مرتضی حاجی گفت: باید با احزاب رقیب، با اصلاحطلبانی
که میگویند ما بیرون
ماندیم، با اصولگراهای خیلی تند، با سپاه و ... باید گفتوگو
انجام شود، بالاخره ما منادی گفتوگو
هستیم.
برخی اصلاحطلبان بعد از کسب کرسیهای
شورای شهر تهران و تصدی مدیریت شهری پایتخت به این باور رسیدند که زین پس با
تابلوی اصلاحات پا به عرصه آوردگاههای
سیاسی بگذارند و خطشان را پس از چند سال از اعتدالیون جدا کنند. اما برخی دیگر با
اشاره به روند احراز صلاحیت نامزدهای اصلاح طلب در سه دوره اخیر انتخابات مجلس
شورای اسلامی بر این باورند که باید اقتضایی عمل کرد و از الان برای 2 سال آینده
صف بندی جدیدی را رقم نزد؛ بلکه باید صبر کرد و دید رویکرد شورای نگهبان در بررسی
صلاحیت نامزدها چه طور خواهد بود. اگر همچنان این رویکرد انقباضی بود، ائتلاف
جریان اصلاحات با جریان اعتدال حفظ شود و اگر شورای نگهبان رویکردی انبساطی در پیش
گرفت، اصلاح طلبان مستقلا وارد عرصه شوند.
مرتضی حاجی رئیس شورای مرکزی حزب پیشروی
اصلاحات و عضو هیئت مدیره بنیاد امید ایرانیان از جمله کسانی است که میگوید: باید
ائتلاف اصلاحات- اعتدال در آوردگاهای سیاسی پیش رو پابرجا بماند. ضمن آنکه اصلاحطلبان
برای حضوری قویتر در
انتخابات مجلس شورای اسلامی لازم است با جناحهای سیاسی، شورای نگهبان و سپاه
رایزنی و گفتوگو کنند.
مشروح این گفتوگو را در ادامه بخوانید.
آقای بهزاد نبوی میگوید «باید وضعیت کنونی کشور
را درک کنیم. من درباره برخی مطالباتی که اصلاحطلبان از روحانی دارند شرمنده
هستم». به نظر شما آیا انتقادهایی که اصلاحطلبان در این مقطع زمانی از آقای
روحانی مطرح میکنند، درست است؟
آقای نبوی که پیشکسوت و حرفش کاملاً محترم و
قابل قبول است. اشاره او بیشتر درباره سهمخواهی است و اینکه نباید از آقای
روحانی در مدیریتها سهمخواهی کرد. این حرف درستی است و من هم آن را قبول دارم.
یعنی اصلاحطلبان به آقای روحانی رأی ندادند که او آنها را وزیر و مدیر کند، بلکه
رأی دادند تا آن برنامههایی را که گفته بود، محقق کند. البته انتظار این است که
آقای روحانی به این منظور تلاش کند و اگر اصلاحطلبان انتظار و توقعی دارند، برای
اجرای برنامههایی است که آقای روحانی در زمان تبلیغات انتخابات به خصوص درباره
مسائل سیاست خارجی و روابط با دنیا بیان کرد و رهبری نیز بر این مسئله تأکید جدی
کردند.
موضوع دیگر پیگیری دولت برای مساعد کردن فضای
اقتصادی و ایجاد اشتغال است. چون مشکلات اقتصادی، جدی و آزاردهنده است. اگر احساس
شود رونق اقتصادی و تقویت روابط در عرصه سیاست خارجی به سمت صلاح و اصلاح پیش میرود،
دیگر هیچ اصلاحطلبی نمیگوید «چرا من وزیر و مدیر نشدم»! بلکه همه دولت را تحسین
خواهند کرد. امروز اگر کسی انتظارب دارد، برای آن است که فکر میکند، اگر خودش در
فلان مسئولیت قرار بگیرد، بهتر میتواند مشکلات آن حوزه را حل کند.
این احساس باید ایجاد شود که دولت در جهت تنشزدایی
در روابط بینالملل و فراهم کردن فضای تحرک اقتصادی پیش میرود، در این صورت اصلاحطلبان
در مجموع راضی خواهند بود. البته چنین فضا و رویکردی در دولت وجود دارد، منتها این
تحرک چشمگیر نیست، مردم باید اینها را احساس کنند. یک انتظار سیاسی هم آن است که
انتخاب و انتصاب مدیران استانی و مدیران سایر سطوح نیز با همین انگیزه انجام شود؛
یعنی منصوبان تواناییهایی داشته باشند تا شاهد حل مسائل مناطق و کشور باشیم. من
هم معتقدم برای تصدی کارها نباید سهمخواهی کرد، باید رئیس جمهور تیمی را که راحتتر
میتواند با آنها کار کند و آنها را توانا بر انجام این مأموریتها میداند،
انتخاب کند.
اصلاحطلبان چه نسبتی در چهار سال
آینده با دولت خواهند داشت؟ برخی تحلیلگران و صاحب نظران سیاسی میگویند. اصلاحطلبان
از هماکنون مشغول مرزبندی با جریان اعتدال و دولت روحانی هستند، این صحیح است؟
اصلاحطلبان یک جناح شناخته شده با سابقه و به
لحاظ پایگاه مردمی هم بسیار قوی هستند. شاید جناحهای دیگر از چنین پایگاهی در حال
حاضر برخوردار نباشند و نیستند. بنابراین به اصالت رفتار اصلاحطلبانه مبتنی بر
دیدگاههای اصلاحات نباید خدشهای وارد شود. اما در مقاطع تصمیمگیری بنا به
مصلحتی که اقتضا میکند، برای انسجام بیشتر ملی، برای نتیجهگیری مفیدتر و برای
توسعه آینده کشور، همین تشکیلات قوی، منسجم و پر طرفدار اصلاحات گاهی احساس میکند
که خوب است با بخشی از جناح رقیب هم هماهنگ شود.
بنابراین اگر گفته میشود که اصلاحطلبان باید
راه خودشان را بروند، درست است. ولی روزی که میخواهند برای انتخابات تصمیم
بگیرند، باید ببینند شرایط چگونه اقتضا میکند، هرچه این جمع را تقویت کنیم و
انتخابات با شکوهتر، جدیتر و مؤثرتر برگزار شود، به سود همه کشور و انسجام ملی
است. بنابراین نباید این دو را با هم یکی کرد. یک کار در فضای انتخاباتی است که به
اقتضائات زمان برمیگردد و یک
کار هم در فضای عادی است که هدف از آن توسعه تفکر اصلاحطلبانه و توسعه کشور در
ابعاد مختلف است که طبعاً انسجام داخلی خود را دارد.
به نظرتان ائتلاف اعتدالیون و اصلاحطلبان تا انتخابات مجلس یازدهم باقی
خواهد ماند؟
پیشنهادم این است که حتماً این ائتلاف را جدی
بگیریم. استمرارش به سود انسجام ملی است.
برخی معتقدند عملکرد اصلاحطلبان در
مجلس دهم و دولت یازدهم و دوازدهم نتوانسته نظر پایگاه رأی اصلاحات را اقناع کند و
احتمالاً برای شرکت در انتخابات مجلس یازدهم، شاهد دلسردی در پایگاه رأی اصلاحات
خواهیم بود. نظر شما چیست؟
نتیجه چند انتخابات اخیر مقبول بود، ما که
نباید صفر و صدی باشیم، باید ببنیم در چه مجموعهای داریم تصمیم میگیریم. معتقدم
تصمیمگیری خوبی داشتیم اما آیا این همه بضاعت اصلاحطلبان و اصولگرایان معتدل
بود؟ یا آنکه بضاعت بیشتری داشتند و نتوانستند آن را به عرصه بیاورند؟ از این
نباید غفلت کرد.
در چند انتخابات اخیر، همه بضاعت اصلاحطلبان
امکان حضور نیافت، بنابراین در وضعی که میشد برای آنها تصمیمگیری کرد، تصمیم
گرفته شد. نتیجه هم طبیعتاً میشود بخشی از آنی که باید محقق میشد. اما انشاءالله
روبهجلو خواهد بود.
یعنی این دلسردی در پایگاه رأی
اصلاحطلبان اتفاق نمیافتد؟ برخی معتقدند نتیجه حضورشان را در انتخابات نگرفتهاند.
اصلاً نباید دلسرد شد، دلسردی ایجاد رخوت میکند.
سطح توقع را باید براساس واقعیتهایی که در جامعه وجود دارد، پایین آورد. به نظرم
ایدهآلهای ما خیلی فراتر از اینهاست. ولی رسیدن به این ایدهآلها زمان طولانی
را میطلبد و باید نتایج بهدستآمده تاکنون را مرحلهای برای توسعه آینده و نزدیک
شدن به آن خواستههای متعالی تلقی کرد.
برخی اصلاحطلبان میگویند بهتر است
از الآن با شورای نگهبان رایزنی کنیم تا اعتماد دوجانبهای برای تأیید صلاحیتها
در انتخابات مجلس یازدهم ایجاد شود. آیا این رایزنیها مؤثر است یا همان نتیجه
انتخابات مجلس دهم تکرار میشود که اصلاحطلبان را ناگزیر به ائتلاف میکند؟
حتماً این دیدارها و رایزنیها مؤثر و مفید
است. ارکانی در کشور مبتنی بر قوانین جاری کشور وجود دارند. از اینکه رایزنیها
نتیجه متفاوتی را در تأیید صلاحیت نامزدها نسبت به انتخابات مجلس دهم رقم بزند،
مطلع نیستم چون رایزنی دو طرف دارد. ولی اینکه ارکان موجود کشور همدیگر را قبول
داشته باشند، به هم اعتماد کنند و موضعشان نسبت به هم صفر و صدی نشوند، اهمیت
دارد. در واقع نمره 13-14 هم نمره قبولی است هرچند برای نمرههای 18، 19 و 20 باید
تلاش کرد. اما نباید صفر و صدی بود و گفت «چون ما همه آنچه لازم داشتیم، به دست
نیاوردیم پس هیچی به دست نیاوردیم»!
رایزنی با شورای نگهبان، مجلس، عناصر اثرگذار،
قوه قضائیه، حتی تشکل های دیگر اثرگذار -که بالاخره اسمش را نیار و خودشو بیار- بد
نیست. سپاه یک مجموعه ای از درون ملت است. هیچ مجموعه ای نیست که نقصی در کارش
نباشد و ایرادی به کارش نباشد، اما با وجود آن ایرادها باید ارتباطات حفظ شود و تا
جایی که امکانش است برای رفع آن ایرادها به هم کمک کنیم.
یعنی شما معتقدید اصلاحطلبان باید
با سپاه وارد صحبت و گفتوگو شوند؟
معتقدم اصلاحطلبان با احزاب رقیب، با اصلاحطلبانی
که میگویند ما بیرون ماندیم، با اصولگراهای خیلی تند، با سپاه و ... گفتوگو
کنند، بالاخره ما منادی گفتوگو هستیم. وقتی میتوان با یک دولت خارجی نشست، گفتوگو
کرد و به نتیجه رسید، پس در درون کشور هم باید این هنر را داشته باشیم که با گفتوگو
بهنتیجه برسیم.
#حاجی؛ سپاه؛ سهمخواهی