«انسان موجودی ناشناخته»، اسم کتابی از الکسیس کارل. سالهای پیش این کتاب را خواندهام. اما هنوز درگیر این عنوان هستم. انسان چگونه پدیدهای است که با گذشت قرنها و رویش مکاتب مختلف فکری و فلسفی در تمدنهای مختلف بشری هنوز هم که هنوز است، بشر تبیینی جامع و کامل از چیستی آن ندارد.
پایگاه خبری صدای زنجان نیوز/ «انسان موجودی ناشناخته»، اسم کتابی از الکسیس کارل.
سالهای پیش این کتاب را خواندهام. اما هنوز درگیر این عنوان هستم. انسان چگونه
پدیدهای است که با گذشت قرنها و رویش مکاتب مختلف فکری و فلسفی در تمدنهای
مختلف بشری هنوز هم که هنوز است، بشر تبیینی جامع و کامل از چیستی آن ندارد.
تئاتر «لابیرنت» تلاشی است در شناخت لایهای از هزار
توی پیچیده و ناشناخته انسان، این نمایشنامه توسط «پدرام رحمانی» نگاشته شده است.
پیشتر توسط خود نویسنده در شهر ارومیه به روی صحنه رفت و در آبانماه سالجاری
توسط «اصغر محمدی»، در سالن ماندگار فرهنگسرای به مدت 8 شب پذیرای تماشاگران
زنجانی بود.
لابیرنت داستان سرگشتگی آدمی در انتخابهایش است. هر
گزینهای که انسان در زندگیاش انتخاب میکند، مسیر جدیدی برایش ایجاد کرده و دست
او را از برخی مسیرها کوتاه میکند.
این نمایش میگوید انتخابها و گزینشهای آدمی نه تنها
بر خود او که بر سرنوشت دیگر انسانها نیز اثرگذار است. شاید تئوری «اثر پروانهای»
را شنیده باشید. همان جمله معروف: «بال زدن یک پروانه در نقطهای از جهان، میتواند
طوفانی را در نقطهی دیگری بیافریند!»
شاید تصور ما در ارتباط با اطرافیان ما این باشد که هر
کار خوب و بد ما در نهایت به اولین فرد مرتبط با اثر میگذارد. در حالی طبق باور
اثر پروانهای ممکن است هر فعل و کنش ما، امواجی را تولید میکند که اثر آن به
افراد متعدد و حتی به کل جامعه انسانی میرسد.
رد پای چنین باوری را میتوان در آموزههای قرآنی و
دینی نیز یافت. براساس اندیشه دینی اسلام، هر کار انسان اثر و انعکاسی در محیط
پیرامونش میتواند داشته باشد.
«لابیرنت» چنین پیوندی را میان افعال و انتخابهای
انسانهای یک جامعه را به خوبی نمایش داده است که چگونه انعکاس هر اقدام و کنش
فردی، هزارتوی روابط انسانی را در مینوردد.
تئاتر «لابیرنت» را از منظری دیگر میتوان مورد بحث
قرار داد. یکی دیگر از محورهای قابل بحث درباره این نمایش روحیه معاملهگری و
منفعتطلبی انسان معاصر است. چنین رویکردی مبتنی بر یکی از مکاتب اخلاقی یعنی مکتب
منفعتگرایی است. مکتب منفعتگرایی، سعادت را در لذت و منفعت میداند.
هر کدام از شخصیتهای این نمایش به دلایلی با شخصیت
«خاکستری» دست به معامله میزنند. برای به دست آوردن چیزی که شاید خود نیز میدانند
که ارزش حقیقی ندارد، قدم در مسیری میگذارند که باید از جانمایههای
اخلاقی-انسانی خود هزینه کنند. خلأ هویت، اخلاق، معنویت و انسانیت آدمی را در
پرتگاه و قربانگاه اخلاق قرار میدهد و شخصیتهای این نمایش با انتخابهای خود
چنین مسیری را برای خود ترسیم میکنند.
«لابیرنت» تلنگری است به هر کدام از ما که بر خود نهیب
زنیم و خود را بیازماییم. آیا «من» در چنین موقعیتی حاضر به ترجیح منفعت فردی به
اصول اخلاقی خواهم بود یا نه؟
اصغر محمدی در تئاتر «لابیرنت»، چنین کشمکشی در درون
انسانها را، هنرمندانه به تصویر کشیده است. کارگردانی که در سالهای اخیر نشان
داده که اهل ریسک و تجربه کردن فضای نوین در صحنه تئاتر است. به زعم نگارنده، تمام
عناصر یک نمایش از کارگردانی و بازیگری گرفته تا طراحی صحنه و لباس و موسیقی یک کل
منسجم را برای عرضه یک اثر هنری به نمایش گذاشته است.
طراحی کارگردان به گونهای است که از بدو ورود به سالن
، تماشاگر درگیر نمایش میشود. تماشاگر یک آن به خود میآید و میبیند که لیوانی
توسط شخصیت«خاکستری» در دستش گذاشته شده است. تعمد کارگردان در ایجاد سرگردانی
تماشاگر برای یافتن صندلیاش به تعلیق اثر کمک کرده است. استفاده از لیوان در
طراحی صحنه و ترسیم محدوده انتخابهای آدمی با آن در قالب یک دایره به رنگ قرمز
در وسط صحنه، ابتکار خلاقانه کارگردان است.
هر لیوان یک انتخاب است و با سرکشیدن جرعهای از آن
مسیر زندگی آغاز میشود. طراحی میزانسن و حرکت بازیگران با طرح و روح کلی نمایش
هماهنگ است. حرکت بازیگران سرگشتکی شخصیتها را به خوبی نمایش داده است.
یکی دیگر از ابتکارات این نمایش، اصرار کارگردان در عدم
نمایش چهره شخصیت خاکستری است. در بخش عمده کار پشت به تماشاگر روی تخت حکمرانیاش
نشسته است و در بخشهای دیگر هم با نور ضعیفی رخ مینماید. گو اینکه خاکستری بخش
نیمهپنهان انسان است که همواره حضور دارد اما آدمی کمتر متوجه حضور او در زندگیاش
است.
محل استقرار صندلی خاکستری نیز قابل تأمل است. نزدیک به
جایگاه تماشاگران تا جایی که تماشاگر در بخشهایی از کار حس همذاتپنداری با
شخصیت «خاکستری» پیدا میکند. گو اینکه خاکستری خود او و یا بخشی از وجود اوست.
تلاش بازیگران نیز برای دریافت و تصویر پیچیدگیهای شخصیتها ستودنی است.
انتخاب هوشمندانه موسیقی به فضاسازی و تعلیق بیننده کمک
کرده است. موسیقی کم و به جا در کل نمایش استفاده شده است.
این نمایش به عنوان یکی از آثار راه یافته به سیوپنجمین
جشنواره تئاتر استانی مجدد به روی صحنه خواهد رفت و علاقمندان میتوانند روز چهارشنبه
24 آبانماه ساعت 15:30 در سالن ماندگار فرهنگسرای امام خمینی(ره) زنجان به تماشای
این نمایش بنشینند.