسخ‌گو شدن سیاست و سیاست‌ورزان دینی را دنبال می‌کرد، گفت: فیرحی در کسوت روحانیت دغدغه صلح داشت و ایده‌های جدیدی را از دل روایات و آیات در این زمینه دنبال می‌کرد. ایشان به صلح اصالت بخشید. به همین جهت در سال‌های اخیر مهم‌ترین پروژه زندگانی‌اش گسترش ادبیات صلح و صلح‌ورزی در جامعه ایرانی بود. و به همین جهت صلح آینده‌ساز و صلح آوانگارد را مطرح کرد. این مساله مهم‌ترین درس برای ماست.

اعتماد به نفس ناشی از معنویت

در ادامه کیومرث اشتریان، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران نیز با اشاره  به بُعد دیگری از شخصیت دکتر فیرحی و شخصیت معنوی و عرفانی او، گفت: ایشان اعتماد به نفس بالایی داشتند که ناشی از نوعی معنویت بود و من را یاد شهید بهشتی می‌انداختند. ضمن اینکه همواره معتقد هستم اعتماد به نفس بالایی لازم است تا با جریان‌های رسمی موجود، مقابله کرد که این خصیصه در دکتر فیرحی مشهود بود.

اشتریان با اشاره به اینکه ایشان با لطفات خاصی صحبت می‌کرد، گفت: در زمانه‌ای که رسم شده تا هر کسی داد و بیداد جاهلانه‌تری دارد او را به صداوسیما می‌برند، شناخت اندیشه و افکار دکتر فیرحی اهمیت بیشتری دارد.

ارائه تفسیر سازگار با دولت مدرن از سنت از اهداف فیرحی بود

 در ادامه سیدعلی میرموسوی، رئیس دانشکده علوم سیاسی دانشگاه مفید با اشاره به اینکه دکتر بهشتی همواره اذعان داشتند که ما در اسلام روحانی نداریم؛ بلکه عالمِ آگاهِ و متعهدِ داریم، گفت: به عقیده بنده این تعریف مصداق دکتر فیرحی است و تصورم بر این است که استاد شخصیتی چند بُعدی داشتند؛ ایشان یک عالم متعهد و مسئول و یک اندیشمند نیک‌آیین بودند و با اینکه در کسوت روحانیت ظاهر می‌شدند، اما توانسته بودند حتی در دل برخی از دانشجویان که تمایلی به مذهب نداشتند، جا باز کنند.

این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه دکتر فیرحی، فردی خودساخته بودند و همه آگاه بودند که ایشان در دوران کودکی پدرش را از دست داده و با سختی به اینجا رسیده بودند، اظهار کرد: فیرحی یک اندیشمند صاحب پروژه بود و پروژه‌های او مرتبط با مسائل جامعه بود.

میرموسوی با اشاره به اینکه فیرحی در زمانه‌ای به اندیشیدن پرداخت که پیوند دین با سیاست منجر به نوعی بهره‌برداری از دین در عرصه سیاست شده بود، خاطرنشان کرد: این استاد تلاش داشتند تفسیری از دین ارائه کنند که به جای اینکه در خدمت قدرتمندان باشد، بتواند ارزش‌های امروزی زندگی سیاسی (آزادی و دموکراسی) را در خود جای بدهد. او به دنبال این بود که در بین جریان‌های اسلام‌گرا و تجددگرا راه سومی پیدا کند و می‌خواست نشان دهد دین با ارزش‌های دموکراتیک بسیار سازگار است و تنها یک تفسیر از دین وجود ندارد.

این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه در گام اول ایشان یک تبارشناسی از اندیشه سیاسی کلاسیک جهان اسلام ارائه کرد، اظهارکرد: او نشان داد که می‌توانیم تفاسیر دیگری نیز از سنت داشته باشیم و در گام بعدی اقدام به ظرفیت‌سنجی در سنت کرد که نشان دهد چه عناصر دموکراتی می‌توان در آن پیدا کرد. فیرحی در ادامه تلاش کرد تا نشان دهد ما می‌توانیم با تجربه فقهای مشروطه‌خواه، یک نوع تفسیر سازگار با دولت مدرن از سنت ارائه کنیم.

میرموسوی با بیان اینکه نام دکتر فیرحی در میان نام‌های دیگری که کوشیدند تا نوعی اصلاح دینی با تکیه بر سنت ایجاد کنند، می‌درخشد، گفت: ایشان نشان دادند که تفسیر تمامیت‌گرایانه که از اندیشه سیاسی اسلام می‌شود تفسیر دقیق و جامعی نیست و اگر به نوعی ظرفیت‌هایی که برای دموکراسی در فقه را داریم تقویت کنیم، می‌توانیم تفسیر دموکراتیک‌تری از فقه ارائه کنیم. او در کتاب‌های «فقه و سیاست» و «فقه و حکمرانی حزبی» به همین موضوع اشاره داشت و تلاش کرد تا این سنت را به نوعی تقویت کند و بتواند یک نوع فقه دموکراتیک شده‌ای را ارائه کند.

فیرحی جمع اضداد بود

در ادامه علی‌اصغر قاسمی با اشاره به اینکه مهم‌ترین شاخصه‌ دکترفیرحی این بود که جمع اضداد بود، اظهار کرد: خیلی از ویژگی‌هایی که در ظاهر متضاد است به خاطر روح بزرگی که ایشان  داشتند، در وجودش قابل جمع بود. ایشان آبرو و اعتبار حوزویان را در بین جامعه دانشگاهیان ارتقا بخشید و با وجود اینکه با جریان‌های فکری و سیاسی جامعه تعامل داشت ولی یک انسان مستقل بود.

قاسمی ادامه داد: دکتر دیدگاه جامعه‌شناختی به مسائل داشت و روی تقویت جامعه مدنی تاکید داشت. ضمن اینکه معتقد بودند  که اگر جامعه مدنی ضعیف باشد، دولت واقعیت‌ها را وارونه جلوه می‌دهد. او بارها تاکید می‌کرد باید نهادهای مدنی را تقویت کنیم تا با قوت گرفتن جامعه مدنی مسیر گذار به دموکراسی آسان‌تر شود.

این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه شهریور امسال در خانه اندیشمندان برنامه‌ای مجازی برای ایام محرم داشتیم که دکتر فیرحی سخنران آن بودند، تصریح کرد: ایشان در صحبت‌هایش از تحلیل واقعه عاشورا روی این نکته تاکید داشتند که زمینه‌ساز عاشورا، در واقع بلعیدن و تضعیف جامعه مدنی آن دوره توسط معاویه و یزید بود.

قاسمی با بیان اینکه یکی از ویژگی‌هایی خداوند جباربودن او نه به معنای مصطلح آن است، افزود: به یاد دارم که من پیگیر معنای جباریت در مورد خداوند بودم و به این نتیجه رسیدم که به معنای جبران‌کنندگی و ترمیم‌کنندگی است و به ذهنم می‌آمد که با رفتن دکتر فیرحی، جامعه علمی ما چطور این خلاء را جبران خواهد کرد؟ که دیدم دکتر فیرحی آثار زیادی تولید و دانشجویان زیادی تربیت کردند و شاید یکی از راه‌های جبران فقدان ایشان این باشد که با یک نسل قوی علمی در آینده مواجه شویم که راه دکتر فیرحی را ادامه دهند.

دکتر فیرحی سامان روش‌شناختی به سخن‌هایش می‌داد

در ادامه احمد گل‌محمدی، استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به اینکه دکتر فیرحی به عنوان یک دانشگاهی واقف بودند که مرز علم و شبه علم، پایبندی روش‌شناختی به آن است، گفت: در این چهارچوب است که دکتر فیرحی همواره به سخنان خود از طریق جایگاه محوری دادن به یک مفهوم سامان می‌بخشید. ایشان یک مفهوم را به‌عنوان «مادر مفهوم» می‌گرفت و موارد فرعی‌تر را حول آن می‌چید و این موضوع یکی از ویژگی‌های شاخص او بود.

وی با اشاره به اینکه تکیه داشتن بر مهم‌ترین داده‌های سنت علمی، یکی از ویژگی‌های بارز این شخصیت بود، ادامه داد: محتوای کلام ایشان از زبان اندیشمندان دیگر هم گفته و شنیده شده اما جایگاه ممتاز و رفیع او در رعایت پایندی روش شناختی حداکثری بود. دکتر فیرحی همواره سامان عجیبی به سخن می‌داد و می‌دانست «چگونه گفتن» به اندازه «چه گفتن» مهم است و از همین رو به صحبت‌هایش سامان روش‌شناختی می‌داد.

پروژه ناتمام فیرحی نوعی الهیات سیاسی بود

احمد بستانی، استاد علوم سیاسی دانشگاه خوارزمی با اشاره به اینکه در این چند روز بعضی از افراد کم‌اطلاع اذعان می‌کنند که ایشان به اعتبار لباس روحانیت، به این جایگاه را در دانشگاه تهران رسیده است، گفت: در پاسخ به این افراد باید گفت که کسانی که ایشان را می‌شناسند، می‌دانند که او با تلاش فراوان در این راه قدم برداشت و اینکه قدر و منزلت این مرد بزرگ را اینگونه و به این شکل پایین بیاوریم، بی‌انصافی است

وی ادامه داد: تصویر نادرست دیگری که از ایشان ساخته می‌شود این است که دکتر فیرحی، به دنبال اسلامی کردن علوم سیاسی بود. اما باید اذعان داشت که ایشان همواره با اینگونه تلاش‌ها مخالفت داشتند و تصویر ایشان در ذهن همواره به عنوان یک آکادمسین تمام‌معنا، ثبت خواهد بود و هرکه ایشان را می‌شناسد، می‌داند که همواره برای حفظ جایگاه علمی تلاش کرد .ضمن اینکه معتقدم ایشان مشعل اندیشه سیاسی را در دانشگاه تهران، روشن نگه داشته بودند.

بستانی با اشاره به اینکه پروژه عمیقی که با وفات ایشان ناتمام ماند نوعی الهیات سیاسی بود، گفت: در دوگانگی‌های سنت و تجدد، ایشان راهکار روی فقه و مسائلی که در سنت فقهی برای فقه حکومتی، اجتماعی و سیاسی وجود دارد را انتخاب کردند.

فیرحی از نوآوران دینی بود

احمد نقیب‌زاده با بیان اینکه از من نخواهید یک سخنرانی غیرعاطفی در مورد دکتر فیرحی داشته باشم، گفت: من با ایشان 35 سال دوست و هم‌اتاقی بودم به طوری که خیلی اوقات افراد تعجب می‌کردند که چطور ریش‌تراشیده‌ای مثل من با یک روحانی آنقدر صمیمی است.

وی ادامه داد: دکتر فیرحی در مباحث علمی بسیار فهیم بود و مفاهیم پایه را خوب درک و استدلال می‌کرد و از آنها به نیکی استفاده می‌کرد. ایشان از غرب و شرق اگر نکته جالبی می‌دید به کار می‌بست. اگر چیزی می‌پرسید مثل یک طلبه گوش می‌داد و یادداشت می‌کرد و اگر من سوالی از او داشتم برایم مثل یک استاد جواب می‌داد. رفتن او ضایعه بزرگی بود، چرا که ما یکی از نوآوران دینی را از دست دادیم. کسی که به مراتب از کسانی که در این زمینه ادعا داشتند و شناخته‌شده‌تر بودند، بسیار عمیق‌تر به این مسائل می‌پرداخت.

دکتر فیرحی آموزگار امید بود

 در پایان رضا نجف‌زاده، استاد علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی با اشاره به اینکه برگزاری این یادبود تلاشی است برای آرام شدن دل‌های دوست‌داران او، گفت: جامعه علوم سیاسی ایرانی با درگذشت او با خطر انسداد سوگواری و نتوانستن گریستن و استیصال روبرواست. اینکه ممنوعیت تام ملاقات مانع از سوگواری و تخلیه هیجان عاطفی است.

نجف‌زاده با خطاب دکتر فیرحی به «آموزگار امید» اظهار کرد: ایشان در زندگیشان سختی بسیار کشیده بود و از دوران کودکی کار می‌کرد و حتی وقتی وارد دانشگاه هم شد کارگری می‌کرد. با رنج و عرق ریختن خود را به اینجا رساند.

این استاد ادامه داد: واپسین گفتارهای داود فیرحی در آخر شهریور امسال در باب کرونا، الهیات و جامعه بود که در این سخنرانی ایشان از ایمان به مثابه یک تجربه فردی یاد کرد که چطور در برابر تنش‌ها و بن‌بست‌ها می‌تواند نقش ایفا کند. مساله خودایمن‌سازی را مطرح کرد که انسان جدید در تعارض ایثار و خودایمن‌سازی گرفتار است و تمام مصیبت‌ها چگونه این دوگانگی و دوگانه ایمان و کفر را تشدید می‌کند و از مواجهه با مرگ و اصل امید صحبت می‌کند.

زهره میرعیسی‌خانی

انتهای پیام

 

اقدام کننده: دبیر تحریریه

صدای زنجانداود فیرحییادبود فیرحی
sedayezanjannews.ir/nx4808


درباره ما تماس با ما آرشیو اخبار آرشیو روزنامه گزارش تصویری تبلیغات در سایت

«من برنامه نویس هستم» «بهار 1398»