کد خبر: 15945
1404/05/15 - 8:51


خبرنگار ، زبان گویا و فصیح رسانه است

یک روز با خبرنگار. روزی که یک شخصی خبری را می آراید، به ان زیبندگی می دهد، ان را به شیوه و سبکی زیبا می نویسد و خبری تنظیم می کند و در فضای رسانه ای محل کار خود منتشر می کند تا به این شیوه حقیقتی در خور شان ملت و مردم یک کشور عرضه کند و اذهان مردم را به حقایق کار رسانه ای و همچنین حقایق درونی و بیرونی یک کشور و زحماتی را که انجام می گیرد اشکار و روشن سازد تا مردم بدانند که حقایق چیست و چه زحماتی کشیده می شود تا حقایق واقعی در لوای برنامه ای مدون و تشکیلاتی درون یک نظام منسجم و برنامه ریزی شده به دست مردم برسد و در این مراحل انجام وظایف محوله رسانه ای به رسانه خدشه ای وارد نشود

پایگاه خبری صدای زنجان

پایگاه خبری صدای زنجان نیوز/ مهدی طهرانی: یک روز با خبرنگار. روزی که  یک شخصی خبری را می آراید،  به ان زیبندگی می دهد،  ان  را  به شیوه  و سبکی زیبا می نویسد  و خبری تنظیم می کند و در فضای رسانه ای محل کار خود منتشر می کند  تا به این شیوه حقیقتی در خور شان ملت و مردم یک کشور عرضه کند و اذهان مردم را به حقایق کار رسانه ای و همچنین حقایق درونی و بیرونی یک کشور و زحماتی را  که انجام می گیرد اشکار و روشن سازد تا مردم بدانند  که حقایق چیست و چه زحماتی کشیده می شود تا حقایق واقعی در  لوای   برنامه ای مدون  و تشکیلاتی  درون یک نظام منسجم و برنامه ریزی شده به دست مردم برسد و  در  این مراحل  انجام وظایف محوله رسانه ای  به رسانه خدشه ای وارد نشود

رسانه در جست و جوی حقیقت است نه افشاگری؛ زیرا رسانه به دنبال افشاگری  و افشای اسناد محرمانه مملکتی نیست زیرا در فضای رسانه ای که همه  خبرنگاران  به ان واقف هستند  بخشی هست که اخبار محرمانه به دست خبرنگار می رسد  و خبرنگار باید با توجه به مصالح نظام و کشور  اخبار را پالایش و دسته بندی کند.

خبرنگار واقعی امانت دار نظام و  رسانه است 

از این موضوعات که بگذریم  کسی که می خواهد به حرفه خبر وارد شود باید مثل یک پزشک قسم یاد کند  تا  به اهداف رسانه و نظام  یک کشور پابند و 

متعهد باشد  و در حرفه خبری از  اصول خبری فراتر  نرود و خبرنگارانی

هستند که هیچ وقت دیده نمی شوند و همیشه وظیفه رسانه  ای خود را

مظلومانه و تنها برای انجام یک وظیفه انجام می دهند  و عده ای هم

هستند که خبرنگار هستند و برای گرفتن باج سبیل و شتیل  و همان کارت هدیه به نشست خبری می روند و خبر را هم می دهند خبرنگار دیگری تنظیم  و ارسال کند و در این بین از وظایف محوله خبری و رسانه ای شانه خالی می کنند  و من مهدی طهرانی به عنوان یک خبرنگار در بخش های مختلفی که حضور داشته  ام از این دست  اشخاص نان به نرخ روز خور کم ندیده ام  و اما خبرنگار زحمت کش است  تنها است و همچون یک سرباز  وظیفه خود را چه در میدان جنگ رسانه  و چه در عقبه  عقبه میدان  به بهترین صورت انجام می دهد  و شانه خالی نمی کند  و از دشمنان رسانه ای به دل هراسی راه نمی دهد زیرا یک خبرنگار  می داند که رسانه چیست و اهداف رسانه چیست  و  رسانه  بر چه پایه ای می چرخد .

پاسداشت حرمت خبرنگار به  حفظ ارزش زحماتی اوست 

 و این ها همه بهانه ای است  که تا به پاسداشت خبرنگاران و سربازان جنگ  رسانه ای دشمنان حرمت آنان را نگه داریم  و بدانیم زحماتی که متقبل می شوند در قالب پول، حقوق، دستمزد و حق نوشتار  نمی گنجد  و ادا  نمی شود مگر چه قدر  می خواهند به یک  خبرنگار پول بدهند  خود من از هر  خبر ۱۰۰۰ تک تومان و هر گزارش ۱۵۰۰ تومان آغاز کردم  و بیشتر مواردی  هم پیش می آمد که حقوقی نمی گرفتم  و در راه رضای خدا ی متعال و به قول گفتنی فی سبیل الله می نوشتم  و حتا پول خودکاری که با ان می نوشتم هم به دست نمی آمد  و خدا می داند که برای چه می نوشتم  و برای که می نوشتم  البته خوانندگانی بودند  که مطالب من را می خواندند .یادم می اید   در حوزه تاتر ده سال مدام نوشتم و نوشتم  و چون اهل طهران و یک طهرانی اصیل هستم  و تهران شهر من است خبرنگار حوزه تئاتر در تئاتر شهر در چهارراه ولی عصر عج بودم  و ان جا با مسائلی هم رو به رو بودم  که جای گفتن ندارد  و البته ان چه که برای بنده مطرح بود تاتر و حوزه من در تاتر بود .

سال ها در تاتر نوشتم ، نوشتم  و نوشتم.نقد نوشتم  گفت و گو کردم  با اشخاص تاتر ی از چهره گرفته تا معمولی حرف زدم پای درد دل ‌ها و صحبت هایشان نشستم.جناب اقای اصغر  همت  بازیگر نقش مروان حکم در سریال امام علی ع  که در نمایش خواجه نظام الملک نقش خواجه نظام  را بر عهده خویش داشتند که به ایشان عرض کردم در امام علی ع دیالوگ طولانی هم داشتید که ایشان در پاسخ من به من گفتند  بله داشتم و من گفتم امام علی را چه طور دیدید آیا با امام علی ارتباطی معنوی گرفتید که ایشان دچار تشویش اذهان شدتد و گفتند بابا دست از سرم بردارید من هم آدمی هستم   و این همه برای این بود  که با یکی از بازیگران چهره ان نمایش که خود استاد ادبیات دانشگاه تهران بود هم کلام شده بودم تا بتوانم با اقای همت صحبت کنم و ایشان  بعد از صحبت  من با آقای همت  و واکنش ایشان که همان استاد دانشگاه با ایشان صحبت کرده بودند و ایشان به اقای همت گفته بودند که طهرانی یک عاشق  است و عاشقی است که باید به او همت گمارد و او دوست دار شخصیت خواجه نظام الملک است  و آقای همت بعد  از شنیدن صحبت های ان بزرگوار  ان شب در به در تا پاسی از شب به  دنبال من

می گشتند  تا با من صحبت کنند  و من که از همه جا بی خبر بودم رفته بودم  ک چند وقت بعد که آقای همت را در تاتر شهر برای جشنواره تاتر قجر دیدم ایشان به من گفتند  که ان شب را به دنبال من گشتند اما من را پیدا نکردند .

این ها همه از سختی های صد چندان حرفه خبرنگاری را نشان دارد و می گوید که خبرنگار چه سختی را متحمل می شود تا یک گزارش رسانه ای به طور کامل

و زیبنده ای  بر روی یک  سایت خبرگزاری  بنشیند  و یا در روزنامه ای چاپ بشود.

یادم می اید که یک نمایشی بود که آقای امیر  دژاکام نویسنده و کارگردان ان

بودند  و  موضوع  ان مادر بود  و من به ان نمایش نقدی نوشتم .اقای دراکام زوزنامه را خریداری کرده و نقد من را خوانده بودند .وقتی من اقای دژاکام در تاتر شهر دیدم  به ایشان گفتم که ان نقد را من نوشتم  که در روزنامه رسالت ان زنان به چاپ رسیده بود.یکی  از بازیگران ان  نمایش مرحوم حسین محب اهری بود  و دیگر بازیگران ان که در خاطرم نمانده است و با حسین محب اهری که دوستی داشتم  و همیشه ایشان  را وقتی که در تاتر بازی داشت مشغول ورزش و دویدن آهسته می دیدم  و شخصیت دوست داشتنی  و جذاب  حسین محب اهری که خدایش بیامرزد.

اقای دژاکام می گفتند  که در یک روزنامه به نمایشم نقدی نوشته اند  که نتوانسته اند بفهمند برای چه موضوعی است  که این نمایش بابا جان برای مادر بود.

خبرنگار حمایت می خواهد نه پول هنگفت 

دریغ از یک حمایت و یک تماس برای دل خوشی یک خبرنگار که شده روز خبرنگار را  تبریک بگویند و به پاسداشت زحماتی ما خبرنگاران  بی ادعا حتا لفظی هم در جشنواره مطبوعات و یا در خبرگزاری ها  از  ما تقدیر شود که یک بازیگر یا کارگردان و یا عوامل نمایش از ریخت و قیافه  و  تیپ من خوششان نیاید به روزنامه زنگ می زنند و انتقاد می کردند که طهرانی در تاتر شهر به حجاب بازیگران انتقاد دارد که فردای آن روز من را به روزنامه راه نمی دادند این همه از حمایت های خوب  خبرنگار و روزنامه نگار بود  که بساط شادی و خرسندی من را دو چندان می کرد  و من هم مجبور بودم از راه آمده برگردم  و بعد چند روز هم می گفتند طهرانی چرا مطالبت را نمی‌دهی چاپ کنیم چاپ کنند که چه بشود دردسر  ان برای من باشد و خوشحالی ان برای عوامل یک نمایش که از تاتر هیچ نمی دانند و آمده اند تا از وزارت ارشاد پولی به جیب بزنند تا اموراتشان  بگذرد .

بازنشستگی خبرنگاران معضل درجه یک زندگی یک خبرنگار 

این همه سختی را بدون هیچ حمایتی تحمل کرده ام بدون هیچ سابقه بیمه که اغلب همکارانم در حوزه خبر با این مسائل روبه رو هستند  اما دریغ از یک بیمه خشک و خالی  که همه اش می گویند بودجه نداریم و  کسی،از انان نمی پرسد این پول ها را به کجا می برند بر سر قبر خودشان می،برند یا،در بانک سوییس  ذخیره می کنند..

 از بیمه می گفتیم این طور بر می آمد که گویا حرف ناحسابی زده ایم و یا ارث پدرشان را  مطالبه کرده ایم  که این گونه  با ما جمعیت خبرنگار رفتار می کنند نه بیمه ای نه حمایتی بلکه تنها برخی از  این رسانه هایی که بر مسند کار هستند تنها با حیثیت و آبروی جامعه خبری و خبرنگار بازی می کنند  و خود را نیز رسانه ای می دانند که وزین و محترم است و  تنها کاری که بلد هستند پایمال کردن حق و حقوق مادی و معنوی خبرنگاران زحمت کش است و این ها همه از نبود  سواد در عرصه رسانه است که باعث می شود نه جایگاه رسانه ای را بشناسند نه  به  حقوق رسانه ای خبرنگاران احترام بگذارند.

انتهای پیام/

اقدام کننده: مسئول تحریریه

صدای زنجانخبرنگارروز خبرنگارمهدی طهرانی
sedayezanjannews.ir/nx15945


درباره ما تماس با ما آرشیو اخبار آرشیو روزنامه گزارش تصویری تبلیغات در سایت

«من برنامه نویس هستم» «بهار 1398»