هاجر کشاورزی- دوم بهمن سال
94 بود که خانه هنرمندان استان زنجان با حضور استاندار، مدیرکل وقت فرهنگ و ارشاد
اسلامی، مسئولان و اصحاب فرهنگ و هنر در محل فرهنگسرای کوثر افتتاح شد و این تشکل
صنفی با اهدافی همچون دادن شکل رسمی به فعالیت هنرمندان و نیز ایجاد مکانی برای
تعامل و ارتباطات در بین این افراد شکل گرفت و حال با گذشت سه سال از آغاز فعالیت
آن به سراغ یکی از مدیران این مجموعه رفتهایم تا از دغدغههای آنان و نیز برنامهها
و کارهای انجام شده در بزرگترین تشکل صنفی هنری استان جویا شویم.
رحمان پرچگانی متولد سال 51
در زنجان است که مدرک کارشناسی خود را در رشته طراحی و نقاشی در سال 1375 از
دانشگاه هنر دانشگاه تهران اخذ کرد و در سال 1377 موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد
در همین رشته از دانشگاه تربیت مدرس شد، همچنین در سال 92 دکترای رشته هنر را از
دانشگاه حاجت تپه ترکیه دریافت کرده است.
این استاد دانشگاه در سوابق
کاری خود علاوه بر تدریس در دانشگاههای هنر تهران، دولتی کاشان، آزاد اسلامی واحد
زنجان و ابهر و دانشگاه زنجان از هنرمندان موفق در رشته گرافیک و هنرهای تجسمی است
که برگزاری نمایشگاههای مختلفی را از سال 1367 تاکنون در پرونده هنری خود دارد که
برگزیده ویژه دوسالانه طراحی اوزاکای ژاپن و برگزیده دوسالانه نقاشی دانشجویان
سراسر کشور موزه هنرهای معاصر تهران از جمله آنها است و در کنار برگزاری نمایشگاهها
و ارائه آثار هنری، پرچگانی را میتوان از جمله اشخاص هنری دانست که دغدغه توسعه
هنر در استان را داشته و میتوان از او به عنوان موئسس و رئیس انجمن هنرهای تجسمی
استان نام برد.
عملکرد سه ساله خانه
هنرمندان استان، تعامل دستگاهها با هنرمندان، دغدغههای این قشر و آسیبشناسی
کارهای هنری از جمله موضوعات مطرح شده در گفتوگو با رحمان پرچگانی، رئیس هیئت
مدیره خانه هنرمندان استان است که در ادامه مشروح گفتوگو آورده شده است .
به عنوان سوال
نخست به نظر شما عملکرد خانه هنرمندان در سه سال از شکلگیری فعالیت این خانه به
چه نحوی بوده است؟ خودتان چه نمرهای به این عملکرد میدهید؟
خانه هنرمندان حدود سه سالی
است که شکل گرفته و در سال اول کارهای اولیه همچون تعیین هئیت موسس، انتخاب اعضای
هئیت مدیره و تدوین اساسنامه انجام شد و بعد از انجام چنین مراحلی موضوع مکان برای
استقرار خانه هنرمندان مطرح شد که بعد از یکسال دوندگی و پیگیری و با صرف بودجه
70 میلیون تومان که از طریق برنامه و بودجه استانداری اخذ شد و در اختیار اداره کل
فرهنگ و ارشاد اسلامی استان قرار گرفت و با این مبلغ فرهنگسرای کوثر ترمیم و تا
حدودی تجهیز و تحویل اعضا شد و میتوان گفت فعالیتهای خانه هنرمندان به عنوان
بزرگترین تشکل مردمنهاد در دو سال اخیر شکل گرفته و هم اکنون نیز بیش از 690
هنرمند استان در این خانه عضویت دارند که شامل اعضای پیوسته، وابسته و نیز اعضای
افتخاری است.
در این باره میتوان گفت 25
عنوان برنامه در 3 سال فعالیت خانه هنرمندان استان اجرا شده که برگزاری 3 دوره چهلواره،
برگزاری جشنواره خوشنویسی استان، بزرگداشت مقام هنرمندان، اجرای دورههای آموزش و
تخصصی عکاسی و فیلمسازی و تور عکاسی از جمله برنامههایی بوده که تعدادی از این
برنامهها با مشارکت دستگاههایی همچون شهرداری، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی،
بنیاد شهید استان و سایر ادارات و ارگانها محقق شده است.
اما در رابطه با اینکه آیا
تعداد برنامههای اجرا شده قابل قبول بوده یا نه؟ طبیعی است که ما راضی نیستیم و
هدف ما بسیار بزرگتر و بیشتر از این بوده اما با توجه به اینکه فعالیت خانه
هنرمندان تنها به عنوان یک تشکل مطرح بوده و هیچ بودجه و کمک مالی مشخصی نداریم
نمیتوان انتظار برگزاری تعداد برنامههای بیشتری را داشت و اجرای متوسط 6 تا 7
برنامه در سال نیز عملکرد قابل قبولی است که با هزینههای بسیار ناچیز و با همت
هنرمندان انجام شده است این درحالی است بسیاری از انجمنها در طول سال حتی اجرای
یک برنامه شاخص هنری را نیز نداشتهاند و بهنوعی در تعطیلی به سر میبرند و این
در شرایطی است که انجمنها ردیف بودجه دارند و انتظار از آنها بیشتر است.
همچنین در خصوص عملکرد خانه
هنرمندان و کارهای پرداخته شده در استان بخشی از عملکردها متاثر از حمایت دستگاهها
است و با توجه به تنگناهای بودجهای و وضعیت اقتصادی که دستگاهها و مردم درگیر آن
هستند نمیتوان انتظارات زیادی داشت و در طی این سه سال تنها منبع مالی اختصاص
یافته به خانه هنرمندان مربوط به همان 70میلیون تومان بوده که پس از کلی دوندگی و
آنهم فقط برای ترمیم ساختمان فرسوده و تا حدودی تجهیز خانه هنرمندان بوده است.
برنامههای خانه
هنرمندان برای امسال چیست و چه اولویتهایی برای کار وجود دارد؟
خوشبختانه با تثبت جایگاه
خانه هنرمندان میتوانیم به دنبال اجرای برنامهها در حوزههای مختلف هنری باشیم و
در این راستا در حوزه تئاتر و موسیقی که پیشتر از این کمتر به آن پرداخت شده بود،
ورود خواهیم کرد و در کنار این موارد ما بدنبال استفاده از ظرفیت دستگاهها برای
اجرای برنامههای فرهنگی و هنری هستیم چرا که اگر این موضوع اتفاق نیفتد به طور
قطع هنرمندان دیدشان به خانه هنرمندان عوض شده و از این تشکل صنفی دلسرد خواهند شد.
از صحبتهای شما
چنین برداشت میشود که فعالیت خانه هنرمندان استان در گرو تعامل و همکاری دستگاهها
و نهادها است؟ آیا این موضوع اتفاق افتاده و اگر اتفاق نیفتاده به نظر شما دلایل
این فاصله چیست؟
حداقل انتظار ما به عنوان
هنرمندان شهر این است که مسئولان با خانه هنرمندان تعامل نزدیک داشته و در اجرای
برنامههای فرهنگی و هنری خود، از تجربه هنرمندان شهر بهره ببرند، نهادها و
سازمانهایی که اقدام به برگزاری برنامههای فرهنگی و هنری میکنند باید توجه
داشته باشند جایی بهتر از خانه هنرمندان، برای تامین نیازهایشان پیدا نمیکنند ولی
متاسفانه این مسئله در سطح استان به شکل کامل نهادینه نشده و بسیاری از هنرمندان
تراز اول شهر در اجرای کارهای هنری و فرهنگی دستگاهها که دارای اعتبار و بودجه
نیز هستند بکار گرفته نمیشوند و همین امر باعث مهاجرت آنها به تهران و شهرهای
دیگر میشود، این درحالی است که در هرکاری برای آنکه نتیجه کار رضایتبخش و مطلوب
باشد، نیاز داریم که کار به متخصصان آن حوزه سپرده شود مثل انجام کار معماری در یک
ساختمان کار هرکسی نیست و نیازمند حضور افراد متخصص در حوزه معماری است و این در
حالیست که در اجرای برنامههای هنری و فرهنگی که ظرافت و دقت عمل بیشتری را میطلبد
مشاهده میشود تنها کارشناس یک مجموعه که گاها هیچ سر رشتهای از هنر ندارد مجری
برنامههای بزرگ هنری و فرهنگی معرفی میشود و این خطاست.
انتقاد ما این است که خانه
هنرمندان به عنوان مرجعی که متخصصان این حوزه را دارد، در سیستم بکار گرفته شود
همانطور که در ساخت و ساز، طبیعیست که نظام مهندسی در این زمینه کار تخصصی را از
مهندسان انتظار دارد اما سوال اینجاست که چرا در حوزه هنر که اتفاقا بسیار ظریفتر
و حساستر از سایر بخشهاست اینگونه قشری عمل میشود و تشکل مردم نهادی چون خانه
هنرمندان به عنوان یک صنف متخصص مورد پذیرش قرار نمیگیرد، چیزی معادل نظام هنری
در کنار نظامهای پزشکی و مهندسی و...است. این به نفع نهادها، ارگانها و دستگاههای
اجراییست که این تشکل را به عنوان نظام
هنری شهر بپذیرند و از کار تخصصی فعالان در این حوزه استفاده کنند و هم به نفع
هنرمندان است که ضمن حفظ شان و جایگاهشان کار تخصصی و اصیل خودشان را در بستری
حرفهای و هموار به انجام برسانند و در این صورت بسیاری از رانتها و رابطههای
اضافی حذف شده و جلوی ولنگاریها در حوزه فرهنگ و هنر گرفته میشود. در یکی دو سال
اخیر خوشبختانه یکی از کارهای خوب انجام شده، افزایش تعاملات مدیران شهری با خانه
هنرمندان بوده که در این راستا ساخت المانها و مجسمههای بکار رفته در محیطهای
شهری از طرف سازمان سیما و منظر شهرداری و شهردار به خانه هنرمندان واگذار شده که
اولین پروژه نیز ساخت المان امام رضا(ع) است که مقدمات انجام کار صورت گرفته است و
از اساتید به نام کشور و چند نفر از طراحان موفق زنجانی برای طراحی دعوت به عمل
آمده است.
آن چیزی که مسلم است
شهروندان نیازمند این هستند که در سطح شهر یک گالری خوب هنری برگزارشود یک تئاتر
خوب اجرا شود و نقاشی دیواری خوب ببینند و فضاهایی مثل پارکهای فرهنگی و هنری داشته باشند که آثار هنری هنرمندان
به اجرا در بیاید، مردم با دیدن این برنامهها ذائقهشان عوض میشود و سطح توقعشان
بالاتر میرود و انتظار انجام کارهای بهتری را پیدا میکنند.
واگذاری کار به
خانه هنرمندان سبب نمیشود که هزینه کارها بالا برود ؟
اتفاقا کاملا برعکس خواهد
بود. حقیقت اینجاست که مشکل دستگاهها، برگزاری گران و غیر تخصصی جشنوارهها و
برنامههای فرهنگی و هنریست که غالبا عایدی مشخصی برای هنرمندان ندارد و اگر این
موضوع به خود هنرمندان واگذار شود خیلی اقتصادیتر برگزار میشود و اینکه میگویند
توان اجرایی نداریم دیدگاه غلطی است چرا که در طول برگزاری این برنامهها ثابت
کردهایم که میشود برنامهای فاخر را با مبالغ پایینتر اجرایی کرد .
متاسفانه در برخی دستگاهها
برای اجرای یک برنامه مبالغ بالای میلیونی خرج میشود اما تاثیرگذاری آن شاید
نزدیک به صفر است و در طول سال از این برنامهها در خیلی از ارگانها و ادارات
برگزار میشود، اما زمانی که به شکل قرارداد و با حوزه تخصصی همچون خانه هنرمندان
برونسپاری انجام گیرد، علاوه بر کاهش هزینهها، خواستهها نیز مشخص است و دیگر
این گونه نیست که یک کارمند به عنوان داور جشنواره، مبلغ قابل توجهی را برای کاری
که سررشتهای از آن ندارد، دریافت کند و از طرفی نتایج اینگونه برنامهها هم از
ابتدا معلوم است.
دستگاهها و ارگانها دولتی
و خصوصی برای حصول به نتایج ارزشمند و ماندگار، بایستی فعالیتهای تخصصی مردمنهاد
مثل خانه هنرمندان را بپذیرند و باورکنند همانطور که در اصل 44 قانون اساسی نیز به
واگذاری امور به مردم تاکید شده است و در واقع انتظار این است برای آنکه هنرمندان
فضایی برای کار در استان داشته باشند بایستی کاری برای اجرا داشته باشند تا
بتوانند از این طریق امرار معاش کنند.
اما در اینباره افرادی
هستند که بدون توجه به کیفیت کار و صرفا از روی رانت و رابطهای با یک مسئول،
کارهایی را در سطح شهر اجرا کردهاند، رفتاری که نکوهیده بوده و نباید این کارهای
غلط باب شود.
به نظر شما مشکلات
و دغدغه اصلی هنرمندان چیست؟ حرف از امرار معاش هنرمندان به میان آمد آیا هنرمندان
زنجان از رفاه نسبی برخوردار هستند؟
مسائل مالی و نبود کار مشکل
اصلی هنرمندان استان است که گاها همین نبود کار سبب شده که هنرمندان به استانهای
دیگر مهاجرت کنند و در شهرایی مانند تهران ساکن شوند البته گاها در رشتههایی
مانند موسیقی میبینیم که وضعیت نسبت به سالهای گذشته به مراتب بهتر شده است اما
عموما هنرمندان استان بویژه هنرمندان شهرستانی با مشکلات مالی و اقتصادی رو به رو
هستند.
هرچند این مشکلات تنها مختص
استان نبوده و نیست و افرادی که هنرمند هستند خود با علم به اینکه کار آنها پولساز
نیست وارد آن شدهاند اما حمایت بیشتر و تامین حداقل نیازهای این افراد ضروری است
و اگر نظام صنفی و خانه هنرمندان جایگاه واقعی خود را پیدا کند و کار به کاردان
سپرده شود، بخشی از مشکلات هنرمندان اصیل برطرف میشود و بخشی هم به وضعیت کلی
اقتصادی جامعه بر میگردد و از توان این مبحث خارج است.
استقبال نسل جدید
و خانوادهها برای ورود به عرصه هنر را چگونه ارزیابی میکنید و چرا با وجود اضافه
شدن کلاسها و امکانات، ما هنرمندان جوان شاخص کمی داریم؟
در اینباره باید گفت حضور
در یک یا چند دوره کلاس به منزله این نیست که شخص فیلمساز، هنرپیشه، خواننده و
عکاس ماهری خواهند شد. در حقیقت در کشورهای پیشرو در زمینه هنر قصد اصلی از حضور
در کلاسها و کارگاههای هنری بویژه در سنین پایین پرورش قوه خلاقیت کودکان است و
در نتیجه شکلدهی ساختار فکری و ذهنی خلاقانه است، اما متاسفانه رفتن به کلاسهای
هنری در ایران به شکل مد در آمده و به اصطلاح خانوادهها، یک کار لاکچری و چشم و
هم چشمی بوده و هدف اصلی در زیر ظواهر فریبنده پنهان میماند. در کل استقبال از
حوزه هنر مثلا موسیقی در ذات خود بد نیست
ولی باید این سوال را پرسید که مگر جامعه ما چقدر موسیقیدان، هنرپیشه، عکاس
و نقاش احتیاج دارد. از دیگر آسیبهای وارده در حوزه هنر که در سالهای اخیر نیز
نمود بیشتری داشته این است که بیش از حد و خارج از عرف معمول، استادپروری مد
شده و براحتی و با یک یا دو اثر تلفیقی و
گاها متوسط و ضعیف، جایگاه استادی و پیشکسوتی به هنرجویان داده میشود و این هم
بسیار خطرناک و لطمه زننده است و با این کار برای چند کار متوسط و اندکی خوب، لفظ
استاد را استفاده میکنیم و مسیر غلطی را پیش پای هنرآموزان قرار میدهیم که در
نهایت بزرگترین صدمهای که همانا عدم پیشرفت و در جا زدن است نصیبشان میشود و از طرفی کسان دیگری را هم به عنوان شاگرد با
خود همراه کرده و به مسیر اشتباهشان خواهند کشاند.
اعتقاد دارم خانوادهها
فرزندان خود را برای آنکه چند جانبهنگر و خلاق
بار بیایند، تشویق به حضور در کلاسهای هنری کنند اما این انتظار را نداشته
باشند که حتما پس از یک دوره کلاس یکی دو ساله، تبدیل به هنرمند عکاس، نقاش و ...
شوند و حقیقت اینست که مسیر رسیدن به هنر اصیل بسیار بسیار سخت و ناهموار، زمانبر،
هر چند شیرین و لذتبخش است.
به عنوان استاد
دانشگاه عملکرد دانشگاهها و هنرستانهای استان را در زمینه پرورش استعدادهای هنری
چگونه ارزیابی میکنید، ما در سطح آکادمیک آموزش چه رشتههای هنری را داریم؟
در سطح کشور و همچنین دانشگاههای
استان، دانشگاه درجه خوب و متوسط و ضعیف داریم که فضای آموزشی، امکانات و خروجی
این دانشگاهها با یکدیگر فاصله معناداری دارد اما در تربیت دانشجویانی که وارد
عرصه هنر شدهاند مسئلهای که وجود دارد این است که غیر از آموزشهای آکادمیک تا
چه میزانی خود دانشجویان مشتاق به یادگیری هستند و در کنار آموزش علمی و دانشگاهی
وارد کار هنر شدهاند که در این رابطه میتوان گفت خروجی دانشگاههای استان در سطح
متوسط بوده و کارهای سطح بالایی را از فارغ التحصیلان دانشگاهی به خصوص دانشگاههای
مرجعی چون دانشگاه زنجان که کارشناسی تخصصی نقاشی را دارد ندیدهایم و مهمتر از
این، ارتباط ضعیف با سطح عمومی و هنر شهر نیز از مشکلات دیگر این مراکز است، اگر
دانشکدههای هنر و دانشجویان رشته هنر در فرهنگ و هنر شهری تاثیرگذار نباشند از
چه کسانی بایستی این انتظار را داشت و صرف پاس کردن واحدهای درسی و با رد و بدل
شدن نمره، کار فرهنگی صورت نمیگیرد و بایستی تعاملات لازم بین مراکز علمی و
جوامع شهری و مراکز فرهنگی در متن شهرها به هم تنیده و به موازات و مکمل همدیگر
باشند.
به عنوان آخرین
سوال، رسانههای استانی اعم از خبرگزاریها و روزنامهها تا چه اندازه توانستهاند
در معرفی و شناساندن هنرمندان استان نقش داشته باشند؟ آیا نمره قبولی به عملکرد
رسانهها میدهید؟
به نظر بنده رسانهها میتوانند
در شناساندن خانه هنرمندان و بیان دیدگاهها و انتقال نقدهای هنرمندان حائز نقش
باشند و معرف خانه هنرمندان و جایگاه واقعی هنرمندان اصیل به مسئولان و ذینفعان
باشند چرا که اعتقاد دارم افرادی که در رسانهها کار میکنند خودشان بهنوعی
هنرمند محسوب میشوند و باید دغدغه همصنفان
خود را داشته باشند که در صورت انتقاد و دیده شدن است که ما شاهد کارهای فاخر و
اصیل از سوی فعالان این عرصه میشویم.
در این رابطه یکی از
انتقادات ما به رسانههای استانی است که متاسفانه کمتر شاهد انتشار مطالب تخصصی در
حوزههای هنری، دغدغههای هنرمندان و شناساندن هنرمندان در بین افکار عمومی هستیم
و بیشتر اخبار منتشر شده تنها از زبان دستگاههای ذیربط در این حوزه است و انتظار
داریم همانطور که رسانهها در پی کار تشکیلاتی و صنفی در خانه مطبوعات بوده و
هستند، در این مسیر مشترک از حامیان اصلی هنرمندان
و تشکیلات تخصصی و حرفهای و
هنری شهرمان باشند و ارتباط تنگاتنگی را این دو مرکز تخصصی با هم داشته باشند.
#رئیس هیئت مدیره خانه
هنرمندان زنجان، هنرمندان زنجان