چند هفته قبل که برای تمرین دوومیدانی
و دیدار دوستان ورزشی به مجموعه ورزشی انقلاب زنجان رفته بودم، با صحنههایی جالب روبهرو
شدم.
پیست دوومیدانی چمن مجموعه ورزشی
انقلاب که در دوره قبلی ریاست هیئت دوومیدانی80 درصد پیشرفت داشت و قرار بود در کمترین
زمان ممکن خاتمه یابد، این روزها نه تنها تکمیل نشده؛ بلکه به دلیل کیفیت پایین تارتان
از حال و روز گذشته نیز بدتر شده است. البته این پیگیریها در دوره قبلی بینتیجه نبود
و اصرار رئیس وقت هیئت دوومیدانی برای خاتمه پروژه موجب شده بود تا به آن میزان پیشرفت
برسد.
نکته جالب سکوهای این ورزشگاه بود
که روزگاری پذیرای خیل بیشمار تماشاگرانی بود که برای تشویق تیمهای فوتبال زنجان
در لیگهای دسته یک و دو رهسپار این استادیوم میشدند. امروز همان صندلیها در گوشهای
از آن محیط ورزشی پوسیده و جلوهای زشت خلق کرده است.
جدای از این نبود سطلهای زباله
از دیگر نکاتی بود که چشم هر بینندهای را مجذوب بطریهای آّب میکرد که در گوشه گوشه
این محیط هر دوندهای را به فکر بیتفاوتیها فرو میبرد. واقعاً خرید چند سطل زباله
چه میزان اعتبار نیاز دارد؟
از هر گوشه این محیط رنگ بیتفاوتیها
به چشم میآید و تمرین دوومیدانی کارها و فوتبالیستها و ... نکات ریز و درشتی از بیبرنامگی
نمایان است؛ چرا که گرمای تابستان دوومیدانی کاران را از سالن دوومیدانی استاد ایپکچی
به این محیط کشانده و هوای عصرگاهی مطلوب فوتبالیستها را در دام تمرین سخت انداخته
است.
حال و روز این روزهای ورزش زنجان
نیز از این محیط خاص ورزشی جدا نیست. دقیقاً سیمای بیتفاوتی بر چهره آن نقش بسته است.
نه از حضور تیمها در لیگهای برتر رشتههای نام آشنا هم چون کشتی و بسکتبال خبری است
و نه از کسب مدالهای رنگارنگ در برخی رشتههای طرفدار.
حتی چند سالی است که فوتبال شهرداری
زنجان که در دسته دوم حضور داشت به دلیل بیتفاوتیها و هزینه کردهای بینتیجه مدیریت
شهری عطای حضور را به لقایش بخشید و از قبل فروش این تیم معلوم نشد، هزینههای آن کجای
فوتبال استان یا جای دیگری خرج شود. این در شرایطی است که تیمهای شهرهای کوچک در لیگ
استانی گوی سبقت را از زنجان ربودند و تیمهای زنجانی روز به روز از دایره رقابت جدا
شدند.
از این گذشته پروژههای نیمهکاره
و ناتمام ورزشی در مرکز استان و سایر شهرستانها هنوز تعیین تکلیف نشدهاند و اگر قرار
است بخش خصوصی پای کار بیاید، ادارهکل باید در این مورد روشنگری و اطلاعرسانی کند.
نمونه بارز آن ورزشگاه 15 هزار نفری شمال شهر زنجان است که از مدتها قبل در شهری که
فوتبال در آن تنها نام دارد، خاک میخورد و حتی مقام عالی استان درباره آن حرفی به
میان نمیآورد. چند قدم آن طرف همین پروژه، پیست سرپوشیده دوچرخهسواری نام دارد که
هنوز پیشرفت آن چنانی نداشته است. جالب اینکه قرار بود این پیست یکی از پیستهای مجهز
در سطح کشور باشد که سالهاست در کنار ورزشگاه 15 هزار نفری باقی ماندهاند.
این نوشتهها حرف و حدیثی بود که
به این نتیجه برسیم که مدیریت جدید در مدت فعالیت خود چه تدبیر و برنامهای برای پیشبرد
اهداف و برنامههایش دارد. آیا با تغییر ساختار و چارت سازمانی ادارهکل میتوان راه
به جایی برد؟ آیا تعامل با بخش صنعت برای تحقق اهداف و چشمانداز داشته است؟ برای حضور
تیمهای ورزشی پرطرفدار در لیگهای کشوری برنامه دارد و در این راه میتواند نظر بخش
خصوصی و استان را جلب کند؟ آیا از حمایتهای پیشکسوتان، مربیان و اساتید دانشگاه حوزه
ورزشی برای پیشبرد اهداف بهره میبرد؟ آیا در این دوره حمایت از بخش پژوهش رنگ واقعیت
گرفته است؟ اینها تنها بخشی از سؤالاتی است که باید مدیر کل ورزش و جوانان استان در
قبال جامعه ورزش پاسخگو باشد.
# روزنامه صدای زنجان، یادداشت ، ورزشی