با
انتخاب احتمالی دکتر نصیری برای پست وزارت علوم ضریب نفوذ زنجانیها و در نگاهی عمومیتر
و به قول رئیس جمهوری، آذریها به عدد بیش
از ۴ میرسد.
پیشتر دکتر نهاوندیان در دفتر رئیس جمهور حضور داشت و البته در دور دوم، پست معاونت اقتصادی ریاست جمهوری را بر عهده گرفته
است. پس از او مهندس انصاری با عزیمت از استانداری زنجان مسئولیت سازمان اموراستخدامی
کشور را بر عهده گرفت ( هر چند نقد تاثیرگذاری وی در پست استانداری هنوز به عنوان
موضوعی قابل بحث باقی مانده است ). در همان حال در استان و در همان روزهای ابتدای دولت
اول روحانی حضور سلطانیفر به عنوان استاندار اسبق زنجان در دوران طلایی اصلاحات، برای
زنجانیها یک فرصت بالقوه محسوب شد و البته هنوز هم میشود. در ادامه این روند با انتخاب
امیر حاتمی میتوان مدعی شد که یک رکورد در حضور تاثیرگذار زنجانیها در هیات دولت
ثبت شده است. با این حال تاثیر این اتفاق را در روند توسعه استان چگونه میتوان ارزیابی
کرد؟! داستانیست که راویانی متفاوتی دارد!
در
نگاه اول به خصوص از سوی ناظران بیرونی این یک فرصت استثناییست که زنجانیهای خوشبخت
آن را به دست آوردهاند. اما آیا در عمل نیز چنین است؟ بدون شک نمیتوان آن را به شکل
کامل رد و یا حتی تایید کرد. بنابراین ابتدا باید بررسی شود که این عزیزان در دوران
تصدی پستهای دیگرشان در گذشته که بسیار هم با اهمیت و حساس نیز بوده است، در کجای
مسیر توسعه استان قرار گرفتهاند؟ آیا صرف حضور در دولت و صف اول سیستم اجرایی کلان
کشور میتواند امیدوارکننده باشد؟ اصولا چگونه میتوان از این حضور در این راستا بهرهمند
شد؟
شکی
نیست که کسی انتظار ندارد به عنوان مثال انصاری مشکل اشتغال را حل کند یا نهاوندیان
در پست جدیدش وضعیت اقتصادی استان را به حد مطلوب برساند یا سلطانیفر سطح ورزش قهرمانی
را به ردههای اول کشور ببرد. اما آیا باید برای بهرهبرداری از موقعیت فعلی آنان منتظر
خود آنها ماند؟! چگونه میتوان از این شرایط برای بهبود آماری و نموداری استفاده و
نه سوءاستفاده کرد؟ به شکلی دقیقتر مدیریت ارشد استان چه برنامهای برای بهرهبرداری
درست از این موقعیت استثنایی دارد و آیا اصلا توجهی به این موضوع پر اهمیت دارد؟
میتوان
در این راستا پیشنهادهای فراوانی ارائه داد اما ناگفته روشن است که حرکت در این مسیر
باید بسیار با دقت و دور از هرگونه ذوقزدگی و در نقطه مقابلش، بیتفاوتی کامل باشد.
باید با برنامهای دقیق و روشن و هدفمند و در چارچوب فرآیندهایی قابل اجرا از این شرایط
منحصر به فرد در جهت رسیدن به هدفهای از پیش نوشته و برنامههای کلان استان که ابلاغ
شده حرکت تا از هر گونه احتمال سوءبرداشتها احتمالی جلوگیری کرد. این اتفاق عملیاتی
نخواهد شد مگر با هدفهای مشترک و تدوین دورنمایی همگانی در سطح اول مدیریت استان.
هدفی که پرچمدارش بدون شک باید استاندار زنجان و تیم ارشد اجرایی در استانداری باشد.
شاید بتوان پیشنهاد داد تا با تعیین مشاورانی پیگیر با حضوری مداوم در کنار این افراد،
گام اول را با دقت برداشت. گامی که بدون حمایت همه ی نخبگان استان نمی تواند برداشته شود تا به نتیجه
ی دلخواه رسید.
استفاده
از شرایطی مانند این نه عجیب است و نه در دسته بندی رانتها قرار میگیرد. میتوان
نمونههای فراوانی برای آن ذکر کرد. این افراد خواه ناخواه مدیون استان هستند و مردمی
که در مقاطع خاص و حساس از آن ها حمایت کردهاند. اما این هم نمیتواند دلیلی برای
فشار روانی و کاری به آنها باشد. شاید بتوان با تشکیل کارگروههای توانمند و اتاق
فکری متشکل از نخبگانی از همه جریانهای سیاسی و فکری حاضر در استان، راه حلی مناسب
برای بهرهمندی درست از این شرایط خاص و کم نظیر پیشنهاد داد. چهار سال پیش رو میتواند
سالهایی استثنایی در تاریخ توسعه استان باشد اگر قدر آن را درست بدانیم.اگر!
# روزنامه صدای زنجان ؛ یادداشت ؛ سعید مالکی