پایگاه خبری صدای زنجان نیوز/ مساجد جامع در طول دورۀ
اسلامی مکانی برای عبادت، دعا و برگزاری تجمعها و مراسمهای مختلف بود. در این
مکان مهم مذهبیِ مسلمانان، یکی از شخصیتهای دینی و سیاسی سرپرستی را برعهده میگرفت
و عدهای از علمای مهم با پذیرش منصب «امامت جمعه»، آن را اداره میکردند. غالباً
در کنار مساجد جامع، مدارس دینی نیز احداث میشد و طلاب علوم دینی مدارج علمی را
طی میکردند. در ایران دورۀ اسلامی، تجار و اصناف شهرها روابط نزدیکی با مساجد
جامع داشتند و معمولاً مساجد جامع کنار شاهراه اصلی، در محوطهای بزرگ با اشکال
مربع و مستطیل بنا میشد. در شهرهای نوبنیاد دورۀ اسلامی، نخست مساجد جامع را بنا
میکردند، سپس در کنار آن، بازارها را میساختند. در شهرهای قدیمی ایران، ارتباط
بازار و مسجد و نزدیکی این دو مکان مذهبی و سیاسی رعایت میشد. نخستین بازارها در
کنار مساجد جامع، بازارهای فروشندگان اشیای مذهبی بود که شمعفروشان، عطاران، مُهر
و تسبیحداران و دیگر اصناف را شامل میشد. در کنار آنها، بازار کتابفروشان،
صحافان و چرمفروشان وجود داشت. پس از اصناف اشاره شده، بازار پارچهفروشان بود که
«قیصریه» مینامیدند و مهمترین بازار شهرهای دورۀ اسلامی بود. قیصریهها معمولاً
شامل محوطۀ بزرگ سرپوشیده با دربهای عظیم بود که شبها قفلهایی بزرگ بر آنها میزدند.
اهمیت مساجد جامع و موقوفات آنها بهگونهای
بود که با بودوباش مردم پیوند داشت. در تهران دورۀ قاجار، تجار علاوهبر امامزاده
زید، در مسجد شاه تهران حضور داشتند و کالاها را در حجرههای اجارهای میفروختند.
در اواخر عصر ناصری تا اوایل پادشاهی مظفرالدین شاه، بساطها در مسجد سپهسالار
تهران برپا میشد. در صحن مسجد سپهسالار بهحدی ازدحام بود که برای طی فاصله از
جلوی خان تا داخل صحن، شش تا هفت دقیقه وقت لازم بود. راهرو و سمت حوضخانه، راه
زنانه و راهرو سمت راست به مردها اختصاص داشت. در صحن مدرسه نیز این تقسیمبندی دیده
میشد. در حجرههای سمت شمال، بزازها برای زنان بساط پهن میکردند و در سایر حجرهها،
ایوانها جز ایوان سمت شرق که چهلستون و جرز مسجد بود، بساط خرازی، بلورفروشی و
سمساری برای مردها پهن میشد. در واقع نمایشگاهی قابلاعتنا از کالاهای آن روزگار
بود . این مسجد عظیم یادگار میرزاحسین خان، صدراعظم عصر ناصری، بهلحاظ معماری و
بزرگی قابلتوجه بود. سپهسالار پس از مراجعت
از قم در سال ۱۲۹۳ه.ق / ۱۲۵۵ه.ش، به اندیشۀ ساختن عمارت بهارستان و مسجد
سپهسالار افتاد و طراحی و ساخت بنا به میرزا مهدیخان شقاقی (ممتحنالدوله) محول
شد. استاد حسن را برای همکاری از قم
فراخواندند و میرزا حسنخان منشیاسرار نیز همراهی کرد . سپهسالار حتی در نقشهکشی
و بنای ساختمان نظارتی مستقیم داشت و مخارج را از محل درآمدها و املاک موروثی
پرداخت و درادامه، موقوفات ارزشمندی نیز وقف کرد. براساس روایتی که ساختگی بهنظر
میرسید، سپهسالار دستور داد تا مقداری سکه و نقره را داخل گل آماده شده بریزند تا
عملهها و بناها برای یافتن پول، گل را هرچه بیشتر مخلوط کنند. کار احداث مسجد
سپهسالار در سال ۱۲۹۶ه.ق / 1258ه.ش، آغاز شد؛ ولی با والیگری او در خراسان نیمهتمام
ماند، تا اینکه در دورۀ وزارت برادرش میرزا یحییخان مشیرالدوله بر عدلیه در سال
۱۳۰۳ه.ق / 1265ه.ش، خاتمه یافت. سپهسالار چندین پارچه از املاک اختصاصی را وقف
هزینههای مربوط به مسجد کرد و قسمتی از مستغلات شهری را به آن افزود. موقوفات
مسجد سپهسالار پس از مرگش افزایش یافت و در دورههای بعد، خیرین به آن افزودند.
مدتی ادارۀ امور مسجد به دربار قاجاریه رسید. در نتیجه، نایبان تولیت و امامان از
طرف پادشاه وقت تعیین شدند. سپس با بالا گرفتن و اهمیت یافتن کار وزارت معارف و
اوقاف، برعهدۀ این وزارتخانه گذاشته شد و وزرای معارف وقت، نیابت تولیت را
پذیرفتند.
از مساجد جامع قدیمی ولایت خمسه (زنجان)،
«مسجد جامع گلابر»، «مسجد جامع قروه» و «مسجد جامع سجاس» را میتوان نام برد که در
دورۀ سلجوقیان ساخته شدند. بنای «مسجد جامع ابهر» بهعنوان یکی دیگر از مساجد جامع
قابلتوجه منطقه، در سال ۸۸۷ه.ق / 861ه.ش، به پایان رسید. این مسجد خرابیهای فراوانی
در طول تاریخ داشت که باوجود نابسامانیها، امامجمعۀ ابهر در عصر ناصری زیر گنبد
آن نماز میخواند. در این مسجد چندین حجره اطراف صحن وجود داشت که ۲ تا ۳ نفر طلبه
ساکن بودند. آخرین تعمیر این بنای مهم مذهبی، به همت شاهزاده عبدالله میرزا دارا
انجام شد. در عصر ناصرالدین شاه قاجار، این مسجد دو محلۀ ابهر را از یکدیگر جدا میکرد
. امامجمعۀ ابهر بهعنوان متصدی مسجد جامع، در بلوکات ابهررود املاک متعددی داشت.
او در داخل ابهر صاحب زمینهای وقفی فراوانی بود و غالباً با جهانشاه خان
امیرافشار در بررسی وضعیت موقوفات مشارکت میکرد .
مسجد جامع زنجان، با گنبد فیروزهای که در
دل آسمان آبی زنجان خودنمایی میکند، فراتر از یک بنای مذهبی است. این اثر تاریخی،
شاهدی خاموش بر گذر زمان و دگرگونیهای
شهر است. از سنگهای خاکستری و آجرهای سرخ، این مسجد باشکوه رسم معماری
ایرانی را با ظرافت و شکوهی کمنظیر به نمایش میگذارد. کاشیهای هفترنگ، نقش و
نگارهای پیچیده و گچبریهای ظریف، هرگوشه
از این بنای مقدس را به اثری هنری بدل کردهاند؛ ولی مسجد جامع زنجان تنها یک اثر
معماری نیست، این مکان بهعنوان قلب تپندۀ فرهنگی و اجتماعی شهر، شاهد رویدادهای
تاریخی بسیاری بوده است. از مباحثات علمی و پرشور طلاب در شبستانهایش تا زمزمههای
نیایش مردمان در سحرگاهان، حتی پژواک وقایع سیاسی و اجتماعی دورانهای مختلف، همه
در دیوارهای این بنا بهصورت خاموش بهجای ماندهاند. مسجد جامع زنجان در عصر
قاجار مهمترین بنای مذهبی نسبت به سایر مساجد و اماکن دینی ولایت خمسه بود. قدمت
ساخت این بنای مهم تاریخی- مذهبی از برخی مساجد شهر و بیشتر مساجد جامع مناطق دیگر
کمتر بود؛ ولی بزرگی و موقعیت کمنظیر آن در زنجان و در مجاورت میدان اصلی و
بازار، ارزش و اعتباری بسیار به آن داد که در دیگر بناهای مذهبی وجود نداشت. آنچه
بر این اهمیت و جایگاه مسجد جامع افزود، هدف عبدالله میرزا دارا، واقف آن در تعلیم
و تربیت طلاب علوم دینی و احداث حجرههای متعدد برای این منظور بود. مسجد جامع
زنجان نسبت به برخی از مساجد جامع سایر شهرها، حوزۀ درس و بحث کوچکتری داشت؛ ولی
جزو مهمترین و بزرگترین مدارس دینی منطقه بود. در ولایت خمسه علاوهبر حوزۀ درسی
مسجد جامع، مدارس بزرگی در بلوکات ابهر و هیدج وجود داشت. در زنجان بهعنوان تنها
شهر ولایت خمسه، مدرسۀ میرزایی با ریاست میرزا ابوالقاسم موسوی و فرزندانش (میرزا ابوالکارم،
میرزا ابوطالب و میرزا ابوعبدالله)، مدرسۀ چهلستون با ریاست آخوند ملاعلی
قارپوزآبادی و مدرسۀ نصرالله خان که علمای بزرگی نظیر آخوند ملاقربانعلی ارقینی و
شیخ ابراهیم زنجانی در آنجا به تحصیل و تدریس پرداختند، از جمله مدارس مهم زنجان
بودند. دراینبین حضور علمای مهم و تعداد قابل توجه طلاب در مسجد جامع، اهمیتی خاص
به آن بخشید. آنچه بیش از پیش بر اهمیت، اعتبار و جایگاه مسجد جامعِ تازه تأسیس
زنجان افزود، تخصیص تعداد قابلتوجهی رقبات باارزش برای رفع نیازهای مالی مدرسه و
با هدف یاری به تعمیرات، هزینههای بازسازی و جانبی مسجد و متولیان، ناظران و
متصدیان بود. ارزش و اعتبار موقوفات این مسجد از سایر مساجد شهر بیشتر بود و همین
موضوع اهمیت و جایگاه آن را در شهر زنجان با بحرانهای اقتصادی و اجتماعی، بیشتر
کرد. باعنایت به بنای تازه تأسیس، موقوفات ارزشمند و مدرسۀ بزرگ، گمان چندانی بر
موانع و مشکلات مختلف وجود نداشت؛ ولی در دهههای بعد مسجد جامع زنجان با
فرازوفرودهای فراوانی مواجه شد. دراین رابطه خرابیهای متعددی به بنا و رقبات
مجاور رسید و تا دهههای متمادی، تلاشهای متصدیان صرف بازسازیهای گسترده و سطحی
شد.
اهمیت و ارزش بالای موقوفات مسجد جامع و
تعداد حجرههای قابلتوجه برای طلاب و مدرسان علوم دینی و دعوت از خاندان حسینیزنجانی
(امامجمعه) از روستای سردان طارمسفلی برای تصدی مقام امامتجمعه و تولیت موقوفات
آن، در شهر زنجان که با بحرانهای اجتماعی و اقتصادی متعددی مواجه بود و خاندانهای
بزرگ با کسوتهای سپاهی، علمی و بازرگان در آنجا قدرت، اعتبار و جایگاه برجستهای
داشتند، به دور از ستیزهها و دشمنیها بهنظر نمیرسید. چنانکه خاندان های علمی
شیخالاسلام و موسوی با تنشها و شکایتهای متعدد درزمینۀ موقوفات مساجد و مدارس
دینی مواجهه بودند، وجود این موقوفۀ ارزشمند و حضور خاندان حسینیزنجانی، امکان
هرگونه ستیز و رقابت را مهیا کرد؛ بنابراین، طولی نکشید که بر سر تصاحب تولیت
موقوفات، جدال و رقابتی بین خاندانهای دارا و حسینی بهعنوان ناظران و متولیان
شناختهشده، با پشتیبانی عناصر و گروههای مختلف زنجانی آغاز شد که تا عصر حاضر
ادامه یافت. ازسوی دیگر، حضور طلاب و مدرسان در جریانهای غالباً سیاسی و اقتصادی
و نقش مسجد جامع در رخدادهای مختلف، بزرگترین مرکز دینی زنجان را به یکی از کانونهای
مهم حوادث و بحرانها تبدیل کرد. پساز گذشت بیش از دو سده از تأسیس مسجد جامع
زنجان، تاکنون دربارۀ وضعیت بنا و مدرسه، تعمیرات، طلاب و مدرسان، رخدادها و جریانها،
موقوفات و رقابتهایی که بر سر تصاحب تولیت وجود داشت، پژوهشی دقیق، مستقل و جامع
انجام نشده است. از دورۀ قاجاریه، ستیزی بر سر تصدی تولیت موقوفات مسجد جامع آغاز
شد که تا به امروز ادامه دارد و مدعیان باتوجهبه اسناد و سواد وقفنامههای
موجود، درصد تصاحب مسجد جامع و رقبات وقفی بودهاند؛ بنابراین کتاب میراث دارا؛
تاریخ مسجد جامع زنجان و دگرگونی و بازاندیشی در مسئله تولیت موقوفات، ضمن معرفی و
توصیف بنا و موقوفات، پرداختن به وضعیت
مسجد جامع و حوادث روی داده، تبیین و معرفی عناصر و گروههای مرتبط و حاضر و زمینهها
و حوادث مربوط به ستیز بر سر تصاحب تولیت موقوفات، درصد پاسخ به مسائل و ابهامهای
مطرح شده است.