کد خبر: 1200
1398/05/22 - 8:42


شأن و شرف خبرنگاری ماندگار است

پای صحبت‌های علیرضا اسکندریون، روزنامه‌نگار پیشکسوت زنجانی

پایگاه خبری صدای زنجان
زهره میرعیسی‌خانی- علیرضا اسکندریون نامی آشنا برای آنانی است که در عرصه خبر قلم زده‌اند. یکی از پیشکسوتان حوزه روزنامه‌نگاری در زنجان که سال‌های دور درروزنامه امید زنجان فعالیت داشت و علاقه به این کار او را به تهران کشاند ولی برای راه‌اندازی اولین روزنامه در استان دوباره به زنجان برگشت و در این ایام شاگردان زیادی را نیز تربیت کرد. با رتبه دو در رشته کارشناسی ارشد روزنامه‌نگاری دانشگاه علامه پذیرفته شد و اینک مشغول کارهای مطالعاتی بر روی نظریه‌های ارتباطی است. به مناسبت روز خبرنگار صدای زنجان بر آن شد تا با این پیشکسوت عرصه مطبوعات به مصاحبه بپردازد که در زیر می‌خوانید.
چطور وارد این عرصه شدید؟
در حقیقت من انتخاب نکردم که روزنامه‌نگار بشوم، بلکه شرایط به گونه‌ای پیش آمد که به تدریج  متوجه شدم در داخل گود روزنامه‌نگاری هستم، هر چند پیش از آن  هم جسته و گریخته در نشریات مختلف مطلب می‌نوشتم اما در دهه 70 با انتشار نشریه امید زنجان، وارد حیطه روزنامه‌نگاری شدم و از خبرنگاری به صورت تجربی شروع کردم و به تدریج مراحل را طی کردیم تا سرویس اجتماعی امید زنجان را به عهده من گذاشتند. پس از آن، علاقه‌مند شدم و آموزش‌های کوتاه مدت خبرنگاری و روزنامه‌نگاری را در مرکز مطالعات رسانه‌ها گذراندم و در همین حین، نشریه امید زنجان در سال 79 توقیف شد و پس از آن با نشریات مختلف سراسری به صورت خبرنگار آزاد همکاری می‌کردم. اولین نشریه روزانه زنجان در سال 82 که مجوز گرفت، دعوت به همکاری شدم و به خاطر همین از تهران به زنجان آمدم و شروع به کار کردم ولی چون نیروی حرفه‌ای در این روزنامه نداشتیم، ناگزیر شدیم دست به تربیت و پرورش نیروی خبرنگار بزنیم. بعدها علاقه‌ام در این حوزه به حدی شد که در زمینه نظریات مختلف ارتباطات مشغول مطالعه شدم و  در این زمینه پژوهش داشتم و همچنان دارم و ادامه می‌دهم . 
زمانی که وارد اولین نشریه روزانه در استان شدید، زنجان کشش یک نشریه روزانه را داشت ؟
بستگی دارد کشش را چگونه تعبیر کنیم، مسلما حق هر شهری هست که یک نشریه روزانه داشته باشد اما متاسفانه در آن زمان، نیروی حرفه‌ای منسجم در استان وجود نداشت و جسته و گریخته افرادی بودند که روزنامه‌نگاری می‌کردند و حرفه‌ای بودند اما یک نیروی کار منسجم با اهداف مشخص روزنامه‌نگاری وجود نداشت، برای همین بود که کلاس‌های آموزشی برگزار کردیم.
نبود نیروی حرفه‌ای برای آغاز یک نشریه روزانه کمی ترسناک نبود؟
من خیلی مشتاقانه و علاقه‌مندانه به این حوزه وارد شدم و موضوع این طور بود که یک فراخوان عمومی داده شد و یک تستی از داوطلبان گرفته شد و از بین این افراد، کسانی که از پس تست‌های کتبی و شفاهی برآمده بودند، در کلاس‌ها شرکت کردند، تعدادشان زیاد بود اما رفته‌رفته کسانی که به دنبال شغلی آمده بودند و در پی درآمدزایی بودند به جهت اینکه خبرنگاری نمی‌توانست درآمدزایی و امنیت شغلی چندانی داشته باشد، از این مسیر خارج شدند و تنها کسانی که به این حرفه علاقه‌مند بودند در این وادی باقی ماندند و در حال حاضر نیز در زمینه روزنامه‌نگاری، چه از منظر تحصیلات روزنامه‌نگاری و چه از منظر کار تجربی، هر کدام صاحب سبک هستند . 
اولین یاد داشتی که شما در این نشریه نوشتید «حرف مفت تمام شد» بود. در مورد این یادداشت صحبت می‌کنید؟
از منظر حرفه‌ای وقتی نگاه به موضوع ‌کنید، می‌بیند که روزنامه‌نگاری پیش از این نشریه روزانه در زنجان خیلی بالنده بود ولی حرفه‌ای نبود و طوری بود که افراد بسیار قوی و قدرتمندی وجود داشتند که مطلب می‌نوشتند، اما حرفه‌ای بودن یک ویژگی‌های خاصی دارد، یعنی وارد حوزه‌ای می‌شوید که علاوه بر اینکه شغل و علاقه‌تان است، طبیعتا چارچوب‌های خاصش را هم باید رعایت کنید. قبل از این، ما چارچوب‌های خاصی نداشتیم، یعنی یک مطلبی که خوب بود و تحلیلی بود و تفکیک‌های خبری زیاد مشخص نشده بود. الان که به گذشته نگاه می‌کنم  فکر می‌کنم نباید آن یادداشت را می‌نوشتم چرا که بسیاری از دوستانم از این قضیه ناراحت شدند. حرف مفت تمام شد اشاره به این قضیه داشت که اوایل وقتی تلگراف آمده بود، برای اینکه مردم با تلگراف آشنا بشوند، استفاده از آن رایگان بود و این رایگان بودن موجب شده بود که تعدادی از افراد، فارغ از ضروریت‌های استفاده از آن، بروند و تلگراف بزنند، چون مفت بود به آن می‌گفتند «حرف مفت». ولی یک روزی روی سر در تلگراف‌خانه می‌نویسند: «حرف مفت تمام شد» یعنی اینکه اگر می‌خواهید تلگراف بزنید باید پول بدهید. من نیز  با یادآوری این پیشینه فکر کردم که روزنامه‌نگاری بعد از گپ‌ها و شکاف‌های عمیقی که در این حوزه وجود داشت، وارد عرصه‌ای شده که باید حرفه‌ای باشد .  
یک تعریفی از رونامه‌نگاری حرفه‌ای و غیر حرفه‌ای می‌توانید بکنید؟
حرفه‌ای بودن به این شکل است که معاش افراد از طریق روزنامه‌نگاری تامین می‌شود، قبلا افرادی بودند که در کنار اینکه شغل دیگری داشتند، گاها هم برای روزنامه‌ها مطلب می‌نوشتند که غیرحرفه‌ای تلقی می‌شود. روزنامه‌نگاری پیرامونی دارد که عبارت از دانش، بینش و توانش است. دانش و بینش و توانش وقتی جمع می‌شود، روزنامه‌نگاری حرفه‌ای و علمی  شکل می‌گیرد. در کنار این باید اذعان داشت که غیرحرفه‌ای بودن رذیلت نیست، چنان چه حرفه‌ای بودن هم فضیلت نیست و ما زمانی که این را  مطلب را نوشتیم  برخی پنداشتن که غیر حرفه‌ای بودن رذیلت است و بر ما خرده گرفتند.
فارغ از تکنیک‌های خبر نویسی، به نظر شما رعایت اصول اخلاقی در روزنامه‌نگاری حرفه‌ای تا چه میزان اهمیت دارد؟
در کار خبرنگاری به نظر من علاوه بر پیرامون علمی، یک پیرامون دیگری نیز وجود دارد که شان و شرف خبرنگار است که خود به شخصه به این پیرامون بسیار حساس هستم و معتقدم اینکه یک خبر را بخواهی بر اساس تکنیک پیاده کنی، این به هر طریقی ممکن است، منتهی آنچه که باید درونمایه یک خبر باشد این است که شرافتمندانه باشد و همواره به شاگردانم متذکر بودم که وقتی مطلبی را می‌نویسید باید ده سال آینده را نیز در نظر بگیرید تا بتوانید از آن دفاع کنید. کسی که به لحاظ اقتصادی وام‌دار شخص و نهادی است، به طور ناخود‌آگاه قلمش به آن سمت می‌چرخد و خوشحالم که در آن زمان شاگردانم همه اصول را رعایت می‌کردند و هنوز هم رعایت می‌کنند. عموما خبر‌نگاری و روزنامه‌نگاری شغلی است که همتا ندارد. مسئولین و دولت‌ها می‌آیند و می‌روند و دولت‌ها عوض می‌شوند ولی شان و شرف باقی می‌ماند و خبرنگاری که در طول کار حرفه‌ای‌اش، توانسته با شان و شرف کار خود را ادامه بدهد، سرآمد باقی ‌می‌ماند. ما عموما نگاهی که داریم و در رسانه‌ها رایج است این است که خبری را از روی سایتی برداریم و بنویسیم منتهی موضوعی که در رسانه‌های ما جایش خالی است، خبرنگاری و روزنامه‌نگاری تحلیلی است و معتقدم خبرنگار و یا روزنامه‌نگاری که تحلیلی کار نکند روزنامه‌نگار نیست و به جهت اینکه تعاریف از خبر متفاوت است و من به آن تعریف معتقدم که  خبر آن چیزی است که  همه آن را مخفی می‌کنند ولی خبر‌نگار آن را کشف می‌کند و اگر ما تنها سخنان مسئولان را پیاده کنیم، ما خبر‌نگار نیستیم و تنها یک رابط  هستیم و  در واقع خبرنگار آن کسی است که بتواند یک چیزی را کشف کند.
به نظر می‌رسد امروز خبر‌نگاری که اخلاقیات را رعایت می‌کند تا حدودی ناهنجار شناخته می‌شود!؟
همواره این طور است که آنهایی که به هر حال خلاف جریان عمومی حرکت می‌کنند، عموما ناهنجار تلقی می‌شوند و مشکلات زیادی خواهند داشت و این یک امر طبیعی است اما آن کسی که می‌پذیرد یک خبرنگار شرافتمند باشد، این موضوعات را با جان و دل می‌پذیرد. 
بحث هدیه به خبرنگار همواره مطرح بوده و چرخش قلم در این شرایط هم محسوس است و این موضوع امروزه بسیار همه‌‍‌گیر شده است، این تناقص را چطور می‌توان توجیه کرد؟
این تناقض همواره وجود دارد و حل شدنی نیست و به نظر من مرگ حرفه‌ای یک خبرنگار با اولین هدیه‌ای که می‌گیرد، آغاز می‌شود یعنی نباید دیگر اسم خبرنگار  بر روی او گذاشت. موضوع جایزه فرق می‌کند و کسی که در مسابقه‌ای شرکت می‌کند و جایزه می‌گیرد، مطمئنا استحقاق آن را دارد. 
شما بر روی چند نظریه‌ ارتباطی نیز کار می‌کردید، در مورد این نظریه‌ها صحبت کنید؟
«نظریه واکمن خاموش» تا به حال در جایی ارائه نشده است و برای اولین بار است که می‌خواهم به صورت عمومی آن را مطرح کنم. این نظریه می‌گوید وقتی خبرنگاران می‌رفتند در جایی و با مسئولین مصاحبه می‌کردند، زمانی که واکمن روشن بود مسئولان خیلی رسمی صحبت می‌کردند و اطلاعات را پنهان می‌کردند اما وقتی مصاحبه به پایان می‌رسید و خبرنگار واکمن را خاموش می‌کرد، مسئولان یک سری حقایق را می‌گفتند و از خبر‌نگار می‌خواستند که این حقایق را ننویسند و پیامی که باید به مردم ارائه شود، در واقع همان پیامی بود که وقتی واکمن خاموش بود، ارائه . وقتی واکمن روشن است ما معمولا دچار عوام‌فریبی و تظاهر هستیم. این موضوع از طرف مردم هم می‌تواند باشد اما آنچه اهمیت دارد آن قسمتی است که مسئولان به مردم می‌خواهند پاسخ بدهند. 
نظریه‌‌های دیگرتان در چه مرحله‌ای است؟ 
چند موضوع دیگر را هم به واسطه سابقه و تجربه و فعالیت در این حوزه پیگیری می‌کنم که یکی از آنها شامل نظام هنجاری در حکومت‌های تئوکراتیک است که در جایی مطرح نشده است و دیگری ارزش‌های خبری ادراکی است. ارزش‌هایی که در بین مردم به طور قطعی شناخته شده‌اند، ارزش‌های احساسی هستند و اینک من بر روی ارزش‌های ادراکی کار می‌کنم که عملا در رسانه‌ها هم کار می‌شود اما اینکه تفکیک شده و به عنوان ارزش‌های خبری ادراکی مطرح باشد، تاکنون مطرح نشده.
در دوران روزنامه‌نگاری یک ارزش خبری با عنوان "ارزش‌های انسان دوستانه" را هم پیگیری می‌کردید، در این زمینه کمی صحبت کنید.
ارزش‌های خبری ما احساسی هستند که عبارتند از دربرگیری، مجاورت، فراوانی و غیره که در کنار آن‌ها، ما یک سری ارزش‌های ادراکی داریم و به فرض وقتی یک حرکت انسان دوستانه‌ای اتفاق می‌افتد ممکن است که هیچ کدام از ارزش‌های خبری را هم نداشته باشد اما کار، کار ارزشمندی است و ویژگی این را دارد که بتواند در صفحات رسانه ورود پیدا کند . 
اتفاق خوشی که در سال‌های روزنامه‌نگاری‌تان افتاده به یاد دارید؟
حرفه خبرنگاری، حرفه‌ای مالامال از اتفاقات خاص است و پیش‌بینی شدنی نیست و هر روزش شگفت‌انگیز است، منتهی شرایطی فراهم شده که ما خبرنگاران به کارمندهای مطبوعاتی تبدیل شدیم و ساعت می‌زنیم. مگر یک رویداد خبری ساعت می‌شناسد که بخواهیم چنین کاری کنیم؟ خبرنگاری کار روتینی نیست. شما می‌توانید سبک بیافرینید و رویداد‌هایی که می‌بینید در قالب یک گزارش و که همین موضوع‌ها، این حرفه را جذاب می‌کند. من هنوز از حوزه خبرنگاری خارج نشده‌ام و کار پژوهشی انجام می‌دهم و در زمینه نظریه‌های ارتباطی کار می‌کنم. خاطره بسیار زیاد است اما یکی از مواردی که تاثیر زیادی بر من داشت خاطره روزی است که در اثر گزارش‌های و پیگیری‌هایی که یکی از شاگردانم از شرکت سرب و روی،شغل کارگران این شرکت به یکی از مشاغل سخت تبدیل شد و کارگران با گل و شیرینی به دفتر روزنامه آمده بودند تا از این بابت تشکر کنند.
چه نصیحتی برای خبرنگاران تازه‌کاری که وارده این حوزه شده‌اند، دارید؟
حرف که زیاد است، منتهی توصیه من به کل خبرنگاران این است که شرف و شان حرفه‌شان را، هم آموزش ببینند و هم رعایت کنند.

اقدام کننده: دبیر تحریریه

صدای زنجانعلیرضا اسکندریونروزنامه نگاریخبرنگاری
sedayezanjannews.ir/nx1200


درباره ما تماس با ما آرشیو اخبار آرشیو روزنامه گزارش تصویری تبلیغات در سایت

«من برنامه نویس هستم» «بهار 1398»