با نزدیک شدن به 17 مرداد و روز خبرنگار همواره دو سوال ذهن بسیاری از خبرنگاران را مشغول میکند که گاهی هر کداممان در ذهن خود مرور میکنیم. «چه طور شد که وارد این حرفه شدم؟» و «اگر شرایط و یا پیشنهاد کاری بهتری برایم فراهم شود آیا از این حرفه دست خواهم کشید؟»
پایگاه خبری صدای زنجان- سادهترین
تعریفی که برای خبرنگار وجود دارد، خبرنگار را کسی میداند که به حرفه خبرنگاری
مشغول است؛ یعنی خبر و گزارشهای خبری را برای چاپ در روزنامهها، مجلهها و
نشريات و یا برای پخش از رادیو، تلویزیون و یا اینترنت گردآوری، انتخاب و ارائه میکند
یا بر انجام این کارها نظارت دارد.
برای بسیاری، خبرنگاری یک شغل
تمام وقت است و تنها منبع درآمد آنان به شمار میآید. اما این شغل در عين حال برای
کسانی که به حرفه ديگری مشغولند و هر هفته تنها چند ساعتی را صرف روزنامهنگاری میکنند
نيز مناسب است. حتی روزنامهنگارانی هم هستند که به این حرفه، به عنوان يک سرگرمی
نگاه میکنند. معمولا چنين روزنامهنگارانی، گزارشهایی را برای روزنامههای محلی
تهيه میکنند تا نامشان در بالای مطالبشان چاپ شود!
کارفرمایان در جست و جوی کسانی
هستند که بیش از هرچیز دارای طبعی کنجکاو، علاقه و انرژی باشند و از امور جاری
جامعه آگاه باشند. اگر نویسنده خوبی هم باشید دیگر چه بهتر. بیشتر روزنامهنگاران
کار خود را به عنوان کارآموز روزنامهنگاری از سطوح پايین و با دستمزد اندک آغاز
میکنند و در این مسیر تجربه کسب میکنند و پخته میشوند و به مرور با مشکلات عجین
در این حرفه آشنا میگردند. در این میان هستند کسانی
که با وجود علاقهای که به این حرفه دارند به دلیل مشکلاتی که در این حرفه وجود دارد
با اولین پیشنهادات کاری دست از این حرفه میکشند و هستند کسانی هم که با وجود همه
مشکلات حاضر نیستند، دست از این حرفه بردارند.
با نزدیک شدن به 17 مرداد و
روز خبرنگار همواره دو سوال ذهن بسیاری از خبرنگاران را مشغول میکند که گاهی هر
کداممان در ذهن خود مرور میکنیم. «چه طور شد که وارد این حرفه شدم؟» و «اگر شرایط
و یا پیشنهاد کاری بهتری برایم فراهم شود آیا از این حرفه دست خواهم کشید؟» که این
دو سوال را این بار از برخی از خبرنگاران پرسیدیم.
زهرا رسولی، خبرنگار خبرگزاری
فارس در پاسخ به این سوال که «چطور شد که وارد این حرفه شدید؟ و آیا اگر پیشنهاد
کاری بهتری داشته باشید، از حرفه خبرنگاری دست میکشید؟» با لبخند میگوید: بگذار
دومین سوال را اول جواب بدهم، بله!
او ادامه میدهد: بحث نارضایتی
از شرایط کاری نیست، بلکه بحث این است که پس از مدتی احساس میکنم که همه مسائل
تکراری است و با مسائلی که در این مسیر مواجه شدم متوجه شدم که این شغل با آن ایدهآلی
که من در ذهن خود ساخته بودم؛ کاملا متفاوت است.
رسولی میگوید: هر چه سن و سال
افراد بالاتر میرود دیگر آن احساس اولیه را نسبت به این حرفه ندارد و با مشاهده
مسائلی که چندان خوشایند هم نیست و اینکه فکر میکردید که میتوانید تحولی ایجاد
کنید ولی نمیشود، به این نتیجه میرسید که دیگر به درد این حرفه نمیخورید.
او با اشاره به اینکه شاید
برای بسیاری این شرایط کاری ایدهآل باشد ولی من با این مسائل کنار نیامدهام،
اظهار میکند که سال اولی که وارد این حرفه شدم فکر میکردم میشود در این عرصه
کارهایی کرد ولی با گذشت ده سال از فعالیتم با شناخت مسائل و افراد و مسئولین به
این نتیجه رسیدهام که شرایط به گونهای است که نمیتوانم ادامه بدهم و با خودم میگویم
که ادامه ندهم بهتر است.
وی میافزاید: طی این سالهای
کاری شاید بارها به من پیشنهاد کاری شده است منتهی من قبول نکردهام و به این مسیر
ادامه دادم. هر چند هرگز در این زمینه پشیمان نیستم چرا که بر اساس شرایط آن زمان
این تصمیم را گرفتهام.
او در پاسخ به این سوال که
«چگونه وارد این حرفه شدهای؟» کمی مکث میکند و میگوید: من در زمان دانشجویی خود
فعالیت دانشجویی در این راستا داشتم و همزمان نیز در این زمینه دوره آموزشی را میگذراندم
و چون در خانواده افرادی هم بودند که در این حوزه فعالیت داشتند، با خودم فکر کردم
که میتوانم به این عرصه ورود پیدا کنم و به این حرفه به عنوان شغل نگاه کنم.
پریسا یوسفی، خبرنگار ایسنا در
پاسخ به سوال اول که چطور وارد این حرفه شدی، دوباره سوال را تکرار میکند و با
تامل می گوید چرا وارد این کار شدم؟
او ادامه میدهد: من بر اساس
یک اتفاق وارد این حرفه شدم. زمانی که دانشجو بودم روزی کلاسمان تشکیل نشد و من
سمت اتاق اساتید رفتم تا در جریان چرایی تشکیل نشدن کلاس قرار بگیرم که فراخوان
جذب خبرنگار جهاد دانشگاهی را دیدم و این امر مسبب این شد که وارد این عرصه شوم.
یوسفی در پاسخ به این سوال که
«آیا با پیدا کردن حرفهای به مراتب بهتر از این حرفه، از خبرنگاری دست میکشی؟»
خاطرنشان میکند: مسلما اگر شغلی به من پیشنهاد بشود که شرایط بهتر از این حرفه
داشته باشد، دست از این حرفه میکشم هر چند که به این حرفه علاقمند هستم اما
متاسفانه شرایط در این حرفه به گونهای است که گاهی آدم حاضر است حتی قید علاقهاش
را هم بزند. اگر شرایط در عرصه خبرنگاری بهتر شود، بیمه شوم و حقوق هم کمی افزایش
یابد، مطمئنا در همین حرفه خواهم ماند و حتی اگر شغلی به مراتب بهتر از خبرنگاری
به من پیشنهاد شود در این حرفه باقی می مانم.
آذر عباسی، خبرنگار دو هفتهنامه
موج بیداری در پاسخ به اینکه «چه طور وارد این حرفه شدی؟» میگوید: آخرین سال
تحصیلم بود و با توجه به اینکه رشته تحصیلیام ادبیات بود و علاقه شدیدی به نوشتن
داشتم همراه یکی از دستانم به چند روزنامه رفتیم تا راهی برای درآمدزایی پیدا
کنیم که پس از امتحانی که دادیم وارد این حرفه شدیم هرچند اطلاعات زیادی در خصوص
خبر نوشتن نداشتم و در این مسیر اطلاعات پیدا کردم و از سال 90 وارد این حرفه شدم
و چون مطابق با علایقم بود در این حرفه ماندگار شدم.
وی در پاسخ به سوال دوم که
«اگر پیشنهاد کاری بهتری داشته باشی میمانی؟» اظهار میکند: خبرنگار چون ارتباط
نزدیکی با روابط عمومیها و ارگانها دارد شرایطی را دارد که از سایر ارگانها به
او گاها پیشنهادات کاری میشود ولی وقتی هدف من چیز دیگری است و شرایط کاریام به
مراتب مطلوب است کمتر به این موضوعات توجه میکنم.
او میافزاید: ولی با بروز
مشکلاتی مثل تهیه کاغذ و زینک و نبود آگهی و به فراموشی سپرده شدن نشریات مکتوب به
تبع این شرایط بر روی من نیز تاثیر میگذارد و باعث میشود که گاهی در این زمینه
دلسرد شوم.
این خبرنگار اظهار میکند:
پیشتر شرایط کاری در مطبوعات بهتر بود. ضمن اینکه گاهی اوقات به نظر میرسد
مسئولین چندان رسانه را نمیشناسند و تعریفی از رسانه ندارند.
وی با اشاره به اینکه چیزی که
در دنیا مرسوم است در ایران غیر قابل فهماندن است و آن مربوط به این میشود که
رسانه چهارمین رکن دموکراسی است، اظهار میکند: با وجود اینکه بارها باید متذکر
شویم که مسئولین برای اینکه حرف خود را بزنند از رسانه بهره بگیرند ولی مسئولین
کمتر به این موضوع توجه دارند و متاسفانه شناختی از رسانه ندارند و این موضوع
واقعا آزاردهنده است. حرفهای که پردرآمدترین حرفه در جهان است اما متاسفانه در
اینجا به دلیل ناآشنایی مسئولین به کار رسانه موجب افول این حرفه شده است در حالی
که جایگاه خبرنگار این نیست./ روزنامه صدای زنجان
انتهای پیام