یک جامعهشناس: به نظر میرسد که سیستم در این زمینه دوگانه برخورد میکند. ازیکطرف کارش را درست انجام نمیدهد و از طرف دیگر انجام ندادن و کوتاهیهایش را گردن مردم میاندازد. اگر به این مسئله عمیق نگاه کنیم این مسئله به مردم برمیگردد چراکه همه ما میفهمیم که این سیستم کارش را درست انجام نداده است و توپ را زمین حریف میاندازد. قطعاً اینجا بازهم مردم تأثیر دارند و مقصرند
صدای
زنجان/ زهره میرعیسی خانی: معمولاً وقتی مسئولین تازهنفس
میآیند با کلی وعدهووعید و چندین پوشه مملو از طرح و پروژه برای آباد کردن ایران
و مرفه کردن مردم میآیند اما بعدها اوضاع کمی تغییر میکند.
وقتی شیب موج کرونا کم شود طبعاً
حاصل مدیریتی است که مسئولین دلسوز به خرج دادهاند تا تمامی جهان، مبهوت درایت آنها
شوند. اما وقتی شیب کرونا به پیک میرسد مقصر مردمیاند که به پروتکلها شیشکی
بسته و در کمال پررویی برای لقمهای نان به کسبوکارشان میرسند.
خرابی اقتصاد به خاطر عدم پرداخت
مالیات و عوارض مردمی است! ترافیک علتش عدم فرهنگ رانندگی است! مشکل بورس به دلیل
سرمایه گزاری مردم ناآگاه در بورس است! آلودگی هوا به خاطر خودروهای تکسرنشین
مردم سرکش است! تصادفات جادهای؛ هوایی؛ دریایی و ریلی و کلا هر مصیبتی به خاطر
خطاهای انسانی است! آسیبهایی که زلزله و سیل
وارد میکنند به خاطر خانههای غیرمجاز و بدون استانداردهایی است که مردم
بنا میکنند و بعد از آنهم؛ متأسفانه مردم به مصدومان آنطور که بایدوشاید کمک
مالی و جنسی نمیکنند! اگر مواد خوراکی کم است به خاطر مردمی است که یک وعدهغذا
نمیخورند و لنگ نمیپوشند و در کمال پررویی مرغ و میوه هم میخورند! اگر فقر زیاد
است به خاطر این است که مردم نیکوکار و خیر در حال انقراض و رسم پسندیده گلریزان
در حال منسوخ شدن است! دلیل بیکاری هم برمیگردد به بیعاری کارآفرینان! این جمله
را بارها و بارها شنیدهاید که مردم مقصرند! اما آیا واقعاً مردم مقصرند؟
بازهم مردم مقصرند
«یوسف بیانلو»، جامعهشناس و
محقق در این خصوص در پاسخ به این سؤال که «آیا واقعاً مردم در ناکارآمدی مسئولین و
کارآمد نبودن سیستم مقصرند؟» بهطعنه میگوید: بله مردم مقصرند! در دیدگاههای علمی
و به لحاظ جامعهشناسی اگر در جامعه مشکلاتی وجود دارد، خود مردم میتوانند آن را
حل کنند! ولی اینکه گفته میشود که مردم میتوانند مشکلات را حل بکنند به این معنا
نیست که مردم آستینهایشان را بالا بزنند و به جان مشکلات بیفتند تا آن را حل
کنند، بلکه منظور این است که مردم با آگاهی شعور و شناخت درستشان میتوانند اصلاح
و یا تغییری در مسئولین و نوع تصمیمگیری آنها داشته باشند و تأثیر بگذارند یعنی
میتوانند آنها را تغییر بدهند و یا اصلاح کنند.
وی ادامه میدهد: وقتی کرونا
میآید و آسیب میزند و مسئولین میگویند که غافلگیر شدهایم به خاطر این است که مردم
انتخابهای درستی نداشتهاند تا کارها بهدرستی انجام شود و برنامهریزیشان را
انجام بدهند. در حقیقت مردم آگاهی و دانش ندارند و پیگیر و مطالبه گر نیستند!
سیستم دوگانه برخورد میکند
به اعتقاد بیانلو؛ این درست نیست
که مسئولین همهچیز را گردن مردم بیندازند! بارها شاهد هستیم که حتی چیزی که بر
همگان روشن و مبرهن است که وظیفه سیستم و سازمانهای اداری و رسمی است، ولی آن سیستم
و اداره و ارگان آن را انجام نداده است، مردم را مقصر میداند! به نظر میرسد که سیستم
در این زمینه دوگانه برخورد میکند. ازیکطرف کارش را درست انجام نمیدهد و از طرف دیگر انجام ندادن
و کوتاهیهایش را گردن مردم میاندازد. اگر به این مسئله عمیق نگاه کنیم بازهم این
مسئله به مردم برمیگردد چراکه همه ما میفهمیم که این سیستم کارش را درست انجام
نداده است و توپ را زمین حریف میاندازد. قطعاً اینجا بازهم مردم تأثیر دارند و
مقصرند.
این جامعهشناس بابیان اینکه
منظور از مردم، افراد جامعه است و من و شما و هر شهروند دیگری در این زمینه وظایفی
داریم، اظهار میکند: جامعه بایستی به بصیرت و آگاهی در این زمینه برسد که این سیستم
جواب نمیدهد و این سازمان و مسئول کارایی
ندارد و علیرغم این عدم کارایی کوتاهیهای خود را گردن دیگران میاندازد. این سیستم و مسئول را چه کسی سرکار آورده است؟ جواب بازهم
مردم است و مردم هستند که این سیستم و مسئول را انتخاب کردهاند تا مردم را مقصر
بدانند.
این کوتاهی، کوتاهی خرده سیستمهای
اجتماعی و سازمانها است
وی ادامه میدهد: اینکه مسئولین
در برخی از موارد کوتاهی خود را گردن مردم میاندازند و مردم را مقصر میدانند، این
کوتاهی، کوتاهی خرده سیستمهای اجتماعی و سازمانها است و سازمانهایی است که وظیفهشان
انجام دادن این کارها است و اگر این افراد این موضوع را به گردن مردم میاندازند
از ناآگاهی مردم و عدم مطالبه گری و بیتفاوتی افراد جامعه استفاده میکنند و
کوتاهی خود را به گردن مردم میاندازند!
این مسائل بایستی به زبان ساده
عنوان شود تا مردم آگاهانهتر در این زمینه برخورد کنند و به سمت مطالبه گری
درست قدم بردارند نه اینکه اجازه بدهیم مسئولین هر آنچه را که اجرایی نشده
است و خود در این زمینه کوتاهی کردهاند
را گردن مردم بیندازند.
به اذعان این جامعهشناس، در
جوامع پیشرفته این موضوعات جاافتاده است و هر شهروند آگاه و مطالبه گر است و بهحق
و حقوق اولیه خود واقف است و همه ابعاد سیستم کاملاً تعریفشده است و اجزا به هم
متصل هستند و وظایفی دارند و همه باید وظایفشان را انجام بدهند و اختلال در یک عضو
و یا سیستم اختلال در کل سیستم است.
وی میگوید: در قالب یک طنز تلخ
میتوان اذعان کرد که در حقیقت مردم مقصر هستند که جلوی سیستمهای حاکمیتی و دولتی و سازمانهای رسمی و
غیررسمی که کوتاهی خود را به گردن مردم میاندازند، نمیایستند و مطالبه گری نمیکنند.
این ادعا که مردم مقصرند از یکجهت خندهدار است ولی از سوی دیگر ریشهاش همین
ماجرا است. اگر مردم انتخاب و مسیر درستی داشته باشند سیستم، سیستمی میشود که در
خدمت مردم است و نهتنها کوتاهی نمیکند، بلکه اگر درجایی هم کوتاهی کرد خودش درصدد
برطرف کردن این کوتاهی برمیآید.
سیستمهایی که دچار ضعف و انحطاط میشوند
کوتاهی خود را به گردن مردم میاندازند
بیانلو اذعان میکند: سیستمهایی
که دچار ضعف و انحطاط میشوند کوتاهی خود را به گردن مردم میاندازند! اینیک
موضوع طبیعی است و در کشورهای جهان سوم این موضوع اتفاق میافتد. اگر تاریخچه
کشورهایی مثل آمریکای لاتین را مطالعه کنید همان اتفاقاتی که در آنجا افتاده است
در کشورهای جهان سوم مثل ما هم در حال اتفاق است و اینیک واقعیت است که باید در این
زمینه مطالبه گر باشیم و اصلاً کوتاهی سیستم به گردن مردم نیست!
وی ادامه میدهد: اگر سیستمی در
این زمینه کوتاهی میکند، این سیستم محصول انتخاب و خواسته مردم و جامعه است. آیا اگر مردم از یک سیستم راضی نباشد آن سیستم میتواند دوام بیاورد؟همه ما در
حل تلاش هستیم و دلسوز کشورمان هستیم و میخواهیم که جامعه پیشرفت کند ولی اگر این
اتفاق نمیافتد، قطعاً دلیلش به ریشههای اجتماعی و بسترهای اجتماعی برمیگردد که
بسترهای اجتماعی ما نیز از وابسته به مردم و شعور و مطالبه گری آنها است.
انتهای پیام/