این روزها بار دیگر
شاهد پر رنگ شدن خبر برگزاری جشنواره ی آش در زنجان هستیم و البته که معتقدیم
برگزاری انواع جشنواره های بومی و محلی بستر و فرصت مناسبی برای همدلی ، هم زبانی
و نیز هویت یابی و به تبع آن ، حرکت در مسیر رشد و توسعه ی اقتصادی خواهد ساخت.
بی گمان ، فرهنگ را باید حلقه واسط
اقتصاد و اجتماع دانست و باور داشت که برگزاری برنامه های بومی و محلی همچون
جشنواره آش ، اگرچه ماهیت فرهنگی و آئینی دارند، اما در عین حال ، عاملی نیز برای
قوام اقتصاد و اشتغال می توانند بحساب بیایند.
اما این وسط نکته ای هست که نباید
از نظر متولیان امر دور داشته بشود و آن نکته ی مهم ، در بهره برداری های آتی از این
جشنواره ها و برنامه های فرهنگی هست که بدون در نظر گرفتن آن و بیتوجهی به بعد
اقتصادی و درآمدزایی از آن ، نمی توان به موفقیت آمیز بودن این قبیل برنامه ها و
حفظ و تداوم آن اندیشید . پس لاجرم باید معترف بود که در برگزاری جشنواره هایی
همچون جشنواره ی آش در استان زنجان ، می بایست وجوه مختلف فرهنگی، هویتی، هنری،
اجتماعی و نیز اقتصادی را مدنظر داشت، چه آنکه جشنواره باید عامل همبستگی و هم
افزایی و موجد حرکت آفرینی و نشاط اجتماعی باشد.
باید بررسی های عمیقی در رابطه با
نتایج برگزاری جشنواره آش در استان زنجان داشت و البته که رویکرد این بررسی ها نیز
، می بایست آسیب شناسانه باشد تا بتوان به نتایج حاصله و بهره برداری های آتی از
آن خوش بین شد.
اگر همدلی و انسجام محلی ، منطقه ای
و استانی را در برگزاری جشنواره آش در استان مد نظر داشته باشیم ، تردیدی نیست که
جمع شدن اقوام و طیره های ساکن در جای جای استان و نشان دادن ذوق و سلیقه در پخت
آش می تواند به همدلی هر چه بیشتر منجر بشود و در کنار آن ، انعکاس رسانه ای این
برنامه ، می تواند به شناسایی گونه گونی خرده فرهنگ های موجود در جای جای استان
کمک بکند. اما این وسط موضوعی دیگر نیز مطرح هست ! آیا با برگزاری جشنواره آش در
زنجان ، می توان نسبت به بازاریابی فروش آش در شهرها و استان های دیگر و حتی خارج
از کشور امیدوار بود ؟ آیا اصلا امکان صادرات آش آماده و پخته شده ی زنجانی برای
تجار داخلی و خارجی فراهم هست و یا فقط روی جنبه ی گردشگری و حضور توریست جهت
خوردن آش حساب شده است ؟!
و اما سوال اساسی ، آیا بهتر نیست
بودجه ی در نظر گرفته شده برای جشنواره ی آش ، بجای آش ، برای معرفی انجیر و زیتون طارم و یا انگور ابهر هزینه بشود ؟ آیا
مطرح شدن انگور ابهر و یا انجیر و زیتون طارم در رسانه ها ، عاملی برای شناسایی
هرچه بیشتر این اقلام آنهم با برند شهرهای ابهر و طارم نمی شود و آیا با این کار ،
خرید و فروش این محصول های بومی در بازارهای داخلی و حتی خارجی رونق نخواهد گرفت ؟!
استان زنجان و نیز شهرستان ابهر که
از سابقه تمدنی چندین هزارساله برخوردار هستند ، دارای دیرینه و مختصات فرهنگی
گوناگون و ارزشمندی هستند که می تواند منشا حرکت آفرینی برای نسل امروز باشد؛ نسلی
که با شناخت از گذشته ی پرافتخارسرزمینی ، می تواند پلی برای آینده خود بسازد.
آری ، باید پذیرفت که دیرینگی تمدنی
و تنوع فرهنگی، جای جای استان زنجان را خاستگاه و مستعد برگزاری انواع و اقسام
جشنواره های بومی– محلی ( جشنواره انگور و ...) و به کانون برنامه های شادی
آفرین ، هویت بخش و تحرک ساز تبدیل کرده است که امیدواریم با همکاری دوستداران
فرهنگ دیارمان، این دسته از برنامه ها بیش از پیش رونق و گسترش یابد.
برگزاری جشنواره های بومی و محلی
چون « انگور » در روستای تاریخی درسجین در شهرستان ابهر ، خوشبختانه با استقبال
گرم و پر شور مردم داخل و خارج استان مواجه شده بود و انتظار می رفت با تداوم
برگزاری آن ، انگور ابهر را همچون برندی پول ساز برای رشد و تعالی اقتصادی ابهر و
کشاورزان ابهری تبدیل بنماید که متاسفانه در کمال ناباوری و در اوج اقبال عمومی ،
مسوولین امر این برنامه ی ارزشمند و آینده نگرانه را کنار گذاشته و از خیر برگزاری
مجدد و مستدام آن در گذشتند !!
علی ایحال ، توقع و انتظار بر این
هست که ابتدا در یکی از دانشگاه های پر تعداد منطقه ، با برگزاری کرسی های آزاد
اندیشی ، نتایج حاصله و چرایی و چگونگی برگزاری جشنواره انگور در روستای درسجین
مورد نقد و نظر آسیب شناسانه ی اساتید و کارشناسان فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی
قرار گرفته و سپس ، به نحو مقتضی تبادل ابتکارات، تجربیات و برنامه ها از طریق
رسانه های گروهی و نهادهای فرهنگی صورت بگیرد تا از این عناصر هویت ساز برای رونق همدلی
و گسترش نشاط و شادابی جامعه و نیز رشد و توسعه ی اقتصادی منطقه و استان استفاده
شود.
ضمنا ، به باور نگارنده ، برگزاری
این قبیل جشنواره های فرهنگی و فرهنگ ساز ، اگر به مرور به بخش خصوصی و خود مردم
واگذار بشود ، بی تردید نتایج ارزشمندتری را حاصل نموده و مشارکت فعالانه ی مردم و
بخش خصوصی ، تداوم و استمرار برگزاری آنها را تضمین خواهد نمود .
اگرچه مشارکت دستگاه های اجرایی و
نهادهای عمومی مثل شوراها و شهرداری ها در برگزاری جشنواره ها لازم است، ولی در عین
حال ، بعد مردمی و فراگیربودن آن ایجاب می کند فرد فرد خانواده ها نیز در برگزاری
جشنواره ها مشارکت داشته باشند و این را ما در برگزاری جشنواره ی انگور در سنوات
گذشته شاهد بودیم و بخش خصوصی حقیقتا در این قضیه ، تاثیرگزاری شگرفی را رقم زد که
البته خالی از اشکال هم نبود که می شد با برگزاری کارگاه های آسیب شناسانه ، نقاط
قوت را شناسایی و تقویت نمود و در کنار آن ، به برطرف نمودن نقاط ضعف احتمالی همت
گماشت.
در هر صورت نباید نقش و اثرگزاری
مشارکت مردمی و بویژه همراهی تک تک خانوارهای روستایی را در موفقیت و پر رونق شدن
بازدیدهای هزاران نفری از جشنواره ی انگور و نحوه ی برگزاری آن در روستای درسجین
نادیده گرفت.
فقط به ذکر یک نمونه از نتایج
برگزاری جشنواره انگور در روستای درسجین ( شهرستان ابهر ) می پردازم که خود حکایتگر
اثربخشی مثبت این برنامه در رونق دهی اقتصاد منطقه ای است.به اعتراف یکی از
کشاورزان موفق منطقه ، درست پس از برگزاری جشنواره ی انگور ، تجار میوه و تره بار
در تهران ، با حرص و ولع خاصی خریدار انگور منطقه ابهر و بویژه اگر نام درسجین را یدک
می کشید ، شده بودند و همین الان نیز در فصل برداشت انگور ، اگر بار انگور روستای
درسجین را ، آنهم به ظرفیت ده ها خودروی نیسان ، راهی میدان میوه و تره بار تجریش
بنمائید ، خریداران برایش سر و دست خواهند شکست و این نشان می دهد که نام روستای
درسجین در قالب جشنواره ی انگور ، آنچنان انتشار یافته که همچون برندی در حوزه ی
محصولات باغی ( انگور ) در دیگر شهرها و استان های کشور شناخته شده و علاقمندان و
خریداران مخصوص بخود را یافته است.
آری ، برگزاری جشنواره انگور در شهرستان ابهر ، علاوه
بر موضوع همدلی و هم افزایی عمومی ، قادر بود در زمینه ی اشتغال زایی،کارآفرینی و
توسعه فرهنگی و اجتماعی نیز تاثیرگزار باشد که امیدوارم مورد اهتمام متولیان امور
فرهنگی و اجتماعی منطقه و استان قرار گرفته و زمینه ی برگزاری مجدد آن فراهم گردد
.