از بیجار و قزوین به جشنواره فجر راه پیدا میکنند ولی از زنجان خیر! باید برای یک بار هم که شده است بنشینیم و در این زمینه مشکلات را ببینیم
پایگاه خبری صدای زنجان-
نمایش «کاتالپسی» کاری از گروه تئاتر پوپک به نویسندگی «علی امیر ریاحی» و
کارگردانی «امیر رضا مرادی» از تاریخ 15 لغایت 21 شهریور ماه 1401 در پلاتو
ماندگار به مدت 6 شب به روی صحنه خواهد رفت.
در این تئاتر که رضا یاوری، علی
رضایی راد، نسرین احمدخانی، لیلا قلندی، کاوه تبیانی و مبین گنجخانی و رزا کابلی
به نقش افرینی میپردازند موضوع انجماد در جامعه هنری و به انزوا کشیدن هنرمند
پرداخته میشود.
در کاتالپسی نسرین احمدخانی طراحی صحنه، امیر
رضا مرادی طراحی نور و پوستر و شقایق رستمی افکتور و نوید احدیان نورپردازی و ستیلا
اشراقی دستاری صحنه را به عهده داشتند.
«امیر رضا مرادی» کارگردان
جوانی که پیش از این نمایشهای «خواب در فنجان خالی» و «پارادایم» و «تنها راه
ممکن» به روی صحنه رفته است، در رابطه با کار اخیر خود «کاتالپسی» به صدای زنجان میگوید: «کاتالپسی» یک نوع بیماری است که
فرد در این بیماری دچار انجماد عضلانی میشود و رفته رفته فرد دیگر نمیتواند حرکت
کند و بیماری تمام بدن او را فرا میگیرد.
وی ادامه میدهد: این نمایش در
خصوص نویسندهای با عنوان «کیانوش» است که همسری نویسنده دارد. «کیانوش» که
کاراکتر اصلی این نمایش است، مدتی است که دیگر کار نمیکند و در انجمنهای ادبی
مشارکتی ندارد و نمینویسد و از آدمهای اطرافش دوری میکند و جامعه اطرافش او را
اذیت میکند و به هر دلیلی دلش نمیخواهد کار کند.
این کارگردان میافزاید: در
بُعد اجرا این نمایشنامه، من در واقع کاراکتر اصلی را که یک نویسنده است را تبدیل به
کارگردان تئاتر کردم چرا که با آن همذاتپنداری میکنم و قطعا هر هنرمند دیگری نیز
با دیدن این نمایش با کاراکتر اصلی همذاتپنداری میکند چرا که واقعا شرایط برای
انجام کار هنری از ابعاد اقتصادی و اجتماعی و سانسور و غیره سخت شده است و در اجرا
نهایتا «کیانوش» انزوا را انتخاب میکند و منزوی میشود.
ملاک اول من در انتخاب بازیگران است؛ اخلاق و
بیحاشیه بودن آنها است
مرادی با اشاره به اینکه همه
کسانی که در تئاتر کار میکنند، ملاکشان برای انتخاب بازیگر کیفیت و حرفهایگری
کار هست، اظهار میکند: تمام بازیگرانی که در این کار همکاری داشتند، از بازیگران
مهم و حرفهای استان زنجان هستند. ضمن اینکه در این کار رضا یاوری، علی رضایی راد،
لیلا قلندری، نسرین احمدخانی، کاوه تبیانی و دو بازیگر نوجوان مبین گنجخانی و رزا
کابلی که از هنرجویان آموزشگاه پوپک هستند، با ما همکاری دارند و همه این دوستان
همواره با کیفیت بالایی، در نمایشهای اجرا شده حاضر بودند اما ملاک دیگری که برای
من وجود دارد و ملاک اول من در انتخاب بازیگران است؛ اخلاق و بیحاشیه بودن آنها
است که خوشبختانه بدون هیچ مشکلی این دو ماه و نیم را در کنار هم تمرین کردیم و به
نقطه پیش رو رسیدیم.
وی در پاسخ به اینکه «تئاتر
زنجان توانسته است بعد از دوره کرونا خود را بازیابد و به وضعیت قبل از کرونا
بازگردد؟» اظهار میکند: تئاتر زنجان پیش از دوره کرونا هم چندان رونق خاصی نداشت
که اکنون بخواهیم ببینیم که به دوران قبل خود بازگشته است یا خیر! ضمن اینکه کرونا
مگر تمام شده است که بگوییم دوران قبل از کرونا! دوران قبل از کرونا همان مشکلاتی
که اکنون در تئاتر استان مشاهده میشود وجود داشت. مشکلات زیر ساختی و مالی و امکاناتی
و مهمتر از همه این موضوعات مشکلات مربوط به حوزه تبلیغات که من صاحب اثر اگر
بخواهم یک تبلیغات شهری انجم بدهم چند ده میلیون باید هزینه کنم تا بتوانم در هفت
تا 10 شب اجرا، یک 3 تا 4 میلیون تومان بلیط بفروشم.
یک بیلبورد تبلیغاتی خواسته زیادی نیست
این کارگردان خاطرنشان میکند:
من بارها درخواست کردم که اداره فرهنگ و ارشاد در سطح شهر بیلبوردهایی را در اختیار
بگیرد تا برای تبلیغات تئاتر در دسترس گروههای تئاتر باشد و مردم زنجان در قالب
تبلیغات این بیلبوردهای تبلیغاتی دریابند که این شهر نیز تئاتر دارد. خیلی از مردم
در جریان این نیستند که در این شهر تئاتر اجرا میشود. تئاتر هنری است که به
تماشاگرش وابسته است و تماشاگر اگر نباشد، تئاتر از بین میرود مزید این موضوع میتواند
مقایسه تئاتر در سالنهایی که با تماشاگر کم و سالنی که با مملو از تماشاگر است،
باشد.
به عقیده مرادی، تئاتر استان
بایستی از لحاظ زیرساختی و امکانات و مالی و تبلیغات رشد کند تا بتواند حرفی برای
ابراز کردن داشته باشد که در خصوص تبلیغات که مهمترین مساله تئاتر استان در زمان
حاضر است؛ اگر یک همکاری بین اداره ارشاد و شهرداری به وجود آید تا یک بیلیبود در
اختیار این اداره قرار گیرد بسیاری از مشکلات برطرف خواهد شد در غیر این صورت فکر
نمیکنم برای تئاتر اتفاق خاصی بیفتد؛ چون تئاتر تماشاگر محور است.
به گفته مرادی، در دوره کرونا
که در واقع همه احساس میکردند تئاتر تعطیل است کارهای محدودی تولید شد و در
جشنوارههای مجازی شرکت داده شدند و اما کاری که به خاطر دارم کار بنده با عنوان پارادایم
بود که در دوران کرونا تمرین و ساخته شد و تا در جشنواره استانی 1400 ورود کرد و
چندان تعطیل نبود. درست است که قعالیتها کم شده بود، ولی تعطیل نشده بود.
به مساله نمایشنامهخوانی در کافههای شهر
خوشبینم
وی با بیان اینکه چندین کار را
در ماههای اخیر به صورت «نمایشنامهخوانی» در کافههای سطح استان اجرا کردیم،
اظهار کرد: من به این موضوع به عنوان یک اتفاق مثبت نگاه میکنم چرا که از سالیان
دور تا به امروز در کافههای مهم هر شهر بزرگی نظیر تهران و اصفهان و سایر شهرها این
اتفاق میافتاده است. در زنجان هم این موضوع میتواند به علاقهمند شدن قشری به
تئاتر کمک کند. تماشاگری که شاید در پلاتو و سالنهای اجرای تئاتر نیامده است؛
امروز میتواند در فضاهای دیگر به تئاتر علاقهمند شود و به نظر من اجرای تئاتر در
محیطهای دیگر به منزله این است که تئاتر به سراغ تماشاگران خود میرود. منظوم این
است که تماشاگری که شاید هزینه بلیط و رفت و آمد را نمیتواند پرداخت کند و یا به
هر دلیلی در تئاتراستان نقشی ندارد، من
کارگردان و هنرمند با نمایش و نمایشنامنامه خوانی سراغ او میروم تا با مقوله نمایشنامهخوانی
آشنا شود. در نمایشنامهخوانی یک تماشاگر میتواند نمایش را بشنود و ببیند و به
نظر من این مقوله نیز به ترویج تئاتر کمک میکند، اما اگر این موضوع با همکاری
اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان و یا انجمن تئاتر شکل بگیرد و حالت رسمیتری به
خود بگیرد شرایط به مراتب بهتر خواهد بود.
فرهنگ و ارشاد از ظرفیت هنرمندان دارای تحصیلات
آکادمیگ در حوزه تئاتر بهره ببرد
این کارگردان با اشاره به اینکه
گرایش به تحصیلات آکادمیک برخی از دوستان در تئاتر استان بسیار اتفاق مثبت و بزرگی
است، میگوید: ولی تعجب من از اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی و انجمن تئاتر استان است
که از دوستان که فارغ التحصیل رشتههای مربوط با تئاتر و سینما هستند؛ استفاده نمیکنند.
که یک سری از این دوستان پس از فارغ التحصیلی در تهران میمانند و یک تعداد به
زنجان برمیگردند. هرچند این یک تصمیمگیری شخصی است ولی اداره فرهنگ و ارشاد و
انجمن تئاتر باید از افرادی که به شهر زنجان بازگشتهاند به عنوان سرمایههای این
شهرچشم داشته باشدو به طرق مختلف( برگزاری
کارگاهها و دورههای آموزشی و یا بازبینی جشنوارهها) استفاده کند چرا که اگر از
این هنرمندان استفاده نشود، این سرمایهها از دست میروند و مسلما به تهران مهاجرت
میکنند و در آنجا راه خود را پیدا میکنند
و به موفقیتهای خوبی هم دست مییابند و من زنجانی از وجود این عزیزان محروم خواهم
بود. در یک کلام اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی باید برای استفاده از ظرفیت هنرمندان
این رشته یک برنامه ریزی داشته باشد.
با کمبود بازیگر خوب مواجهیم
وی در پاسخ به اینکه «به نظر میرسد
در تئاتر استان تنها تعداد مشخصی از بازیگران به کار گرفته میشوند ، دلیل این
موضوع چیست؟» اظهار میکند: با این موضوع کاملا موفق هستم و دقیقا به همین شکل
است! من دیدگاه خودم را در این باره دارم و معتقدم که بازیگران محدودی در استان به
کار گرفته میشوند؛ چون واقعا بازیگر خوب در استان بسیار کم است و در حقیقت ما با کمبود بازیگر خوب در استان مواجه هستیم و چرایی این موضوع نیز
بازمیگردد به عدم برگزاری دوره و ورکشاپهای علمی! یک بخشی از این هنر؛ میتواند
ذاتی باشد ولی بخش عمده این هنر آموزش و تجربه است و در این شهر که سالی 10 تئاتر
به اجرای عمومی میرود بازیگر، میدانی نمیبیند که بخواهد رشد کند. اجرایی که در
آن تنها تعداد محدودی تماشاگر وجود دارد آن اجرا، اجرا نیست. بازیگر باید در سالنی
با حضور 50 تا 70 تماشاگر اجرا برود و محک بخورد تا بتوانیم بگوییم که تجربه دارد.
به عقیده این کارگردان، در حوزه تئاتر با کمبود
بازیگر خوب و افزایش بازیگر بد مواجه هستیم. امیدوارم که این معضلات حل شود به ویژه
در حوزه بازیگر خانم که من نمیدانم در چند سال آتی چه اتفاقی در این زمینه خواهد
افتاد. خوشبختانه آموزشگاه پوپک در این شرایط دارد، کودک و نوجوانان و جوانانی را
آماده ورود به عرصه تئاتر میکند که امیدوارم
این دست آموزشها افزایش یابد و این کمبود را پوشش بدهد.
سرمایهگذاری در عرصه تئاتر شبیه جوک است
به گفته این کارگردان، سرمایه
گذاری در عرصه تئاتر شبیه جوک است. هیچ وقت این اتفاق برای تئاتر استان نمیافتد یعنی
کسی پیدا نمیشود در این حوزه بخواهد سرمایه گذاری کند، مگر اینکه یک بازدهی برای
سرمایهگذار داشته باشد. مثلا سرمایهگذار بگوید که من به فکر بعد مادی این مساله
نیستم وفقط ازبُعد تبلیغات دیده شوم که در تئاتر استان زنجان حتی این مساله نیز
ممکن نیست. من کارگرداناز چه طریق میتوانم این اسپانسر را تبلیغ کنم؟ منی که نمیتوانم
در سطح شهر یک بنر و یا بیلبورد برای تبلیغ کار خود داشته باشم! در نظر بگیریم که
اسپانسر تعهدش را به من ادا میکند! در این زمان من صاحب اثر، چطور باید دینم را
ادا کنم؟ بازدهی مالی که قطعا نخواهم داشت ولی از دید تبلیغات چطور کمک کنم؟ نهایت
دویست بلیط بفروشیم و در همین بلیطها لوگوی آن آسپانسر را بزنیم که واقعا خنده
دار است! این اتفاق در سطح استان نخواهد افتاد.
انجمن هنرهای نمایشی در کشور به سمت خصوصیسازی
حرکت کرده است
وی ادامه میدهد: نکتهای که
وجود دارد این است که انجمن هنرهای نمایشی در کشور به سمت خصوصیسازی حرکت کرده و
باید درآمدزایی کند تا بتواند روی پای خود بایستد و در این شرایط خود این انجمن هنرهای نمایشی میتواند
اسپانسر کارهای سطح کشور باشد یعنی اگر روندی طی شود که انجمن هنرهای نمایشی
بتواند درآمد و عایدی داشته باشد و حامی کارهایی که در سطح کشور اتفاق میافتد،
باشد؛ همین بحث اسپانسری ممکن است اتفاق بیفتد!ضمن اینکه مطمئنا اگر انجمن هنرهای
نمایشی نتواند در این زمینه اسپانسری کند، قطعا که سالهای سال هم از این تاریخ
بگذرد کسی پیدا نمیشود که در این زمینه سرمایهگذاری کند چرا که من بارها با
صاحبان مشاغل و کارخانهها صحبت کردهام و تنها پاسخم لبخند بوده است.
مرادی با اشاره به دغدغهها و
مشکلات موجود در عرصه تئاتر میافزاید: ما پلاتوی مخصوص اجرای تئاتر، سالن اجرای
تئاتر پروژوکتور و نورپردازی استاندارد نداریم. زیر ساخت و امکانات طراحی صحنه
موجود نیست وقطعا در این شرایط نباید انتظار یک شاهکار از هنرمندان زنجانی باشیم.
استعداد و توانایی و ظرفیت هنرمندان یک طرف قضیه است اما وقتی ابزاری در دست
هنرمند نیست، نمیتوانم شاهکار تولید کنیم!
تئاتر امکانات و زیرساخت میخواهد
وی با بیان اینکه باید بررسی
کنیم و ببینیم چرا زنجان تئاتری در جشنواره فجر ندارد و دلیلش را واکاوی کنیم، میگوید:
از بیجار و قزوین کار به این جشنواره راه پیدا میکند ولی از زنجان خیر! باید برای
یک بار هم که شده است بنشینیم و در این زمینه مشکلات را ببینیم. تئاتر امکانات و زیرساخت
میخواهد. در این چند سال اخیر حتی یک ورکشاپ و یا کارگاه بازیگری با حضور یک
استاد مطرح کشوری نداشتهایم و اینها دلایل است که باید رفعشان کنیم. من جوان 30
ساله بایستی خودم را به روز نگه دارم چرا که رویکردها به مساله تئاتر عوض شده
است.من بایستی امروز سطح سوادم را افزایش دهم و کار خوب ببینم و خودم را به روز
نگهدارم تا کار خوبی تولید کنم. ضمن اینکه بایستی زیرساختها نیز فراهم شود. در این
صورت است که من میتوانم از خود سوال کنم که چرا موفق نشدم ولی در شرایط حاضر که هیچ
چیزی وجود ندارد و زیرساختی فراهم نشده است، هیچ کس حق ندارد که در این زمینه سوال
بپرسد چرا که ابزاری در دست من وجود ندارد که بخواهم موفق شوم.
این کارگردان در انتها، با
اشاره به مشکلات خود درد اجرای «کاتالپسی» اذعان میکند که برای اجرای کاتالپسی
پرده خانه خود را باز کردم و در پلاتو نصب کردم و کولر مغازه را در صحنه به
کارگفتم هرچند هنوز یک کولر دیگر نیازمندم تا بتوانم بدون دغدغه تئاترم پیش ببرم.
این مسائل را به چه کسی باید گفت؟ قطعا اگر دست ما بازتر بود، کار بهتری را میساختیم.
یک شب مانده به اجرا من در صحنه یک کولر کم دارم و امیدوارم بتوانم این کولر را پیدا
کنم تا صحنهام کامل شود و در این شرایط است که ما داریم کار میکنیم و امیدوارم
مردم این شرایط را درک کنند.ضمن اینکه من به عنوان یک کارگردان باید به فکر تامین
مالی نمایشم هم باشم.سه ماه تمام 10 تا 15 نفر کار و تمرین کردند تا بتوانند یک
اجرای یک ساعته را داشته باشند و از هزینههای خود میزدند تا بدون هیچ انتظار مالی
کار روی صحنه برود. آن هم در شرایطی که نمیدانم
چطور باید پس از کار از خجالت همکارانم بربیایم و خدا خدا میکنم که از گیشه و
فروش این کار چیزی گیرم بیاید که این پول را
بین همکارانم تقسیم کنم تا بلکه یک میزانی از خجالت آنها دربیایم که با
تمام توان در کنار من ایستادهاند تا این کار به روی صحنه بیاید.
انتهای پیام/
خبرنگار: زهره میرعیسیخانی