در روزهای اخیر جملهای از شیخ محمد بن راشد آل مکتوم، حاکم دبی و نخستوزیر امارات شنیدم که بسیار مرا به فکر فرو برد و غصهام را به حال کشور و مردمم انداخت
پایگاه خبری صدای زنجان نیوز/ در روزهای
اخیر جملهای از شیخ محمد بن راشد آل مکتوم، حاکم دبی و نخستوزیر امارات شنیدم که
بسیار مرا به فکر فرو برد و غصهام را به حال کشور و مردمم انداخت.
خبر این
بود:
«شیخ محمد
با افتخار و غرور ملی میگوید: رکورد تاریخی زدیم؛ تجارت خارجی غیرنفتی امارات در سال
2024 به رقم 817 میلیارد دلار رسید (یعنی 3 تریلیون درهم).»رسیدن به این رکورد بخشی
از استراتژی اقتصادی کشور امارات برای کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی و تقویت تجارت
غیرنفتی است.
البته در
کشور ما نیز در چهار دهه گذشته بارها چنین وعدههایی به مردم داده شده است.
متاسفانه
در حالی که کل درآمد صادراتی ایران در سال 2024، اعم از نفتی و غیرنفتی، حدود 87 میلیارد
دلار برآورد گردیده است، در داخل کشور سالهاست که بر سر اینکه آیا برای رفع تحریمها
مذاکره کنیم یا نه، با چه کسی مذاکره کنیم، چه کسی مذاکره کند، در کدام کشور ثالث مذاکره
کنیم،واسطه مذاکره کدام کشور ثالث باشد و اگر مذاکره به نتیجه برسد، به نفع کدام جریان
سیاسی خواهد بود، اگر مذاکره شود در انتخابات به نفع چه کسی می باشد،با هم در جدال
و دعواهستیم. آیا به FATF ملحق شویم یا نشویم، برای تبادلات
تجاری و بانکی با سایر کشورها شنبهها را تعطیل کنیم یا نه، همه این مسائل بدون در
نظر گرفتن منافع ملی محل مناقشه و اختلاف است.
متاسفانه در این میان، منافع ملی و سرنوشت ملت و
کشور،سفره های مردم، ناترازیهای اقتصادی و انرژی
قربانی این دعواها و کشمکشها شده است. در مرکز قانونگذاری ، با هیاهو و هوچیگری،
برجام و پرچمی که نماد و هویت یک ملت است، به آتش میزنیم.
در مقابل،
حاکمان کشور کوچک امارات، با بی طرفی فعال در جهان چند قطبی و بهره گیری از تمامی ظرفیت
کشورهای مختلف و با رویکرد با دیپلماسی فعال و قوی اقتصادی و توافقهای تجاری برای
گسترش بازارهای صادراتی و جذب سرمایهگذاری خارجی، با امضای توافقنامههای مشارکت
اقتصادی جامع با کشورهای مهمی همچون کره جنوبی،ژاپن استرالیا، مالزی، اندونزی، هند،
ترکیه و… توانستهاند صادرات خود را بهطور چشمگیری
افزایش دهند و 20 برابر کنند.
در حالی
که کشور ما با قوانین و مقررات سختگیرانه، تغییرات پیدرپی و بیثباتی در قوانین گمرکی
و صادرات، صادرکنندگان را از پا انداخته و آنها را به ستوه آوردهایم و گاهی کالاهای
صادراتی در گمرکات و بنادر بلاتکلیف و سرگردان میمانند و گاه حتی از بین میروند.
در مقابل، اماراتیها با هدف تسهیل و گسترش تجارت و سرمایهگذاری، از طریق کاهش یا
حذف موانع تعرفهای و غیرتعرفهای، شرایط را بهخوبی مهیا و فراهم کردهاند.
به یاد
دارم که یکی از استانداران در دهه 80 در دیداری با شیخ محمد، برایم نقل میکرد که او
در آن دیدار با تأسف میگفت: ما در دهه 50 آرزو میکردیم که بتوانیم یک روزی به بندرعباس
شما سفر کنیم و بندرعباس ایران را ببینیم.
اکنون در ایران چه اتفاقی افتاده که اغلب ایرانیان به دنبال مهاجرت به دبی هستند؟
متاسفانه
باید اشاره کنم که کشور امارات متحده عربی در 11 آذر ماه 1350 خورشیدی تأسیس شد، در
حالی که پیش از آن، مجموعهای از قبایل بیاباننشین بودند. در مقابل، ایران عزیز ما
از یک تاریخ و تمدن 7 هزار ساله برخوردار است. ایران ما 20 برابر امارات وسعت دارد
و از نظر اقلیم، موقعیت جغرافیایی، معادن، ذخایر زیرزمینی، انرژی و ظرفیت تمدنی بسیار
غنیتر و غیرقابل مقایسه با این کشور کوچک گوشه خلیج فارس است.
با این
حال، نگاه تعاملمحور حاکمان امارات به جهان و بهرهگیری از فرصتهای بینالمللی، جایگاه
اقتصادی آنها را بهگونهای رقم زد که امروز آنها، به جای ما، از بزرگترین و معتبرترین
و پررفتوآمدترین فرودگاهها و شرکتهای هواپیمایی با مدرن ترین هواپیما برخوردارند.
امروز،
هواپیمایی امارات، شناسنامه و معرف این کشور در اقصینقاط جهان است، بهطوری که در
قلب اروپا و شهر لندن، در ورزشگاه امارات نمادی از این شرکت قرار گرفته است.
بدون شک،
ظرفیتهای فراوان ایران در زمینههای مختلف با این کشور کوچک حاشیهنشین خلیج فارس
قابل مقایسه نیست و اینگونه مقایسه ظلم بزرگی به گذشته پر افتخار ایران و ایرانیان
است.
اما سوال
اینجاست که بر کشور ما چه گذشته که امروز مردم ایران بویژه جوانان عزیز ما باید حسرت
زندگی مردم دبی، قطر، عمان، عربستان، کویت را بخورند؟