کد خبر: 9264
1401/08/09 - 9:39


گفت‌وگو با هنرمند چاروق دوز زنجانی؛

به آینده چاروق زنجان امیدوارم

مرد علی حیدری: از تبعیض‌ها گلایه دارم

پایگاه خبری صدای زنجان

پایگاه خبری صدای زنجان- زهره میرعیسی‌خانی/ از در ورودی رختشوی‌خانه که وارد می‌شوی و حیاط کوچک اما باصفای آن را پشت سر می‌گذاری و به بطن رختشوی‌خانه؛ جایی که زنان در سال‌های دور، دورهم لباس می‌شستند و باهم مراوده داشتند می‌رسی؛ کارگاه کوچک مرد علی حیدری هنرمند چاروق دوز زنجانی را در شاه‌نشین این بنای تاریخی می‌توانی پیدا کنی که با عبور از  فضای ورودی رختشوی‌خانه صدای کوفته شدن «مشتی» به روی چرم چاروق تو را آگاه می‌کند که اینجا کارگاهی است که در آن علاوه بر فروش چاروق، آموزش دوخت چاروق هم داده می‌شود.

وارد کارگاه که می‌شوی، در بخشی از کارگاه هنر این هنرمند، به چشم می‌خورد و در بخشی دیگر قالب‌های چوبی چیده شده روی میز خودنمایی می‌کند. هنرجویان نیز همگی دورتادور میز کارگاه گرد هم جمع شده‌اند و هر یک به دوخت این صنعت دستی خاص زنجان مشغول هستند و مرد علی را که پیرمرد ریزنقشی است که با زبان شیرین ترکی به شاگردانش چیزهای می‌گوید، و به آن‌ها از نحوه دوخت

از او که می‌خواهم در مورد خودش بگوید با فروتنی تمام می‌پذیرد. اما حین صحبت مدام حرکت شاگردانش را زیر نظر می‌گیرد که خطا نکنند و اگر کوچک‌ترین خطایی از شاگردانش که همگی بامهارت تمام دارند آنچه استادشان به آن‌ها می‌گوید را پیاده می‌کنند، سر بزند حیدری مانع از این ادامه این خطا می‌شود.

چند بار وسط حرف‌هایمان حواسش با خطای شاگردانش پرت می‌شود و از ادامه حرف‌هایش دست می‌کشد. معلوم است که  دقت بالایی در کارهایش دارد و  اگر کم‌دقتی در کاری ببیند نمی‌تواند آن را تحمل کند.

خنده‌رو و شیرین‌زبان است. از هر چیزی می‌گوید و هم‌زمان نخ ابریشمی را با مومی که از مختصات آن آگاهی ندارم مالش می‌دهد تا نخ ابریشم  قوت گیرد و پاره نشود. روی یکی از صندلی‌های ساده چیده شده در کنار میز می‌نشینم و با ابزاری که با پرسش برای من شناخته می‌شوند، آشنا می‌شوم.«مُشتی» که با ضربه‌هایش بر بدنه‌ی چرم در قالب قرارگرفته به چرم شکل می‌دهد و نخی که با قلاب و «بیز» وظیفه دوخت و دوز چرم را به عهده‌دارند.

صدای شرشر آب در حوضچه‌های رختشوی‌خانه و موزیک سنتی که در فضا می‌پیچید گوش را می‌نواخت و باعث می‌شد که همگام با ضرباهنگ مشتی که پشت سر هم فرود می‌آمد به بطن چاروق دوزی فرو بروی.

از شاگردی شروع کردم

حیدری کارش که با شاگردانش تمام می‌شود از کودکی‌هایش می‌گوید. وقتی 7 سال بیشتر نداشته است و با فوت پدرش بار زندگی به دوش او می‌افتد تا با سن کم خود وارد بازار شود و روزی حلال کسب کند. او که متولد سال ۱۳۳۵ در روستای سلمان لو از توابع زنجان است، می‌گوید: هفت‌ساله بودم که پدرم را از دست دادم و از همان دوران کودکی در یکی از حجره‌های  بازار زنجان مشغول به کار شدم و آن زمان با توجه به سن کمی که داشتم به صاف کردن میخ‌های کهنه و خمیده کفش‌ها و موم کاری نخ‌های کفاشی  می‌پرداختم.

او از شاگردیش نزد آقایان محمد گران‌مایه و صادق کفشچی می‌گوید و ادامه می‌دهد: زمانی که تازه‌وارد بازار کار شده بودم فنون کفاشی را از این ۲ استاد بزرگوار آموختم و  زمانی که تصمیم گرفتم مستقل شوم به  دلیل علاقه‌ای که به چاروق‌های دست‌دوز داشتم نزد استاد اصغر خطیبی رفته و به مدت ۵ سال نیز در معیت ایشان با اصول چاروق دوزی آشنا شدم. در این دوران هر کاری به‌عنوان شاگرد انجام می‌دادم از جارو زدن کارگاه و صاف کردن میخ‌ها. بااین‌وجود چون درزمینهٔ کفش‌دوزی کارکرده بودم چاروق دوزی را نیز به‌راحتی پیش می‌بردم.

حیدری که به شکل پدری مهربان با شاگردانش رفتار می‌کند، اذعان می‌کند که یک چاروق یک متری در سال 81 دوختم و از هنرمندان استان خواستم اگر کسی می‌تواند در این زمینه ورود کند و یکی بهتر را بدوزد بیاید و این کار را کند اما کسی نیامد. همچنین در سال 85 دوباره خودم آمدم و یک چاروق یک و نیم متری دیگر ساختم

او که بزرگ‌ترین چاروق دنیا را که مشخصات یک متر و ۶۰ سانتیمتر طول و ۷۰ سانتیمتر ارتفاع دارد، دوخته است، اظهار می‌کند: برای دوخت این چاروق یک و سال و ۶ ماه وقت گذاشته و حدود ۱۰ مترمربع چرم، نیم کیلوگرم ابریشم و چهار کیلوگرم چسب استفاده کردم. و روی این پاپوش نقوشی از مناطق تاریخی ایران ازجمله گنبد سلطانیه، پاسارگاد، سی‌وسه‌پل، برج آزادی و گنبد سلطانیه با استفاده از نخ گلابتون گلدوزی کردم.

او در رابطه با دلیل دوخت چاروق به این بزرگی اظهار می‌کند: معمولاً خانم‌ها بعد از مدتی که از چاروق استفاده می‌کنند آن را دور می‌اندازند و من احساس کردم ممکن است تا ۱۰۰ سال آینده هیچ نام و نشانی از چاروق زنجان باقی نماند، به همین دلیل تصمیم گرفتم نمونه‌ای از آن را بدوزم تا این هنر اصیل زنجانی‌ها در دل تاریخ برای آیندگان جاودانه گردد.

او اظهار می‌کند که بالغ‌بر 400 هنرآموز در این کارگاه درزمینهٔ چاروق دوزی در طی این سال‌ها فعالیت داشتند و آموزش‌دیده‌اند. برخی از این هنر آموزان در بطن کار که وارد می‌شوند تازه متوجه سختی کار می‌شوند و پس از مدتی از یادگرفتن این هنر صرف‌نظر می‌کنند. بااین‌وجود معتقدم که  آدم اول باید سختی کار را بچشد تا آزموده شود و در مراحل بعدی وارد بازار کار شود و ادامه بدهد.

این هنرمند می‌افزاید: برخی از هنرجویان هنوز هم با من مراوده دارند و حتی کارهای خود را برای من می‌آورند تا برای آن‌ها بفروشم چراکه بیشتر افرادی که به در خانه این هنر را دنبال می‌کنند درفروش کار دچار مشکل هستند و معمولاً برخی از این افراد نمی‌توانند کارهای بافته‌شده خود را بفروشند.

برخی از چاروق ‌دوزان مشکل فروش دارند

وی می‌گوید: دورانی که با آقای خطیبی کار می‌کردیم و چاروق می‌دوختیم. آن بخشی که خود این استاد می‌توانست بفروشد را می‌فروخت و آن بخشی که نمی‌توانست، اداره کل صنایع‌دستی در تهران این کار را می‌کرد و از این استاد چاروق‌ دوز، چاروق‌هایش را می‌خرید و آن را بین فروشگاه‌های خود تقسیم می‌کرد و آن‌ها را می‌فروخت اما اکنون این فروشگاه‌های صنایع‌دستی به بخش خصوصی واگذارشده است و  اگر هم قرار بر تأمین چاروق باشد از جای دیگری خریداری می‌شود و درواقع از زنجان که خواستگاه چاروق است تهیه نمی‌شود.

وی ادامه می‌دهد: چاروق دوزان اکنون با این مشکل روبه‌رو هستند و نمی‌دانند که چاروق را به چه ارگانی تحویل بدهند تا برای آن‌ها بفروشد و اگر زنان خانه‌دار در این زمینه فعالیت داشتند اکنون باوجوداین مشکلات دیگر نمی‌توانند وارد این حوزه شوند و از درآمد آن راضی باشند. هرچند من به‌اندازه وسع خود در این زمینه اقدام کرده‌ام و به حد توان خود از این هنرآموزان چاروق خریداری می‌کنم.

حیدری با اشاره به اینکه امروزه برای اینکه چاروق از حالت تجملاتی و تشریفاتی خود بیرون بیاید، برخی تلاش می‌کنند که آن را به شیوه‌های نوینی وارد بازار کنند که مصرف معمول هم داشته باشند، اظهار می‌کند: طرح‌ها و نقش‌های نوینی وجود دارد که می‌تواند باعث جذاب شدن این کارها شود.

این هنرمند با اشاره به اینکه قیمت هر چاروق برحسب نوع کار و  مواد و لوازمی که در آن به‌کاررفته است، متفاوت است؛ می‌گوید: به‌طورمعمول اما، یک چاروق معمولی در حدود 600 هزار تومان قیمت دارد که  در مقایسه با برخی از کفش‌ها که قیمتی حدود یک و نیم دارند قیمت چندانی نیست چراکه چاروق هنر دست است و هنرمند برای دوخت آن هفته‌ها وقت صرف کرده است.

وی درزمینهٔ فروش کارهایش اذعان می‌کند: اغلب مسافران خارجی که به بازدید از رختشوی‌خانه می‌آیند چاروق را به‌عنوان صنایع‌دستی زنجان خریداری می‌کنند و حتی برخی از آن‌ها پس از خرید نیز آن را همین‌جا می‌پوشند و می‌روند و اغلب راضی هستند.

حیدری در پاسخ به اینکه آیا به فکر فروش این محصولات به‌صورت مجازی افتاده است، می‌گوید: من معمولاً به شکل سنتی به فروش چاروق اقدام می‌کنم اما برخی از شاگردان من که جوان‌تر هستند برای فروش این محصولات به سمت فروش مجازی رفته‌اند و در این خصوص وارد این کسب‌وکار مجازی شده‌اند.

به آینده چاروق در زنجان امیدوارم

او که بیش از ۵۰ سال است مشغول تولید و آموزش چاروق دوزی در زنجان است حالا بیشتر به آموزش این حرفه می‌پردازد، با اشاره به اینکه همچنان آموزش و جذب هنرجویان در استان خوب است، می‌گوید: من به آینده چاروق در زنجان امیدوارم چراکه  چند شاگردی دارم که می‌توانند پس از من ادامه‌دهنده این راه باشند و همین موضوع برای من کافی است و کفایت می‌کند.

وی در مورد نحوه تهیه ابزار و لوازمش اذعان می‌کند که بیشتر مواد اولیه دوخت چاروق از زنجان تهیه می‌شوند منتهی مراتب پاشنه و قالب‌های چوبی چاروق از تهران تهیه می‌شوند چراکه متأسفانه این ابزار در زنجان یافت نمی‌شود و بایستی این محصولات را از تهران سفارش داد.

او با نشان دادن برخی از کارهای خاص خود به ما اذعان می‌کند: برخی از این چاروق‌ها را به‌صورت نمونه نگه‌داشته‌ام و حتی آن‌ها را نمی‌فروشم.

وقتی از او علت این کارش را جویا می‌شوم به  گوشه‌ای زل میزند و خاطره روزی را تعریف می‌کند که یکی از همکارانش وارد کارگاه او شده بود و به گریه گفته بود پس‌ازاین سال‌ها نمونه کاری ندارم که حالا که توان دوخت این کارها ندارم به دیگران نشان بدهم و بگویم که این کارها را من دوخته‌ام.

او دراین‌باره می‌گوید: به‌هرحال من هم بایستی هنر دست خودم را در سالمندی داشته باشم که زمانی که ناتوان شدم به دیگران نشان دهم که بگویم من این کارها روزی دوخته‌ام. حتی یک‌بار یکی از مشتریان خارجی‌ام چشمش به یکی از نمونه‌های چاروق من افتاد و از من خواست که آن را به او بفروشم و وقتی گفتم که این کار برای نمونه است مدام قیمت را بالاتر برد تا هر طور شده است آن را بخرد اما من قبول نکردم چراکه پول رفتنی است ولی من دوست دارم این کار به اسم من ثبت شود.

از تبعیض‌ها گلایه‌مندم

او در پایان با اشاره به تبعیض‌ها در برنامه‌های اجراشده از سوی میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی اظهار می‌کند: شاهد هستیم که برخی از هنرمندان برای برنامه‌ها دعوت و برخی دیگر در این برنامه‌ها نادیده گرفته می‌شوند. من به‌عنوان یک استادکار که سالیان سال است در این زمینه فعالیت دارم از این تبعیض‌ها دلم می‌گیرد و از مسئولین می‌خواهم که در این زمینه کمی هوشمندتر عمل کنند.

حیدری حالا که مصاحبه تمام‌شده است از جایش بلند می‌شود و به سراغ پایان‌نامه‌ای می‌رود که یکی از دانشجویان رشته‌های میراث فرهنگی نوشته است و برای نوشتن این پایان‌نامه‌ کارگاه چاروق دوزی را بررسی کرده است، و این پایان‌نامه را با تمام  عکس‌هایی که در آن وجود دارد می‌آورد و به ما نشان می‌دهد و می‌گوید: اگر به هنر نیز به‌صورت علمی نگاه شود می‌توان برخی از مشکلات این حوزه را برطرف کرد.

به پایان حرف‌هایمان که مارسیم همچنان صدای شرشر آب با صدای موسیقی مشتی درهم‌آمیخته شده‌اند و بوی چرم و زیبایی چاروق اصیل زنجانی زمان را از یاد ما برده است.

 

انتهای پیام/

اقدام کننده: دبیر تحریریه

صدای زنجانچاروق دوزی زنجانمرد علی حیدریصنایع دستی
sedayezanjannews.ir/nx9264


درباره ما تماس با ما آرشیو اخبار آرشیو روزنامه گزارش تصویری تبلیغات در سایت

«من برنامه نویس هستم» «بهار 1398»