ابوالفضل ملکی زنجانی، محقق فولکلور استان زنجان با بیان گفتهای از ماریو بارگاس یوسا برنده نوبل ادبیات، میگوید: به گفته این نویسنده هیچ چیز مانند ادبیات به ما نمیآموزد که تفاوتهای قومی و فرهنگی نشانه غنای میراث آدمی است و این تجلیها قدرت آفرینش چند وجهی آدمی است که باید بزرگش بداریم
بخش دوم و پایانی
پایگاه خبری صدای زنجان- ابوالفضل
ملکی زنجانی، محقق فولکلور استان زنجان با بیان گفتهای از ماریو بارگاس یوسا
برنده نوبل ادبیات، میگوید: به گفته این نویسنده هیچ چیز مانند ادبیات به ما نمیآموزد
که تفاوتهای قومی و فرهنگی نشانه غنای میراث آدمی است و این تجلیها قدرت آفرینش
چند وجهی آدمی است که باید بزرگش بداریم.
فرهنگ و ارزشهای یک جامعه نشانه زیرساختهای یک جامعه محسوب میشود
وی ادامه میدهد: اصولا فرهنگ
و ارزشهای یک جامعه نشانه زیرساختهای یک جامعه محسوب میشود و زبان نیز که یکی
از ارگان فرهنگ میباشد در حوزه نامگذاری نقش به سزایی داشته و دارد و به صورت
سادهتر میتوان گفت نامگذاری توسط زبان انجام میگیرد. نام اماکن در متن شهر به
مثابه یکی از ریشههای هویتی قادر است تصویری از کل پیکره مکان را در ذهن شکل دهد
و نیروهای عمیق در نامگذاری اماکن شهر نقش دارد و بین نام و ارزشها، ظرفیتهایی
پنهان است و بین این ارزشها و مکانها ارتباطات معناداری وجود دارد.
نام مکانها میتواند با موضوع تاریخ و زبان مرتبط باشد
ملکی زنجانی خاطرنشان میکند:
نام مکانها یکی از ابزارهایی است که مردم از طریق آن به ابراز و نمایان کردن زبان
و فردیت فرهنگی و تجربه و نگرش ملی خود میپردازند. نام مکانها میتواند با موضوع
تاریخ و زبان مرتبط باشد و نام مکانها فقط نقاط نامگذاری شده روی نقشه نیستند
بلکه برای فردی که قادر به درک زبان محلی خود میباشد حکایت از داستان مکان و محله
دارد. حکایت مردمانی که صدها و هزاران سال پیش در این مکان زندگی کردهاند و در دل
حکایتی از اندوهها و پیروزیهای بزرگ را دارند.
مکانها گواهی برای رویدادهای تاریخی هستند
وی با اشاره به اینکه مکانها
گواهی برای رویدادهای تاریخی هستند و آنها برای ما تصویری از گذشته را طراحی میکنند
و آن را با امروزمان مرتبط میسازند، اظهار میکند: ما آشکارا میتوانیم حوادثی از
گذشته را در خلال نام مکانها ترسیم کنیم و فراتر از آن قادر به بررسی حوادث گذشته
باشیم و نامها نیرویی دارند که در ایجاد یک حس منفی و یا مثبت نقش عمدهای ایجاد
میکنند و نامها به خاطر تغییرات جامعه تغیییر میکنند و اغلب به دلیل وجود تغییری
در جامعه مکانها نیز تغییر میکند. از همین رو در جامعهای با ارزشها و حوادث
فرهنگی و سیاسی و اجتماعی، تغییر در آنها میتواند به مثابه کاتالیزوری در اتحاد یا
جدایی باشد در این راستا ممکن است اسم مکانها به صورت نمادهایی در تحرک و آگاهی سیاسی
به صورت مشترکی نیز عمل کند. نام مکان نیز از همین هویتها است. بشر برای هویتدهی
به مکانها آنها را نامگذاری میکند و مکررا دست به انتخاب این اسمها میزند تا
صدا و ندایی برای دیدگاهش ببخشد.
محلات مربوط به اصناف مشهور زنجان
وی با اشاره به چگونگی نامگذاری
محلات استان زنجان، اظهار میکند: نامگذاری محلات در زنجان با شرایط خاصی در طول
تاریخ انجام میگیرد. یک سری از محلات ما مربوط به اصناف زنجان هستند و این موضوع
بیانگر این است که کدام صنفها در استان معروف هستند که به اسم آنها کوچه، محله و
معابد مانده است. اگر شاهد هستیم که «پیچاقچیلی مسجدی» معروف میشود به دلیل این است که بحث چاقو همواره در
زنجان مهم بوده است و این مکان از همین بابت اهمیت پیدا میکند و «مسگران»، «سبزیچیلر»،
«جیغیربیغیرچیلار» و همه موارد را میبینیم که در این محلهها این اصناف ساکن
بودهاند و این محلات از همین رو به این عناوین نامگذاری شدهاند و به آنها هویت
میدهند.
وی ادامه میدهد: زنجان به دو
قسمت «یوخاری و آشاغیباش» به معنای بالا و پایین محله تقسیم میشده است که در برخی
مناطق کشور محلهی بالا مختص متمولان و پایین محله نیز مختص قشر پایین دست جامعه
بوده است اما در استان زنجان این نامگذاری این گونه نبوده است و استان زنجان با این
نامگذاری تنها به شرق و غرب تقسیم شده است که به صورت معمول هم به آنها محله «حیدری»
و «نعمتی» یا «حقیون» و «ناحقیون» گفته میشود.
رقابت در دو بخش زنجان
ملکی زنجانی اظهار میکند: من
احساس میکردم که این تقسیمبندی موجود باعث ایجاد رقابت بین این دو بخش میشده
است چرا که شاهد هستیم در آشاغیباش یک محله «جغوربغورپزی» و در محله «یوخاریباش»
هم یک «جغوربغورپزی» دیگر وجود دارد و هر موردی را نگاه کنیم در این دو بخش به
صورت رقابتی یکی در شرق و دیگری در غرب زنجان به صورت قرینه وجود دارد.
وی میافزاید: یکسری از اصناف
هم وجود دارد که به مرور زمان از بین رفتند که برای مثال «الیگؤیلر کوچهسی» که
همه میخواهند بدانند که الیگویلر کجاست که باید گفت همان کوچه فخیمزاده است که
به شالچی متصل میشود و زنجان قدیم نشان میدهد که الیگویلر همان بویاخچیها
هستند که بویاخ به معنای رنگ است و «الیگؤیلر» همان شغل رنگرزی است که به دلیل اینکه
هنگام رنگرزی دستهایشان رنگ میگرفته و کبود میشده است به این نام نامگذاری شده
است. یا «کالاشچیلار» که «کالاش» همان گیوه مانند است که ساختار کفش است که به
صنف کالاش یک کوچه وجود دارد و این ارزشهای صنفی است و نشان میدهد که کدام شغل
در زنجان شاخص است که اینها دارای مسجد و محله و صاحب هویت میشوند.
محلات با نام اشخاص مهم
این پژوهشگر تاریخ زنجان اظهار
میکند: محلاتی نیز در زنجان وجود دارد که به اسم اشخاصی هستند که در بخشهای سیاسی،
نظامی و مذهبی معروف بودند که این شخصیتها بر روی محلات استان باقی ماندند برای
مثال «نایب آقا» که برای افراد جالب است که بدانند «نایب آقا» چه کسی است؟ نائب
آقا در دوره مشروطه یک مشروطهخواه و هوادار آخوند قربانعلی بوده است که اعدام شده
است که در سبزهمیدان اعدام میشود و در قیزلارباغی سابق مدفون شده است که گفته میشود
او خودش فرزندی نداشته است اما خواهرزاده او از اعضای نهضت جنگل بوده است که
باباجمال، عباس قلیخان از انواع این اسمها
هستند.
وی ادامه میدهد: یک سری محله
دیگر نیز بر اساس روحانیون، اشخاص مطرح شهر نامگذاری شده است که «ملکالتجار» و
«سرای ملک» از این دست هستند که نشانگر این است که اسم اشخاص هم در نامگذاری محلات
و بناها اهمیت داشت است.
نقش آب در نامگذاری محلات
ملکی زنجانی خاطرنشان میکند:
ما محلاتی داریم که با پسوند سوء، چای، ارخ نامگذاری شدند که از این موارد بسیار
هستند که «حاج یوسف قناتی» و «نائب آقا گؤلو»، «دئرمان ارخی»، «زنجان چایی»، «قیرخ
ایاق آبانباری» و غیره از انواع آن هستند.
نقش خیرین در نامگذاری اماکن
وی اظهار میکند: همچنین اسامی
برخی از محلات با نام خیرین که در این شهر خدمت کردند، نامگذاری شده است که اسامی
آنها بر روی محلات باقی مانده است. اسامی نیز در این میان وجود دارند که اولین بار
در استان زنجان کاربرد داشته است مثل «قیزلار باغی» که بعدها پارک بانوان را از روی
آن میسازند اما آن مکان از گذشته ساخته شده است و ما پارکی را در گذشته به نام
دختران این شهر بنا کردهایم که بر روی محلات ما باقی مانده است.
وی ادامه داد: یک سری اسامی نیز
فکاهی هستند و افراد با نامگذاری خود بر روی آن محله نشان دادهاند که به آن محله
به دید انتقادی نگاه میکردهاند. برای مثال «من اولوم خیابانی» یا «ارالیخ مسجدی»
که آن خیابان و مکان را مورد نقد قرار میدهند.
انتخاب اسامی محلات توسط خود اهالی
ملکی زنجانی میافزاید: باید
توجه داشت که بیش از 95 درصد اسامی منتخب برای محلهها در گذشته توسط خود اهالی و
مردم اسمگذاری شدهاند و هیچ ارگانی در نامگذاری این محلهها نقش نداشتهاند و این
اسامی هم ترکی یا ترکیب فارسی و ترکی هستند.
اسامی در بر دارنده حافظه اجتماعی
این پژوهشگر با اشاره به اینکه
اگر ما اسامی محلههای قدیمی را در میان مردم جستجو کنیم، میبینیم که حافظه
اجتماعی افراد تکان میخورد، خاطرنشان میکند: برای مثال اگر از فردی در خصوص محله
«یئدی بوروقلار» پرسش شود، آن فرد میتواند به راحتی در مورد اسم این محله توضیح
بدهد چرا که این اسامی با تاریخ و فرهنگ ما در گذشته سنخیت دارند در حالیکه بسیاری
از افراد نسبت به اسامی کوچه و محلات امروزی هیچ آشناییتی ندارند و میبینیم در
دهه 50 با وارد شدن اولین شهرکها که اولین شهرک، شهرک کارمندان است، اسامی کوچهها
دیگر اهداف خاصی را دنبال نمیکنند و به نظر من ما در این زمینه دچار تهاجم فرهنگی
شدهایم و شاهد هستیم که اسامی کوچهها امروز با عناوینی نظیر منظریه، پونک و ونک
که دقیقا کپی اسامی محلههای تهران و هم غیرترکی هستند، نامگذاری شدهاند.
وی با مطرح کردن این سوال که
چه اتفاقی میافتد که اسامی این محلات این میزان تغییر میکنند و برخی از اسامی نیز
در گذر زمان تحریف میشوند؟ اظهار میکند: با توجه به اینکه اسامی همواره جزو
نمادها هستند این اسامی بخشی از تاریخ این شهر محسوب میشوند و نماد فرهنگ هستند و
این اسامی به ما نوع فکر و اندیشه و فرهنگ و تاریخ گذشتگان ما را یادآور میشوند.
وی ادامه داد: تقسیمبندی اسامی
محلات با پسوندهای «دره، داغ، خانا، چؤل و یورد» از دیگر انواع تقسیمبندی محلات
قدیمی است مانند دره ایچی، گیرده داغ،گنجعلی خان یوردو، بوز خانا از انواع آن
هستند. همچنین کلمه «آباد» که به پسوند محلهای آورده میشود در زنجان کمتر کاربرد
دارد چرا که «آباد» وقتی پسوند کلمهای میآید، نشان دهنده این است که این منطقه
افراد زندگی روستانشینی داشتهاند و یا افراد دیگری آمدهاند و این منطقه را آباد
کردهاند. ضمن اینکه در تهران بیشتر شاهد این اسامی هستیم مثل «خانیآباد»، «یاخچیآباد»
اما در زنجان در داخل شهر محلهای دارای پسوند «آباد» نمیبینیم و دلیل این است که
جزو معدود شهرهایی است که به صورت شهر بنیانش گذاشته شده است.
وی ادامه میدهد: تقسیمبندی دیگری
که کاربرد دارد تقسیمبندی محلات بر اساس کلمه «قالا» که همان کلمه «قلعه» است که
این پیشوند در زنجان بسیار استفاده میشود. همچنین ما شاهد استفاده از کلمه
«قالاچا» در نامگذاری محلات هستیم که معمولا افرادی که متمول بودند بیرون حصار شهر
برای خودشان یک عمارت خاص داشتند که چون کوچک بوده است به آن «قالاچا» یعنی قلعه
کوچک گفته میشده است و «میرزه معصوم قالاچاسی»، «حاج عبدالحسین قالاچاسی»، «میربهاالدین
قالاچاسی» از انواع آن هستند.
وی ادامه می دهد بازار زنجان
دارای یک «رحمانا بازار» و دو «شیطانابازار» است که در واقع «شیطانا بازار» محل
کسب و کار یهودیها بوده است که به محله غیر مسلمانها و اقلیتهای مذهبی منتهی میشده
است و این قسمت گذرگاه این اقلیتهای مذهبی بوده است که به این نام نامگذاری شده
است. همان طور مسجد مسگرها که در گذشته به آن «کنیسهدالی» گفته میشده است، این
مسجد تبدیل به مسجد مسگرها شده است.
تهاجم فرهنگی در نامگذاری اماکن
ملکی زنجانی خاطرنشان میکند:
بحث من مربوط به تهاجم فرهنگی است که در خصوص نامگذاری اماکن در شهر زنجان صورت میگیرد،
است چرا که اسامی به همه شهرها هویت میدهند که این هویت صاحب تاریخ و گذر زمان
است و یک سری اسامی هم فرهنگ و تاریخ ما آن را ساخته است و اگر در این اسامی دقت
کنیم به تاریخ خود پی خواهیم برد.
ملکی زنجانی ادامه میدهد:
متاسفانه بافت قدیمی شهر ما مورد بیتوجهی مسئولین قرار گرفته است و حوادث طبیعی و
روزگار باعث از بین رفتن این بافتها شده است اما وظیفه ما بر حفظ این موضوع است.
نسل امروز مدیون نسلهای آینده
این محقق و پژوهشگر با انتقاد
به برخی از طرح های عمرانی زنجان، اظهار میکند: متاسفانه سبزهمیدان زنجان را از
بین بردیم و به نظرمن ما به نسل آینده در این زمینه مدیون هستیم چرا که اگر ما میخواهیم
میدانی شبیه نقش جهان را بسازیم باید در محلات جدید خود این کار را انجام بدهیم نه
اینکه بیاییم بافت قدیمی شهر را از بین ببریم تا میدان جدیدی را جایگزین این مکان
کنیم.
راههای زیرزمینی زنجان
وی با اشاره به اینکه اگر تاریخ
و هویت این شهر را جستجو نکنیم و به رشته تحریر درنیاوریم چیزی برای تعریف برای آیندگان
نخواهد داشت، اظهار میکند: زنجان جزو معدود شهرهایی است که راههای زیرزمینی دارد
و همواره راههای زیر زمینی یکی از مهمترین منابع جذب توریست میتوانند باشند اما
متاسفانه این راهها در زیر زمین مانده است و از بین رفته است بدون اینکه به این
موضوع توجهی شود.
اندیشه مردم و مسئولین، دلیل از بین رفتن ساختار شهر
ملکی زنجانی با بیان اینکه اگر
معماری و ساختار شهرمان از دست میرود به دلیل اندیشهای است که در این دوره مردم
و مسئولین نسبت به این مساله دارند، خاطرنشان میکند: زمانی تفکری باعث به وجود
آمدن این تاریخ شده است و حال تفکر موجود نیز باعث از بین رفتن این تاریخ میشود. یکی
از دلایل از بین رفتن بخشی از تاریخ زنجان را میتوان مهاجرت قشر روستایی زنجان پس
از انقلاب از روستاها به سمت شهر دانست چرا که با ورود این روستاییها به شهر و خرید
خانههای قدیمی و تقسیم این خانهها به قطعات کوچک بخشی از تاریخ استان که همان
خانهها بودند دستخوش تغییر شد.
وی ادامه میدهد: مردم روستانشین با این بنا و
تاریخ آشنایی نداشتند و نمیتوان از آنها توقع داشت که این تاریخ را حفظ کنند.
البته واژه شهری و شهرنشین با هم متفاوت است و به کسانی که در شهر متولد شدند شهری
و کسانی که از روستا به شهر آمدهاند شهرنشین میگویند که کاملا متفاوت است و شهرنشینهایی
که در دورهای به شهر زنجان مهاجرت کردند، ساختار شهری زنجان را از بین بردند و
شهرداری که بحث عقبنشینی را وارد ساختار شهری کرد، در واقع ساختار و بافت قدیمی
شهر را از بین برد؛ اما شاهد هستیم که این اتفاقات در سایر شهرها مثل کاشان، یزد و
شیراز و در خارج از کشور دهلینو و باکو نمیافتد و کوچههایی با عرض کمتر از 60
سانتیمتر هنوز ساختار خود را در این شهرها دارند و مردم برای دیدن این کوچهها به
این شهرها میروند. ضمن اینکه ما نیز میتوانستیم این ساختار را حفظ کنیم و از تاریخ
قدیمی زنجان حفاظت نماییم.
روزنامه صدای زنجان
انتهای پیام