در این چند سال که در این اداره فعالیت داشتم هیچ حمایتی از سوی دولت ندیدم، هر کس به فکر خود بود تا سمت و جایگاهی یابد، کسی به فکر محیطبانان نیست!
پایگاه خبری صدای زنجان-
«رحیم آقامحمدی» سال گذشته محیطبان نمونه استان زنجان شد اما
امسال بنا به مشکلاتی که داشته از شغل محیطبانی استعفا داده است!
او متولد 7 مهر 1362 و دارای
دو فرزند است. به گفته خودش از 28 آبان سال 93 در امور محیطبانی
و در منطقه حفاظتشده سرخآباد سهرین مشغول به کار شد. او معتقد است به لطف دوستان
در این حرفه خیلی زود مسیر خود را پیدا کرده و با توجه به علاقهای که به این حرفه
داشته توانسته خود را با شرایط وفق دهد.
او میگوید: حقوقم در بدو ورود
به محیطزیست 700 هزار تومان بود و به عنوان محیطبان
ترویجی (قراردادی) وارد این کار شدم و به امید روزی بودم که بتوانم در این اداره
استخدام شوم. در آن برهه مساله حقوق برایم چندان اهمیت نداشت و به نظرم کمکم میتوانست
شرایط برایم بهبود یابد ولی در این چند سال که در این اداره فعالیت داشتم هیچ حمایتی
از سوی دولت ندیدم و در اداره هر کسی به فکر خود بوده تا سمت و جایگاهی یابد و کسی
به فکر محیطبانان نیست!
از همین رو به دلیل مشکلاتی که
در اداره وجود داشت و اینکه محیطبانان فراموش شدهاند، تصمیم به استعفا دادم!
حقوق و مزایایی که نادیده
گرفته میشوند
این محیط/بان نمونه در خصوص دلیل
استعفای خود به صدای زنجان میگوید: آذر ماه سال
گذشته من در یک عملیات تعقیب و گریز در یک منطقه صعبالعبور که خود مدیرکل هم
گزارش این تخلف را داده بودند و حتی من در استراحت بودم و به من زنگ زده شد تا برای
این عملیات بیایم، مصدوم شدم.
به من ماموریت دادند که همراه یکی
دیگر از همکاران بروم و متخلفان را دستگیر کنم که در این ماموریت یکی از متخلفان
فرار کرد و من تعقیبش کردم و در حین تعقیب و گریز زانوی سمت چپ من با سنگ برخورد
کرد و رباط صلیبی زانوی من دچار آسیب شد.
وی با اشاره به اینکه عمل پای
من حدود 50 تا 60 میلیون هزینه میبرد که در این زمینه حتی کمکی به من بهعنوان یک
محیطبان
نشد، میافزاید: حتی یکی از مسئولان اداره در طی این مدت جویای حال من نشد و هیچ
حمایتی از سوی اداره و مسئولان صورت نگرفت!
آقامحمدی با بیان اینکه بنا
بود تا قرارداد کاری من را پیمانی کنند، اما این اتفاق نیفتاد، اظهار میکند: من
مستاجرم و دو فرزند دارم و زندگی هزینه دارد، از همین رو باید فکری به حالش میکردم!
آدم هر چه قدر هم علاقه داشته باشد صاحبخانه کرایهاش را میخواهد و نمیفهمد که
حقوق نگرفتهای! ضمن اینکه پرداخت حقوقها هم نظم و ترتیب نداشت یک ماه حقوق واریز
میشد و سه ماه نه!
این محیطبان
میافزاید: حقوق من 4 میلیون بود و گفتند چون اداره شما را به عنوان نیروی قراردادی
قبول نمیکند شما باید هزینه بیمه تکمیلی خود را، خودتان بپردازید و 600 هزار
تومان به خاطر آن از حقوق من کم میکردند! در این شرایط چه قدر حقوق برای من باقی
میماند که زندگیم را بچرخانم؟ همین دلایل باعث شد تا کارگری را به محیطبانی
ترجیح دهم چرا که واقعا تحت فشار بودم.
آقامحمدی با بیان اینکه از طرفی
هم همکاران من در همین منطقهای که من فعالیت داشتم شهید شدند، میگوید: محیطبان
را در دشت رها میکنند و کسی بر آنها نظارت ندارد. من خودم درگیری داشتم و متخلفان
با چاقو و قمه به من حمله کردهاند و درگیر شدهام! بالاخره این موضوعات در حرفه
محیطبانی وجود دارد اما یک نفر نیست که پیگیر دغدغه محیطبانان باشد! من بارها خودم به مسئولان متذکر شدم
که منطقه حفاظت شده فیلهخاصه حیات خلوت خلافکاران است اینجا شما نزدیک به 75 هزار
هکتار زمین دارید و دو محیطبان را در این منطقه رها کردهاید. ضمن اینکه
همه شکارچیان هم میدانند که در این منطقه جز همان دو محیطبان کسی نیست و اینطور
میشود که راحت محیطبان را به قتل میرسانند! همین مسائل است
که محیطبانان را وادار به رفتن میکند و خود من با
وجود علاقهای که داشتم از شغلم کنارهگیری کردم.
اکنون شغل آزاد و حقوق بخور و
نمیری دارم و این طور نیست که زندگیم با رفتن از این اداره گل و بلبل باشد ولی وضعیت
به مراتب بهتر از زمانی است که محیط بان بودم. وی میگوید: حداقل در این زمینه
دغدغه جانم را ندارم و میتوانم در کنار همسر و فرزندانم باشم. پیش از این سه روز
در دشت سهرین و فیلهخاصه به صورت شبانهروز میماندم و سه تا 4 ماه یک دفعه به من
حقوق نمیدادند.
محیطبانان
علاوه بر شکار غیر مجاز با قاچاقچیان چوب درگیر هستند
آقامحمدی در مورد وظایف محیطبان
در رابطه با فضایی که از آن حفاظت میکند، اظهار میکند: یک محیطبان وقتی شیفت
کاریش شروع میشود، در طی سه روزی که در این منطقه باید حضور داشته باشد تمام
تلاشش این است که کاری که از دستش بر میآید را انجام دهد که در منطقه امنیت ایجاد
شود و مانع از شکار و تخریب مرتع و بریدن درختان محیط طبیعی که قاچاق محسوب میشود
باشد، چرا که اکنون محیطبانان علاوه بر شکار غیرمجاز
با قاچاقچیان چوب درگیر هستند.
وی ادامه داد: یک محیطبان وقتی سر کارش میآید؛
کل دغدغهاش این است که کارش را درست انجام دهد. گاهی شده که خانواده محیطبان
دچار مشکلی شده باشد اما محیطبان به سبب مسئولیتی که دارد نتوانسته در کنار
خانوادهاش باشد. در سرما، گرما کارکرده است و مارگزیدگی و خطرات را به جان خریده تا
در زمان زاد و ولد آهو او را در بغل بگیرد و به او با شیشه شیر بدهد!
این محیطبان
مدعی است که مسئولان میگویند ما برای نیروی طرحی هیچ برنامهای نداریم! آیا نیروهای
طرحی با نیروی قراردادی همزمان کار نمیکنند؟
به نظر من شاهد این گروه از نیروها بیشتر از سایرین هم کار کنند چرا که امنیت شغلی
ندارند و مجبور هستند از جان خود مایه بگذارند تا سال آینده با او قرار داد
ببندند.
آقامحمدی با اشاره به اینکه
اولین کسی که آمدن بهار و فصل سرما را متوجه میشود محیطبان است چرا که بیشتر از
همه افراد در دل طبیعت است و با ان انس دارد، اظهار میکند: محیطبانان
به دلیل روحیه لطیفی که دارند، در مواجه با شکارچی و تیرهایی که به سمتش شلیک میشود
هیچگاه به طور مستقیم به فرد شلیک نمیکنند ولی شکارچی که برایش جان گرفتن راحت
است به طرف محیطبانان تیراندازی میکند و این مشکلات همواره برای
محیطبانان
وجود دارد.
اداره محیط زیست با آبروی محیطبانان
بازی میکند
وی یکی از خاطرات خود را تعریف
میکند و میگوید: یک سال فصل زاد و ولد آهوها بود و مصادف با روز عید فطر! تقریبا
همه جا تعطیل بود و ماده آهویی که تازه وضع حمل کرده بود به دلیل برخورد با ماشین
استخوان پایش شکسته بود. من و همکارانم از صبح ساعت 11 همه جا را گشتیم چرا که
دامپزشک گفته بود که باید از پای این حیوان عکس رادیولوژی بگیریم که بداند کجای پای
این حیوان آسیب دیده است. از همین جهت او را به بیمارستان بردیم اما آنجا به ما
گفتند که اینجا ورود حیوان ممنوع است و جا دارد از دکتر محمدیان هم تشکر کنم که با
ما همکاری کردند و تماس گرفتند و ما به طریقی توانستیم از پای این حیوان عکس رادیولوژی
بگیریم. ساعت 10 شب آهو را به پاسگاه آوردیم و با همه تلاشی که کرده بودیم و بدون
اینکه ناهار و شام بخوریم متاسفانه حیوان تلف شد! دو روز بعد حراست و بازرسی آمدند
و به ما گفتند که دروغ میگویید و حیوان را سر بریدهاید و گوشتش را خوردهاید و
زحمات ما را نادیده گرفتند. ما لاشه حیوان را نشان دادیم و تحقیق کردند و متوجه
ماجرا شدند و این حادثه هم برای من تلخ و هم شیرین است. همین موضوعات و این دست
تهمتها بود که باعث شد من این اداره را ترک کنم و بیرون بیایم.
وی در پایان در پاسخ به این سوال
که «اگر شرایط کاری در این اداره بهبود یابد آیا حاضر به بازگشت به این اداره
هست؟» میگوید: من عاشق شغل محیطبانی هستم و با وجود اینکه
استعفا دادهام اما همچنان با این اداره همکاری دارم و تخلفات را پیگیری میکنم
اما حاضر نیستم دوباره به آن اداره برگردم. شاید حاضر باشم که بهعنوان همیار محیط
زیست کار کنم ولی به این سازمان باز نخواهم گشت چرا که این سازمان بیشتر با آبروی
آدمها بازی میکند.
انتهای پیام
خبرنگار: زهره میرعیسیخانی