کافی است در
روزهای مختلف سال در مرکز شهر و مسیرهای پر تردد سطح شهر زنجان عبور و مرور داشته
باشید تا با طیف و تنوع بالای متکدیان در زنجان رو به رو شوید. متکدیانی که هر
کدام با شگردهای مختلف چون فروش کالا، بیماری، در آغوش گرفتن نوزاد و همراه کردن
فرزندان خردسال خود سعی در تحریک احساسات عابران دارند تا شاید کمکی دریافت کنند
که با توجه به مهربانی و دل رئوف زنجانیها درآمد دندانگیری داشته باشند.
کافی است دقت
لازم را داشته باشیم تا متوجه شویم یکی از متکدیان مهمان شهر زنجان همه ساله با یک
نوزاد و یک قوطی شیرخشک در حال تکدیگری بوده و سئوالی که پیش میآید این است که
آیا این نوزاد بزرگ نمیشود؟ آیا تاکنون برخوردی با این متکدی صورت گرفته است؟ و
آیا از شرایط وی و نوع فعالیتش اطلاعاتی در دست است یا خیر؟
در این میان
آنچه به جذابیت موضوع اضافه میکند مدیریت ایام توسط متکدیان است به نحوی که در
فصول گرم تابستان متکدیان شهرهای گرمسیر در زنجان حضور یافته و در آستانه پاییز
تکدیگری توسط افراد خردسال و دانشآموزان انجام میشود که نشان از وجود نقشه راه و
تفکر توسط این افراد دارد و جای تامل دارد در حالی که متکدیان بدون هماهنگی چنین
برنامهریزی مستحکم و مناسبی را دارند چرا متولیان امر که هر کدام مدیر یک دستگاه
هستند و یدی طولانی در ارائه گزارشهای مدیریتی دارند نمیتوانند برنامهریزی
مناسبی برای مقابله با این پدیده داشته باشند.
در این میان
توپ ساماندهی متکدیان هر روز به زمین یک دستگاه شوت میشود و هر مسئول سعی میکند
تا میتواند از زیر بار این مسئولیت شانه خالی کند و در این میان آنچه آزاردهنده بوده
عدم انجام وظیفه توسط دستگاههای مسوول در این حوزه است.
هر چند آییننامه
ساماندهی متکدیان در کشور در سال 1387 مصوب شده است و پس از آن اصلاحیه و تغییرات
چندانی نداشته و به روز نشده اما در همان آییننامه نیز تا میزان زیادی حدود وظایف
دستگاهها پیشبینی شده است و در صورتی که همه دستگاهها به صورت قطعات پازل کنار
هم قرار گیرند و وظایف خود را به درستی انجام دهند میتوان شاهد جلوگیری از این
آسیب اجتماعی و ایجاد چهره زشت در شهر و از بین بردن آرامش روانی شهروندان شد تا
زنجان به میزبان مهربان برای متکدیان تبدیل نشود.