محمد شکوهی زنجانی، مدیر موسسه زنجان شناسی شهاب، که پیش از این کتابهایی و همچنین مقالات مختلفی در نشریات مختلف پیرامون مسائل زنجان و زنجانشناسی را به چاپ رسانیده است نگاهی نو به محلههای قدیمی زنجان داشته است
پایگاه خبری صدای زنجان- ابوالحسن بیهقی در تعریف علم تاریخ متذکر میشود: «هیچ واقعهای از
خیر و شر نیست که سانح گردد و نه در عهد گذشته مثل آن یا نزدیک بدان واقعه بوده
باشد، پس هم چنان که اطباء از بیماریهای گذشتگان دستور کار برای خویش میسازند
اهل خبر نیز از حوادث گذشته سرمشق میگیرند و از آنچه در عهد گذشته از آن احتراز
کرده باشند، احتراز میکنند». طبق این تعریف بیهقی، بسیاری تاریخ را به علم طب تشبیهه
میکنند و معتقدند توجه به جنبه عملی و اخلاقی تجارب تاریخ است که بسیار بیشتر اهمیت
دارد.
محمد
شکوهی زنجانی، مدیر موسسه زنجان شناسی شهاب، که پیش از این کتابهایی با عناوین
«عارف قرن پنجم هجری، شیخ اخی فرج زنجانی»، کتاب «تاریخ شهر و شهرداران زنجان»،
کتاب «آنا یوردی وطنیم زنجان»، کتاب «عارف زاهد حکیم محمد هیدجی» و تاریخچه «شام یا
دیداری از سوریه» و همچنین مقالات مختلفی در نشریات مختلف پیرامون مسائل زنجان و
زنجانشناسی را به چاپ رسانیده است نگاهی نو به محلههای قدیمی زنجان داشته است و
در این خصوص ابراز میکند: مفهوم محله بیشتر در کشورهای شرقی کاربرد دارد و نقاط
قدیمی شهر را شامل میگردد. محله در بیان باستانشناسی و اجتماعی و شهرسازان دارای
مشخصاتی است از جمله اینکه محله دارای مرز و محدوده مشخصی بوده است. ساکنین یک
محله حس همبستگی و روابط متقابل با هم داشتهاند. بقول برنامهریزان شهری در محله یک
هویت جمعی و اشتراک اهداف، یکپارچگی فضا وجود داشته و اهالی ساکن در آن محله با معیارهای
مورد انتظار مثل مفاهیم جمعیتی، زیرساختی، سیاسی، اجتماعی و محیطی به عنوان اصول
پایه در تعریف محله محسوب میکردند.
وی
ادامه میدهد: محلههای قدیمی شهر زنجان هم دارای این خصوصیتها بوده و سکونتگاه
گروههای قومی، مذهبی، و یا صاحبان پیشههای خاص محسوب میشدند. در واقع هر محله
برای خود شهرکی نیمه مستقل با بازارچه، مسجد، تکیه، حمام و آب انبار بوده است. هر
محله میدان و فضای کوچکی هم داشته که چندین کوچه به این میدان ختم میشد و در همین
میدان بود که مسجد و تکیه و آب انبار و حمام قرار داشت و چندین مغازه که ضروریات
روزمره ساکنین را تامین میکرد. محلهها از نظر حفاظتی، امنیتی، و امور اجتماعی
وابسته به مقررات دارالحکومه و انتظامات شهر بودند اما میتوانستند به قول
شهرسازان امروزی محله ارگانیک محسوب شوند. زیرا هر خانه میتوانست دارای شخصیت ویژه
باشد و براساس سنتهایی که در خانواده و محله جاری است در انتخاب نوع مصالح
ساختمانی و نقشه معماری مخصوص آن محله خانههایشان را آزادانه بسازند. لذا معماری
ارگانیک در واقع همان اجتماعی ارگانیک است که در یک محله جاری میشود.
محله
سرچشمه دارای خانههایی با معماری خاص
شکوهی
اظهار میکند: مثلا در زنجان محله سرچشمه دارای خانههایی با معماری خاص ساکنان آن
محله بوده است. سردرهای ورودی منازل، اتاقها، و غلام گردش و تمام مصالح داخلی با
انتخاب ساکنین آن خانه مشخص میشد. کوچه اعتمادالملک که حبیبالله خان پدر اعتماد
امینیها در سرچشمه ساکن آن کوچه بودند دارای معماری خاصی بود که وزیریها، سعید
وزیریها و دیگر ساکنان آن کوچه از معماری خانه آنها پیروی میکردند و خانههایشان
اغلب شباهت ارگانیک به خانه اعتماد امین داشت. میدان سرچشمه که بیشتر خانهها و
مغازهها در آنجا به امیر اشجع اصانلو و برادرانش اختصاص داشت و از مقامات نظامی
محسوب میشدند میتوانست علاوه بر بهرهمندی اهالی از امکانات موجود در میدان،
حمام عمومی، فضای سبز و بخصوص آب قنات سرچشمه که توسط مرحوم عبدالحسین خان خطیبی
در میدان ظاهر میشد سایر اهالی هم برخوردار شوند. قنات سرچشمه به اکثر محلات شهر
آبرسانی میکرد جوانان شهرمان بعد از ظهرها میتوانستند در میدان سرچشمه قدم بزنند
و از روشنایی اولین لامپ برقی که توسط موتور اختصاصی در سر در منزل امیر اشجع محله
روشن میکرد لذت ببرند و برای خودشان داستانها بسازند.
او
میافزاید: مسجد اهالی محله سرچشمه مسجد معروف به اسحاق میرزا بود و حمام حاجی رجب
و حمام اختصاصی ذوالفقاریها در همین محدوده قرار داشت. اولین مطب قدیمی مربوط به
دکتر نادرشاهی که پدر بزرگ سرهنگ شاهرخشاهی بوده است در همین محله قرار داشت و سالها
تابلو مطب وی در آنجا به چشم میخورد.
اولین
یا دومین مدرسه معروف این اهالی هم مدرسه توفیق محسوب میشد که توسط مرحوم حاج علی
اکبر توفیقی قبل از شهردار زنجان شدن به همراه فرهنگیان فرهیخته مثل مرحوم روزبه،
قائمیها، همایونیها، شکوهی زنجانی و سایر خیرین مرحوم رهنما و....تاسیس گردید. و
فرزندان اکثر مقامات شهر در این مدرسه آموزش دیدهاند که امروزه آنها که در قید حیات
هستند از فرهیختگان شهرمان و کشورمان محسوب میگردند از جمله پرفسور ثبوتی، بنیانگذار
مرکز تحصیلات تکمیلی که در این مدرسه دوره ابتدایی را آغاز کردهاند.
دروازه
رشت؛ دروازه ورودی تجار و بازرگانان
مدیر
موسسه زنجانشناسی شهاب خاطرنشان میکند: جالب است بدانید محدوده شمالی شهر زنجان یعنی
دیوار و حصار دور شهر زنجان در قسمت شمالی شهر از اول خیابان جاوید و محله غریبیه
بالا شروع میشد و به محله دروازه رشت میرسید. در اینجا دروازه رشت قرار داشت که
تجار و بارزگانان و کاروانها از این دروازه وارد شهر یا از آن خارج میشدند. لذا
این دروازه توسط دروازهبان و نگهبان و ماموران عوارض کنترل میشد. در ادامه دیوار
قلعه شمالی شهر به طرف غرب زنجان از کنار دروازه رشت و پشت بانک مسکن(کوچه قلعه که
اخیرا شهرداری با تابلو مشخص کرده) کشیده شده بود و به محله دروازه ارک میرسید.
در محله دروازه ارک سر کوچه ملائی و کوچه بالایی آن هم با تابلو کوچه قلعه غربی از
ادامه دیوار قلعه مطلع مینماید.
محله
دروازه ارک مهمترین محله زنجان
شکوهی
میگوید: محله دروازه ارک مهمترین محله زنجان محسوب میشد زیرا ارک یا ارگ محله
سکونت حاکم و دارالحکومه بود لذا ارگ حکومتی برای خودش دیوار و حصار اختصاصی داشت
در داخل دارالحکومه میدان مشق، محل استقرار سربازان و اسلحه خانه و اسطبل مخصوص
اسبهای دولتی و زمانی صاحب یک تکیه دولتی هم بود در ضمن حاکم شهر هم در داخل ارگ
حکومتی قرار داشت ارگ حکومتی در ادامه به سبزه میدان میرسید و در بزرگ آن روبروی
مسجد جامع یا مسجد شاه یا مسجد سید امروزی باز میشد.
بنابراین
محله سرچشمه، محله دروازه ارگ، محله نصرالله خان، محله سیدلر یا کوچه امام جمعه در
مجموع محلات مطرح شده محسوب میشدند که در این محلات مقامات سیاسی، نظامی، علما
بزرگ شهر، بازرگانان و سرمایهگذاران شهر خانه و کاشانه داشتند و نایبان شهر،
داروغهها و نگهبانان (قروقچیها) توجه خاصی به این محلات داشتند و حفاظت از اهالی
محلهها و خانههای آنها به عهده اینان بود.
وی
خاطرنشان میکند: داستان محلات شهر زنجان و ارتباطات اجتماعی و فرهنگی آنها،
اختلاف سلیقهها اهالی با یکدیگر بسیار طولانی و خواندنی است و انشاالله به مرور
در منظر نگاه مطالعهکنندگان قرار خواهد گرفت. اما محلههای قدیمی شهر که در
محدوده داخلی دیوار قلعه و حصار شهر قرار داشت عبارت اند از: سرچشمه، نصرالله خان،
سیدلر، حسینیهها، سقالر(میرفتاح)، عباسقلی خان، داود قلی خان، محله مشهدی صفر،
محله دروازه رشت، محله دروازه ارک، محله سیدلر گلهرود، محله مسگرهای
بالا(امامزاده)، محله مسجدیری بالا، محله مسجدیری پایین، محله تکیه آقا رحیم، محله
مهدیخان (مهدیه)، محله توپ آغاجی، محله تکیه شیخعلی، محله زینبیه، محله نایب
آقا(چوقّوری).
گسترش
شهر و از بین رفتن دیوارهای قلعه و تخریب دروازهها
این
محقق اظهار میکند: بعد از مرحله گسترش شهر یعنی پس از بین رفتن دیوارهای قلعه و
تخریب دروازهها که مقداری از آنها در دوره ناصرالدین شاه و مقداری در دوره انقلاب
مشروطه و احمد شاه صورت گرفته محلههای زیر هم در آنطرف دیوار قلعه شکل گرفته و
مهاجرین از روستاها و شهرهای مختلف در این محلات استقرار پیدا کردهاند این محله
عبارتند از: محله حق وردی، محله جعفریه، محله گونیه، محله عباس کن کان، محله تکیه
اصغریه، محله دگرمان ارخی، محله دباغها، محله تکیه فرجیه، محله تکیه قهرمان، محله
شوقی، محله دمیریه، محله حیدریه.
19محله
در بخش قدیمی شهر
وی
ادامه میدهد: دکتر مشکینی استاد دانشگاه در بررسی خود از محلههای شهر در بخش قدیمی
شهر از 19 محله نام برده که فقط ده محله از مجموع این ارقام در محدوده دیوارهای
قلعه قدیمی شهر قرار داشتهاند و هفت محله در گسترش بعدی شهر به این مجموعهها
اضافه شدهاند. همچنین ایشان از یک محله به نام شوقی نام میبرد که مرکز محله آنرا
مسجد فیضیه میداند. در اسناد ثبتی که مورد بررسی نگارنده قرار گرفتند چنین محلهای
وجود نداشت. البته در افواه اهالی زنجان محلهای بنام شوقی وجود دارد که مرحوم
ابوالفضل داوودی شوقی را یک شاعر زنجانی میداند که شعر موجود در کتیبه حسینیه
اعظم را او سروده است. اما آقای مشکینی شوقی را قهوهخانهدار محله معرفی میکند.
در ضمن مسجد فیضیه هم از مساجد جدید الاحداث است و مرکز محله هم در آن نقطه به چشم
نمیخورد و قطع یقین عبور سیلاب از قسمت غربی مسجد نشان میدهد که این محله بیرون
از حصار شهر و مسجد بعدها ساخته شده است.
انتقاداتی
در باب برخی از کتب تاریخنگاری زنجان
شکوهی
میگوید: در کتابی که اخیرا در زنجان تصحیح و چاپ شده تحت عنوان «تاریخ دارالعرفان
خمسه» از محلاتی در زنجان نام برده شده که بسیار زشت و بدون دقت نوشته شده است
مثلا محله «ده لی لر محله سی » یا محله دیوانگان که مسکن و مآوای ناحقیون بوده
است. گویا در مقابل محله حقیون هم وجود داشته است اما در این کتاب از دو تن به نامهای
ایوب دیوانه و ده لی حمید که از محله ناحقیون بوده نام برده شده که توسط
ذوالفقارخان ده لی حمید را به حکومت محال خمسه عموما و زنجانی خصوصا مقرر فرمودند
و دهلیحمید مذکور منفور نایبانی را به ایجرود، ابهر، طارم و اوریاد فرستاده
است.(صفحه 41 کتاب)
وی
با انتقاد از برخی از نویسندگان تاریخ زنجان اظهار میکند: نکته قابل توجه اینکه
اصولا عنوان کردن محله "دهلیلر" در شأن زنجان نبوده است و نیست به نظر
میرسد مصحح جوان در نزدیکی انقلاب اسلامی به زنجان مهاجرت کردهاند در تصحیح این
کتاب هیچ مداقه نکرده و ناآشنا به محلات شهر زنجان بوده است. البته نوشتههای کتاب
هم دارای اغلاطی است که توسط مصحح خوب خوانده نشده مثلاً از یک میدان به نام (میدان
چشمبندان) یاد میکند که چنین میدانی در
زنجان وجود نداشته و شاید میدان حَشمبندان باشد که به واقعیت نزدیک است.
وی
در این خصوص ادامه میدهد: حال سوال اینست که چگونه یک فرد دیوانه و جزو اراذل و
اوباش توسط ذوالفقار خان جد ذوالفقاریها به حکومت خمسه و زنجان منصوب شده بسیار
بعید مینماید و جا داشت مصحح کتاب اینگونه مطالب را با بررسیی دقیق تصحیح میکرد یا
مردود میشمرد. تصحیح اینگونه کتابها توسط افراد غیرزنجانی و ناآشنا به نقاط مختلف شهر میتواند دیدگاه پژوهشگران جوان را
نسبت به شهر زنجان تغییر دهد. امید است اهالی قلم که صبغه زنجانی دارند با نقادی
از مطالب این کتاب مصحح را متوجه عدم احاطه به نقاط مختلف شهر زنجان بنمایند تا
نسبت به تصحیح مطالب ناصحیح و کلمات زشت گونه در مورد شهر زنجان اقدام نماید./ روزنامه صدای زنجان
انتهای پیام