«الیاس بیگدلی»، مشاور و رواندرمانگر کلینیک روانشناسی از جمله متخصصانی است که معتقد است برخلاف طلاق، ازدواج در کشور متولی ندارد چه برسد به زنجان!
پایگاه
خبری صدای زنجان نیوز/ زهره میرعیسیخانی: «الیاس
بیگدلی»، مشاور و رواندرمانگر کلینیک روانشناسی از جمله متخصصانی است که معتقد
است برخلاف طلاق، ازدواج در کشور متولی ندارد چه برسد به زنجان!
طبق
آماری که در سال ۱۳۹۹ توسط سازمان ثبتاحوال کشور منتشرشده است، تعداد ازدواجهای
ثبتشده در این سال ۵۵۶ هزار و ۷۳۱ عدد بوده است که نسبت به سال ۹۸ حدود ۴.۴ درصد
رشد کرده است؛ اما تعداد طلاقهای ثبتشده در این سال هم رشد قابلتوجهی داشته و باوجود
تعداد ۱۸۳ هزار و ۱۹۳ عدد طلاق ثبتشده در سال ۹۹، میزان رشد طلاق در ایران حدود
۳.۶ درصد نسبت به سال ۹۸ بوده است. در حقیقت، به ازای هر ۳ ازدواجی که در سال ۹۹
ثبتشده است، یک طلاق هم به ثبت رسیده و نسبت ازدواج به طلاق در کشور ۳ به ۱ است.
موضوعی
که در سال ۱۴۰۰ نیز ادامهدار بوده و از هر سه ازدواج یک مورد به طلاق منجر شده
است. ازدواج در ایران در فاصله ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹، بیش از ۳۶ درصد کاهشیافته است.
اگرچه آمارهای دقیقی برای مسئله طلاق و ازدواج در
استان زنجان وجود ندارد و پیگیری صدای زنجان برای دستیابی به این آمار از ارگانهای
متولی، چندان جواب نداد بااینوجود منابع غیررسمی در
گفتوگو با صدای زنجان عنوان میکنند که آمار طلاق در استان در سالهای 1401 و
1402 کاهشیافته و متعاقبا میزان ازدواج هم کاهشی است.
«الیاس
بیگدلی»، مشاور و رواندرمانگر کلینیک روانشناسی که گویا آمار کاهشی طلاق را قبول
ندارد و معتقد است که این میزان در سالهای اخیر افزایش داشته است به صدای زنجان
گفت: برای کاهش این آمار نباید مسئله آموزشهای پیش از ازدواج را نادیده گرفت.
بیگدلی
به نبود آن در کشور اشاره کرد و گفت: روانشناسان معتقدند که آموزش پیش از ازدواج
میتواند تا 85 درصد مانع طلاق در زندگی آینده شود، ازدواج اکنون نادرست صورت میگیرد
و افراد بدون شناخت از همدیگر زیر یک سقف میروند. ما شاهد هستیم که در برخی از
کشورها فرد برای ازدواج 700 ساعت آموزش میبیند؛ اما در کشور ما، ازدواج متولی
ندارد و ما در این زمینه نمیتوانیم یقه کسی را بگیریم که چرا این آموزشها وجود
ندارد.
**از هر سه ازدواج
یک مورد به طلاق منجر میشود!
مشاور
و رواندرمانگر کلینیک روانشناسی با اشاره به اینکه قطعاً طلاق در سالهای اخیر رو
به افزایش است، اظهار کرد: آمار را که بررسی کنیم در زنجان و کل کشور این آمار در
حال افزایش است. در برخی از استانها مطرح میشود که آمار طلاق نسبت به ازدواج «یکبهچهار»
و در برخی از جاهای دیگر «یکبهسه» است و حتی برخی از مناطق که در آن آسیبهای
اجتماعی بیشتر است این موضوع بهصورت «یکبهدو» است؛ یعنی اگر سه ازدواج اتفاق بیفتد
یک مورد آن به طلاق میانجامد؛ بنابراین ما آمار طلاق بالایی داریم.
وی بابیان اینکه بررسی آمارهای طلاق در زنجان نشان میدهد
که استان زنجان در سال 85 رتبه 24 طلاق را در کشور داشته و سپس در سالهای آینده،
رتبه 17 و 16 رسید و سپس بهتدریج این رتبه کمتر شد به این معنا که طلاق در این
استان افزایشیافته است، اظهار کرد: ما از آمار «یکچهارم» طلاق در سال به سمت «یکسوم»
حرکت میکنیم که این جای بسیار نگرانی دارد چراکه طلاق پیامدهای زیادی میتواند در
جامعه داشته باشد.
**اعتیاد
به گفته رواندرمانگر کلینیک روانشناسی، یکی از عوامل
دخیل در موضوع طلاق مسئله «اعتیاد» است که بسیاری از افراد را درگیر خودکرده است.
این موضوع مردان را بیشتر درگیر میکند و پیامدهای زیادی از بدبینی و بیمسئولیتی
و پرخاشگری دارد و همه اینها مواردی است که اعتیاد برای خانواده به وجود میآورد وزندگی
مشترک را برای زنان غیر تحمل میکند.
**بیکاری و نبود درآمد کافی
وی
ادامه داد: «بیکاری و نبود درآمد کافی» از دیگر دلایل طلاق در جامعه است. طرف
بارها شده است که عنوان میکند که ما نمیتوانیم زندگی مشترک را مدیریت کنیم و
همین امر موجب طلاق زوجین از هم میشود تا زوجین به خانه پدری خود بازگردند و از
این طریق زندگی خود را با کمک گرفتن از خانواده اداره کنند. ضمن اینکه افزایش قیمتها
و تورم کفاف زندگی امروز را نمیدهد.
**دخالت اطرافیان و خانوادهها
این متخصص مشاوره بابیان اینکه یکی دیگر از این عوامل
مربوط به «دخالت اطرافیان و خانوادهها» در زندگی مشترک زوجین است، گفت: هنوز هم
آن سبک زندگی گذشته وجود دارد که اطرافیان در زندگی زوجین دخالت میکنند. بهطوریکه
وقتی دخالتی صورت میگیرد، رازها و مسائل خانوادگی در بیرون از خانواده عیان میشود
و این امر منجر به طلاق میشود. هنوز هم یاد نگرفتیم که نباید در زندگی زوجین
دخالت کنیم و نباید مسائلمان را در اختیار خانواده بگذاریم بلکه باید خود در این
زمینه تصمیم بگیریم.
**خیانت
بیگدلی
بابیان اینکه «خیانت» یکی دیگر از موضوعاتی است که در طلاق مؤثر است، اظهار کرد: باوجود
فضای مجازی و ارتباطات گسترده در این فضا، افراد میتوانند بهآسانی با دیگران
ارتباط بگیرند و از همین جهت «خیانت» در جامعه افزایشیافته است. اگر در مسئله «اعتیاد»
بیشتر مردان درگیر بودند ولی در «خیانت» هر دو طرف درگیر هستند. بهطوریکه میبینیم
که مردان وزنان به یکدیگر خیانت کرده و طرفین مقابل میخواهند طلاق بگیرند. یکی از
عوامل این امر مدیریت نکردن ارتباطات در فضای مجازی و روابط ناصحیح اجتماعی است.
وی بابیان اینکه خیانت به دو شکل «عاطفی» و «جنسی» میان
زوجین اتفاق میافتد، اظهار کرد: اگر زوجین پیامی ردوبدل کرده باشند که در آن رابطه
عاطفی با شخص دیگری شکلگرفته باشد بهطوریکه شریک زندگی آنها با خواندن و شنیدن
این پیامها احساس ناراحتی کند درواقع خیانت عاطفی شکلگرفته است. در این نوع از
خیانت احتمال ببخشیده شدن از سوی شریک زندگی بیشتر است. منتهی مراتب در خیانتهای «جنسی»
احتمال بخشیده شدن بسیار کم است.
**اختلال شخصیت
این
رواندرمانگر کلینیک روانشناسی افزود: اختلال شخصیت برخی از افراد نیز گاهی اوقات باعث
طلاق افراد میشود. برخی از افراد بیماریهای رفتاری دارند که توان تحمل هیچکسی را
ندارند که بهاحتمالزیاد ازدواج با این افراد منجر به طلاق میشود و بهتر است این
افراد ازدواج نکنند چراکه ازنظر رفتاری دچار مشکل هستند وزندگی را همواره برای
شریک زندگیشان تلخ میکنند. منتهی این موارد راحت میشود با آزمون یا مصاحبه بالینی
قبل از ازدواج شناسایی شوند.
**ازدواجهای اجباری
وی
بابیان اینکه «ازدواجهای اجباری» یکی دیگر از دلایل طلاق است که در این نوع
ازدواج غالباً پدران دو خانواده تصمیم به این میگیرند که فرزندانشان ازدواج کنند،
اظهار کرد: به این زوجین گفته میشود که محبت و علاقه در زندگی پس از ازدواج
ایجاد میشود ولی بعدها شاهد هستیم که هیچ علاقهای در این زمینه ایجاد نمیشود. ضمن
اینکه ممکن است مشکلات به حدی نباشد که منجر به طلاق شود اما چون انتخاب این شریک
انتخاب افراد نبوده است؛ وقتی کوچکترین مشکلی در زندگی پیدا کند. همواره افراد میگویند
که این فرد انتخاب من نبوده و من قادر به تحمل این شرایط نیستم. این افراد علاوه
با درگیری که با طرف مقابل خوددارند با خانواده نیز درگیر هستند تا اینکه سرانجام
طلاق اتفاق میافتد.
**ازدواج در سنین پایین
وی
بابیان اینکه مسئله دیگر که امروزه بسیار مشهود است «ازدواج در سنین پایین» است،
گفت: ما شاهد هستیم دخترانی در سنین 10 تا 11 سالگی ازدواج میکنند و همچنین در
سنین 18 تا 19 سالگی پس از 6 تا 8 سال زندگی مشترک طلاق میگیرند! این افراد با
شناخت خود و آنچه از زندگی میخواهند، اظهار میکنند که ملاکهای همسری که من
متصورم این نیست و به همین خاطر میخواهم طلاق بگیرم.
**نداشتن
مهارت
زندگی
این
مشاور بابیان اینکه یکی دیگر از عمده دلایل طلاق
«نداشتن
مهارت زندگی» است، اظهار کرد:
افراد مهارت زندگی کردن را ندارند. اگر آنها این مهارت را کسب کنند بسیاری از این
مشکلات برطرف خواهد شد. افراد مهارت «نه گفتن» را ندارند. فرد 10 تا 15 ساله
ازدواج میکند و مدتی پس از ازدواج مدعی است که من را بهزور شوهر دادند. وقتی میخواهد
طلاق بگیرد به او میگویند که چرا اکنون نمیخواهی با او به زندگی ادامه بدهی چرا
یک سال پیش این را نمیگفتی!
وی
در این رابطه افزود: افراد مهارت حل مسئله و حل تعارضات را ندارند. مهمترین مهارت،
مهارت «ارتباطات» است. زوجین باید یاد بگیرند که با همسر و خانواده همسر چگونه
ارتباط برقرار کنند. اگر کسی در زندگی او دخالت میکند. بازنداشتن مهارت زندگی است
که موجب این امر میشود. اگر فرد خیانت میکند یک بُعدش این است که مدیریت زندگی و
مدیریت فضای مجازی را بلد نیست. این موضوعات مهارت میخواهد.
بیگدلی
بابیان اینکه امروزه زندگی پیچیدهتر از گذشته شده است و بنابراین افراد باید مهارتهای
بیشتری را کسب کنند، اظهار کرد: درگذشته زندگی ساده و سنتی بود. یک دختر باید مهارتهای
«غذا پختن»، «ظرف و لباس شستن» و «جارو کردن خانه» و اینجور مهارتها را میآموخت
تا امور زندگی را بگذراند. مرد هم وظایفی را در بیرون از خانه داشت. مهارتها، مهارتهای
سادهای بود. کودکان از 5 تا 6 سالگی کار میکردند و مهارتها را میآموختند؛ اما
اکنون اینگونه نیست و ارتباطات اکنون وسیع و گسترده شده است و افراد نمیدانند که
چگونه این موضوعات را حل کنند و مهارت حل مسئله را نیاموختند. اگر درگذشته بدون برنامهریزی
تربیت فرزند جواب میداد؛ امروزه باید حتماً در این زمینه برنامهریزی وجود داشته
باشد تا بتوان فرزندانی بهروز تربیت کنند.
وی
اظهار کرد: متأسفانه ما این مهارتها را کسب نکردهایم و به فرزندانمان تنها وظیفه
درس خواندن را محول کردهایم و میگوییم که باید نمره خوب بگیرید. مادران همه کارهای
خانه را انجام میدهند و پدر در بیرون از خانه مسئولیتها را به عهده میگیرد تا
دختران و پسران در آسایش باشد و به برنامههای خود برسند. این موارد درست نیست چراکه
فرزندانمان در زندگی مهارت یاد نمیگیرند.
بیگدلی
بابیان اینکه مهارتها را باید از ابتدا به فرزندانمان آموخت، گفت: از همه این
موارد مهمتر باید به فرزندانمان مهارت ارتباطات را آموخت چراکه این موضوع در
دنیای امروز یکی از چالشهای پیش روی افراد است.
**عدم شناخت کافی فرد از خود و جنس مخالف
این
مشاور با اشاره به اینکه عامل مهم دیگری که منشأ اصلی طلاق است «عدم شناخت کافی فرد
از خود و جنس مخالف» است. افراد باید اول به شناخت خود دست یابند و در وهله بعد
شناخت به دنبال شناخت طرف مقابل خود باشند. برخی افراد حتی نمیدانند که چه ویژگی
مثبت و یا منفی دارند. همچنین متأسفانه ما به فرزندانمان نیاموختهایم که به شناخت
درستی از جنس مخالف خود دست یابند. اینکه یک زن و یا مرد چه ویژگیهایی دارد و از
زندگی مشترک چه میخواهد؟ این موضوعات را باید به فرزندان خود بیاموزیم. یک مرد و
یا زن باید بدانند که انتظارات طرف مقابلش از زندگی چیست. متأسفانه این آموزشها
در محیط خانه و مدرسه و حتی دانشگاه داده نشده است؛ بنابراین وقتی شناخت کافی وجود
ندارند افراد به سن ازدواج میرسند به امید یک زندگی مسالمتآمیز به خانه بخت میروند
و مگر میشود بدون شناخت از همدیگر به زندگی مسالمتآمیز، رضایتبخش و پایدار رسید؟
**خانوادهها اجازه شناخت پیش از ازدواج را به دختران و پسران خود نمیدهند
وی
بابیان اینکه در فرهنگ سنتی کشور ما و بالأخص در زنجان، متأسفانه خانوادهها اجازه
شناخت کافی دختر و پسر پیش از ازدواج را نمیدهند، اظهار کرد: در حقیقت خانوادهها
اجازه نمیدهند دوران شناخت بدون عقد اتفاق بیفتد و دختر و پسر به شناخت درستی از
همدیگر برسند. این شناخت باید قبل از ازدواج به دست بیاید منتهی با روابط سالم
انسانی! متأسفانه شاهد هستیم که خانوادهها اولین کارشان پس از خواستگاری، عقد
طرفین است. درحالیکه با خواندن خطبه عقد، دختر و پسر دیگر زن و شوهر هستند و
اسمشان در شناسنامه هم میرود.
** ازدواج در کشور متولی ندارد
وی
بابیان اینکه درزمینهٔ ازدواج آموزش ندیدهایم، گفت: «طلاق» در کشور متولی دارد و
دادگستری عنوان میکند که هرکسی که قصد دارد طلاق بگیرد تا نظر روانشناس در پروندهاش
نباشد؛ حکم طلاق صادر نمیکند! ولی در مسئله ازدواج متأسفانه متولی مشخصی وجود
ندارد و کسی مسئولیت آن را قبول نمیکند.
وی در این رابطه بابیان اینکه روانشناسان
معتقدند که آموزش پیش از ازدواج میتواند تا 85 درصد مانع طلاق در زندگی آینده
شود، ادامه داد: ازدواج اکنون نادرست صورت میگیرد و افراد بدون شناخت از همدیگر
زیر یک سقف میروند. ما شاهد هستیم که در برخی از کشورها فرد برای ازدواج 700 ساعت
آموزش میبیند؛ اما در کشور ما، ازدواج متولی ندارد و ما در این زمینه نمیتوانیم
یقه کسی را بگیریم که چرا این آموزشها وجود ندارد.
بیگدلی
بابیان اینکه برای استفاده از یک وسیله ساده برقی ما آموزش میبینیم (از طریق مختلف
ازجمله سرچ در اینترنت، دفترچه راهنما و نصاب وسیله برقی) اما برای یکعمر زندگی
آموزش کافی نمیبینیم؛ بنابراین اگر بخواهیم از طلاق جلوگیری کنیم باید آموزشهای
پیش از ازدواج را افزایش بدهیم، گفت: مشاوره طلاق اکنون اجباری است و هرکسی که میخواهد
طلاق بگیرد باید چند جلسهای پیش مشاور برود و چند جلسه مشاوره دریافت کند.
**فرزندان؛ موضوع فراموششده مسئله طلاق
وی
بابیان اینکه موضوعی که در این طلاقها فراموششده است، فرزندان هستند، گفت: در
مسئله طلاق مادر و پدر به فکر خودشان هستند و من کمتر دیدهام که خانوادهها به
فکر بچههایشان باشند؛ اما این بچهها بیشترین آسیب را میبینند و این موضوع بعدها
برای جامعه مشکل ایجاد خواهد کرد چراکه نتایج تحقیقات نشان میدهد که 90 درصد بچههای
طلاق، گرایش بالایی به طلاق دارند.
انتهای پیام/