پایگاه خبری صدای زنجان-
یدالله طاهرنژاد، عضو کارگزاران- جلال جلالیزاده، عضو اتحاد ملت- مهدی معتمدی مهر
و عماد بهاور از اعضای نهضت آزادی ایران و محمد مهاجری فعال رسانهای اصولگرا و
عضو شورای سردبیری خبرآنلاین همگی در گفتوگویی به این پرداختهاند که آیا ائتلافی
شبیه به آنچه در ۹۲ و ۹۶ رخ داد، برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ قابل انتظار
است؟ آیا رجل سیاسی وجود دارد که بیاید و اصلاح طلبان، اصولگرایان میانهرو و
اعتدالیها را پس از دو تجربهی قبلی که برخی از آن اظهار پشیمانی کردند، دوباره
به ائتلاف برساند؟ در ادامه این گفتوگوها را بخوانید:
طاهرنژاد:
هرگونه ائتلافی دور از ذهن نیست
یدالله طاهرنژاد، عضو حزب
کارگزاران سازندگی درباره ائتلاف سیاسی بین جناحهای مختلف سیاسی مانند آنچه در
سال ۹۲، ۹۴ و ۹۶ رخ داد، گفت: «ائتلاف، یک فعالیت سیاسی برای دستیابی به مقصود
است، اگر شرایط اقتضا کند، ممکن است ائتلافی صورت گیرد. به صورت مطلق نمیتوان ائتلاف
را رد کرد. چون مجموعهای از شرایط در انتخابات سیاستمداران را به سمتوسویی میبرد
که دست به ائتلاف بزنند تا به هدف خود برسند.
باید دید چه شرایطی پیش میآید.
ممکن است براساس شرایطی در جبههی اصلاحات و جبههی اصولگرایان ائتلافی صورت گیرد.
اما به عقیدهی من چون در کشور هنوز احزاب قدرتمند با فعالیت در گسترهی ملی حضور
ندارند، ائتلاف یک امر طبیعی است. باتوجه به اینکه تحولات سیاسی در کشورهایی مثل
ما خیلی سریع اتفاق میفتد، پس هرگونه اتئلافی دور از ذهن نیست، بخشی از جریان
اصلاحات به صورت قاطع این نظر را دارند که ائتلافهای شبیه به سال ۹۲، ۹۴ و ۹۶ ما
را به مقصود نرساند. هنوز زود است که همان دوستان اکنون هم در اینباره قاطعانه
نظری بدهند.»
ائتلاف برای
انتخابات موفقیتآمیز بود
این فعال سیاسی در ادامه
ائتلاف برای انتخابات را سودمندخواند و گفت: «ائتلافات تاکنون نتایج خوبی را به
همراه داشته اما به دلیل برخورد جبههای با انتخابات، یک نهاد متولی در جبهه
اصلاحات وجود ندارد تا بتواند پس از انتخابات از این دستاوردها صیانت کند و در
راستای هدف برنامهریزی کند، به همین دلیل متاسفانه به نتیجهی مطلوبی نرسید اما
ائتلاف برای انتخابات موفقیتآمیز بود. مثلا یک لیستی برای شورای شهر تهران با
ائتلاف سیاسی قاطعانه رای آورد و اما وقتی این لیست رای آورد باید یک نهاد متولی
در جبههی اصلاحات نداشت تا این برنامهها را پیگیری و نظارت کند.
فراکسیون امید در مجلس باید
تغذیه میشد و برای آن برنامهریزیهایی صورت میگرفت؛ مثل تهیه طرحها، دفاع از
لوایح و حتی به دولت کمک میشد اما متاسفانه ائتلاف را بعد از اتمام انتخابات رها میکنند
و فکر میکنند ماموریت آنها تمام شده است. این باعث میشود تا دستاورد مورد انتظار
عاید نشود و بعدا برخی گمان میکنند، ائتلاف موفق نبوده است. اما به عقیدهی من
ائتلاف در مجلس، ریاست جمهوری و شورای شهر موفقیت آمیز بود.»
جبهه ائتلافی پس
از انتخابات ماموریت خود را رها شده میداند
او دلایل ضعف ائتلافها را
نبود احزاب قدرتمند در کشور دانست و ادامه داد: برنامههای مدون از سوی احزاب نبود
تا بتواند از پارلمان و شورای شهر حمایت کند، پس جبههی ائتلافی باید این نقش را ایفا
کند. اما جبهه ائتلافی پس از انتخابات ماموریت خود را رها شده میداند، پس نتیجهی
مطلوب هم حاصل نمیشود.
یدالله طاهرنژاد درباره ویژگیهای
که ائتلاف برای انتخابات سال ۱۴۰۰ باید داشته باشد، گفت: «یک ائتلاف باید هدف و
برنامه مشخص داشته باشد و همین اینکه یک نهاد متولی بر آن ناظر باشد تا برنامهها
دقیق اجرا شود. اینها باید به صورت منشور مدونی قبل از اعلام موجودیت ائتلاف نوشته
شود. در کشور ما هنوز به این نقطه نرسیدیم و در ابتدای راه و در حال تمرین هستیم.»
او در پاسخ به این پرسش که آیا
چهرهی سیاسیای برای سال ۱۴۰۰ است که بتواند حول آن ائتلافی شکل گیرد، میگوید: «نمیخواهم
از کسی نام ببرم اما چهرههایی هستند که میتواند حول آنها ائتلافی شکل گیرد و میتوانند
برآیند دیدگاه اعضای ائتلاف باشند. ما به این مجلس امید داریم تا با این کارهایی
که میکند، مردم را به این جمعبندی برساند که اگر به پای صندق نیایند نتیجه آن،
مجلس فعلی میشود. مجلسیای که دغدغهی آن بستن فضای مجازی است و دغدغهی آنها
دغدغهی جامعه نیست. قطعا مجلس قبلی که با ائتلاف شکل گرفت از مجلس فعلی موفقتر
بود اما آن مجلس هم توسط ائتلافی که آن را بر سرکار آورد، حمایت نشد.»
جلالیزاده: اگر
ماجرای روحانی تکرار شود…
اما از سوی دیگر، جلال جلالیزاده
نماینده مجلس ششم و عضو حزب اتحاد ملت دربارهی ائتلاف برای انتخابات ۱۴۰۰ نظر
متفاوتی دارد و میگوید اصلاحطلبان اگر بخواهند در انتخابات شرکت کنند باید به
صورت مستقل حضور پیدا کنند، چون اگر تجربهی آقای روحانی باز هم تکرار شود. هیچ
نفعی برای اصلاحطلبان ندارد؛ تمام شکستها و ناکارآمدیهای دولت به نام آنها
نوشته میشود و هزینهی گزافی را برای کاندیدهای نیابتی میدهند. اصلاحطلبان باید
به صورت مستقل بدون اتکا بر دیگران وارد صحنه شوند و یک کاندیدا معرفی کنند. هر
گروهی که میخواهد وارد کارزار انتخابات شود به تنهایی ورود کند تا جایگاه خود را
در جامعه مشخص کند. قرار نیست در هر صورت اصلاحطلبان پل ترقی دیگران باشند و همیشه
برای گرم کردن تنور انتخابات وارد صحنه شوند.
شترسواری دولا
دولا نمیشود
او درباره نقاط ضغف ائتلافهای
پیش از این گفت: نتیجه این ائتلافها این بود که برخی از اصلاحطلبان، قدرتطلب
پستهای اجرایی را بر عهده گرفتند و از آن استفاده شخصی کردند. این ائتلافها در
تحکیم پایگاه اصلاحطلبان هیچ فایدهای نداشت. برای حفظ قدرت خود را اصلاحطلب نامیدند
و هیچ حمایتی از پایگاه اجتماعی و سیاسی اصلاحطلبان نکردند. وقتی پست و مسئولیتی
گرفتند، ارتباط خود را حتی با احزاب اصلاحطلب قطع کردند، بنابراین اگر به دنبال
شفافسازی در صحنهی سیاسی و تعیین پایگاه احزاب و جناحها هستیم؛ بدانیم شترسواری
دولا دولا نمیشود، باید هر گروه به صورت جداگانه بیاید.
چندی پیش خبرهایی در رسانهها
منتشر شده بود، مبنی بر اینکه محمود واعظی رئیس دفتر حسن روحانی نقشی فراتر از یک
رئیس دفتر را دارد و حتی با اسحاق جهانگیری معاون اول حسن روحانی هم در این زمینه
اختلافاتی دارد، اگرچه این شایعهها تکذیب شد، اما هنوز این شایعات مطرح است، جلال
جلالیزاده در این باره میگوید: مثلا آقای نوبخت و واعظی را ببینید! آقای روحانی
را محاصره کردهاند. حتی به او اجازه نمیدهند تا فکر کند. کاری کردند حتی روحانی
به رئیس ستادهای استانها اجازهی ملاقات نداد، این دو نفر لطمهای به روحانی،
اصلاحطلبان و اصولگرایان میانهرو زدند.
او ضمن مخالفت با ائتلاف در
سال ۱۴۰۰ میگوید: بنده موافق ائتلاف نیستم، این معجون، سکنجبینی میشود که نه به
درد حلوا میخورد و نه سرکه. اصلاحطلبان برای انتخابات هزینه دادهاند، اما اکنون
بیایند شفافسازی کنند و بگویند این انتلاف چقدر به نفع مردم و جریان اصلاحطلبی
بوده است.»
معتمدی مهر: زمینه
ائتلاف وجود ندارد
مهدی معتمدی مهر عضو شورای
مرکز نهضت آزادی معتقد است زمینه برای ائتلاف وجود ندارد و میگوید در سال ۹۲ تا
۹۶ ائتلاف مبتنی بر یک زمینهای بود؛ یعنی ممانعت از ورود افرادی تندرو، مثل احمدی
نژادیها یا طیف پایداری، او در شرح این مسئله به انصاف نیوز گفت: در انتخابات
خبرگان، ریاست جمهوری، مجلس و شورای شهر، مردم به یک لیست رای دادند. حتی شناختی
از اعضای آن لیست وجود نداشت. مثلا در «لیست امید» همه افراد لزوما اصلاحطلب
نبودند. حتی برخی از آنها رویکردهای اصلاحطلبانه هم نداشتند.
نگاه و نگرانی آن روزهایی که
ائتلاف شکل میگرفت، امروز جای خود را به نوع دیگری از نگرانی داده است. این
انتخاباتها تاثیر موثری بر زندگی معیشتی-اقتصادی و شرایط سیاسی- اجتماعی مردم
نگذاشته است، مردم به آن آرامشی که فکر میکردند از طریق انتخابات بر جامعه حاکم میشود،
نرسیدند. نه تنها جامعه آرام نشد بلکه تنشها افزایش پیدا کرد.»
او نبود سازوکار نظارتی را یکی
از ضعفهای ائتلافهای پیش از این میداند و ادامه میدهد: در این ائتلاف افرادی
معرفی شدند که اصلاحطلب نبودند. تا اینجای کار ایرادی ندارد. چون ممکن است در یک
ائتلاف بخشی از افراد معتدل جریان مقابل در لیست قرار بگیرند. اما واقعیت این است
که حتی در میان آنهایی که تحت عنوان اصلاحطلب معرفی شدند، بعدها دیدیم فساد
اقتصادی و سیاسی رخ داد. اینها تعهد اصلاحطلبانه به معنی طی کردن یک روند اصلاحطلبانه
و طرح کردن مطالبات دموکراتیک را کنار گذاشتند. به هر حال وقتی از اصلاحطلبی صحبت
میکنیم، یک بال آن مطالبات دموکراتیک و توسعهی سیاسی است. بال دیگر آن حرکت در
چارچوب قانون است، اما این لیست ائتلاف در این بخش موفق نبود و اشکالاتی مثل فساد
مالی مطرح شد. به هر حال آقای تاجگردون نمایندهای بود که تحت عنوان اصلاحطلب به
مجلس راه پیدا کرده بود. شورای عالی اصلاحطلبان نتوانست یا نخواست نظارتی بر
عملکرد آنها داشته باشد. اتفاقا وقتی این موضوع مطرح شد که باید کارکردهای جدیدی
برای این شورا تعریف شود و مرکزی برای پایش و نظارت بر افراد در نظر گرفته شود، ما
دیدیم مدیریت شورا به نحوی عمل کرد که مانع از فعالیتهای بعدی او شد.»
چشماندازی نیست
معتمدیمهر لزوم تشکیل هر
ائتلافی را ترمیم پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان و حل شدن مسئله تایید صلاحیتها توسط
شورای نگهبان دانست و توضیح داد: «پایگاه اجتماعی اصلاحطلبی آسیب دید، پس اولین
مصلحت بازسازی پایگاه اجتماعی آنها است. از طرفی هیچگونه حرکت یا انعطافی از سمت سیستم
دیده نشده تا اصلاحطلبان بتوانند نمایندههای
واقعی خود را به مردم معرفی کنند. تصور من این است که اگر نمایندگان تراز اول
اصلاحطلبان نظیر آنچه که در مجلس ششم مطرح کردند، اگر الان هم تایید صلاحیت شوند،
اتفاقا هم اصلاحطلبان مشتاق خواهند بود و هم اینکه چه بسا میزان مشارکت مردم افزایش
پیدا کند. با توجه به وضعیت انتخابات اسفند که در کلانشهر تهران حدودا ده درصد
مشارکت کردند، باید تغییر رویهای داده شود اما هنوز چنین چشم اندازی نیست.»
عضو نهضت آزادی، در پاسخ به این
پرسش که آیا چهرهی سیاسیای وجود دارد که جریانهای مختلف حول آن ائتلاف کنند،
گفت: «چهرههایی هستند که بتوان برای آنها ائتلاف کرد، اما جریانات حامی آنها
کوچکترین شانسی برای تایید صلاحیت آنها نمیبینند. افرادی هم که کوچکترین شانسی
برای تایید صلاحیت دارند، مورد اجماع نیستند و ممکن است از سرمایه اجتماعی
برخوردار نباشند. نظارت استصوابی و شورای نگهبان به قدری گسترده عمل کرده که نسبت
به تایید صلاحیت معاون اول رئیس جمهور هم تردیدهای جدیای وجود ندارد. فضای جامعه
این چنین است؛ پس چندان نمیتوان امیدوار بود.»
وی تاکید کرد: اگر در مسائلی
مثل تایید صلاحیت و بازسازی پایگاه اجتماعی اصلاحات تغییری شکل نگیرد، ائتلافی هم
صورت نمیگیرد. از نظر منافع ملی انتخاب چهرهای که مانع یکدست سازی ساختار قدرت
شود، میتواند مفید باشد. اما مجموع جریانات اصلاحطلبان این بار گزینهای را
انتخاب میکنند که متعهد به آرمانهای اصلاحطلبانه باشد.
مهاجری: ۱۴۰۰؛
ائتلافی در کار نیست
محمد مهاجری-فعال رسانهای
اصولگرا- معتقد است در انتخابات ۱۴۰۰ ائتلافی در کار نخواهد بود و حتی میگوید در
سال ۹۲ و ۹۶ هم ائتلافی شکل نگرفت و در ادامه نظر خود را اینگونه شرح میدهد: به
نظر من در انتخابات ۱۴۰۰ رقابتی بین اصلاحطلبان و اصولگرایان نیست. اصلاح طلبان
سرمایه اجتماعی کافی برای حضور در انتخابات را ندارند و عملکرد قابل قبولی هم
ندارند. شعار تازهای که بتواند مردم را تهییج کند ندارند. به همین دلیل نامزد قویای
نخواهند داشت. معمولا ائتلاف وقتی صورت میگیرد که چند حزب و گروه یا چند کاندیدا
بخواهند رقیب جدیای را شکست دهند. به گمان من چون رقابت جدی بین اصولگرایان و
اصلاحطلبان وجود ندارد لذا رقابت فقط در بین اصولگرایان شکل میگیرد و طبعا نیازی
هم به ائتلاف نیست. تعدد نامزدها برای اصولگرایان یک فرصت است تا وزن کشی کنند.
روحانی سهم
اصلاحطلبان را نداد
او پروسه ائتلاف کردن را اینگونه
توضیح میدهد: ائتلاف وقتی صورت می گیرد که یک حزب سیاسی به تنهایی نتواند به قدرت
دست پیدا کند بنابراین با حزب یا احزاب دیگر متحد میشود. این فرایند بعد از گفتوگو،
مشخص شدن اهداف و روشن شدن سهم هریک از گروهها انجام میشود. در سال ۹۲ و ۹۶
اصولا گفتوگویی که خبر آن منتشر شود، صورت نگرفت. اصلاح طلبان برای اینکه کاندیدای
اصولگرا رای نیاورد، به سمت آقای روحانی رفتند و در واقع پروسه ائتلاف صورت نگرفت.
بلکه فقط از یک کاندیدای غیر مرتبط با خودشان حمایت کردند. هرچند نتیجهاش پیروزی
روحانی بود و آنها هم دوست داشتند روحانی سهمشان را بدهد اما چون از قبل هیچ
توافقی صورت نگرفته بود، آقای روحانی هم سهم مشخصی به اصلاح طلبان نداد. اگر افراد
اصلاحطلب در کابینه بودند، به خاطر فرایند ائتلاف نبود بلکه بهخاطر مجاهدت شخصی
چند وزیر اصلاح طلب بود.
بهاور: هرچه
دولت و مجلس کردند، پای اصلاحطلبان نوشته شد
عماد بهاور، عضو نهضت آزادی هم
معتقد است در دورههای گذشته ائتلافی شکل نگرفته است و میگوید: «ائتلاف زمانی
معنا دارد که هر گروه با هویت و اصول تعریف شده و با کاندیدای اختصاصی خودش وارد
صحنه انتخابات شود و سپس این گروهها بر مبنای یک توافق معین و تدوین شده، ائتلاف
کنند. بین گروههای مختلف همکاریها و حمایتهایی موضعی و مقطعی صورت گرفت بدون آنکه
بر سر اهداف مشخصی مذاکره و توافق صورت پذیرد. نتیجهاش هم این شد که هر چه دولت
و مجلس کردند، پای اصلاحطلبان نوشته شد چراکه از کاندیداتوری آنها حمایت کرده
بودند. درواقع ائتلافی وجود نداشت که بتوان از ائتلاف خارج شد!
در سال ۱۴۰۰ اصلاحطلبان باید
با هویت اصیل اصلاحطلبانه و با کاندیدای اختصاصی به معنای واقعی اصلاحطلب به میدان
بیایند و شعارها و برنامههای خود را طرح کنند. اگر تا مرحلهی آخر امکان حضور در
عرصه انتخابات را پیدا کردند، میتوانند با همان کاندیدا در انتخابات شرکت کنند.
اما اگر نشد، شکل گیری هر ائتلافی نیازمند مذاکره و توافق است. هر کاندیدای دیگری
اگر بخواهد حمایت گروههای اصلاح طلب و بدنه اجتماعی ایشان را کسب کند باید شروط ایشان
را در برنامههای ریاست جمهوری بپذیرد. وگرنه نمیتوان چک سفید امضاء به کسی داد و
بدون هیج توافق و شرط و شروطی ائتلاف کرد.
حفظ مرزبندیهای
گفتمانی ضروری است
او یکی از شرطهای ائتلاف را
امکان نظارت بر نیروهای دولتی دانست و گفت: حداقل بخشی از انتصابها از طرف جریان
اصلاحات تایید شود. نمیتوان اعتبار و حیثیت اجتماعی را پای افراد ضعیف یا فاسد
خرج کرد. در هر ائتلافی هم باید شرایط خروج از ائتلاف را مشخص کرد و برای مردم به
صورت شفاف و علنی توضیح داد. باید بگوییم که در چه شرایطی حاضر به همکاری با دولت
ائتلافی نخواهیم بود. باید حدود و مرزهای ائتلاف را مشخص کرد. نمیتوان از راست تا
چپ و از دموکراسیخواه تا اقتدارگرا را در یک ائتلاف گرد هم آورد. حفظ مرزبندیهای
گفتمانی ضروری است. شاید برسر یک پروژه (مثل مخالفت با جنگ) بشود با گروههای
مخالف گفتمانی ائتلاف کرد ولی برای تشکیل یک دولت ائتلافی نیازمند هماهنگی و همسویی
بیشتری هستیم تا کار پیش برود و از کارآمدی دولت کم نشود.
او تاکید کرد: در سال ۱۴۰۰
ابتدا مردم باید توجیه بشوند که چه ضرورتی برای شرکت در انتخابات وجود دارد. باید
شفاف و صادقانه با مردم گفتوگو کرد و اقدامات گذشته را به نقد کشید. اگر مردم
برای شرکت در انتخابات قانع نشود، ائتلاف با نیروهای میانه رو و طرفدار توسعه هم
چندان فایده ای ندارد. در آن صورت اصلاحطلبان میتوانند از فرصت انتخابات تنها
برای طرح شعارها و برنامههای اصلاحطلبانه خود در عرصه عمومی استفاده کنند./ انصافنیوز
انتهای پیام