رییس انجمن ادبی و فرهنگی قزل اوزن: متاسفانه در شهر زنجان اغلب شاعران منزوی زندگی میکنند
پایگاه خبری صدای زنجان-
عباس بابائی یکی از سرشناسترین شاعران فارسیگوی و ترکیسرای زنجان است که به سال
1323 در زنجان به دنیا آمد و نخستین اشعارش را به سال 1344 سرود. او در همان سالها
با نشریات مهم روز مانند فردوسی، روشنفکر، چاپار، صدا و به همکاری پرداخت.
نخستین دفتر شعرش به سال 1350
با نام «چراغ و چاه» چاپ شد، اما قبل از پخش توسط اداره ساواک جمع آوری شده و از
پخش آن جلوگیری شد و به کارخانه کارتنسازی منتقل شد.
او شاعری است که از دردها و
آلام انسانها میگوید و ضمن بهرهگیری از طبیعت و زیباییهای آن، نگاهی زیبا نیز
به زندگی دارد. از فرمهای شعری متنوع بهره گرفته و در آفرینش شعری خویش به سادگی،
احساسات پاک انسانی و اندیشههای والای توجه دارد و روح شاعرانهاش را در قالبهای
متنوع شعری ریخته و در خوانندگان به آفرینش خیال و گسترش اندیشه میپردازد. او حتی
در عاشقانههایش از ایماژهای زیبا استفاده میکند و شعر را زیبائی میبخشد.
او، با بالهاي خيال در فضاي
شاعرانهاي پرواز ميكند. در غزليات او محبتي صاف و تميز، احساسي پاك و افكار والا
پردههاي رنگارنگ الهام را ميگشايد و تار و پود انديشههاي عميقش را به شعر ميبافد.
در شعر او آرمانهاي مقدس موج ميزند، در عشق وطن و بستگي به ملت خويش شعر ميسرايد
و محبت انسانها را ترنم ميكند هرچند كه غمي دروني و تاريخي حزن و اندوه خاصي به
شعر او بخشيده است.
«ابوالفضل ایمانی»، رییس انجمن
ادبی و فرهنگی قزل اوزن در خصوص او که در 26 اردیبهشت 94 دارفانی را وداع گفت، میگوید:
عباس بابایی از شاعرانی بود که الهامگیری از شاعران گذشته برایش ملاک امر بود و
در این زمینه مطالعات گستردهای داشت و نه تنها سایر شاعران کتاب میخواند؛ بلکه
شعر آنها را هضم و جذب میکرد.
شاعر باید سطح فکری و دغدغه و
مشکلات مردم جامعه خود را بداند
وی ادامه میدهد: او همچنین مطالعات
گستردهای در سطح علوم اجتماعی داشت و بارها شاهد بودم که ایشان اذعان میکرد که
یک شاعر باید سطح فکری و دغدغه و مشکلات مردم جامعه خود را بداند و در این زمینه
مطالعه داشته باشد و بر اساس دانش روز برای آینده اجتماعی که در آن زیست میکند،
راه نشان بدهد و خط مشی نشان بدهد.
به گفته رییس انجمن ادبی و
فرهنگی قزل اوزن استان زنجان؛ در اشعار بابایی، تصویرسازی و خیالپردازی موج میزند
و در اغلب اشعار او رگههایی از الهام گیری از طبیعت دیده می شود به طوری که اگر
شعرهای او را بخوانیم خواهیم دید که اشعار او از اجتماعی و عاشقانه انتقادی هستند
و در هر کدام از آنها شاعر نکاتی را از طبیعت الهام گرفته است و به تصویرسازی در این رابطه پرداخته است.
ایمانی در این رابطه خاطرنشان
میکند: الهام گیری از طبیعت همواره توانسته است، تاثیر زیادی در روح و روان جامعه
داشته باشد. وقتی یک شاعر روح و روان جامعه را با تصویرسازیهای خود از جامعه
تصویر سازی می کند، در واقع آن را با ذات کلمات پیوند داده است. به طوری که شعر به
این طریق تاثیرگذاری و ماندگاری بیشتری پیدا میکند و همین موضوع است که موجب می
شود بابایی متمایز از شاعران دیگر باشد و با وجود کثرت شاعرانی در انجمنهای ادبی
موجود در سطح کشور حضور دارند، خود را به طریقی نشان بدهد و اشعارشان ماندگار شود.
غمی آغشته با امید و شادی در
تعادل
به گفته این مسئول، علیرغم
ویژگیهای برجسته شعری این شاعر، عباس بابایی شخصیت اجتماعی خاصی با روحیات خاص به
خود دارد. به طوری که شاهد بودیم که این شاعر حتی در لحظات تلخ و اندوهبار خود
شاعرانه زیست می کرد و در اشعارش نیز حتی وقتی صحبت از غم و ناراحتی میکرد، باز
هم امید وجود داشت و جاودانگی در آن موج میزد. همچنین در اشعارش هر جا سخن از شادیهایش
بود، او تعادل را حفظ میکرد و در آن ابراز شادی افراط.نداشت و این توازن که در غالب
اشعارش وجود داشت، او را در یک مسیر تکاملی قرار میداد و این موضوع را می توان در
اشعار و ترکی او به کرات مشاهده کرد.
وی با بیان اینکه ارتباطات این
شاعر با سایر شاعران موجب تاثیرگذاری او روی سایر شاعران میشد، اظهار میکند: او
با انتقادهای به جایش و نقد و داوریهای منصفانه خود و پینوشتهای ادبی که داشت بر
سایر شاعران تاثیر میگذاشت.
رییس انجمن ادبی و فرهنگی قزل
اوزن استان زنجان خاطرنشان میکند: بابایی در اشعارش فلسفه خاصی را دنبال میکرد و
اشعار او دارای روح شاعرانگی بسیار قوی بود به طوری که اگر کارشناسان امر روی
اشعار این شاعر مطالعه کنند و آن را مورد نقد قرار بدهند، میتوانند آیینهای
جدیدی را در اشعارهای او کشف کنند.
زنجان شاعرانش را منزوی میکند
ایمانی با شاره به اینکه
متاسفانه در شهر زنجان اغلب شاعران منزوی زندگی میکنند، میگوید: ارتباطی که
استاد با حسین منزوی داشت هر دو این رو اذعان داشتند که زنجان شهر رشد کردن در
وادی یک هنر نیست و در واقع شهر انزوا برای یک هنر است.
وی در این باره میافزاید: ولی
در واقع زنجان در عین انزوایی که برای شاعرانش ایجاد میکند، شهری است که میتواند
یک شاعر را رشد بدهد که متاسفانه شاهد هستیم همواره این اتفاق پس از فوت شاعران
این مروز و بوم میافتد.
به گفته این شاعر؛ بابایی بارها
اذعان داشتند که کاش زمانی که شاعری در قید حیات هست قدرش را بدانیم. این موضوع در
مورد خود ایشان هم صدق میکند و اگر چه برخی از دوستان قدر او را میدانستند و
همیشه در کنار او بودند و ارتباط خوبی با او داشتند، اما متاسفانه شاهد هستیم که
اشعار ایشان پس از مرگ او معروف شد و بر سر زبانها افتاد.
انتهای پیام/
خبرنگار: زهره میرعیسیخانی