زینب تاراسی: توانایی بدنی برای فتح 6 قله باقیمانده را دارم اما ازنظر مالی نمیتوانم به این هدفم برسم مگر اینکه پشتیبان داشته باشم!
پایگاه خبری صدای زنجان-
نخستین بانوی زنجانی فاتح قله «البروس» روسیه یکی از 7 قله مرتفع دنیا موسوم به «سِوِن
سامیت»ها میگوید که توانایی بدنی برای فتح 6 قله باقیمانده را دارد اما به لحاظ
مالی نمیتواند به این هدفش برسد مگر اینکه پشتیبان داشته باشد!
زینب تاراسی که ماه جاری
توانسته بهعنوان نخستین بانوی کوهنورد زنجانی قلههای «البروس» در روسیه و
«کازبک» در گرجستان را صعود کند به صدای زنجان
میگوید: من از خیلی وقت پیش دوست داشتم که البروس، بلندترین قله در قاره اروپا و
روسیه (که در رشتهکوه قفقاز و بهطور دقیقتر در قفقاز بزرگ قرارگرفته است) با
ارتفاع حدود 6 هزار متری را صعود کنم اما امسال به آرزویم رسیده و توانستم یکی از
7 قله بلند دنیا (سون سامیت) را فتح کنم.
البروس یکی از کوههای
پرطرفدار در مسکو است که گردشگران زیادی را جذب خود میکند. این کوه 2 قله شرقی و
غربی دارد که ارتفاع قلهای که در غرب است 5642 متر بوده و بلندترین قله اروپا نام
نهاده شده و قله شرقی تنها 21 متر از قله غربی کوتاهتر است.
برای صرفهجویی در هزینه «کولهکشی» کردم!
تاراسی بابیان اینکه صعودکنندگان
ایرانی به این قله شامل 11 آقا و 4 خانم بودند، اضافه میکند: من سال قبل به علت
نبود سرپرست ایرانی، سفر به روسیه برای فتح البروس را کنسل کردم. بهشخصه معتقدم
تا زمانی که تجربه کافی را کسب نکرده باشم نباید انفرادی صعود کنم. ببینید در قله
«مونبلان» واقع در مرز بین فرانسه و ایتالیا که حدود 4 هزار و 800 متر ارتفاع
دارد کوهنوردان ایرانی بسیاری جانشان را ازدستدادهاند یا مفقودشدهاند، من قلههای
زیادی را فتح کرده و مربیگری برف و یخ را دارم اما معتقدم بازهم نیازمند تجربه
هستم.
این مربی اضافه میکند: من
تنها بانوی زنجانی هستم که توانستم البروس را فتح کنم و تا جایی که اطلاع دارم 2 یا
3 کوهنورد زنجانی که آقا هستند نیز به این قله صعود کردهاند.
تاراسی میگوید، آنقدر به رشته
کوهنوردی علاقهمند است که باوجود مشکلات مالی ارادهاش را برای رسیدن به قله
البروس جزم کرده و برای صرفهجویی در منابع مالیاش ترجیح داده بهجای پرداخت حدود
900 هزار تومان برای حمل وسایل کوهنوردی با خودرو، «کولهکشی» کرده و همراه با وسایل
سنگین موردنیاز کوهنوردیاش، خود را به نوک قله البروس برساند!
او به علت مسائل مالی با هواپیما
به «تفلیس»، پایتخت گرجستان رفته و بهصورت زمینی 15 ساعته به روسیه رفته است.
تاراسی در این خصوص میگوید:
من آنقدر پولندارم که لاکچری کوهنوردی کنم. کوهنوردان بهصورت هوایی وارد مسکو
(پایتخت روسیه) شده بودند اما من به علت مسائل مالی و صرفهجویی در هزینهها، 15
ساعته و بهصورت زمینی از گرجستان خود را به روسیه رساندم. حتی پس از فتح البروس
روسیه به گرجستان بازگشته و به سرپرست گروه پیشنهاد دادم تا در برنامه صعود به قله
«کازبک» گرجستان نیز حضور یابم، ایشان نیز با توجه به توانایی که از من سراغ
داشتند پذیرفتند.
تبدیل آرزوی صعود به «کازبک» گرجستان به واقعیت،
پس از 3 سال!
گفتنی است که تاراسی سال 98 در
مصاحبهای با صدای زنجان،
صعود به قله کوه سبلان را از آرزوهای دیرینهاش دانسته و گفته بود: سبلان یکی از
واژههای مقدس است که از کودکی نامش در ذهنم طنینانداز شده است، وقتی دو سال پیش
به سبلان صعود کردم از شدت هیجان قلبم از جا کنده میشد، همینکه احساس کنی به
آرزویت رسیدهای یعنی تو خوشبختی!
وی با اشاره به برنامه صعودش
به قلههای کشور ازجمله الوند (همدان)، دماوند (تهران)، سهند (آذربایجان شرقی)،
سبلان (اردبیل)، دوشاخ (زنجان) و آرارات (ترکیه) گفت که امسال (سال 98) برنامه
صعود به قله کازبک (اورست کوچک) واقع در گرجستان را داشتم اما بنا به دلایلی کنسل
شد. با یکی از مربیان و باشگاهداران کشور هماهنگ شدم و به مراپیک (هیمالیای نپال)
صعود کردم.
او هماکنون به صدای زنجان میگوید: پس از گذشته حدود 3 سال در سال
1401 خیلی اتفاقی آرزویش به واقعیت تبدیلشده و پس از فتح البروس، مشتاقانه به سمت
قله کازبک روسیه رفته است!
«باوجود حداقلیهایی که داشتم،
برای برنامه صعود خود را آماده کردم، یک دست لباس کوهنوردی همراهم بود چون اصلاً
برنامه صعود به کازبک را نداشتم، شبانه لباسم را شستم تا روز سفر قابلاستفاده
شود، خشکبار و مواد غذایی و میوهام ته کشیده بود، به علت قیمت بالای میوه و حتی
نبود برخی مواد غذایی به یکی از دوستان که از ایران عازم گرجستان بود سپردم که برایم
مواد غذایی موردنیازم را تهیه کند، ایشان هم لطف کردند و اقلام را به دستم
رساندند.»
من درباره کولهکشی کاری که در
برنامه صعود به البروس روسیه را کرده بودم را در سفر صعود به کازبک گرجستان نیز
تکرار کرده و ترجیح دادم کوله خود را بهجای پرداخت یکمیلیون و 700 هزار تومان
جهت کولهکشی با قاطر، حمل کنم.
تاراسی میگوید: شاید ارتفاع
«کازبک» از قله «دماوند» نیز کمتر باشد اما این قله بسیار فنی است و اطراف آن پر
از یخچالهای برفی خطرناک است که هرلحظه امکان سقوط هست ازاینرو در دنیا به
«اورست کوچک» مشهور است. البته با توجه به اینکه من آموزشهای بسیاری دیدم و مربیگری
برف و یخ را دارم صعود به کازبک راحت و آسان بود.
در فتح «هیمالیای نپال» کسی پشتیبانم نشد!
نخستین زن زنجانی فاتح هیمالیا
میگوید قبل از سال 94 کوهنوردی را برای سرگرمی انتخاب کرده بود اما با آشنایی با
مربیان و فاتحان قلل مرتفع ایران و جهان برای دنبال کردن حرفهای این ورزش ترغیب
شده است.
او نخستین بانوی زنجانی فاتح
قله مراپیک (هیمالیای نپال) هم هست که هفتم آبان ماه سال 98 توانسته این قله را به
تسخیر خود درآورد!
تاراسی بابیان اینکه در فتح «هیمالیای
نپال» نیز کسی پشتیبانم نشد، میگوید: به هر سختی که بود راهی شدم! در مسیر صعود این
قله به افرادی برخورد میکردم که میگفتند به دلیل وضعیت نامساعد جوی و سرمای شدید
نتوانستهاند تا ارتفاع بیش از 6 هزار بروند، اما من برای اینکه رویایم را به واقعیت
تبدیل کنم بیهیچ دلهرهای به سمت فتح قله مراپیک پیش رفتم.
سهگانه مراپیک، از قلل 6 هزار
متری هیمالیاست که در منطقه هیمالیای ماکالو و در همسایگی پارک ملی ساگارماتا یا
اورست قرارگرفته است. این سهگانه شامل قله شمالی به ارتفاع 6 هزار و 476 متر، قله
مرکزی به ارتفاع 6 هزار و 461 متر و قله جنوبی آن به ارتفاع 6 هزار و 65 متر است.
تاراسی نخستین بانوی زنجانی
است که توانسته بدون پشتیبان و با مشکلات فراوان مالی به قله مراپیک به ارتفاع 6
هزار و 470 متری صعود کند. او معتقد است رشتهکوه هیمالیا مناسب دوستداران طبیعت
است زیرا زیبایی مسحورکننده آنهمه را مجذوب خود میکند. از آرزوهای علاقهمندان
به ماجراجویی، رویای صعود به هیمالیا و کشف زیباییهای آن است.
توانایی بدنی برای فتح 6 قلل مرتفع دنیا را
دارم اما پولش ندارم!
در دنیای کوهنوردی، چند برنامه
خاص برای رسیدن به سطح بالای صعود داریم، یکی از این برنامهها صعود 14 قله دارای
ارتفاع بالای 8 هزار متر است که در ایران یک کوهنورد آقا (عظیم قیچی ساز) به این
جایگاه دستیافته است.
گفتنی است 8 هزار متریها 14
کوه مستقل زمین هستند که ارتفاعشان از سطح دریا به بیش از 8000 متر میرسد. این
کوهها همگی در رشتهکوههای هیمالیا و قراقروم در قارهٔ آسیا قرار دارند.
به گفته «تاراسی» برنامه دیگر
نیز مربوط به صعود به 7 قله بلند مشهور به «سِوِن سامیت»ها است. این قلهها در
آسیا واقعشدهاند. قلههای بعدی در آرژانتین (آکونکاگوآ بلندترین قله قاره امریکا
در امریکای جنوبی و رشتهکوه آند واقعشده است)، آفریقا (کلیمانجارو دارای 5 هزار
و 900 متر ارتفاع که با سه مخروط آتشفشانی کیبو، ماونزی و شیرا بلندترین کوه آفریقا
است) است.
به گفته «تاراسی» مابقی قلههایی
که در فهرست «سونسامیت»ها قرار دارند در اقیانوسیه، آمریکای شمالی، جنوبگان واقعشدهاند.
این کوهنورد زنجانی بابیان اینکه
بعد از فتح البروس بهعنوان یکی از «سونسامیت»ها، برنامهریزی کرده تا یکی از دو
قله آکونکاگوآ یا کلیمانجارو را فتح کند، عنوان میکند: من توانایی بدنی برای فتح
6 قله باقیمانده را دارم اما تصور نمیکنم ازنظر مالی بتوانم به این هدفم برسم مگر
اینکه پشتیبان داشته باشم! برای فتح اورست که به بام همه قارهها مشهور است و در
قاره آسیا قرار دارند یک میلیارد و 700 میلیون تومان نیاز است! برای اینکه بتوانم
به هدفم برای فتح آکونکاگوآ یا کلیمانجارو برسم 4 تا 5 هزار دلار فقط باید برای بلیت
هواپیما بپردازم.
دوست دارم مادر نمونهای برای پسرانم باشم!
مسئول باشگاه کوهنوردی «چکاوک»
زنجان، سال 85 نخستین کوهنوردی خود را در کنار فرزندانش و همسرش تجربه کرده است.
پزشک این مربی کوهنوردی، سال 86 تشخیص داد که وی مشکل قلبی دارد اما او که اعتقادی
به مصرف دارو نداشت معتقد بود ورزش میتواند بهترین داروی شفابخش برای او باشد.
این پرستار بازنشسته میگوید:
همان روزی که از بیمارستان مرخص شدم همه داروهایم را کنار گذاشتم و ورزش ایروبیک
را آغاز کردم، در آنجا با یکی از مربیان آشنا شدم که همسرشان (آقای حسن نجاریان) عنوان
دار کوهنوردی ایران بود. من پس از آشنایی با ایشان به کوهنوردی علاقهمند شدم.
این ورزشکار عنوان میکند:
همسرم به دلیل سختیهایی که کوهنوردی داشت و از سویی به دلیل نگرانی که بابت سلامتیام
داشت در ابتدا با سفرهای خارج از استان مخالفت میکرد، مجوز خروج از استان را پس
از همراهی فرزندانم از او کسب کردم، نمیدانم شاید دیگر خیال همسرم راحت شد که
فرزندانم میتوانند از من مراقبت کنند.
تاراسی به صدای زنجان میگوید: پس از فوت همسرم، پسرانم فقط من
را دارند! دوست دارم آنها همیشه به مادرشان افتخار کنند! احساس میکنم با قوی
بودن من و فتح قلل مرتفع دنیا میتوانم هم تواناییام را به خودم ثابت کنم و هم به
آنها و با این کار آینده آنها را تضمین کنم!
«برخلاف تصور جامعه، کوهنوردی
رشته پولداران مرفه و بیدرد نیست! من یک پرستار بازنشسته هستم! هزینههای جانبی
که یک خانم دارد را من ندارم! جایزهای که برای خودم میخرم، خرید لباس یا کفش
کوهنوردی است! زنانگی من، قوی بودن است!»
هر چه که تو را نکشد حتماً قویترت میکند!
این مربی ادامه میدهد: خانمها
استقامتشان بالاست و در مقابل مشکلات، توانایی آنها نسبت به آقایان بیشتر است! به
نظرم اگر انگیزه برای ادامه هر کاری داشته باشیم، قطعاً پیروز میشویم! من اهل کمآوردن
نیستم! مشکلات هرچقدر بزرگ باشند اراده من 10 برابر آنهاست! معتقدم هر چه که تو
را نکشد حتماً قویترت میکند!
«من به کسانی که میانهای با
ورزش ندارند، میخواهم بگویم تنبلی را کنار بگذارند، درست است با ورزش نکردن کسی
نمرده اما شک نکنید که ادامه زندگی بهویژه با پا به سن گذاشتن برایش سخت و عذابآور
شده است! متأسفانه زندگی شهری سبب شده تا آدمی با سرعت به سمت فرسودگی برود! من از
بانوان میخواهم تا به سمت ورزش بروند! من هرگز نمیگویم کوهنوردی کنند، اصلاً پیادهروی
که هزینه آنچنانی ندارد را آغاز کنند، فقط در تکاپو باشند تا شاد زندگی کنند.»
انتهای پیام/
خبرنگار: لیلا محمدی