کد خبر: 1078
1398/02/02 - 19:46


غذا؛ بهانه دورهم بودن

آیا نمایشگاه غذای اکو- جاده ابریشم از پس تمام سلایق غذایی بر می‌آید؟

پایگاه خبری صدای زنجان

زهره  میر عیسی خانی- مادر بزرگ همیشه سفره غذای ساده و صمیمی داشت. بوی آش  روزهای جمعه‌اش همواره  برایم خاطره انگیز بوده و هست. او معتقد بود که غذا پیوند دهنده خانواده است و زمان ناهار و شام است که خانواده به واسطه غذا کنار هم جمع می‌شوند. او با لقمه گرفتن و دادن لقمه دست نوه‌هایش همیشه‌ آنها را  لوس می‌کرد و همگی می‌دانستند که لقمه مادر بزرگ طعم دیگری دارد.

وارد نمایشگاه بین المللی کاسپین که می‌شوم دنبال همان صمیمیت خانه مادر بزرگ می‌گردم. مطمئنا نه مشابه همان صمیمیت سفره مادر بزرگ که با سبزی و ماست زینت یافته بود. اما بعید است که  بهانه‌ای از جنس غذا برای گرد آمدن باشد و فضا صمیمی نباشد.

خانواده‌ها گروه گروه پیر و جوان، بچه و بزرگسال عصر به نمایشگاه بین‌المللی کاسپین آمده‌اند تا مهمان پنجمین جشنواره بین المللی غذای اکو باشند. پنجمین دوره ای که تا روز یکشنبه همچنان ادامه  داشت و بنا بود تا سلایق مختلف غذایی مخاطبین خود را پوشش دهد.

وارد نمایشگاه که می‌شوی از همان ابتدا بوی غذا است که توی سالن پیچیده است و همه را به نوعی مشتاق این می‌کند که بنا است با چه غذایی رو به رو شوند ضمن اینکه بخشی از این سالن با رد کردن چند پله شما را به سوغاتی‌ها و صنایع دستی مطرح استان‌های ایران می‌رساند و شما را با صنایع دستی آن استان که به نوعی فرهنگ آنها را نیز شامل می‌شود؛ رو به رو می‌کند از ملیله و مس زنجان بگیر تا سفال یزد و سرامیک همدان و زیورالات ساخته شده از صدف‌های دریایی که موج دریا را یادآور می‌شوند. این صنایع سالهای زیادی است که توسط هنرمندان هر خطه ساخته می شود و به عنوان سوغات توسط گردشگران به جای دیگر برده می‌شود. شاید سی غرفه ای به این امر اختصاص داده شده باشد که برای به نمایش گذاشتن این همه زیبایی کم است.

دل را به دریا میزنی و با دیدن خیل عظیم جمعیت که در برخی از غرفه‌ها منتظرند تا غذاهای بومی 14 کشور  شرکت کننده در این جشنواره  آماده شوند تصمیم می‌گیری یک دور همه غرفه‌ها را بگردی تا دستت بیاید که کدام غرفه ها چه غذاهایی را تدارک دیده و غذاهای پخته شده  چه شکل و شمایل و بویی دارند تا بعد از بررسی و برای مزه کردن آن‌ها تصمیم بگیری کدام را بچشی.

به ذهنت که فشار می‌آوری یادت می‌افتد که اولین جشنواره غذای کشورهای اکو و جاده ابریشم سال 94 همراه با دهمین جشنواره آش برگزار شده است .یاد جشنواره ه آش که می‌افتی بی اختیار دهانت آب می‌افتد و دلت برای آشهای ترش مادر بزرگ تنگ می‌شود. توی اولین جشنواره اکو بود که  توانستی طعم برخی از غذاهای کشورهای همجوار را با دست پخت آشپزهای این کشورها بچشی و بفهمی که ذائقه این کشورها بی شباهت به کشور ما نیست.

 نگاه که می‌کنی غرفه غذای آذربایجان، چین و ترکیه و فلسطین پر از جمعیت است و همه مخاطبین علاقه‌مند این هستند که به مراحل پخت  این غذاها نگاهی بیندازند. کنار این افراد در غرفه غذاهای چین که جای می‌گیری از برخی از مخاطبین هرساله این جشنواره می شنوی که  امسال وضعیت نمایشگاه  غذا کمی کم رونق‌ترنسبت به سالهای پیش است و امسال  کمتر غذای گوشتی در غرفه‌ها دیده می‌شود‌ که شاید گران شدن گوشت عامل اصلی آن باشد.

آشپز چینی چای چینی تعارفت می‌کند و دامپلینگهای چینی در داخل ظرف آبجوش و دستگاه بخار پز در حال پخت هست. این سمت‌تر در غرفه غذای افغانستانی ظرف بزرگ روغن دارد نانی را سرخ می‌کند که درون خود سبزی تره و سیب زمینی را جای داده است.

غذای آذربایجان اما یک نوع جوجه کباب باید باشد و علاقه مندان این نوع غذاها که در ایران کم نیست. قیمت‌ها اما قیمتهای قابل قبولی به نظر می رسند.

غذای عراق چیزی شبیه جغور و بغور خودمان است که در داخل ماهیتابه بزرگ در حال طبح است. برخی از غرفه‌ها هم نظیر غرفه اندونزی خالی بود و هیچ کسی نبود که غذایی ارائه بدهد.

پای صحبت برخی از این بازدید کنندگان که می‌نشینی  از کمرنگ شدن این نمایشگاه نسبت به سالهای پیش می‌گویند و اینکه سال پیش برخی از غذاها را که خورده بودند و امسال هم باز امتحانش کرده اند نسبت به سال قبل کم کیفیت‌تر است. و برخی از کشورها غذاهای معروف خود را طبخ نمی‌کنند.

توی غرفه پاکستان اما حال و هوای دیگری است. نقش‌های حنا هندی که بر روی دست دختری شکل می‌گیرد تو را یاد عروسی‌ها می‌اندازد.

حجم مخاطبینی که همین طور در نمایشگاه بالاتکلیف می‌چرخند و از هیچ کدام از غرفه‌ها  غذایی نمی‌خرند، تو را به این فکر فرو می‌برد که مگر بنا نبود که غذا ایجاد کننده صمیمیت باشد؟

چهره پسرکی که دارد با هیجان دلمه برگ مو می‌خورد تو را به سمت غرفه غذاهای ایرانی می‌کشد. بوی دلمه‌های مادر بزرگ مستت می‌کند و دهانت آب می‌افتد.

یکی از مسئولان اجرایی؛ در سالن می چرخدو غرفه‌ها را مورد نظارت قرار می‌دهد و هرجا که نکته‌ای باید گوشزد شود، آن را به غرفه داران گوشزد می‌کند. نبود دستگاه کارتخوان و یا دستکشی که به سهو پوشیده نشده است از نکاتی است که به برخی از غرفه ها گوشزد می‌شود.

دلت می‌خواهد از همه غذاها بچشی و از هر کدام کمی مزه کنی اما چیزی که اینجا اهمیت پیدا می‌کند این است که به سراغ کدام غرفه بروی و از غذای کدام غرفه غذا تهیه کنی.

به سراغ غرفه چین می‌روی و با یکی از آشپزان  این غرفه که در حال برگردان غذای داخل بخار پز با چاپستیک است سعی به مکالمه داری. او با لهجه شیرینی به فارسی صحبت می‌کند و می‌گوید که دانشجو است و برای اولین بار است که در این جشنواره شرکت می‌کند.

 او ادامه می‌دهد که دستگاه بخار پزش امروز به کمکش آمده است و در همین دستگاه کوچک است که غذاهای خود را می‌پزد.

بوی غذاهای مختلف و شلوغ بودن برخی غرفه‌ها و خلوت بودن برخی دیگر تو را به فکر فرو می برد که این نمایشگاه چطور از پس سلایق متنوع غذایی بر خواهد آمد؟ آیا همه از آنچه در این نمایشگاه عرضه می‌شود راضی خواهند بود و آیا غرفه‌های ارائه دهنده غذا، از غذاهای مطرح کشورهای خود طبخ می‌کنند؟ و آیا آنچه که پس از برگزاری  پنج دوره از این جشنواره به دست آمده است راضی کننده است؟

با ایمان به اینکه سلایق افراد در خصوص غذا تفاوت دارد، می‌پذیری که جواب هیچ کدام از سوالات را به طور قطع نمی‌توانی بدهی و قبول می‌کنی که آنچه که شاید دستاورد اصلی این نمایشگاه باشد نزدیک کردن و صمیمیت کشورهایی است که در مسیر راه ابریشم قرار دارند و در این نمایشگاه  برای پنج سال متمادی حضور پیداکرده اند و مطمئنا این دستاورد کمی نیست.

دستاوردی که موجب می‌شود کشورها به واسطه سفره ای که پهن می‌شود و غذایی که پخته می‌شود دور هم گرد بیایند و هر یک بر اساس فرهنگ و ذائقه خود غذایی را برای مخاطبین خود طبخ کنند که این غذا می‌تواند باب سلیقه این مخاطب باشد یا خیر.

حرف مادر بزرگ در این نمایشگاه برایم جوری دیگری معنا می‌یابد و باید پذیرفت که غذا بهانه‌ قشنگی برای این گردهمایی‌ها است.

اقدام کننده: روزنامه صدای زنجان

sedayezanjannews.ir/nx1078


درباره ما تماس با ما آرشیو اخبار آرشیو روزنامه گزارش تصویری تبلیغات در سایت

«من برنامه نویس هستم» «بهار 1398»