پایگاه خبری صدای زنجان-
فیلم سینمایی «مراسم تدفین کلاغها» به کارگردانی و تهیهکنندگی ناصر قهرمانی، از
چهارشنبه پنجم خرداد، روی پرده سینماهای هنر و تجربه رفت. در خلاصه داستان این
فیلم ۷۲ دقیقهای آمده است: «زنی که یکبار میمیرد، زنی که صدبار میمیرد، زنی که
هزاربار میمیرد...»
او ساخت فیلمهای «به وقت
رهایی»، «پیگ کاسو» و «شبِ دارکوب» و مستندهای «آن شب بارانی»، «نهنگی در تنگ»،
«آشیقلار» و غیره را در کارنامه خود دارد. بازیگران این فیلم محمود نظرعلیان، ثمین ولیزاده، علی رضاییراد،
رها پوررحمتی، سروش تختی، میلاد صالحی، سینا خلیلی و یزدان حسنی، نقشآفرینان
هستند.
او در گفتوگو با صدای زنجان
با اشاره به اینکه «بترسیم از روزی که برای هم حتی مراسم تدفین هم نتوانیم بگیریم»،
گفت: پیش از هر چیزی ادای احترام به بابک خرمدین را دوست دارم.
قهرمانی با اشاره به اینکه
فیلم «مراسم تدفین کلاغها» یک هشدار برای انسانها است، ادامه داد: وقتی کلاغی میمیرد،
کلاغ دیگری به او چند منقار میزند که او را از خواب بیدار کند و این احتمال را میدهد
که او نمرده باشد، ما انسانها نیز روزگاری این کار را انجام میدادیم اما اکنون و
با توجه به شرایط موجود این موضوع در حال کمرنگ شدن هست. ضمن اینکه امیدوارم در
آینده این مراسم فراموش نشود چرا که روزگار به سوی صنعتی شدن میرود و زندگیها
آکواریومی می شود این موضوعات همگی هشدار است و وی ادامه داد: وقتی که کلاغی میمیرد بقیه کلاغها هم در اطراف او جمع می
شوند و داد و قال راه می اندازند اما این به معنای خاک سپاری نیست و شاید بشود اسم
آن را مراسم ختم می گذارند به این معنا که انها همدیگر را خبر میکنند و از وجود
یک تهدید هشدار میدهند و در واقع این را میخواهند بگویند که تهدیدی برای آنها
وجود دارد.
وی با بیان اینکه موضوع این
فیلم کوتاه به زنان اختصاص مییابد، اظهار کرد: موضوع زن در همه نقاط موضوع جدی
است و معمولا رمانها و فیلمهایی پیرامون موضوع زنان و مسائل آنان ساخته میشود،
و نکتهای که در خصوص این فیلمها قابل مطرح است این است که در اکثر فیلمهایی که
با موضوع زنان ساخته میشود، زن به نوعی یا به قانون متوسل شود و یا نسبت به
موضوعی انتقام میگیرد و در این میان زنان یا حق خود را میگیرد و یا نمیگیرد و
در جامعه سرخورده میشوند ولی در هر صورت زنان در این فیلمها بازنده هستند و دیگر
آن زن سابق نمیتواند باشد و حتی اگر احقاق حق هم شود باز آسیب روانی که در ذهن او
مانده است از ذهن زنان پاک نمیشود.
احقاق حقوق زنان در جامعه به
درستی پیش نمیرود
به اعتقاد این فیلمساز در
دنیای واقعی هم اوضاع به همین منوال است و نابرابریها همچنان برای زنان در جامعه وجود
دارد و همواره جامعه شناسان به این موضوع اذعان دارند و چشماندازهایی برای این
موضوع مشخص و این تهدیدها را بیان میکنند. احقاق حقوق زنان در جامعه به درستی پیش
نمیرود؛ هر چند قرار هم نیست با ساخت چند فیلم و رمان و مقاله مشکل در جامعه حل
شود. تلاش من به عنوان یک فیلمساز در این فیلم تنها مطرح کردن موضوع است و امیدوارم
که روزی برسد که هیچ زنی در این زمینه آسیب نبیند.
به گفته قهرمانی تصویر زن فیلم
«مراسم تدفین کلاغها» با زنان دیگر و حاضر در جامعه فرق دارد و این هم اینکه اصلا
به دنبال انتقام گرفتن و یا ترحم نیست و فقط در این فیلم به دنبال مطرح کردن این
موضوع است که در فیلم این موضوع از روایتی
به روایت دیگر تغییر میکند و داستان را به پیش میبرد. در واقع زن در این فیلم خرد
نمیشود و تنها به دنبال بیان روایت و اتفاقاتی است که بر سر او میآید و این
موضوع را به مخاطب ارجاع نمیدهد که احقاق حق کند و تنها به نوعی میگوید که من
هستم و این مشکلات در جامعه بر سر من میآید و این بلایی است که سر تمام زنان میافتد.
اگرچه یک میزان تناقض در فیلم وجود دارد که تعمدی است.
وی با بیان اینکه زنها با
توجه به طبیعت و زنانگیشان و آسیبهایی که در این زمینه میبینند، از بسیاری از
آرزوهایشان میگذرند و این بسیار موقعیت بدی است، اظهار کرد:به اعتقاد من زنی که
از بسیاری از آرزوهایش می گذرد بسیار بیشتر از زنی که با مشکلاتی در جامعه روبه رو
است و رنج میکشد آسیب میبیند، چرا که بر روی روان او تاثیرگذار است.
قهرمانی با اشاره به اینکه «مراسم
تدوین کلاغها» خط روایی مشخصی ندارد که داستان را به پیش ببرد، اظهار کرد: فیلم من
دغدغه ای از جنس زن دارد و «درام» این فیلم را به پیش میبرد و آن را در هر بخشی و
در هر روایتی به جاهایی پرت میکند که ظاهرا هیچ سنخیتی با سایر سکانسها ندارد.
این سنخیت نداشتن به خاطر نوع ساخت فیلم من است که هیچ ادعایی هم در این زمینه
ندارم.
این کارگردان با اشاره به
اینکه این فیلم را من بسیار شخصی ساختم ، اظهار کرد: ساخت این فیلم بالغ بر سه سال
طول کشید و و آن را چند بار تدوین کردم. احساس میکنم که این فاصله افتادن در
میان ساخت فیلم به من و شکل گیری شخصیتهایی که مد نظرم بود، کمک کرد. هر چند به
شدت از شخصیت پردازی دوری کردم تا هیچ مرگی در آن تاثیرگذار نباشد. در مورد
بازیگران هم باید اذعان کنم که بازیگران در این فیلم خودشان هستند و هیچ تلاشی در
اینکه نقش بازی کنند نکردهاند و فیلمنامه چندین بار عوض شد.
مراسم تدفین کلاغها به دنبال
این است که سوالاتی را در ذهن مخاطب ایجاد کند
قهرمانی در این رابطه ادامه
داد: من تمعدا به سراغ یک داستان خاص و شسته و رفته نرفتم چون این باعث میشد که تنها
مشکلات یک زن را در فیلم روایت کنم در حالی که دوست داشتم که نگاه به موضوعات و دغدغه زنان یک
میزان جامعتر باشد و تنها در ذهن مخاطب سوال مطرح کنم نه اینکه به دنبال جواب
دادن به این سوالها هم باشم.
وی با بیان اینکه که در این
فیلم به روایت چند موقعیت تلخ از زنان بپردازم بدون اینکه تماشاگر در فیلم تلخیای
را ببیند، اظهار کرد: ممکن است در میان تصاویر سیاه و سفید فیلم و ریتم موزیکهایی
که روی آن کار شده است هیچ تصاویرو حس تلخی به مخاطب ارائه نشود ولی تلاش من بر
این بوده است که تصاویری به کار رود که مخاطب به صورت مدام آنها را در ذهن خود
مرورشان کند تا اثرگذاری بیشتری را در او داشته باشد.
وی افزود: دوست داشتم در این
فیلم عنوان کنم که زنان را در جامعه جدی بگیریم و به زن نگاه جنسیتی نداشته باشیم.
زن در فیلم من در بعضی موقعیتها از خود دفاع میکند و در بعضی موقعیتها کشته میشود
و یا میکشد. ولی این تلخیها ماندگار نیستند و با شروع سکانس بعدی فراموش میشوند
و این بسیار مهم است چرا که بر روی این موضوع تاکید داشتم. کشته شدن زن در این
فیلم ساده گرفته شده است و اصراری به پررنگ کردن آن نداشتم تا مضمون زنی که یک بار
میمیرد و صد بار میمیرد و هزار میمیرد را در فیلم بسازم ولی مخاطب مرگ او را
باور نکند چرا که قرار نیست زنی کشته شود!
قهرمانی تصریح کرد: پخش سمفونی
نهم بتهوون و کلاغی که به دوست مرده خود نوک میزند که بیدار شو! قصد ما مردن
نیست؛ به مخاطب القا میکند که سمفونی گوش بدهد و فیلم را ادامه بدهد که زن در آن هیچ
وقت نمیمیرد. ضمن اینکه مانورهای موسیقی - تصویری تماشاگر را تا جایی پیش نمیبرد
که مرگ کسی را باور کند.
وی با اشاره به اینکه بازیگران
در فیلم با چالش خاصی مواجه نیستند، اظهار کرد: زنی که هزار بار میمیرد، تنها یک
تهدید است وبه واقع هیچ وقت در فیلم مورد
ضرب و شتم قرار نمیگیرد و انگیزهها و چالشهای او بسیار خنثی هستند و تماشاگر اصلا
متاثر نمیشود و قرار هم نبوده که او را متاثر کنیم بلکه تلاش ما متفکرکردن و به فکر انداختن مخاطب این
فیلم بود.
وی با اشاره به اینکه این من
رنگ این فیلم را گرفتم ، اظهار کرد: این فیلم اگر چه پر از ابهام است اما چیزی هم
کم ندارد و این فیلم نمادهایی دارد که نشان میدهد که در این صحنه قرار است چه
اتفاقی بیفتد.
تدوین در این فیلم بسیار نقش
پر رنگی دارد
این فیلمساز با اشاره به اینکه
تدوین در این فیلم بسیار نقش پر رنگی دارد، اظهار کرد: در طول ساخت فیلم بارها و
بارها آن را تدوین کردم اما تدوین نهایی این کار بسیار طول کشید و می توانم بگویم
که در تدوین این فیلم کم آوردم وپس از شش ماه به خاطر خستگیای که در این زمینه
داشتم تصمیم به این گرفتم که فیلم را بببندم در حالی که خیلی از رایشهای خوب فیلم
ماند و در برخی از موقعیتها از پرتیهای فیلم استفاده کردم.
وی با بیان اینکه این فیلم، فیلم
استانداری برای مخاطبین نیست، اظهار کرد: امید وارم که مخاطبین با یک پیش زمینه به
سراغ تماشای فیلم بروند. ضمن اینکه من هیچ ادعایی در زمینه این فیلم ندارم و نمیگویم
که فیلم منحصر به فردی ساخته ام هر چند امیدوارم که مخاطبین با تماشای این فیلم از
آن خوششان بیاید.
انتهای پیام/
خبرنگار: زهره میرعیسیخانی