محمدحسن اعلیپور، در این زمینه با اشاره به اینکه در ابتدا قرار بود یک گروه در فضای مجازی تشکیل شود و چندین دوست صمیمی که در روزگاران دور در کنار هم در مدرسه امیرکبیر درس میخواندیم گپ و گفتی با هم داشته باشیم، اظهار میکند: اما این گروه چند نفره به سرعت بالایی تبدیل به یک گروه بسیار منسجم از فارغالتحصیلان این مدرسه شد
پایگاه خبری صدای زنجان-
4 آذر ماه است. مدرسهها پس از یک دوره طولانی تعطیلی چند روزی است که شاهد حضور
دانشآموزان هستند. امروز اما دبیرستان «امیرکبیر» زنجان میزبان دانشآموزان سالهای
دور خود است. دانشآموزان دهه 60 و 70 که اگر چه سالهای دور و درازی از دوران تحصیل
آنها میگذرد اما همچنان میتوان شیطنتهای دوران مدرسه را در قیافه هر کدام از
آنها دید.
صدای زنگ مدرسه بلند میشود.
مدیر مدرسه سر صف حاضر میشود و از جلو نظام میدهد
و این بار دانشآموزان سالهای دور صف میبندند. 30 سال پیش هر کدام از این مردان
دانشآموزانی بودند که سر صف سر به سر همدیگر میگذاشتند و شوخی میکردند و کل میانداختند
و برای هم خط و نشان میکشیدند. اما حالا هر کدام از آنها برای خود شدهاند.
صفهای تشکیل شده با نظم و ترتیب
سالهای دور به سالن آمفیتئاتری ختم میشود که به اسم یکی از مدیران سابق این
مدرسه نامگذاری شده است. «سعید شرفی» مدیری که 4 تا 5 سال بر این مدرسه مدیریت
داشته است و در طی دوران مدیریت او، دبیرستان امیرکبیر توانسته است رتبههای خوبی
را در کنکور به دست بیاورد.
صندلیها از مردانی پر میشوند
که هر کدام اکنون سمت و منصبی دارند. یکی خلبان است و دیگری معلم. یکی ادامه تحصیل
داده است و دیگری خیر! اینجا اما همه مساویند! همه دانشآموختگان قدیمی دبیرستان
امیرکبیرند و این پل ارتباطی دانشآموزانی هست که سالهای پیش در کنار هم درس میخوانند.
فضای سالن صمیمی و پر از خنده
و شوخی است. گویی سالهای دوری و بی خبری هیچ تاثیری بر روی رفاقتهای آن دوره
نگذاشته است. هنوز هم گروههای شلوغ دانشآموزان ردیفهای آخر سالن را انتخاب میکنند
و در این ردیفها پچ پچ میکنند و میخندند.
امیرکبیر دارای بزرگترین دبیرخانه
استانی با 40 هزار پرونده
الیاس بیگدلی، رییس آموزش و
پرورش ناحیه یک زنجان در این مراسم با اشاره به اینکه دبیرستان امیرکبیر در سال
1331 تاسیس شد و از آن روز مهد علم و دانش و مرکز تربیت نیروی انسانی کارآمد بود،
اظهار میکند: دبیرستان امیرکبیر فرزندانی تربیت کرده است که در عرصههای مختلف سیاسی
و اجتماعی و فرهنگی و ورزشی خوش درخشیدهاند. همه ما مدیون مدرسه امیرکبیر و مدیران
و معلمان دلسوزی هستیم که شمع وجودشان راهنمای زندگی ما شد.
وی با نام بردن یکایک مدیران این
مدرسه از زمان افتتاح این مدرسه میگوید: از هاشم دلپذیر، احمد کاوندی، رحیم چیتساز
و فضلالله طارمیان و اکبر خلخالی، جواد شرفیانی، مجید دادلویی، سعید شرفی، صفیالله
حیدری، سیدرضی میر صادقی، صمد بیات، جواد گنجی، محمود میرزایی، مجید اطلسغریب و
علی اصلان حجری و محسن میرزایی و حسین محمدی کمال تشکر و قدردانی را دارم چرا که
با همت این عزیزان امیرکبیر امروز به این نقطه رسیده است.
بیگدلی با بیان اینکه ساختمان
جدید مدرسه امیرکبیر با تلاش مجمع خیرین مدرسهساز استان در 18 کلاس بازسازی شده
است، افزود: امروز امیرکبیر از بزرگترین دبیرخانه استانی برخوردار است و بالغ بر
40 هزار پرونده در این مدرسه وجود دارد که متعلق به سالهای 1331 تا 1400 هست!
وی ادامه میدهد: در حال حاضر
در این مدرسه نزدیک به هزار دانشآموز در دو شیفیت مشغول تحصیل هستند و این مدرسه
دهها برنامه علمی و ورزشی و فرهنگی برگزار میکند.
این مسئول در بخش دیگری از صحبتهای خود با بیان
اینکه اکنون همه ما یک خانواده و فرزندان امیرکبیر هستیم، میگوید: باید دست در
دست هم بدهیم تا مدرسه امیرکبیر زنده بماند و خوش بدرخشد و این مهم، نیازمند کمک
دستان توانمند دوستان است.
خاطرهبازی
صحبت به تعریف خاطرات دور و
دراز همکلاسیها میرسد! خاطراتی که تعریف کردنشان همه را به سالهای دور دانش
اموزی میکشاند. یکی از خاطرات دعواهای مدرسه میگوید، دیگری یاد تقلبها و درس
نخواندنهایش میافتد و هر کدام با شیرینی خاصی از خاطرات این روز میگویند.
مصطفی نقدی، یکی از دانشآموختگان
قدیمی این مدرسه که به نظر میرسد حالا نقشی در تربیت محصلین این مدرسه دارد، با بیان
خاطره خود از سالهای دور مدرسه میگوید: آقای اعلی پور خواهرزاده آقای شرفی با ما
همکلاسی بودند و ما با هم دوستی چند ساله داشتیم! پسر حاج آقا موسوی، خطیب زنجانی
هم همکلاس ما بودند. سیدمهدی و علاءپور در زنگ تفریح گارد تکواندو گرفته بودند و
در حال مبارزه با هم بودند و آقای موسوی با دهان صداهایی که مربوط به تکواندو هست
را در میآورد! این لحظه آقای شرفی در را باز کرد و با این صحنه مواجه شد و سپس در
را بست و خارج شد! من هم با مواجهه با این رفتار گفتم: «بله دیگه! خواهرزاده خود
آقای شرفی بود به او چیزی نگفت، اگر ما بودیم...» این را که گفتم آقای شرفی در را
باز کرد و رو به خواهرزادهاش گفت: حسن کی بود که صدای میمون در میآورد؟ حسن گفت:
من نمیدانم. آقای شرفی جواب داد: پس مصطفی نقدی میگفت که تو بودی؟ و آمد و حسن
را صدا کرد و یک سیلی جاندار در گوشش خواباند و رو به من گفت نقدی آدم دلش را بزرگ
میکند و خوب نیست که آدم رفیقش را بفروشد!
مجید سلمانمهاجر، دانش آموخته
سالهای دور امیرکبیر که اکنون خلبان است با بیان خاطرهای فضای سالن را به خنده
وامیدارد. او میگوید: من دانشآموز کلاس علوم ریاضی «جیم» بودم. ثلث دوم همیشه
ثلث ترقه بود و من هم باروت میفروختم. یکی از دوستانم از من باروت خواست. در آن
زمان وقتی باروت را میفرختند زردچوبه و شیشه خورده را قاطی میکردند اما من اصل
باروت را میفروختم. امتحان ریاضی جدید، ترم دوم من باروت را آوردم و به آقای رضایی
دادم و او هم باروت را در جیب کاپشن جدیدی که گرفته بود گذاشت! سوالات امتحان 5
سوال 4 نمرهای بود که من با یکی از دوستان میخواستیم تقلب کنیم و برگه را عوض کنیم
که نمیشد! سوال سوم بودیم که یک دفعه صدای انفجاری بلند شد و دیدم که بهرامعلی
رضایی از هوش رفته است و جلسه شلوغ شد.
آقای رضایی را به دفتر مدرسه
بردند و ما هم از این فرصت استفاده کردیم و برگههایمان
را با دوستم عوض کردیم. آقای معلم آمد و دید که من با خودکار مشکی دارم برگهای
را که زیر دستم هست و تا آنجا سوالات را با خودکار آبی جواب دادهاند، را مینویسم
و حمید دوستم با خودکار آبی و یک نگاه کرد و خندید و گفت حداقل با رنگ خودش مینوشتی!
خاطرهای از امیراعلم غضنفریان
جمال داوودی، یکی از دانشآموختگان
قدیمی این دبیرستان با بیان خاطرات از حضور امیراعلم غضنفریان در کلاس درسشان میگوید:
من خودم از شاگردان متوسط به پایین کلاس بودم، منتهی در کلاس ما واقعا افراد شاخصی
بودند که درس میخواندند و نمونهاش «امیر اعلم غضنفریان» بود که اولین شخصی بود
که در ایران توانست مدال جهانی نقره ریاضیات را کسب کند.
وی ادامه میدهد: علاوه بر ایشان
5 نفر از همکلاسیهای ما در این دوران رفتند و پزشک شدند و از آن کلاس ما رتبه 3،
15 و 24 و 48 و 133 کنکور همان سال بیرون آمدند و همه بچهها بسیار باهوش بودند. ضمن
اینکه این رتبهها حاصل تلاش دبیران و معلمان آن دوره است که از دل و جان تدریس میکردند!
این دانش آموخته قدیمی مدرسه
امیرکبیر میافزاید: سال سوم دبیرستان ما با بمباران شهر مصادف شده بود و در مدرسه
سنگر درست کرده بودند و جلوی مدرسه کیسه شنی گذاشته بودند و یک میزان مدرسهها تق
و لق بود و اجباری وجود نداشت که دانشآموزان در مدرسه باشند! چند فصل اول ریاضیات
جدید سال سوم آسان بود و این مربوط به ثلث اول میشد ولی ثلث دوم یک میزان مباحث
سختتر بود و من خاطرم هست که ثلث دوم ما امتحان داده بودیم و دبیر مربوطه آمد که
نمرات را در کلاس بخواند. گفت که چه کسانی راضی هستند که من از نمرات ثلث اولشان
دو نمره کم کنم و به نمرات ثلث دوم بدهم و بسیاری از دانشآموزان هم دست بالا
بردند و قبول کردند و بعد دوباره عنوان کرد که چه کسانی حاضرند که یک نمره از نمره
ترم اول آنها کم کنم و به ترم دوم اضافه کنم؟ و اسم آنهایی که دست بالا بردند را یادداشت
کرد و تنها سه چهار نفر مانده بودند و استاد گفت که چه کسانی حاضر هستند که همان
نمره ترم اول را به ترم دوم بدهم و آن چند نفر هم دستشان را بلند کردند و تنها یک
نفر دستش را بالا نبرد و آن امیر اعلم غضنفریان بود که دبیر مربوطه به ایشان گفت:
شما در ترم اول چند گرفته بودی و اکنون میخواهی
چند باشی؟ که امیر اعلم غضنفریان گفت که من 19.75 شده بودم و مطمئنم این ترم 20 میشوم
و دبیر مربوطه 20 ایشان را داد!
سعید شرفی، پدر موفق فرزندان
امیر کبیر
در ادامه بیگلری یکی از معلمان این دبیرستان در
سالهای دور این مدرسه با بیان اینکه سعید شرفی، مدیر موفقی در دوره خود بود و
افتخار میکنم که در دورهای در این مدرسه فعالیت میکردم که سعید شرفی مدیریت این
مدرسه را به عهده داشت، میگوید: سعید، امروز بهانهای شده است تا بار دیگر دانشآموزان
در کنار هم جمع شوند و فارغ از همه گرفتاریها ساعاتی چند در کنار هم باشیم.
وی میافزاید: دبیرستانی که سعید
شرفی در آن مشغول انجام وظبفه بود در دو شیفت صبح و بعد از ظهر توسط این مدیر اداره میشد و در هر شیفتی 18
کلاس 30 نفره تحصیل میکردند و در مجموع بالغ بر هزار نفر در این مدرسه در دو شیفت
تحصیل میکردند و همه این دانشآموزان در دوره تحصیل خود منتظر تلاش و کوشش و میزبانی
سعید شرفی بودند!
این معلم با اشاره به اینکه سعید
شرفی واقعا برای این مدرسه یک پدر موفق بود، میگوید: من سالهای زیادی را در
آموزش و پروش بودم و شاهد بودم که سعید در 4 تا 5 سال مدیریتش واقعا شبانه روز
تلاش و فعالیت داشت!
وی با بیان اینکه خوشبختانه سعید
در کارهایش موفق شد و مدرسه امیرکبیر را به جایی رساند که خودش میخواست، اظهار میکند:
پس از سعید افرادی که سر کار آمدند، دقیقا نقشه راهی که سعید بر جای گذاشته بود را
دنبال کردند و بذری که سعید کاشته بود را بارور کردند. ضمن اینکه معتقدم بایستی
کاری بکنیم که این میراث باقی بماند و ماندگار شود.
بیگلری خاطرنشان میکند: پس از
این، من از امیرکبیر به مدرسه الهادی رفتم و تلاش کردم اهداف سعید توسط من و برخی
دیگر از دوستان در مدرسه الهادی پیاده شود به طوری که معتقدم الهادی تبدیل به
مدرسه امیرکبیر دو شده است.
با مرور خاطرات دور و دراز
دانشآموختگان امیرکبیر حال در حس نوستالژی عمیقی غرق شدهاند و هر یک خاطرات
گذشته خود را مرور میکنند که خواهرزاده سعید شرفی از اهداف این گردهمایی میگوید.
توسعه اقتصاد پایدار استان، از
اهداف مجمع دانشآموختگان مدرسه امیرکبیر
محمدحسن علاءپور، در این زمینه
با اشاره به اینکه در ابتدا قرار بود یک گروه در فضای مجازی تشکیل شود و چندین
دوست صمیمی که در روزگاران دور در کنار هم در مدرسه امیرکبیر درس میخواندیم گپ و
گفتی با هم داشته باشیم، اظهار میکند: اما این گروه چند نفره به سرعت بالایی تبدیل
به یک گروه بسیار منسجم از فارغالتحصیلان این مدرسه شد.
وی ادامه میدهد: دانشآموختگان
دبیرستان امیرکبیر مقیاس کوچکی از تنوع شهروندی و زنجان مقیاس کوچکی از مراکز
سکونتگاهی ایران عزیز است. همراهی و همیاری دانشآموختگان مدرسه امیرکبیر در قالب
فعالسازی مشارکتهای شهروندی در حرکت شهروندی به سوی توسعه پایدار آغازی نکوست!
این دانشآموخته قدیمی مدرسه
امیرکبیر میگوید: دانشآموختگان مدرسه امیرکبیر طی دورههای 60 و 70 مقیاس کوچک و
قابل تعمیمی به جامعه شهروندی هستند و این دانشآموختگان طی 30 سال گذشته و در
قالب مشاغل مختلف با مهارتهای مختلف به فعالیت پرداخته و هر یک با دیدگاهی به
مسائل توسعه شهری مینگرند.
علاءپور خاطرنشان میکند: اولین
رکن مشارکتی برای حل مشکلات شهر، بازیابی حرکتها به سوی توسعه پایدار و تشخیص
درست مسائل گریبانگیر این شهر بزرگ است. توسعه پایدار است که اجازه میدهد رشد
اقتصادی آن شهر از مشارکت اجتماعی همه شهروندان با اتکای محیط زیست سالم آن سرزمین
برخوردار باشد و این موضوع نیازمند همدلی و همراهی دانشآموختگان مدرسه امیرکبیر
در قالب یک سازمان مردم نهاد به نحوی که امکان ظرفیت سازی برای فعالیتهای مشارکتی و بر هم روی دیدگاههای متنوع و
مختلف برای دستیابی به نقشه راه توسعه پایدار امکانپذیر باشد.
براتی، یکی دیگر از دانشآموختگان
مدرسه امیرکبیر در مورد اهداف تشکیل این مجمع اظهار میکند: از حدود 4 ماه پیش که
این گروه مجازی تشکیل شد و ظرف یک اعضای آن به 220 نفر رسیدند 4 جلسه در تهران و
چندین جلسه در زنجان تشکیل شد و همچنین که ما درگیر کارهای اجرایی بودیم اهدافی را
نیز از تشکیل این مجمع دنبال کردیم.
وی ادامه میدهد: اهدافی که ما
از طریق این مجمع دنبال خواهیم کرد بحث توسعه اقتصادی استان زنجان است. توسعه در
زنجان شکل نمیگیرد مگر اینکه مشارکت مردمی در این زمینه وجود داشته باشد. ما بحث
تعامل و همکاری در توسعه استان را بسیار ضروری میدانیم و امیدواریم با این همکاری
گامهای خوبی برداریم.
این دانشآموخته دبیرستان امیرکبیر
با بیان اینکه زنجانیها همواره به بیتفاوتی و مهم نبودن مسائل شهره هستند، گفت:
ما باید مطالبهگری را در میان شهروندان ترویج بدهیم و زمینه را برای پاسخگویی
مسئولین به مردم فراهم آوریم و در یک کلام بایستی فرهنگ مطالبهگری را بیش از پیش
توسعه بدهیم. از همین رو در قالب یک تشکل حقوقی به دنبال پیگیری این مطالبات هستیم.
وی افزود: برخی از دانشآموختگان
امیرکبیر در تهران در سمتهای لشگری و کشوری هستند و برخی دیگر نیز در زنجان حضور
دارند که مسئولیتهای مختلف سیاسی و اجتماعی دارند که اگر همه
افراد دست در دست هم بدهیم میتوانیم کمک شایانی در این زمینه داشته باشیم.
انتهای پیام/
خبرنگار: زهره میرعیسیخانی