کد خبر: 13032
1403/07/18 - 14:3


یادداشت/خلیل ببری

محیط زیست چیست و از آن ِکیست؟

آزادی بعد از بیان است!و بنده بیان می دارم که در همه جای دنیا حرف زده می شود و من اینجا ، از حرف زده شده ام !من اینجا با حرف زده شده ام!

پایگاه خبری صدای زنجان
پایگاه خبری صدای زنجان نیوز/ مهمتر از آزادی بیان که خیلی ها برایش مبارزه می کنند ؛

آزادی بعد از بیان است!و بنده بیان می دارم که در همه جای دنیا حرف زده می شود و من اینجا ، از حرف زده شده ام !من اینجا با حرف زده شده ام!

بدا و  هزاران وای  و   وامصیبتا ، بر حال و روز ملتی که حرفه ی مسئولین کلیدی اش ؛حرافی شده باشد و بخواهند  معضلات و فجایع زیست محیطی را با  آواری از حرف و کلمه ؛ درمان یا کتمان سازند.

افسوس و صد افسوس که برخی ها  نمی دانند!  

«بزرگترین عیب ؛ "پنهان کردن عیب است .» باید پیام زمان و ضرورت های جاریِ مکانی مان را درک و دریافت  و  به آن عمل کنیم و  باور نمائیم که  به جز  ما! دیگران   و آیند گانی هم  هستند و  حق و حقوقی دارند.

محیط زیست چیست و از آن ِ کیست؟ آیا محیط زیست ،کالا و پدیده و رفتاری لوکس یا  بنجل  ِوارداتی از غرب و اجنبی ها ست که باید آنرا انکار و یا  با آن مبارزه کرد؟!  یا اینکه به زندگی و هست و نیست آحاد ملت و آیندگان ضبط و ربط دارد و باید با چنگ و دندان در پاکیزگی و  حفاظت آن کوشید.

سعدی می فرماید: امروز توانی و ندانی! فردا که بدانی نتوانی!

وقتی عقل ِآدم ها ؛ توی چشمِ شان باشد  ،قطعن  !هدف ؛وسیله را توی ِجیب    می کند  و جیب آدم ها ، می شود : دل شان و عقل شان و ،امید و دنیای شان!

و چنین می شود که خانه و زندگی زنجانی ها می شود کلکسیون سرطان های دنیا و زنجانرود در بغل گوش و جلوی چشم ِ ما  می خشکد و کک کسی  هم نمی گزد و دریاچه ی ارومیه خشکانیده می شود و  سطح آبهای زیر زمینی  ابهر 24 متر و زنجان 12 متر افت پیدا می کند تا تمامی درختان و کشتزارها بمرور، لم یزرع و کویری گردند.     و ما،پشت سرهم جلسه و همایش و کنفرانس و مراسم های گوناگون تشکیل می دهیم و خواسته هایی را طرح و ثبت  و بایگانی می کنیم و  فقط،  هشدار  می دهیم! و  باز هشدار  می دهیم!چه سود ! که خیل عظیم «آزمندان و نیازمندان» در رقابتی جنون آمیز به آلودگی و تخریب و غارت ِسیری ناپذیرِ سرمایه های  خدا دادی و طبیعی این مرز و بوم می پردازند   تا   روز  و  جایی     که خانه ی بزرگ ما  ، « کره زمین»،گورستانی گوچک برای  ما آدم های به ظاهر بزرگ گردد.

چه کسی جرات و توان و روی آن را دارد که به راحتی  بگوید فلان جنگل و مرتع یا دریاچه و رودخانه و چشمه و قنات !  سالم و استاندارد مانده است و کدام  کالا و محصول و گوشت و میوه و نان و آب و باغ و مزرعه به سم و کود آلوده نگردیده است و از هورمون و  مواد نگاهدارنده و عناصر سنگین مواد شوینده و نفتی و غیره در تغذیه و زندگی شان خبر و اثری نیست و می توانند به راحتی و بدون ترس ، هوای پاک  را  در سینه ی چاک ،به نفس   بکشند!

کدامین خانه و خانوار را می توانید بیابید که در آنها نشانی از درد و بیماری و مشکلات جسمی و روانی نباشد  و کسی از کسانشان دردمندانه و امیدوارانه به دنبال دوا، و دعا  و هزینه کردهای کلان و هزینه شدن ها نرود  و یا   ندود. 

(این آب سیه ،شلیل نابی بوده است وین لای و لجن ،سیب گلابی بوده است

این سبزی خوردن که دراینجا بینی         یک روز مسیر فاضلابی بوده است)

خود کفایی و تولید محصول و درآمد ، به هر شکل و به هر قیمت !معقول و مقبول نیست و ناکارآمدی های سیستمی و مدیریتی و  ضعف ها و خلاء های قانونی باید حذف و اصلاح گردند و قوانین و مصوبه های بروزِ قوی  و پایدار فراهم و عملیاتی شوند و سازمان ها و ارگان ها هم  باید و باید احساس مسئولیت کرده؛ به وظایف قانونی شان دقیق و بی ملاحظه و مسامحه عمل بکنند ،چرا که فردا، واقعن خیلی خیلی دیر است!

- هر اداره و سازمانی ؛ ساز خودش را می زند و کاری به این ندارد  که ،که چه می کند و ارتباط ارگانیک،پایا و پویا یی فی مابین آنها وجود ندارد و  انرژیها و فرصت ها هدر می روند و ضروری است ؛سازمان حفاظت محیط زیست رهبری  ارکستر سمفونی حیات و زندگی و طبیعت این مملکت را به دست بگیرد.

- نباید به بهانه ی جذب  سرمایه و اشتغالزایی ، صدای منتقدین زیست محیطی را برید و به تخریب و آلودگی و مرگ و میر دامن زد.

-باید آموزه های اساسی زیست محیطی را وارد طرح درسی و مدارس و دانشگاه ها کرد تا فهم و لمس شود  و به لابلای شعر مهد کودکی ها برد.

-مردم فکر می کنند هرچه را که صدا و سیما نمایش میدهد و تبلیغ میکند درست و تایید شده ی دولت ومسئولین است و وقتی که همه ی مردم به اندازه کافی  از سیزده نوع برنج مسموم از جمله برنج محسن که آلوده به سرب و کادمیوم وارسنیک بودند خوردند و بعضی ها مردند ،آنها را ممنوع می کنند!سهم آموزشی و فرهنگ سازی زیست محیطی در صدا و سیما  به عنوان مثلن رسانه ای ملی واقعن خالیست.

-شاید   با وساطت و کمک مالی  برخی پولدارها،در سال،  سرطان چند نفرتخفیف یا بهبود می یابد ولی در عوض صدها نفر از صدها خانواده ی این استان مبتلا به سرطان می شوند و شاید سرطانی شدن مردم عادی برای مسئولین خیلی عادی شده است و خدای ناکرده ضروری است خیلی ازمسئولین و نمایندگان مثل آقای کردان سرطانی بشوند تا موضوع بولد و مورد پیگیری واقعی قرار بگیرد.

- روحانیت (محترم) بویژه ائمه جمعه و پیش نمازها و روضه خوانها و نمایندگان (محترم) ولی فقیه ؛در امر حفاظت از محیط زیست باید جا و اثرشان را به صورت مستمر نشان بدهند.

-شهروندان در لابلای شهر نشین ها گم گشته اند و رعایت حقوق شهروندی و کنترل معظلات زیست محیطی، نیاز شدیدی به سرمایه گذاری فرهنگی دولتی دارد.

به عنوان مثال در خیابان های اصلی شهر زنجان تعداد صندوق صدقات خیلی بیشتر از مخزن های زباله است و جالب اینکه خیلی وقت ها صندوق  صدقات در کنار مخزن زباله نصب شده اند.و بارها و بارها می بنیم که صندوق صدقات پر و خالی می شوند و  مخزن زباله خالی و نیمه پر است و آشغال در کف پیاده   رو جاریست!

-وقتی آلودگی زیست محیطی به محیط زیست زنجان و زندگی زنجانی خسارت وارد میکند و جریمه صورت می گیرد چرا این جرایم صرف بهبود و باز سازی محیط زیست و افزایش سلامتی زنجانی ها نمی شود و به حساب دولت واریز می شود و آیا این درست است که به محیط زیست خسارت بزنیم و جریمه بدهیم و دوباره به رفتار و راهمان ادامه بدهیم؟

-ngoها و تشکل های زیست محیطی مردم نهاد ؛ از هست ونیست و کار و زندگی و وقت خود و خانواده و گاهی هم از آینده ی خود می زنند تا موضوع و معضلی را پیگیری کنند و  بدون بودجه و اعتبار ،حضور و کارکردشان بی اعتبار می شود !درخواست اینست تا مقطع خودکفای این تشکل ها و یافتن خیرین زیست محیطی و اسپانسر ؛ ردیف بودجه و اعتبار حمایتی ای برای اجرای فعالیت و طرح ها و برنامه های ی آموزشی و اجرایی آنها مصوب و  معین گردد.

اقدام کننده: ایرج_رفیعی

صدای زنجانآزادی بیانزیست محیطیمبارزه
sedayezanjannews.ir/nx13032


درباره ما تماس با ما آرشیو اخبار آرشیو روزنامه گزارش تصویری تبلیغات در سایت

«من برنامه نویس هستم» «بهار 1398»