مهرداد عمادی، مشاور اقتصادی اتحادیه اروپا اظهار داشت: ارزیابی من نسبت به عملکرد دولت آقای روحانی از نظر اقتصادی بسیار منفی است. فرصتهای خوبی که حاصل کوششهای دیپلماسی در دولت اول بود، ایجاد شد. اما به دلیل عدم ایستادگی و ضعف مدیریت در برابر رانتخواران، این دولت واسطهای شد برای اینکه اقتصاد ایران بر پایه رانت و الیگارشی بنا شود
پایگاه خبری صدای زنجان-
مهرداد عمادی، مشاور اقتصادی اتحادیه اروپا اظهار داشت: ارزیابی من نسبت به عملکرد
دولت آقای روحانی از نظر اقتصادی بسیار منفی است. فرصتهای خوبی که حاصل کوششهای
دیپلماسی در دولت اول بود، ایجاد شد. اما به دلیل عدم ایستادگی و ضعف مدیریت در
برابر رانتخواران، این دولت واسطهای شد برای اینکه اقتصاد ایران بر پایه رانت و
الیگارشی بنا شود. این فاجعه و پروژه اقتصادی که در دولت آقای احمدینژاد آغاز شد،
متاسفانه در دولت روحانی هم تداوم داشت.
عمادی در مورد اعضای تاثیرگذار
کابینه آقای بایدن در پرونده ایران گفت: بنظرم در مورد کابینه آقای بایدن تأثیر
وزارت خزانهداری مهمتر از وزارت خارجه است که به خانم جنت یلین، سرپرست سابق بانک
فدرال سپرده شده است. ایشان نگاه ویژهای به مسائل رفاهی کارگران و مزدبگیران
دارد، نسبت به شفافیت مالیاتی و جلوگیری از فرار مالیاتی نیز بسیار حساس است. میتوان
گفت در کار خود حرفهای بوده و همچنین نسبت به مسائل خاورمیانه پیشداوری ندارد که
در کارهای ایشان کاملاً نمایان است.
وی افزود: وزارت خارجه جدید نیز
نگاه روشنی به ریشه تضادها و چالشها در خاورمیانه و غرب آسیا دارد که نگاه مثبتی
است و از نظر پیشداروی آقای آنتونی بلینکن اصلا قابل مقایسه با آقای پمپئو نیست.
وزیر مهم دیگر در پرونده ایران، لوید اوستن وزیر دفاع است که یک سرباز سرشناس بوده
و نسبت به امنیت خارجی امریکا به اندازه حفظ جان سربازان امریکایی در خارج حساس
است.
عمادی تصریح کرد: در مجموع این
کابینه و تیم بایدن، حتی حالت تهاجمی که در کابینه دوم آقای کلینتون وجود داشت را
ندارد و بیشتر نگاه اندیشمندانه به مسائل جهانی دارند. اما اینکه ایران میتواند
از این نگاه استفاده کنند یا خیر، موضوع دیگری است.
این کارشناس اقتصادی در پاسخ
به این پرسش که با این شرایط تا چه اندازه امکان رفع تحریمها وجود دارد؟ گفت: من
موضوع تحریمها را به بخش کوتاهمدت و بلندمدت تقسیم میکنم اما اعتقادی به
استفاده از عبارت «رفع تحریمها» ندارم. موضوع برداشتن چالشهایی است که در سالهای
اخیر روبروی ما با جهان غرب بوده و تحریم بخش کوچکی از آن است. مثلاً در موضوعاتی
مانند FATF یا کنوانسیونهای مبارزه با
پولشویی و تامین مالی تروریسم مشکلاتی وجود دارد که از سوی کشورهای اروپایی ۳ و
واشنگتن نیز مطرح میشود.
وی گفت: بنده حداقل در دو هفته
اخیر که با اعضای این کابینه گفتوگوی داشتم، آنها متاسفانه اعتقاد دارند ایران به
قوانین و مقررات بینالمللی در تجارت و سیستم بانکی احترام نمیگذارد.
وی ادامه داد: در کوتاه مدت و
با بازگشت امریکا به برجام که قابل پیش بینی است، تازه خواهیم فهمید که بسیاری از
موضوعات تحریمی که در چهار سال اخیر معرفی شده، با تصمیم خزانهداری برداشته نمیشود
و حتی اگر امریکا به برجام بازگردد، نمیتواند برخی موضوعات را به اروپای ۳ تحمیل
کند!
این اقتصاددان گفت: مذاکرات جدید
شاید در کوتاهمدت دسترسی به داراییهای ایران را آسانتر کند، محدودیتهای ثانویه
امریکا بویژه در بخش نفت کاهش یابد و تحریم یک سری نهادهای که اخیراً مطرح شدند
برداشته شود. اما در نگاه و تجربه من به هیچ وجه اینگونه نیست که گشایش در کارهای
بانکی و تجاری بدون هیچ مانعی خواهد بود.
وی تاکید کرد: قطعاً کانالهای
قابل استفاده باز خواهند شد اما بنظرم ما باید نگاه بلندمدت داشته و پرسش کنیم که
آیا میخواهیم بازیکن خارج از زمین بازی اقتصاد و سیستم جهانی باشیم؟ آیا ورژن یا
نمونهای از کره شمالی با خصوصیات منطقهای باشیم که تنها با روسیه و چین و چند
کشور دیگر در ارتباط است؟ آیا میخواهیم تنها یک کشور کپیبردار باشیم و از
تکنولوژی عقب بمانیم؟ یا میخواهیم بر اساس ملاحظات و منافع خود حرکت کنیم و حرکتی
سازنده با همراهی کشورهای اروپایی و امریکای شمالی داشته باشیم؟ یعنی تخم مرغهای
خود را در یک سبد نگذاریم و رابطه متوازن با کشورهای شرق و غرب داشته باشیم و این
به نظرم در بلندمدت میسر میشود. چون در کوتاهمدت به دلیل سرمایهگذاری سه کشور
منطقه در ۴ سال دولت آقای ترامپ، فضا منفی است و اگر نگاه درازمدت نداشته باشیم آنچه در کوتاه مدت نیز
به دست خواهیم آورد، ناچیز است.
مشاور اقتصادی اتحادیه اروپا
در پاسخ به این پرسش که در روزهای اخیر مقامات ایران از افزایش فروش نفت صحبت میکنند،
این چه تاثیری بر افزایش توان اقتصادی دولت دارد؟ گفت: اینکه مقامات ایران میگویند
فروش نفت افزایش پیدا کرده شاید از نظر کمی درست باشد چون آمار تردد تانکرها و خریدهای
شرق آسیا نیز این را اثبات میکند اما نمیتواند گشایشی از نظر مالی برای ایران
باشد چون فروش نفت ایران با تخفیف صورت میگیرد که نهایتا درآمد کشور را کاهش میدهد.
البته این را در نظر بگیریم که باید هزینهای برای واسطههای مالی و بانکی نیز
بپردازد و این نتیجه تحریمهای گزندهای است که متاسفانه پایه حقوقی هم ندارد.
وی افزود: اما اینکه این فروش
نفت توان دولت را افزایش میدهد؛ به نظرم پاسخ منفی است. چون از کشورهای خریدار
معمولاً ارز معتبر دریافت نکردیم و بیشتر ارز محلی بودند که در مبادلات بینالمللی
هزینهبر هستند. حتی کالاهایی که در مقابل فروش نفت ایران به کشور پرداخت کردند از
نظر کیفیت پرسشبرانگیز است.
عمادی در مورد احتمال بازگشت ایران
به بازارهای سنتی نفت خود گفت: خریداران نفت ایران مانند کره جنوبی، ژاپن، هند و مالزی میتوانند دوباره
خرید کنند اما مثل سابق نخواهد بود چون وقتی تنوع در خرید ایجاد میشود پالایشگاهها
را بر اساس کیفیت نفت مثلاً عربستان و روسیه تطبیق میدهند که این تغییر هزینهبر
خواهد بود، بنابراین اینکه بلافاصله بازارهایی که روسیه و عربستان از ما گرفتهاند
را خواهیم گرفت درست نیست و زمانبر خواهد بود. ایران برای بازپسگیری آن باید هزینه
تطبیق پالایشگاهها را جبران کند و حتی برای برخی کشورها مثل ژاپن این پرسش وجود
دارد که آیا بدون تغییر بنیادی در رفتار ایران احتمال بازگشت تحریمها وجود دارد؟
این کارشناس اقتصاد انرژی
متذکر شد: باید توجه داشت آنچه ایران در بازار انرژی از دست داد؛ این بود که دیگر
عرضه کننده مطمئنی نیست و این مهمتر از دست دادن بازار است. نگاه آسیا و اروپا به
ایران به عنوان بازیگر دوم یا سوم اوپک دیگر وجود ندارد. پس ایران فروش نفت خواهد
داشت اما در همان پارامترها. البته ایران میتواند با تخفیف به ژاپن و کره جنوبی
نفت بدهد که ارز معتبر میدهند اما آنها نیز
نگاه درازمدت خواهند داشت. در گذشته ژاپن و کره جنوبی خواستار سرمایهگذاری در بخش
نفت و پتروشیمی ایران بودند که اسناد آن موجود است اما ایران به دلی تحریمها تبدیل
به کشوری با ریسک بالا شد.
این کارشناس اقتصادی در پاسخ
به این پرسش که آیا نگاه ویژه و استراتژیک کشورهای غربی به ایران هنوز وجود دارد؟
گفت: دیگر آن نگاه سابق به ایران وجود ندارد اخیرا یکی از مسئولان رویال داچ شیل
گفته؛ ایران در توافق ۲۰۱۵ یک دروازه طلایی بود اما آنچه از درون دروازه وارد شدیم
و مشاهده کردیم تهدیدهای جدی بود. بنابراین دیگر نگاه ویژه توتال، رویال داچ شل،
اسپانیول، زیمنس درباره ما وجود ندارد. ایران از نظر منابع طبیعی و انسانی بازار
مهمی است اما چون مدیریت کشور نگاه مثبت و سازنده و همکاری در مورد پروژهها را
ندارد، آن نگاه ویژه نیز نخواهد بود.
وی افزود: نگاه شرکتهای نفتی آمریکایی،
اسپانیایی و ایتالیایی به ونزوئلا اینگونه است که غنی از منابع بوده اما جذابیت
لازم برای جذب سرمایهگذاری را ندارد، در بحران مانده و خواهد بود چون پارامترهای
بحرانزا ساختاری هستند و نه گذرا.
عمادی ادامه داد: اروپا و آمریکا
زمانی تمایل به سرمایهگذاری در ایران داشتند بطوری که صحبت از قراردادهای ۵۵ میلیارد
یورویی در ایران بود که دیگر اصلا وجود نخواهد داشت.
عمادی خاطرنشان کرد: در نهایت
اگر تحریمها برداشته شود که بسیاری از آنها برداشته خواهد شد ایران به عنوان
بازار مصرفی ۸۸ میلیونی وجود دارد که مثل بازار ترکیه برای کشورهای غربی مهم نیست.
سیستم سیاسی و اداره ایران نیز این برنامه را در دستور کار خود ندارد که پروژههای
مشترک تولیدی داشته باشد. بنابراین ایران به عنوان یک بازار مصرفی خواهد بود که طبیعتاً
در محاسبات استراتژیک شرکتها و دولتهای غربی جایگاهی ویژه ندارد.
این کارشناس اقتصادی در مورد
رفت و آمد دولتها بر روند مذاکرات با غرب گفت: ارزیابی من نسبت به عملکرد دولت
آقای روحانی از نظر اقتصادی بسیار منفی است. فرصتهای خوبی که حاصل کوششهای دیپلماسی
در دولت اول بود، ایجاد شد. اما به دلیل عدم ایستادگی و ضعف مدیریت در برابر رانتخواران،
این دولت واسطهای شد برای اینکه اقتصاد ایران بر پایه رانت بنا شود. این فاجعه و
پروژه اقتصادی که در دولت آقای احمدینژاد آغاز شد، متاسفانه در دولت روحانی هم
تداوم داشت. شاید از نظر برخیها نگاه من منفی باشد، اما من نیز بر اساس آمارها
صحبت میکنم.
وی افزود: حداقل در نگاه غربیها
اینکه در راس دولت روحانی باشد یا قالیباف، مهم نیست. بلکه دولت واقعی دولتی است
که فراتر از دولت منتخب عمل میکند و پارامترهایی دارد که مذاکره سازنده را محدود
میکند. بنابراین شاید رفت و آمدهای دولتها مانند دوره نخست آقای روحانی در سال
۲۰۱۲ برای در غرب، شرق و آژانس انرژی هستهای مهم تلقی شد اما این نگاه دیگر حداقل
در غرب وجود ندارد و دولت منتخب را کم توان و کم اهمیت میداند.
منبع: ایلنا
انتهای پیام/