آرزو بهرامی: به تازگی در زمینه نمایشنامهی خیابانی هم قلم میزنم که به دلیل ارتباط تنگاتنگ با مخاطب و درگیر کردن او در فضای نمایشنامه و همچنین رو در رویی با انواع مخاطب و نه فقط مخاطب جدی و بلیط خریدهی تئاتر، برایم جذابیت دوچندانی دارد.
پایگاه خبری صدای زنجان نیوز/ زهره میرعیسی خانی: «آرزو بهرامی» یکی از نمایشنامهنویسان استان
زنجان است که بارها توانسته است در جشنوارههای مختلف کشوری دیده شود. او نوشتن را
از نوجوانی با حضور در کلاسهای استاد «حسین فتاحی»، در زمینه داستان کوتاه شروع
کرده است و پس از اتمام این دوره در جلسات نگارش داستان و نقد و بررسی آثار که به
صورت خودجوش توسط داستان نویسان استان تشکیل شده بود، شرکت کرده است.
بهگفته
بهرامی، او پس از گذراندن این دورهها با حضور در کلاسهای انجمن نمایش و دوره
یکساله فیلمسازی سینمای جوان، نوشتن نمایشنامه رو آغاز کرده و تا کنون آن را
ادامه داده است.
او به تازگی کتابی تحت عنوان «ور» را به چاپ رسانده است
که آنچه میخوانید گفتوگوی صدای زنجان با او در مورد این کتاب است:
در مورد کتاب «ور» توضیح بدهید؟ چند نمایشنامه هست و
توسط چه انتشاراتی به چاپ رسیده است؟
کتاب «ور» مجموعه چهار نمایشنامه است که در یک جلد و
توسط انتشارات کجاوه سخن سوره مهر تهران و به سفارش حوزه هنری استان زنجان به چاپ
رسیده. این مجموعه شامل نمایشنامه بیآباد (کاندیدای جایزه ملی سردار دلها)،
نمایشنامه ور (رتبه دوم جشنوارهی منطقهای نمایشنامهنویسی مجید واحدی زاده)،
نمایشنامه روی آب (راه یافته به دور دوم جشنوارهی تئاتر مردمی و جشنواره
نمایشنامهنویسی جامعهنگار) و نمایشنامه سرپرستان (رتبهی سوم دومین جشنواره ملی
چهارراه) است..
گرایش شما به نمایشنامهنویسی از چه زمانی شروع شد و
چرا؟
گرایش به نوشتن از ابتدای دوره نوجوانی در من وجود
داشت، دلیل آن هم علاقه فراوانم به مطالعهی رمانهای کلاسیک و برتر دنیا بود که
میتوانستم با هر کدام در جهانی غیر از دنیای درون و اطرافم سیر کنم و از این
موضوع لذت میبردم. نتیجه این که تمایل پیدا کردم خود خالق جهانی باشم که از پنجرهی
نگاه من دیده میشد. این طور شد که به داستاننویسی روی آوردم و پس از گذراندن
کلاسها و حضور در دورهمیهای شعر و داستان جدیتر نوشتم اما با دیدن نمایش نی لبک
و بهمن نوشتهی استاد فرهاد ناظر زاده و کارگردانی آقای امیر سهامی متوجه علاقه
فراوان خود به دنیای تئاتر و نمایش و در نتیجه نمایشنامه شدم. افسون و سحر صحنه
چنان جادوگرانه وجودم را محو خود کرد که زندگیام با حضور در سالنهای نمایش، دیدن
تئاتر، خواندن نمایشنامه و بالاخره وارد دنیای سخت نمایشنامهنویسی شدن لذت بخشتر
و انگیزهمندتر شد.
در
مورد فعالیتهای نمایشنامهنویسی خود بیشتر بگویید؟
نمایشنامهنویسی را به طور جدی با نوشتن نمایشنامه «افسانهی
عشق» شروع کردم در سال ۷۹ و در نوزده سالگیام در حالی که پشتوانهی خوبی از آشنایی
با ادبیات داستانی و داستاننویسی داشتم. این نمایشنامه که اثری بود با تلفیق شعر
شهریار شهر سنگستان از مهدی اخوان ثالث و افسانه لیلی و مجنون از نظامی در دوره
خود مورد توجه استادان و هنرمندان انجمن نمایش قرار گرفت و توسط آقای محمود
عربخانی روی صحنه رفت. از آن پس نوشتن نمایشنامه گرچه گاهی به دلیل مسائل مربوط به
زندگی با فواصل فراوان، اما جزو دغدغههای همیشگی من شده است! نمایشنامههایی با
مضامین اساطیری، جامعهشناختی، روانشناسی، شهادت، قهرمانان تاریخی و... نوشتهام
که با هر بار نوشتن قدمهای بعدی برایم هموارتر شده، زیرا به عنوان نویسنده اگر هر
روز ننویسید و اگر هر روز نخوانید کم کم ترس از سپیدی کاغذ و وسواس بر شما چیره میشود
و متوجه میشوید مدتهاست که در جا زدهاید. البته منظورم بی فکر و چاپخانهای
نوشتن نیست؛ بلکه استمرار و سختکوشی و سرو کلهزدن مداوم با شخصیتها و سوژههاست
که به مرور از شما نویسنده قدرتمندتری میسازد. به تازگی در زمینه نمایشنامه
خیابانی هم قلم میزنم که به دلیل ارتباط تنگاتنگ با مخاطب و درگیر کردن او در
فضای نمایشنامه و همچنین رو در رویی با انواع مخاطب و نه فقط مخاطب جدی و بلیط
خریدهی تئاتر، برایم جذابیت دوچندانی دارد.
چرا نمایشنامه؟
نمایشنامه به نظر من سختترین نوع ادبی است. گرچه رمان
را سختترین نوع میدانند، اما در رمان شما فضایی به وسعت جهان فکر و زندگی انسان
در اختیار دارید و مرغ خیال نویسنده میتواند حیطهی وسیعتری برای بال و پر زدن
در اختیار داشته باشد؛ اما در نمایشنامه و از آن جایی که شما اثری دراماتیک خلق میکنید
که در اجرا به تکامل واقعی خود دست یابد، توجه به فضای محدود نمایش، صحنهها و
امکانات اجرایی هم لازم است و در عین حال باید بتوانید متنی بنویسید که تماشاگر را
از دنیای روزمره، نگاه کردن به صفحه گوشی اش در تاریکی سالن (به دلیل خستگی
احتمالی از اثری نه چندان جذاب) و از سیر در تفکرات شخصی خودش جدا کند و میخکوب و
محو تماشای داستانی کند که در پی اتمام کار و خروج از سالن، نگاهی تازهتر به او
خواهد بخشید و وادار به فکرش خواهد کرد. از این رو نمایشنامه برایم نوع نوشتن خاص
و جذابی است. نمایشنامهنویس، مهندسی است که از پی و اسکلت ساختمان تا نما و جلوههای
بصری و حتی ساکنان و ماجراهایش را یک تنه میسازد و اگر این ساختمان، زیبا و با
شکوه باشد، تماشاگر برای ساعتی از حضور در آن لذت خواهد برد و خاطره همنشینی با
شخصیت ها و افکارشان را تا سالها با خود همراه خواهد داشت.
غیر از آن نمایشنامه نسبت به انواع دیگر هنر مخاطب خاصتری
دارد. مخاطبی که اهل تفکر است و اندیشهها، فرهنگ، اساطیر، جامعه تاریخ، هنر و
رویای صحنه برایش جذاب است. به
طور کلی نوشتن نمایشنامه خلق دنیایی است که ابتدای امر خودم را محظوظ میکند و
وقتی خودم از کارم لذت ببرم، محتمل است که روی مخاطب هم اثرگذار باشد.
وضعیت استان را در خصوص تئاتر و نمایشنامه نویسی چطور
ارزیابی میکنید؟
از نظر نمایشنامهنویسی متاسفانه در وضعیت مطلوبی قرار
نداریم. نسل جدید علاقهمند به تئاتر بیشتر به سمت بازیگری و کارگردانی گرایش دارد
و کمتر سختیهای نوشتن را به جان میخرد. گاهی هم با سهل گرفتن امر نوشتن
نمایشنامه، آثاری خلق میشود که به رغم ادعای نویسنده اش به لحاظ محتوا و تکنیک
ضعفهای بسیاری دارد و چه بسا کمبود آموزش پایهای و اصولی را بیشتر نمایان میکند.
البته در این زمینه اداره ارشاد با برگزاری ورکشاپهای نمایشنامهنویسی و حوزههنری
با تشکیل گروههای نمایشنامهنویسی مبتدی و فعال گامهای مثبت و امیدوارکننده ای
برداشته است که امیدوارم موثر واقع شود.
در اکثر شهرها و استان ها نسل جدید جوانان علاقهمند
نمایشنامهنویسی وارد عرصه شدهاند که در بین آنها چهرههای مستعد و آیندهداری
دیده میشوند اما در زنجان متاسفانه این موضوع کمرنگ است. پیشنهاد میکنم با تشویق
و برگزاری دورهها و کلاسهای بیشتر، خوانش آثار نمایشنامهنویسان مبتدی، کمک به
رفع ایرادات و کشف و اظهار نقاط قوت و مثبت متون و اهمیت دادن بیشتر آنان با روش
هایی چون برگزاری دوره و کلاس فعال، نمایشنامهخوانی از آثار خوب و حتی در نهایت
کمک به چاپ آثار نوقلمانی که آثارشان را بارها بازنویسی و رفع ایراد کرده اند، نسل
جدیدی از نویسندگان در شهر و استان خود پرورش بدهیم که بتوانند حرفی در عرصهی
ادبیات نمایشی کشور داشته باشند. به شخصه حاضر به کمک و راهنمایی به جوانان علاقهمند
و مستعد در این زمینه هستم.
در زمینه آموزشی استان در چه مرحله ای قرار
دارد؟
در زمینهی آموزش نمایشنامه نویسی، اداره ارشاد و جناب
آقای رستمخانی ورکشاپ نمایشنامهنویسی برای نمایشنامه نویسان استان با حضور استادان
برتر نمایشنامهنویس کشور برگزار کردند که بسیار مفید بود. همچنین جناب آقای نعمتی
در حوزه هنری با سازماندهی گروههای نمایشی مساجد اقدام به شناسایی جوانان مستعد
نمایشنامهنویسی و همچنین جلسات دورهمی نمایشنامهنویسی با حضور نمایشنامهنویسان
استان کردهاند که اقدام موثری در این زمینه است. البته همانطور که در قانون عرضه
و تقاضا سراغ داریم اگر استقبال نسل جوان از هنر نمایش و نمایشنامه نویسی بیشتر
باشد میتوان آموزش را هم گستردهتر کرد و از مبتدی تا پیشرفته کلاس برگزار کرد که
متاسفانه استقبال در این زمینه کم است. به طور مثال؛ کلاسهای تابستانی نمایشنامهنویسی
که قرار بود از طرف بسیج هنرمندان تشکیل شود، به حد نصاب نرسید در حالی که مطمئنم
استعدادهای زیادی در استان داریم که باید در ایجاد انگیزه و همراهی آنها بکوشیم. صد
البته با برگزاری و رونق گرفتن جشنوارهها و اجراهای عمومی نمایش، از میان علاقهمندان
مسحور جادوی صحنه، کسانی پیدا خواهد شد که عاشقانه قدم در وادی نمایشنامهنویسی
بگذارند و سختیهای نوشتن را با آغوش باز پذیرا شوند همانگونه که خودم نیز با
دیدن نمایش شروع به نوشتن نمایشنامه کردم.
میزان بهرهمندی از نمایشنامهنویسان استان
در اجرا و روی صحنه بردن نمایش تا چه میزان است؟
اکثر دوستان کارگردان سعی میکنند اجرای متون خودشان یا
نویسندگان بومی را در اولویت قرار دهند که به خاطر سختیهای گرفتن مجوز نویسنده و
تکرار نکردن آثار چندین بار به اجرا رفته در پایتخت، این امر نیکوتر است. از طرفی
به دلیل اقلیم شناسی و مخاطب شناسی، نویسندگان بومی میتوانند آثاری خلق کنند که
با مخاطب همشهری و هماستانی ارتباط بهتری برقرار کند و در بردارندهی دغدغههای
مشترک آنها باشد. با
توجه به گستردگی فضای مجازی و ارتباط راحتتر و در پی شناخته شدن بیشتر بخاطر حضور
در جشنوارههای مختلف، نمایشنامههای خود من در استانهای دیگر و توسط کارگردانهای
غیر همشهری کار میشود و البته در زنجان هم دوستان علاقهمند برخی آثار من را روی
صحنه بردهاند
حرف آخر
به عنوان حرف آخر به جوانان علاقهمندی که دغدغهی نوشتن
نمایشنامه دارند، توصیه میکنم انبار ذهن خودشان را با خواندن آثار بزرگان به خصوص
رمان و نمایشنامه و آموختن اصول و فنون نوشتن غنی کنند. هرگز عجله نداشته باشند که
با اولین کارهایشان دیده و شناخته شوند زیرا قدم در راهی گذاشتهاند که باید در
خلوت و تنهایی خلق کنند تا جمعی ببینند و لذت ببرند. راهی که بیشک با سختیهای بسیار،
نادیده گرفته شدنها، کار فراوان، خواندن و دیدن بسیار و مهمتر از همه پوستکلفت
بودن و زود کنار نکشیدن و مستمر ادامه دادن همراه خواهد بود، اما در نهایت لذتی که
در نوشتن و خلق بنای زیبای نمایشنامه همراه است برای نویسندهی عاشق قلم، با هیچ
چیز دیگری قابل قیاس نخواهد بود .